پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

اعتدال و میانه روی


اعتدال و میانه روی

در قرآن برای بیان مفهوم اعتدال از واژه قصد استفاده شده است, البته واژگانی چون وسط, سواء, حنیف نیز به این معنا به کار رفته است ولی بیشترین کاربرد مفهوم و اصطلاح را می توان در واژه قصد و اقتصاد یافت

در قرآن برای بیان مفهوم اعتدال از واژه قصد استفاده شده است، البته واژگانی چون وسط، سواء، حنیف نیز به این معنا به کار رفته است؛‌ ولی بیشترین کاربرد مفهوم و اصطلاح را می‌توان در واژه ‌قصد و اقتصاد یافت. در آموزه‌های قرآن اقتصاد و اعتدال در هر امری پسندیده شمرده شده و بسیاری از آموزه‌های دستوری قرآن برای ایجاد اعتدال در قوای انسانی و مهار و کنترل و هدایت آن به سوی اعتدال وارد شده است. در ارزش و اعتبار اعتدال و میانه روی همین بس که راه راست در قرآن به عنوان راه میانه از آن یاد شده است و در آیه­ای از زبان حضرت موسی(ع) این آرزو بیان می‌شود که راه میانه راه درست هدایتی است. حتی حضرت ابراهیم دین خویش را دین اعتدال و میانه برمی‌شمارد و از آن به حنیف یاد می‌کند تا بفهماند که میانه روی تا چه اندازه اصالت داشته و مهم است.

خداوند در بیان ویژگی‌های دین ابراهیمی که از اصالت خاصی برخوردار است می‌فرماید: «ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.» می‌دانیم که دو شریعت کنونی یهودی و مسیحی در دو سوی افراط و تفریط قرار گرفته‌اند. ازاین‌رو بیان می‌شود که دین ابراهیم دین وسط و میانه‌ای بوده که از افراط و تفریط به دور بوده است. به هر حال دین اسلام که همان دین ابراهیمی است نیز در تعبیر قرآنی از این اعتدال بهره برده است و آموزه‌های آن به دور از هرگونه افراط و تفریطی است. امت اسلام امتی میانه و معتدل است. خداوند از امت اسلام به امت وسط و میانه یاد می‌کند و آنان را بهترین امتی می‌داند که در روی زمین ایجاد شده‌اند: «همانگونه که (قبلة‌شما یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانه‌ای قرار دادیم (در حد اعتدال، ‌میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید و..» این امت، امتی است که اصل اساسی آن اعتدال و میانه روی در همه چیز و همه کار است و از این رو امت نمونه هستند: «شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شده‌اند....» با توجه به گزارش قرآن و آموزه‌های قرآن می‌توان دریافت که امت اسلام به معنای امت قرآنی و جامعه برتر در حوزه عقیده و رفتار امتی معتدل و میانه‌ای هستند. از این رو، نه اهل زیاده روی در امور اقتصادی و سیاسی هستند و نه اهل کوتاهی کردن در این مسائل. در رفتار و گفتار و اقتصاد و خوراک خود اعتدال و میانه روی را مراعات می‌کنند و در اعمال عبادی نیز راه افراط و تفریط را نمی‌پیمایند. گام استوار و نرم برداشتن و مانند آن از اموری است که بیانگر اعتدال در رفتار و گفتار است. افراد معتدل در طریق عبادت راه میانه می‌پیمایند و برخود سخت نمی‌گیرند و خود را به رنج نمی‌افکنند.

● اعتدال در روایات

در روایات اسلامی به پیروی از قرآن از واژه قصد برای بیان اصطلاح اعتدال استفاده شده است. امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: «بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم می‌کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.» در حدیثی دیگر، ایشان نقش کلی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می‌کند در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپ­گرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می‌فرماید: راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه،‌ جاده زندگی است. ایشان در حدیثی دیگر می‌فرماید: باید دوست داشتنی‌ترین کارها نزد تو، ‌میانه‌ترین آنها در حق و گسترده­ترین آنها در عدالت باشد. در حدیثی دیگر امام صادق(ع) می‌فرماید: «میانه روی امری است که خدای بزرگ آن را دوست دارد ولی از اسراف بدش می‌آید، حتی دور انداختن هسته خرما را؛ زیرا آن هم به کاری می‌آید، همچنین باقیمانده آب آشامیدنی‌ات را.» این روایت حکیمانه تکلیف را روشن کرده است و بسیاری از ریخت و پاش‌ها و تجمل پرستی‌ها را نهی می‌کند و راهکار استفاده بهینه از هزینه‌ها و کالاهای اضافی را نشان می‌دهد و اگر مردم بر اینگونه رهنمودها عمل کنند و برنامه‌های مصرفی خویش را اصلاح نمایند، روزانه جمعیت بسیاری از گرسنگی نمی‌میرند و بیشتر جمعیت شش میلیاردی جهان به سوء تغذیه و عوارض ناشی از آن گرفتار نمی‌شوند.

● موارد اعتدال:

اصل اعتدال، باید به شکلی کلی و فراگیر بر سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان حاکم باشد و همیشه و همه جا افکار و کردار و گفتار او را در برگیرد. در اینجا دو محور کلی را توضیح می‌دهیم.

الف- اعتدال در افکار

منشأ تمام تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد در راه اعتدال می‌پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط و تفریط دچار می‌شود. امام علی(ع) می‌فرماید: هر کس پیش از اقدام، اندیشه کند، درستی عملش افزون می‌گردد. راه میانه، همان تفکر ناب توحیدی است که در میان اندیشه‌های خرافی کفر، شرک و...با عنوان «صراط مستقیم» خودنمایی می‌کند و همه موحدان حقجو را در خویش جای می‌دهد و به سر منزل مقصود - یعنی قرب الهی - می‌رساند. جمله نغز و گرانمایه «لاجبر ولا تفویض بل أمر بین أمرین»نیز نشان دهنده تفکر اصولی و مستقیم اعتدال در فرهنگ اسلام اصیل و ناب است.

ب- اعتدال در کردار

رفتار عادلانه، نتیجه اندیشه معتدل است و مؤمنان با تصحیح افکار و عقاید خویش، به تعدیل کردار خود می‌پردازند و در هیچ کاری به افراط و تفریط نمی‌گرایند. آیات و روایات و احکام و مقررات اسلامی نیز به‌طور گسترده و پیگیر در صدد تنظیم همه امور فردی و اجتماعی مسلمانان بر محور حق و اعتدال و پیشگیری از نامیزانی و افراط و تفریط‌اند. گاه نیز به خاطر اهمیت موضوع با شاخص بودن آن به تعیین مصداق می‌پردازد که در اینجا چند نمونه آورده می‌شود:

۱- خواب و خوراک: خرد آدمی حکم می‌کند که هر موجود زنده‌ای باید به اندازه نیاز خویش از منابع غذایی بهره برد و در عین حال هرگونه افراط و تفریط در خورد و خوراک، زیان آور و نامعقول است. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «...بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد.» خوردن و‌آشامیدن بیش از حد گنجایش، سبب ویرانی جسم و روح آدمی می‌شود. امام صادق(ع) درباره پرخوری می‌فرماید: برای قلب مؤمن، چیزی زیانبارتر از پرخوری نیست، چنین کاری سبب سنگدلی و تحریک شهوت می‌شود. این دو پدیده شوم سنگدلی و شهوترانی منشأ بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی می‌شود که به طور یقین قابل مهار و کنترل نیستند. همینطور خواب بیش از اندازه یا کم‌خوابی زیان‌آور است.

۲- کار و عبادت: انسان، موجودی دوبعدی است و بایستی نیازمندیهای جسمی و روحی خود را از راه‌های مشروع و معقول تأمین کند؛ هم به جسم و نیازهای مادی آن توجه کند و هم در پرورش روح و تهذیب آن بکوشد هم آخرت خود را مدنظر داشته باشد و هم دنیای خویش را ضایع نسازد. مؤمنان واقعی عمر خود را میان دنیا و آخرت تقسیم می‌کنند و برای هر یک به اندازه لازم وقت می‌گذارند، هم زندگی دنیایی خود را به شکلی ساده و آبرومند اداره می‌کنند و هم با عشق و علاقه، به عبادت و آمادگی برای سرای آخرت می‌پردازند و هیچ یک را فدای دیگری نمی‌کنند، چنانچه امام کاظم(ع) فرمود: کسی که دنیایش را برای دینش و دینش را برای دنیایش ترک کند از ما نیست.

زینب برجی نژاد