جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

از اسلو تا آناپلیس


از اسلو تا آناپلیس

با نزدیک شدن به کنفرانس صلح پاییز, توجه محافل خبری بیش از گذشته به ابتکار جرج بوش معطوف شده است سران واشنگتن در حال زمینه سازی برای برگزاری موفق این نشست هستند وحداقل در بعد تبلیغاتی امیدی زیادی به آن بسته اند این در حالی است که اکثر تحلیلگران معتقدند نشست صلح پاییز محکوم به شکست است, زیرا آمریکا طی سالیان اخیر به دلیل اتخاذ سیاست های غلط در عراق وافغانستان با ناکامی های زیادی مواجه شده است وشکست جدید دولت بوش در پرونده فلسطین دور از ذهن نیست

با نزدیک شدن به کنفرانس صلح پاییز، توجه محافل خبری بیش از گذشته به ابتکار جرج بوش معطوف شده است. سران واشنگتن در حال زمینه سازی برای برگزاری موفق این نشست هستند وحداقل در بعد تبلیغاتی امیدی زیادی به آن بسته اند. این در حالی است که اکثر تحلیلگران معتقدند نشست صلح پاییز محکوم به شکست است، زیرا آمریکا طی سالیان اخیر به دلیل اتخاذ سیاست های غلط در عراق وافغانستان با ناکامی های زیادی مواجه شده است وشکست جدید دولت بوش در پرونده فلسطین دور از ذهن نیست.

از طرفی رویکرد حاکم بر طیف نومحافظه کار کاخ سفید به گونه ای است که نمی تواند نقش میانجی بی طرف را ایفا کند واعتماد جبهه سازشکار اعراب وفلسطینی ها را به خود جلب کند، زیرا حمایت های بی دریغ ویک جانبه این طیف از رژیم صهیونیستی بر کسی پوشیده نیست.

البته کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا طی سفرهای مکرر خود به منطقه تلاش زیادی کرده است تا دو طرف(اسراییل وفلسطینی ها) را به توافق بر سر یک صیغه مشترک سوق دهد. اما جلسات مکرر محمود عباس وایهود اولمرت علیرغم تنازلات فراوان عباس، دستاورد قابل توجهی در برنداشته است. شاید به همین دلیل است که راستگرایان اسراییلی دغدغه زیادی نسبت به کنفرانس پاییز ندارند وبرای مثال مطمئن هستند که نتایج این نشست مانع ادامه طرح های شهرک سازی در کرانه باختری نخواهد شد.

ناظران پیش بینی می کنند نشست آناپلیس که اواخر ماه جاری میلادی در ایالت میرلند آمریکا با حضور بیش از سی کشور تشکیل خواهد شد، یک بیانیه کلی صادر خواهد کرد و بر آغاز مذاکرات در باره مسایل نهایی تاکید خواهد ورزید. به عبارت دیگر این کنفرانس نقطه شروعی برای از سرگیری گفت وگوها میان رژیم صهیونیستی وفلسطینی ها در باره موضوعاتی چون تشکیل دولت مستقل فلسطین وآوارگان ومرزها وغیره خواهد بود.

به عبارت روشن تر جرج بوش با ابتکار خود کاری فراتر از«اسلو» انجام نداده است وتنها یک «اعلام مبانی» جدید در آناپلیس به نام او ثبت خواهد شد. در واقع بوش روند سازش را به ۱۴ سال پیش بازگردانده است ودراین مدت علیرغم آن که جرقه صلح در سال ۱۹۹۳ در اسلو زده شد، اما نشانی از صلح ومهمتر از آن احقاق حقوق اساسی فلسطینیان به چشم نمی خورد.

اما منشا این وقت کشی وفریبکاری ها چیست؟ قطعا هر گونه سازش با فلسطینی ها مستلزم تنازلاتی از سوی تروریست های تل آویو خواهد بود، تنازلاتی که با آرمان های صهیونیسم منافات دارد. البته اولمرت اعلام کرده است آماده تنازل جهت دستیابی به صلح وامنیت برای صهیونیست هاست وحتی در پاسخ به لیبرمن،رهبر افراطی حزب اسراییل خانه ما، گفته است: آیا کسی می تواند بدون تنازل از زمین به صلح دست یابد؟

اولمرت تصریح کرده است آماده گام نهادن در روند صلح هر چند به بهای صرف نظر از برخی اراضی در کرانه باختری می باشد وگویی می خواهد در شمار رهبران تاریخی اسراییل همچون بگین و رابین وشارون قرار گیرد که در مقابل سازش، بخش های کوچکی از زمین اعراب وفلسطینی ها را به آن ها بازپس دادند! وی تاکید کرده است ابومازن علیرغم آن که در داخل فلسطین(در برابر حماس وحتی فتح) موقعیت مستحکمی ندارد، اما به عنوان یک شریک صلح بی بدیل، قابل اعتماد است.

اما مشکل اولمرت آن است که مرد کارهای بزرگ نیست ونمی تواند همانند سلف خود شارون پروژه های بزرگ(همچون عقب نشینی از نوار غزه) را رقم بزند. به عبارت دیگر اولمرت در عرصه داخلی اسراییل همچنان ضعیف است وسایه فشار مخالفان و رقبا بر سر او سنگینی می کند. به همین دلیل است که دستگاه اطلاعاتی اسراییل طی گزارشی هشدار می دهد که هر گونه تنازل در برابر فلسطینی ها منافع وامنیت ملی اسراییل را مورد تهدید قرار می دهد وبرخی نیز از فروپاشی دولت اولمرت خبر داده اند.

در همین راستا روزنامه هاآرتص وضعیت اسراییل را در آستانه نشست آناپلیس به وضعیت این رژیم پیش از جنگ سی وسه روزه تشبیه می کند که اولمرت بدون برنامه وبا دستپاچگی وارد جنگ علیه حزب الله شد. نگرانی هاآرتص آن است که نتیجه کنفرانس پاییز همانند جنگ سی وسه روزه برای اسراییل وآمریکا فاجعه بار شود!

با این تفاصیل اولمرت در کنفرانس صلح ناچار خواهد بود به تاکید بر مسایل نهایی وضرورت مذاکره در باره آن بسنده کند وشعارهایی چون «دو دولت در کنار یکدیگر» را زمزمه کند، بدون آن که طرح عملی برای حل این مسایل در دست داشته باشد. اما این بازی تشریفاتی، اولمرت جاه طلب را به تاریخ صهیونیست ها پیوند نخواهد داد ونام او را به عنوان عامل تحول در اسراییل ثبت نخواهد کرد.

البته رایس طی دیدارهای اخیر، او را به ایجاد این تحول ترغیب کرده بود، اما اولمرت تاب مقاومت در برابر مخالفان داخلی را ندارد. شاید وی همواره این خاطره آریل شارون را در آستانه عقب نشینی از نوار غزه به یاد می آورد: شارون به دیدار یکی از خانواده های شهرک نشینان یهودی در نوار غزه رفت و در باره ضرورت تخلیه نوار غزه سخن گفت. بزرگ آن خانواده به شارون گفت: تو زمانی از ضرورت سکونت در این منطقه سخن می گفتی وبرای ما شهرک ساختی، حال چگونه است که اکنون ما را به ترک این منطقه فرا می خوانی؟ شارون پاسخی قانع کننده برای این شهرک نشین یهودی نداشت جز آن که موضوعاتی چون بایسته های امنیتی اسراییل را تکرار کند. آیا اولمرت پاسخی برای مخالفان عقب نشینی از اراضی «سرزمین موعود» خواهد داشت؟

صبح صادق شماره ۳۲۸

فرزان شهیدی