چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

پایان حضور لیبرالیسم در حاکمیت ایران


پایان حضور لیبرالیسم در حاکمیت ایران

دکتر منوچهر محمدی چهار مرحله تکاملی را در مورد تحولات سال های اوایل انقلاب اسلامی از هم‌دیگر تفکیک نموده است: مرحله اول را با حاکمیت لیبرالیسم مشخص نموده که حزب الله در اقلیتند. …

دکتر منوچهر محمدی چهار مرحله تکاملی را در مورد تحولات سال های اوایل انقلاب اسلامی از هم‌دیگر تفکیک نموده است: مرحله اول را با حاکمیت لیبرالیسم مشخص نموده که حزب الله در اقلیتند. این مرحله از تشکیل دولت موقت تا اشغال سفارتخانه ایالات متحده در سیزده آبان ۱۳۵۸ ادامه دارد. مرحله دوم (حاکمیت مشترک) با ماموریت شورای انقلاب بر اداره کامل مملکت آغاز می‌شود و تا نخست وزیری محمدعلی رجایی ادامه می‌یابد که مراکز قدرت بین لیبرالیسم و حزب‌الله تقسیم شده است. دوره سوم از نخست وزیری رجایی شروع و تا عزل بنی صدر در ۲۹ خرداد ۱۳۶۱ را پوشش می‌دهد که لیبرالیسم در اقلیت و حزب‌الله در اکثریت است. مرحله چهارم را از عزل بنی‌صدر تا سال ۶۸ در نظر گرفته است که به تحولات بعد از۶۰مربوط می‌شود.

در مرحله حاکمیت لیبرالیسم شکاف عمیقی بین خواست‌های نخبگان انقلابی و توده مردم و خط و مشی دولت لیبرال وجود داشت. در حالی‌که انقلابیون انتظار پیگیری تحولات عمیق‌تر در همه حوزه‌ها، نهادها و ساختارهای اجتماعی را داشتند، دولت لیبرال، حکومت در یک وضعیت عادی را ترجیح می‌داد. لیبرال‌ها به رهبری نهضت آزادی در قوه مجریه در مواردی چون «جمهوری اسلامی» یا «جمهوری دموکراتیک اسلامی»، «مجلس موسسان» یا «مجلس خبرگان»، شیوه برخورد با ضد انقلاب و نیروهای مرکزگریز و خودمختار طلب به شکل رادیکال یا مماشات گرایانه، برخورد با نهادهای جدیدالتاسیس انقلاب (دادگاه‌های انقلاب، بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن، سپاه پاسداران، کمیته‌های انقلاب اسلامی وجهاد سازندگی) به عنوان مانع قدرت رسمی یا تسهیل کننده امور، سیاست خارجی (برخوردیا همکاری با آمریکا، صدور انقلاب یا عدم صدور آن، سیاست نه شرقی و نه غربی به مثابه موازنه منفی یا تهاجم علیه استکبار)، با حزب الله اختلاف داشتند.

در دوره حاکمیت مشترک با سقوط دولت موقت، نیروهای غیرانقلابی کنار رفته و راه برای حاکمیت حزب الله هموار شد. لیبرال‌ها در قبال تسخیر سفارت دو گروه شدند. دولت موقت آن را محکوم ساخت و استعفا کرد. اما گروه دیگر از آنها که هنوز در قدرت نبودند و به آینده چشم دوخته بودند، کسانی چون بنی صدر و قطب زاده، تسخیر سفارت را به طور ضمنی تائید کردند یا اقلا (مانند احمد مدنی) سکوت کردند. ولی این طیف نیز به تدریج به سمت مخالفت با اشغال گراییدند.در این دوره شورای انقلاب هشت ماه حکومت را به دست گرفت و در پی انجام دو وظیفه بود: حل بحران گروگانگیری و اجرای رفراندوم تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و اتنخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی. لیبرال‌ها و حزب‌الله برای کسب قدرت در نزاع بودند.

بنی‌صدر توفیق یافت در موضع ریاست جمهوری همچنان لیبرالیسم را در قدرت حفظ کند. حزب الله نیز در مجلس به اکثریت رسید و در نزاع دو نهاد برای تعیین کابینه، مجلس موفق شد. حادثه طبس، کودتای نافرجام نوژه، و تخلیه دانشگاه از نیروهای چپ و آغاز انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها نیزدر همین دوره اتفاق افتاد.با تشکیل دولت رجایی مرحله سوم شروع شد ، لیبرال‌ها در اقلیت قرار گرفتند. اکثریت مجلس، اعضای شورای عالی قضائی و هیئت دولت در کنترل نیروهای حزب الله قرار گرفت. لیبرال‌ها تنها اقلیت مجلس، مدیریت بانک مرکزی، صدا و سیما، ریاست جمهوری بی‌اختیار و فرماندهی کل قوا را در دست داشتند. در این مرحله اقلیت لیبرال با همه نیروهای مخالف اعم از محافظه کاران، چپ‌گرایان و بویژه سازمان مجاهدین خلق به تفاهم تاکتیکی رسیدند و به عنوان اپوزیسیون در فضای باز، محیط پرتشنج و ناآرام به وجود آوردند.

با شروع جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ صحنه جدیدی برای رقابت و برخورد بین نیروهای مخالف و حزب الله به وجود آمد، بنی صدر ، جنگ با تکیه بر نیروهای نظامی رسمی نیروی ارتش را بر جنگ با نیروهای مردمی بسیج و سپاه ترجیح می‌داد؛ اما حزب الله جنگ از طریق بسیج را که شکل مردمی- عقیدتی می‌گرفت بر جنگ در شکل ملی ـ میهنی کلاسیک مقدم می‌شمرد. اختلاف دو جناح از طریق هیئت داوری سه گانه (مهدوی کنی، یزدی و اشراقی) و صدور رای علیه بنی‌صدر به پایان خط رسید. در همین دوره جبهه ملی هم با حمله به لایحه قصاص در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ میتینگی علیه آن‌برگزار کرد که با عکس العمل شدید حزب الله و اعلام ارتداد آنان از سوی امام خمینی (ره) روبرو شد. و بعد از آن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا معزول شد و مجلس نیز به عدم کفایت وی رای داد. و امام خمینی (ره ) آن را تائید نمود و حضور لیبرالیسم در دستگاه حاکمه پایان گرفت.

گلناز مقدم فر