دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

قرآن قصه گویی بی نظیر


قرآن قصه گویی بی نظیر

نگاهی به کتاب «بررسی تطبیقی عناصر روایی قصه یوسف ع در قرآن و سیاوش در شاهنامه»

قصه‌های قرآن‌کریم ساختار هندسی عالی هنری و تکنیک منحصربه‌فردی دارد و از عناصر روایی به اندازه لازم جهت اهدافش استفاده شده است. این کتاب با عنوان «بررسی تطبیقی عناصر روایی قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن و سیاوش در شاهنامه» درصدد است تا با تحلیل عناصر روایی، مصادیق آنها را در آیات قرآن و ابیات شاهنامه ارائه کرده و تلاش فردوسی سراینده حکیم شاهنامه را در بهره جستن از قرآن‌کریم و استفاده از ابزار هنری قصه جهت اهداف تربیتی، واکاوی کند.

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم: «با آفرینش انسان، قصه نیز متولد شد. در ادبیات روایی، شکل‌گیری قصه از شرق بود؛ زیرا قدیمی‌ترین از آن هند، مصر، ایران و... است. شرقیان، مطالب دینی، عرفانی، فلسفی و دیگر گفته‌های خود را در قالب قصه ارائه می‌کردند و غربی‌ها نیز با اقتباس از شرق، به قصه تکامل بخشیدند.»

ادبیات داستانی به سبک جدید، در دوره مشروطیت وارد ایران شد و نویسندگان ایرانی، به تقلید از غرب، این هنر وارداتی را گسترش دادند و گمان کردند حق همین است. بدین‌ترتیب سخندانی و زیبایی و آنچه خود داشتند را از بیگانه تمنا کردند. در عرف ادبیات داستانی جدید، داستان باید در چارچوبی خاص و با تکیه بر عنصرهای مشخصی ارائه شود تا داستانی هنری و ادبی به شمار رود. با این حال، با اندک تاملی در قرآن درمی‌یابیم، خداوند برای پاسخگویی به نیاز فطری انسان، قصه را ابزاری جهت هدف‌های تربیتی و هدایتی خود، به شکلی کاملا هنرمندانه به کار گرفته و آن را در قالب تکنیک‌های داستان‌پردازی و ساختار هندسی، طراحی و ارائه کرده است. در قرآن، با سبکی منحصربه‌فرد، همه عناصر قصه، در پرتو اهداف، گاهی کمرنگ و گاهی پررنگ و برجسته می‌شوند و گاهی به اقتضای همان هدف‌ها، همه عناصر روایی، به بهترین شکل در قصه حضور و ظهور دارند.

برای نمونه در قصه حضرت یوسف(ع) بیشترین عناصر روایی شناخته شده در ادبیات داستانی جدید، مانند طرح و پی‌رنگ، شخصیت و شخصیت‌پردازی، کشمکش، شگفت‌انگیزی، نماد، صحنه و صحنه‌پردازی، زاویه دید و اندیشه را می‌توان دریافت و آن را تحلیل و بررسی کرد.

هیچ کتابی را توان هماوردی با قرآن نیست، اما در تأسی بدان، از دیرباز، ادیبان به تناسب شناخت و آگاهی‌شان، در آثار خود، از قرآن، بهره‌های فراوان جسته‌اند که در این میان، حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، با الگوپذیری از قرآن، قصه‌ها و عناصر روایی را جهت هدف‌های تربیتی خویش به کار گرفته است. برای نمونه، داستان سیاوش، در زمینه پاک‌دامنی، عفت، اخلاق، سیما و توکل کردن بر خدا در برابر دعوت به آلودگی، با قصه یوسف(ع) شباهت‌های بسیاری دارد، چنانکه سیاوش را «یوسف شاهنامه» نامیده‌اند.

اندیشه تطبیقی عناصر روایی حضرت یوسف(ع) در قرآن و سیاوش در شاهنامه، از باب مقایسه و مقارنه نیست؛ زیرا درباره جایگاه والا و برتر حضرت یوسف(ع) که معصوم بود و پیامبر خدا به شمار می‌رود، جای تردید نیست. درصدد بیان شباهت و افتراق‌ها و فرازهایی از زندگانی این دو شخصیت هستیم که برخی ویژگی‌های ناب عناصر آن برای راهیابی بشر به کمال، می‌تواند اسوه به شمار آید.با اندکی دقت و توجه می‌توان گفت با آنکه قرآن مجید، کتاب قصه نیست و قصه، ابزاری برای رساندن پیام است، اما هنر قصه‌گویی قرآن بی‌نظیر است.

بررسی تفاوت اصلی دو روایت، به تفاوت منابع نقل آنها برمی‌گردد که یکی از منبع وحی خداوندی، بر جان پاک و معصوم عقل کل، پیامبر رحمت، محمد مصطفی(ص) نازل شده است.البته به دلیل آنکه می‌تواند معیار سنجش قرار گیرد، محکی است تا اخلاص و میزان آگاهی و عشق اندیشمندانی چون استاد فرزانه، حکیم فردوسی به خاندان پیامبر(ص) روشن شود.با توجه به دیباچه شاهنامه که از همان آغاز از توحید و نبوت و ولایت ائمه اطهار سخن می‌گوید و اینکه حاضر است در این راه جان بدهد؛ می‌توان گفت فردوسی نیز همانند قهرمانان داستان‌هایش می‌تواند اسوه اندیشمندان قرار گیرد. از این‌رو، نباید افراد کم‌آگاه یا دگراندیش، برخی سخنان شخصیت‌های داستان‌های شاهنامه را دستاویزی علیه اندیشه وی قرار دهند، بلکه باید با تأمل، رموز آن را دریابند؛ زیرا آن کتاب، دروغ و افسانه نیست.

روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای است، اما به دلیل آنکه این موضوع از سویی، ریشه تاریخی دارد و از سوی دیگر، جنبه تحلیلی و تطبیق بر اساس اطلاعات و تحلیل‌ها صورت گرفته است؛ روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی به شمار می‌آید.در آغاز تحقیق اطلاعات لازم درباره موضوع از کتاب‌ها، نرم‌افزارها، مقالات جمع‌آوری شد و مطالب تحقیقی و پژوهشی، با استناد به منابع، تدوین شد، اما در بخش تحلیلی و تطبیقی از کتاب‌های ارزشمند تحلیلی درباره قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن استفاده شده، مانند: تحلیل عناصر ادبی و هنری در داستان‌های قرآن، روش‌های تربیتی در داستان‌های قرآن، بررسی هنری بهترین قصه قرآن و عناصر داستان و کتاب‌های تحلیلی قصه سیاوش در شاهنامه فردوسی، مانند: زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، برگ‌هایی در آغوش باد، پهلوانان در بن‌بست و سرو سایه افکن.

کتاب بررسی تطبیقی عناصر روایی قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن و سیاوش در شاهنامه؛ در چهار فصل شامل«کلیات و ادبیات تحقیق»، «روایت یوسف(ع) و سیاوش»، «بررسی تحلیلی»و «بررسی تطبیقی عناصر روایی حضرت یوسف(ع) و سیاوش» تدوین شده است.«کلیات و ادبیات تحقیق» عنوان فصل نخست است که شامل بخش‌های واژه‌شناسی قصص و قصه، جایگاه و اهمیت قصص در قرآن، اهداف قصه‌های قرآن، نقش الگوها در قصه‌های قرآن، داستان و نکات تأمل‌برانگیز آن در شاهنامه، محورهای مهم داستان‌های شاهنامه، تنوع آموزه‌ها در داستان‌های شاهنامه و اندیشه دینی در شاهنامه فردوسی است.قصه یوسف(ع) بهترین قصه، گزارش قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن و داستان زندگی سیاوش عنوان‌های سه بخش فصل دوم با نام «روایت یوسف(ع) و سیاوش» است. فصل سوم این کتاب نیز «بررسی تحلیلی» نام دارد که در دو بخش بررسی تحلیلی عناصر روایی حضرت یوسف(ع) و تحلیل عناصر داستانی سیاوش تنظیم شده است.

«بررسی تطبیقی عناصر روایی حضرت یوسف(ع) و سیاوش» عنوان فصل چهارم است که شامل بخش‌های بررسی تطبیقی عناصر روایی حضرت یوسف(ع) و سیاوش، بررسی دو روایت از نظرگاه ساختار، بررسی مشابهت‌هایی از عناصر روایی یوسف(ع) و سیاوش، بررسی تفاوت‌های عناصر روایی حضرت یوسف(ع) و سیاوش و مقایسه اجمالی عناصر دو روایت است.

کتاب «بررسی تطبیقی عناصر روایی قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن و سیاوش در شاهنامه» با صاحب امتیازی مرکز پژوهش‌‌های اسلامی صدا و سیما، به قلم «زهرا محمودیان راوی نژاد»، در ۱۲۰۰ نسخه، ۲۷۱ صفحه منتشر ‌شده است.

داوود رستمی