جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

تولید دانش محور نیاز امروز و فردای اقتصاد ایران


تولید دانش محور نیاز امروز و فردای اقتصاد ایران

نکته اصلی در اقتصاد امروز, جایگاه ویژه تولید دانش محور است توجه به این جنبه از تولید گر چه در کشورهای توسعه یافته مسبوق به سابقه است, اما وقوع بحران اقتصادی در کشورهای غربی طی سال های اخیر, اهمیت و نقش این مساله را بیش از پیش آشکار ساخته است, چرا که بررسی ها به وضوح نشان می دهد در شرایطی که بخش های خدماتی بیشترین آسیب را از بحران مالی متحمل شد, آن بخش از خدمات که مبتنی بر تولید دانش محور بود, کمتر متضرر شد و همین موضوع باعث شد تولید دانش محور بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان و فعالان اقتصادی قرار بگیرد

نکته اصلی در اقتصاد امروز، جایگاه ویژه تولید دانش‌محور است. توجه به این جنبه از تولید گر چه در کشورهای توسعه یافته مسبوق به سابقه است، اما وقوع بحران اقتصادی در کشورهای غربی طی سال‌های اخیر، اهمیت و نقش این مساله را بیش از پیش آشکار ساخته است، چرا که بررسی‌ها به وضوح نشان می‌دهد در شرایطی که بخش‌های خدماتی بیشترین آسیب را از بحران مالی متحمل شد، آن بخش از خدمات که مبتنی بر تولید دانش‌محور بود، کمتر متضرر شد و همین موضوع باعث شد تولید دانش‌محور بیش از پیش مورد توجه برنامه‌ریزان و فعالان اقتصادی قرار بگیرد.

باوجود چنین تجربه عیان و در دسترسی اما متاسفانه اقتصاد ایران همچنان از اهمیت دانش محوری در تولید غافل است و آن گونه که باید و شاید برای مقوله تولید بر مبنای دانش و تحقیق اهمیت قائل نیست و در پی این غفلت، از سرمایه گذاری در این حوزه هم خبر چندانی نیست.

متاسفانه ایران هنوز در مسیر گذار از اقتصاد مبتنی بر منابع طبیعی به اقتصاد مبتنی بر بهره وری طی طریق می کند در حالی که در اقتصاد امروز و برای حضوری تاثیرگذار در جهان فردا باید بر تولید بر مبنای دانش تاکید کرد.

نخستین گام در این مسیر نیز ایجاد و تقویت این اصل است که در نظام اخلاقی و ارزشی جامعه، فکر و اندیشه به میزان احترام به حقوق مادی مهم تلقی شود و این یعنی همان حمایت از حقوق مالکیت فکری.

وجدان عمومی جامعه و نظام اخلاقی، هنوز سرقت فکری را یک سرقت تلقی نمی کند. اقتصادهایی که توانسته اند مخترع و اختراع را تشویق کنند، اقتصادهایی هستند که ابتدا نظام ارزشی اجتماعی را به همان درجه اهمیت از نظام حقوقی مورد توجه قرار دادند و سپس در مرحله بعدی به کنوانسیون ها ملحق شدند.

ورود مالکیت فکری به حوزه اقتصاد به عنوان یکی از دارایی های اقتصادی زمانی مورد تشویق قرار می گیرد که در مجموعه نظام توزیع درآمد مورد توجه باشد.

در نظام رانتی که امکان کسب درآمدهای یک شبه با استفاده از روابط وجود دارد، تلاش برای ایجاد یک رویه و فناوری نو و تشویق محققان و مخترعان به این جهت، در مقایسه با درآمد حاصل از رانت، مستلزم سالم سازی نظام اقتصادی و از میان برداشتن درآمدهای رانتی است.

از این رو بیراه نیست اگر بگوییم مایه تاسف است که پس از سال ها تلاش برای بازسازی نظام اقتصادی در سال های پس از جنگ که ارز چند نرخی وجود داشت، در سال گذشته دوباره شاهد ارز چند نرخی و در نتیجه کالاهای چند نرخی بودیم.

در چنین شرایطی که این سیگنال ها به جوانان داده می شود، نمی توان انتظار داشت حرکت فکری بر مبنای نوآوری، مشتری واقعی داشته باشد، چرا که برای تحقق نظام حمایت از مالکیت فکری، باید همزمان و هماهنگ در سه محور حمایت حقوق، اخلاق عمومی و نظام ارزشی جامعه و اصلاح نظام اقتصادی حرکت کنیم.

بر همین اساس مایه تعجب نیست که متاسفانه هنوز در سطح ملی نشان هایی که بتوانیم آنها را در سطح جهانی مطرح کنیم، نداریم و باز هم متاسفانه برخی برندهای گذشته نیز به دلیل حمایت نشدن کافی، موقعیت خود را از دست داده اند.

برای برون رفت از این شرایط باید حضور فعالان اقتصادی علاوه بر حقوقدانان و مقامات دولتی را مغتنم شمرد. اگر فعال اقتصادی متقاعد شود که نظام جامع حمایت از حقوق مالکیت فکری و صنعتی برای حمایت از وی و نشان تجاری آن در بازار بین المللی که بازاریابی و در آن استقرار پیدا کرده، مهیاست، به ثبت برند و نشان تجاری خود تشویق و ترغیب خواهد شد.

محسن جلال​پور

عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران