چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

طرح تحول اقتصادی نیازمند تغییر ساختارها


طرح تحول اقتصادی نیازمند تغییر ساختارها

همیشه این همت های بلند بوده اند که سبب پیشرفت ممالک شده اند «تحول » و «اصلاح» در جایگاه یک «فضیلت سیاسی» دروازه های بخت را به سوی ملتها باز می گشاید

همیشه این همت های بلند بوده اند که سبب پیشرفت ممالک شده اند. «تحول » و «اصلا ح» در جایگاه یک «فضیلت سیاسی» دروازه های بخت را به سوی ملتها باز می گشاید. بزرگان سیاست و اقتصاد با اتخاذ برنامه ای بهبود گرا و نگاه به احتیاجات زمانه، طرح و برنامه می ریزند و تلا ش می کنند با اجرای آن پابه پای تحولا ت جهان پیش روند بنابراین کمتر کسی ممکن است اساسا مخالف تحول باشد. پس مشکل از کجاست که طرح تحول اقتصادی دولت، انتقادهایی نسبتا جدی را به سوی خود کشانده است؟ سروسامان دادن اقتصادهای نفتی مزایای بسیاری دارد. درنگاه نخست، نفت یک ثروت بزرگ و ارزشمند است.

می تواند ناگهان به رشد پرشتاب اقتصادی منجر شود. می تواند نقش بزرگی در افزایش درآمد سرانه بازی کند. صنایع داخلی را توسعه دهد. علا وه بر آن با خود مشتقاتی دارد که اقتصاد از آنها نیز نصیب خویش را می برد. صنایع گاز، پتروشیمی، و حوزه های گسترده ای که در بر می گیرند، همگی پیوسته به نفت اند.

بنابراین نفت فی نفسه برای اقتصاد سودمند و مبارک است. با این حال از سویی دیگرفریبنده و مخاطره آمیز هم هست. همین که سامان اقتصادی، نفت را بر اتمام مناسبات معیشتی خود بسنده دید و صرفا به آن اکتفا کرد، مشکلا ت یک به یک پیدا می شوند. به جز رشد فزاینده تورم، شاید منفی ترین کارکردی که اتکای سامان اقتصادی به نفت بروز می دهد، ظهور پدیده رانت است. درباره رانت در بخش های سیاست و فرهنگ نیز نکاتی بسیار وجود دارد، اما به هر حال رانت بدترین آثار خود را در اقتصاد نمایان می سازد و با نفوذ در شریان های بی شمارش به تدریج اندام های اقتصاد را بیمار می کند. رانت زمانی شکل می گیرد که یک شخص از منابع هنگفتی بهره مند باشد و اشخاص دیگر منابع محدودی در اختیار داشته باشند. این اشخاص برای پیشبرد و ارتقای خود، ناگزیرند دست به دامن شخص اول شوند.

هرکسی بتواند نسب خویش را اثبات کند، سهمی از این ماترک خواهد برد بنابراین تلا ش برای اثبات برادری آغاز می شود. تحلیل گران اقتصاد، وضعیتی را که در پس چنین شرایطی ایجاد می شود با عنوان «فساد» تعبیر می کنند. این فساد نیز آثار منفی خود را در حوزه های دیگر مانند سیاست و... بروز می دهد. پیامد اقتصاد نفتی سیاست نفتی است، اقتصاد دولتی، دولت را چنان فربه می کند که دیگر جایی برای واحدهای خصوصی اقتصاد باقی نمی ماند. منابع سرشار اقتصادی، مانع از دموکراتیک شدن واقعی قدرت می شوند.

قدرت از آن نفت است، نه مردم. نفت مناسبات سیاست را زیر و رو می کند. اقتصاد رانتی باعث می شود که قدرت سیاسی متصلب و متمرکز شود. سیاست دموکراتیک آن است که در عرصه عمومی به طور سیال و رها جریان داشته باشد. این تصلب، باعث خون مردگی و کبودی قدرت می شود. غلبه نفت بر مناسبات سیاسی، عرصه سیاست را تبدیل به محل تجمع منافع خاص می کند; حال آنکه سیاست حوزه غیرهمگانی است. تحولات مثبت، معمولا مستلزم توانمند شدن بخش خصوصی و کوچک شدن دولت است. سیاست نفتی، مانع از تحقق چنین برنامه ای می شود. این در حالی است که برخی طرح تحول اقتصادی را یک طرح سیاسی قلمداد کرده، گمان می کنند که دولت درصدد حل اقتصاد در سیاست است، برای پیشگیری از این اتفاق و رفع چنین شائبه ای نیز محتاج تحول در سیاست انرژی هستیم.

آثار ناخوشایند وابستگی به نفت در فرهنگ عمومی اجتماع نیز دیده می شود. مهمترین ویژگی های این اتفاق را در رواج روحیه عافیت خواهی و طلبکاری می توان جست. چشم مردم به دست دولت می ماند، کارآفرینی و سرمایه گذاری به فراموشی سپرده می شود. اگر اقتصاد جامعه متکی بر منافع پایان پذیر انرژی نباشد، نگاه بلند مدت در مردم ایجاد می شود. وسوسه لجام گسیخته مصرف تعدیل می شود و نهایتا آثار مثبت این وضعیت اجتماعی و فرهنگی در رشد و توسعه اقتصادی نمایان می شود و این همان تحول اقتصادی است که انتظارش را می کشیم.

تحول اقتصادی مستلزم یک برنامه بلند مدت و مستمر است که با تغییر کارگزاران و مدیران، دستخوش فراموشی و توقف نشود. چیزی نیست که با یک طرح و چند فرم به ثمر برسد و آثار خود را نشان دهد.

تحول اقتصادی اگر به معنای ارتقای قدرت خرید، کاهش نرخ تورم، هدفمند شدن یارانه ها و توسعه بخش خصوصی باشد، مستلزم تحولا ت بنیادین در ساختار اقتصادی و انرژی است اینها به عبارتی، پیش نیازهای طرح تحول اقتصادی هستند و نمی توان با چشم پوشی از چنین عواملی، در انتظار تحولا ت مثبت اقتصادی نشست. جامعه نیز نباید در پی وقوع معجزه باشد.

تحول اقتصادی یک فرآیند نظام مند است. نیازمند برنامه و عمل کارشناسی و دقیق با حداقل خطاست. به عبارت دیگر، طرح تحول اقتصادی باید به مثابه طرحی کشوری باقی بماند و همچنان خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهد و همین استمرار ممکن است روزی به نتایج خوشایندی ختم شود. تحول اقتصادی نیازمند اراده های جدی است نه آرزوهای بزرگ.

نویسنده : مجید سلیمی