جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مسلمان و صنعت ورزش غرب


مسلمان و صنعت ورزش غرب

ورزش در دوران امروز به گونه ای طراحی شده تا مردم به خصوص قشر نوجوان و جوان را به شكل اعتیادآوری به اموری بی حاصل و غیر ضروری مشغول كند ورزش, روح و روان جوانان را تخدیر كرده و آنها را به طرز بیمارگونه ای به طرفداری متعصبانه از تیمهای ورزشی سوق می دهد ترویج امور غیر اخلاقی نیز از دیگر عواقب سوء صنعت ورزش است

ورزش در دوران امروز به گونه‌ای طراحی شده تا مردم به خصوص قشر نوجوان و جوان را به شكل اعتیادآوری به اموری بی‌حاصل و غیر ضروری مشغول كند. ورزش، روح و روان جوانان را تخدیر كرده و آنها را به طرز بیمارگونه‌ای به طرفداری متعصبانه از تیمهای ورزشی سوق می‌دهد. ترویج امور غیر اخلاقی نیز از دیگر عواقب سوء صنعت ورزش است.

چند سال پیش، شاهزاده فیصل، پسر فهد پادشاه سابق عربستان، در سن ۵۴ سالگی به علتی نامعلوم و تردید‌آمیز، از دنیا رفت. آل سعود غالباً اخبار چنین وقایعی را مسكوت می‌گذارند مگر آنكه پای شخصیت بسیار مهمی در میان باشد. مضافاً اینكه روایات متناقضی معمولاً توسط افرادی مانند خدمتكاران، پرستاران كودكان و رانندگان به بیرون از كاخهای این شاهزادگان درز می‌كند. كشور عربستان به سوگ نشسته بود و مردم و شبكه ماهواره‌ای عربی این كشور در مرگ او عزادار بودند اما فهد در اسپانیا به سر می‌برد و حتی در تشییع جنازهٔ پسرش نیز شركت نكرد! فیصل بن فهد از اواخر دههٔ ۱۹۷۰ ریاست كل وزارت ورزش جوانان عربستان را بر عهده داشت و برادرش كه پسر دوم فهد است از اوایل دههٔ ۱۹۹۰ به سمت دستیاری او منصوب شده بود. فهد فقط به صدور حكمی بسنده كرده و پسر دومش را جانشین فیصل در وزارت ورزش جوانان نمود.

فیصل برای مردم عربستان حكم قهرمان توسعه و پیشرفت ورزش را داشت. با این وصف، درگذشت او فرصتی به ما داد تا ابعاد مختلف تشكیلات ورزش را مورد بررسی قرار دهیم. ورزش وسیله‌ای در خدمت رشد و بالندگی جوانان است و آنان را از گرایش به اعتیاد باز می‌دارد و برای مردم آسایش فراهم می‌سازد. اما در پ‍َس‌ِ این ظواهر، ابعادی وجود دارد كه كمتر به آنها توجه شده است.

بحث توسعه ورزش صرفاً به عربستان محدود نمی‌شود. در كشورهای جهان سوم به ویژه كشورهای عربی و اسلامی كه رژیمهای سركوبگر دارند شاهد توسعهٔ قارچ‌گونه مراكز ورزشی بوده‌ایم. شهركهای ورزشی بسیاری با هزینه‌های گزاف ساخته شده‌اند. امكانات ورزشی عظیم و مراكز ورزشی مدرن جزء ملزومات این شهركهاست. بودجه‌های هنگفتی به پذیرایی از نمایندگان المپیك و ورزشكاران سایر كشورها و تأسیس مراكز جوانان و، به تازگی نیز، راه‌اندازی ورزشهای مختص معلولان جسمی اختصاص داده می‌شود. اردن در اكثر نقاط فاقد آب لوله‌كشی سالم است و فلسطینیان نیز در شرایط سخت و خفت‌باری در اردوگاههای آوارگان این كشور اسكان داده شده‌اند؛ معذلك دولت اردن با صرف هزینه‌های نجومی، اقدام به ساخت شهرك ورزشی «شاه حسین» مجهز به جدیدترین امكانات نموده است. به امید اینكه مسابقات ورزشی این شهرك بازتاب وسیعی در رسانه‌ها داشته باشد امكانات رفاهی خیره‌كننده‌ای برای روزنامه‌نگاران تدارك دیده‌ شده است.

دغدغه خاطر رژیمهای مستبد كشورهای جهان سوم برای توسعه ورزشی مردم محروم و ستم‌دیده قابل درك نیست. ساخت مراكز ورزشی گران‌قیمت و لوكس، مجهز به استخرهای شنا و دوشهای فانتزی در كشوری كه از آب آشامیدنی بی‌بهره است بر چه منطقی استوار شده است؟ گمان می‌كنم اگر از مردم اردن سؤال شود می‌گویند بهتر است ابتدا نیازهای اولیه آنان برطرف شود. وسواس به ورزش ممكن است از حالت یك ضرورت برای مدرن‌سازی فراتر رود كه در آن صورت پیامدهای وخیمی در برخواهد داشت.

در این زمینه، ملاحظات اقتصادی منطقه‌ای و جهانی دخیل هستند. ساخت چنین بناها و تأسیساتی مستلزم تأمین بودجه‌های سرسام‌آوری است. كسانی كه در دستگاه حاكم كشورها با امرِ ورزش سر و كار پیدا می‌كنند قطعاً از قراردادها و حمایتهای مالی و سرمایه‌گذاری شركتهای فراملیتی سود می‌برند. چون در كشورهای جهان سوم معمولاً زیرساختهای لازم برای اجرای چنین پروژه‌هایی وجود ندارد، بنابراین مواد و مصالح، كارشناس و تأسیسات مربوطه را از خارج وارد می‌كنند.

شركتهای خارجی به ویژه شركتهای غربی، برای پیشبرد اهداف خود چنین فرصتهایی را مغتنم می‌شمرند. فرهنگ ورزش در سطح جهان به نوبه خود یك بازار را تشكیل می‌دهد. در و دیوار این بازار پر است از آگهیهای تجاری و سرمایه‌گذاری شركتها و بنگاههای بزرگ. تبلیغات پپسی و نایك (Nike) در همهٔ مسابقات ورزشی به چشم می‌خورد. در مسابقات، ابزارها و دستگاههای ثبت زمان و تابلوهای امتیازات درخشانی به چشم می‌خورند كه در تمام جهات می‌چرخند و چشمك می‌زنند و قدرت كشور سازنده‌اش ـ سوئیس‌ ـ را به رخ تماشاگر می‌كشند.

همواره كشورهای جهان سوم متحمل ظلم مضاعفی می‌شوند: از یك سو، مانند كارخانه‌های نایك در اندونزی و كارگاههای ساخت توپهای رشته‌های مختلف ورزشی در پاكستان كارگر ارزان‌قیمت برای تولید كالاهای ورزشی فراهم می‌كنند و از سوی دیگر بازاری برای فروش همین كالاها به قیمتهای گزاف هستند.

بخش گسترده‌ای از رسانه‌های كشورهای مسلمان و عربی به انعكاس وقایع و مسابقات ورزشی اختصاص یافته است. امروزه اخبار ورزشی تبدیل به مولفهٔ تفكیك‌ناپذیر زندگی مسلمانان به خصوص جوانان شده است. الجزیره، شبكه ماهواره‌ای بین‌المللی عربی در قطر، دست كم پانزده دقیقه از هر ساعت را به ارائه بولتنهای ورزشی اختصاص داده است. مسلمانان در سیلابی از اخبار ورزشی تلویزیونهای عربی غرق شده‌اند كه اكثراً به اخبار خارجی پرداخته و نگاه تحسین‌آمیز تهوع‌آوری به تیمهای فوتبال اروپایی دارند.

از پیامدهای سیاسی ورزشی معمولاً غفلت شده است. تورنمنتهای بین‌المللی عربی در واقع، خدعه‌ای است به بهانهٔ وحدت عربی كه نمونه آن بازیهای «پان عربی» چند سال پیش است. بار سیاسی این تورنمنتها بر بار ورزشی‌اش می‌چربد. در دوران جنگ عراق علیه ایران، تیم عراق بر همهٔ تورنمنتهای عربی پیروز شد. مسابقهٔ فوتبال ایران و آمریكا در زمان كلینتون از اهمیت سیاسیِ به مراتب بالاتر از اهمیت یك بازی صرف برخوردار شد. اهمیت ورزش یك كشور به استعدادها و تواناییهای سیاسی آن كشور گره خورده است. حتی انتخاب كشور میزبان نیز تابع پارتی‌بازیهای سیاسی است. ظاهرِ ورزش این است كه برای كاهش اختلافات بین‌المللی و ترویج «صلح» و «بردباری» بین كشورهای متخاصم به كار گرفته می‌شود. به همین بهانه است كه در تورنمنتهای ورزشی بین‌المللی در كشورهای اسلامی، تیمهای ورزشی اسرائیلی را به مصاف تیمهای كشورهای مسلمان و عرب می‌فرستند.

فعالیتهای ورزشی از نگاه فنی، از روحیه ورزشكاری و جوانمردی تهی شده و به محلی برای جلوه‌گری تكنولوژی كه زمینهٔ خودنمایی ورزشكاران و ثبت امتیازاتشان را فراهم می‌سازد، تبدیل شده است. نتایج دیجیتالی و كامپیوتری، ورزشكاران را مانند ماشین بار می‌آورد. كشورهایی كه ضعف تكنولوژی دارند عملشان فرق می‌كند، همین كه قهرمانانشان را به كشورهای دیگر بفروشند كافی است. تیمهای ملی كشورهای اروپایی با تطمیع بازیكنان شمال آفریقا، آنها را «می‌خرند.» طرفداران تیمهای ورزشی اروپایی در چنین مواردی دچار نوعی سردرگمی می‌شوند. این امر، ناخودآگاه در علایق ملی و دلبستگیهای میهنی آنان باعث مغلطه و خلط احساسات می‌شود.

یكی از گرایشهای جنون‌آمیز ورزشی كه در حال حاضر در كشورهای اسلامی رخنه كرده مسابقات ورزشی معلولان است. این كار ظاهراً یك حركت انسان‌دوستانه به نظر می‌آید، اما در واقع خدعه دیگری است كه رژیمهای مستبد و سركوبگر به كار می‌گیرند تا ذهن مردمشان را از طرح سؤالات اساسی نظیر ضرورت، منطق و مشروعیت این ورزشها منحرف كنند. میل جنون‌آمیز دیگری كه شاهد آن هستیم سر و دست شكستن برای شركت در بازیهای المپیك است. مراسم افتتاحیه و اختتامیه المپیك فرصتی است برای كشورها تا با پوشیدن لباسهای ملی خود و رژه در میدان المپیك، حضور بین‌المللی خود را به ظهور برسانند. متأسفانه مسئله دوپینگ در بازیها و مسابقات ورزشی كشورهای عربی مانند همتایان غربی‌شان، كه بدنشان را به كمك داروهای استروئیدی حجیم كرده‌اند، تشدید شده است.

حال تعجب‌آور است كه چرا برای مسلمانان، شركت در مسابقاتی كه هیچ چیزی از آن نمی‌دانند تا این حد مهم شده است؟! بسیاری از مسلمانان با تفسیر غلط از حدیث نبوی (ص) كه آموختن شنا، تیراندازی و سواركاری به فرزندان را توصیه می‌فرمایند، حضور خود در صنعت ورزش را توجیه می‌كنند. نباید جنون ورزش در دوران مدرن را با مسئله رشد و بالندگی جوانان پیوند زد؛ ذكر حدیث در این بستر به معنای كلیشه‌ای كردن سنت است.

ورزش در دوران امروز به گونه‌ای طراحی شده تا مردم به خصوص قشر نوجوان و جوان را به شكل اعتیادآوری به اموری بی‌حاصل و غیر ضروری مشغول كند. ورزش، روح و روان جوانان را تخدیر كرده و آنها را به طرز بیمارگونه‌ای به طرفداری متعصبانه از تیمهای ورزشی سوق می‌دهد. ع‍ِرق ملی در تیمهای ملی كشورها تجسم می‌یابد. ترویج امور غیر اخلاقی نیز از دیگر عواقب سوء صنعت ورزش است. رقیق كردن سطح تحمل در برابر بی‌ بند و باری از طریق فعالیتهای ورزشی مختلط و پوششهای غیر اسلامی زنان و مردان، به نقض حدود اسلامی منجر شده است.

ورزش به شیوهٔ غربی‌ها كه به لحاظ عقیدتی از سنتهای رومی‌ـ یونانی ریشه می‌گیرد به عنوان تنها گزینهٔ معتبر برای پرورش و تقویت اندام معرفی شده است. اما سنتهای ورزشی شرقی مانند یوگا و «تای چی» كه ریشه‌دار، كم‌هزینه و آزمون‌شده هستند صرفاً برای مواردی مانند تسكین استرس توصیه می‌شوند كه تعجبی هم ندارد، زیرا ورزشهای انفرادی هستند و احتیاجی به تجهیزات خاصی ندارند.

واقعیت بسیار تلخ و ناگواری است كه ملتهای استعمارزده و جامعه امروز مسلمانان، از طریق ورزش، استعمار علیه خود را تداوم می‌بخشند. بحث ما این نیست كه صنعت ورزش بدون برنامه یا با برنامه و نقشهٔ حساب‌شده چنین قصد و غرضی را تعقیب می‌كند یا خیر؛ مسئله‌ ما روح و روان مسلمانان است كه آنان را مستعد پذیرش و تسلیم در برابر چنین وضعیتی می‌كند.

تداوم رابطهٔ مسلمانان با این گرایشهای جنون‌آمیز و موجهای رخنه‌گر در فرهنگ اسلامی، بسیار زیانبار است. این حملات از همه جبهه‌ها ادامه دارد و صرفاً به قضایای سیاسی محدود نمی‌شود.

نویسنده:غدّا رماهی

منبع:ماهنامه سوره ، شماره ۲۵



همچنین مشاهده کنید