جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

گسترش ارتباطات و فقر معنویات


گسترش ارتباطات و فقر معنویات

تأثیرگسترش مخابرات بر شئون زندگی انسان غیرقابل انكار و بررسی جزییات آن مستلزم تحقیق گسترده ای است آنچه در این مختصر مورد تأكید می باشد افزایش روز افزون فقر معنویات و پیامدهای آن در قرن بیست و یكم می باشد ضعف جنبه معنوی زندگی انسان بی سابقه نیست, اما آنچه كه امروز مورد توجه فلاسفه, جامعه شناسان و كارشناسان ارتباطات قرار گرفته ارتباط تشدید ضعف و فقر معنویات و گسترش مخابرات و اطلاعات است

عده ای جهان آینده را دهكده ارتباطات و مواصلات می دانند و در این زمینه آنقدر خیال پردازی و گزافه گویی می كنند كه گویا «انقلاب انفورماتیك» و «عصر مخابرات» دوران اوج رشد و شكوفایی آگاهی و استعدادها است.آیا نفوذ وسایل انتقال پیامهای صوتی و تصویری به درون خانه ها و در امور شخصی و بهبود روابط انسانها و ارتقاء شخصیت و تقویت هویت آنان را به دنبال خواهد داشت. تحول شگرف در زمینه میكروالكترونیك موجب ارتقاء كیفیت، كمیت، ظرفیت و سرعت عملكرد كامپیوترها، ماهواره ها و رباطها و در نتیجه افزایش ظرفیت جامعه انسانی، ارزشها و معیارهای فراموش شده اخلاقی می شود.

پیشرفتهای فنی در حوزه فناوری مواصلات و مخابرات بی شك بسیار عظیم است. ولی عجیب این كه ارتباط میان افراد، همدردی و همراهی آنان با یكدیگر در جوامع مختلف پیشرفتی نداشته است. زیرا ابزارهای جدید نظیر تلفن، رادیو، تلویزیون و كامپیوتر نه تنها عامل پیوند و ارتباط عاطفی، روحی و فكری انسانها با یكدیگر نشده، بلكه آنان را به درون گرایی، جدایی از دیگران، بی اعتنایی به منافع، مصالح و حیثیت آنان كشانده است.

دردها و رنج های مادی و روحی بشر امروز بسیار گسترده و جوامع مادی دستخوش بحران شدید است. جسم و جان تمدن مادی سرمایه داری به شدت بیمار است. به گونه ای كه بعضی معتقدند در پایان عصر مختصر مادی و طلوع تمدن معنوی قرار داریم. زیرا كه در ماورای این شب هول انگیز، صبح امید فرهنگی نو و جامع ماده و معنا در انتظار انسانهای آینده است.

«امروز جهان بر سر دو راهی سرنوشت ساز و تاریخی ای قرار گرفته است. آثار متقابل تحولات، رفتارها و موضع گیری های زیانبار می تواند جهان ما را به سقوط بكشاند. در حالی كه زایش دوباره معنویت انسانی، امكانات تازه ای برای بقای بشر خلق می كند. از این رو عده ای راه نجات بشر از این بن بست را گرایش دوباره انسان به معنویات می دانند.

به این مناسبت می خواهم بویژه به یكی از اندیشه های انسانی اشاره كنم. تحول عمیقی كه باید در ما اتفاق بیفتد تا بشریت در مسیر تازه ای قرار گیرد، كه در حوزه امكانات ما قرار دارد. به این شرط كه قبول كنیم تحول فرهنگی بس بزرگی است و نه تنها نخبگان جامعه كه تمامی انسانها را در تمام نقاط دنیا در برمی گیرد. این حركتی است كه تنها زمانی می تواند به راه افتد، گسترش یابد و هر بار از نو آغاز گردد كه استعدادها و تواناییهای فطری انسانها پرورش یابد و شكوفا شود. استعدادهای انسان باید تا آنجا پرورش داده شود كه بتواند پاسخگوی مسئولیت های فزاینده او باشد. من برای چنین تحولی واژه«انقلاب بشری » را انتخاب كرده ام این امری است ناگزیر و پیشرفت تكنولوژیكی، اقتصادی یا چیز دیگری نمی تواند جایگزین آن شود.» (۱)

دانشمندان كه نگران فقر معنوی انسان در عصر گسترش مخابرات و كثرت اطلاعات می باشند ترجیح می دهند واژه انقلاب را برای تحول كیفی بشر در صحنه زندگی قرن بیست و یكم بكار برند. میكروالكترونیك با چنان سرعتی پیش می تازد كه تصورات فلسفی و سیاسی مرسوم ما را، كه «معرف واقعیت انسان در جهان كنونی است» زیر و رو می سازد.

سوروكین براساس نظریه تكاپوشناسی اجتماعی خود حدود شصت سال قبل وضعیت عصر حاضر را پیش بینی كرده و مبتنی بر شناخت خود نظریه حركت انتقالی كانون رهبری خلاق از اروپا به آمریكا و سپس به آسیا و آفریقا را ارائه داده است.

او معتقد است پس از عصر طلایی یونان و روم، هنگامی كه اروپا را شب یلدای قرون وسطی فرا گرفته بود، رهبری خلاق بشریت، در میان مردم آفریقای شمالی و آسیای غربی (اسلام)، پایگاه داشت، در سلسله مراتب نوبت رهبری، اصولاً مردم اروپا بویژه اروپای باختری، واپسین گروهی بوده اند كه مسئولیت رهبری مدنی را عهده دار شده اند.

سرچشمه های این رهبری را باید در كانونهای دیگر، در خارج از اروپا، در مصر، در بابل، در ایران، در بین سومریها، فنیقی ها، هیتی ها، هندوان و چینیان جست وجو نمود.

طی پنج قرن گذشته، به نظر می رسید كه رهبری تمدن و فرهنگ انسانی، تنها در انحصار اروپا باشد. لیكن اینك آمریكا، با آن كه دنباله و گسترش تمدن اروپایی محسوب می شود، با این وصف با شركت در رهبری خلاق تمدن غرب، دست كم، كانون جغرافیایی این رهبری را ظاهراً در اختیار دارد. اگر چه علائمی از انتقال این كانون تمدنی به خاورمیانه بویژه با تحولات آغاز قرن بیست و یكم، دیده می شود.

سوروكین پیش بینی انتقال كانون رهبری از اروپا به آمریكا را زمانی می كند كه هنوز انگلیس و فرانسه و آلمان از اقتدار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بالایی برخوردار بودند. تصور انتقال كامل كانون رهبری تمدن غرب از اروپا به آمریكا شصت سال قبل پیش بینی عالمانه ای بوده است كه از انحصار اروپا و شرق اقیانوس اطلس خارج ساخته است.(۲)

آئورولوئیجی معتقد است: نظام بین المللی در معرض از هم پاشیدگی است. نهادهای كشوری و بین المللی توانایی این كه چنین تحولی را از سر بگذرانند ندارند. از این رو زمان آن رسیده است كه ما با حركتهای مخالف روبه رو شویم، حركتهای سیاسی تازه ای پیدا شده كه درباره ارزشهای اجتماعی نوین فكرهایی ارائه داده است. در شمال و جنوب، این نیروها توانسته اند تعادل سیاسی موجود را در هم بریزند. حركتی ایجاد شده است. او خطاب به برنامه ریزان سراسر عالم و دولتها می گوید: «آنچه شما تاكنون عرضه كرده اید پذیرفتنی نیست، به دفترهای برنامه ریزی خود برگردید! آنچه تاكنون به عنوان برنامه ارائه داده اید غیر انسانی است.« فرهنگ »و« اخلاق »را كه ملتهای ما طی قرنها ایجاد كرده اند نابود می كند! و من هم معتقدم كه ما كارشناسان و برنامه ریزان باید به دفترهای خود برگردیم و به جست وجوی پاسخهای تازه ای برخیزیم.»

آئورولوئیجی، سوروكین و عده ای دیگر از اندیشمندان كه نسبت به مسائل عصر حاضر حساس شده اند موضوع را از موضع معضل بشریت نگاه كرده اند و فقر معنویت را عامل رو آوردن عده ای به مكاتب الهی دانسته اند. اما هانتینگتون به موضوع از دیدگاه منافع ملی آمریكا نگاه كرده و نظریه رویارویی اسلام در حال احیاء با تمدن غرب را مطرح می كند، كه منظور او از غرب بیشتر آمریكا است. اظهار فوق در اصول مرز گسل برخورد تمدن كنونی را با فرهنگی در حال احیا ترسیم می كند.

جوامع اسلامی امروز از نظر مدنیت با تعریف استفاده از تكنولوژی پیشرفته و برخورداری از اصول سازماندهی و مدیریت بهره ور، آنچنان توسعه ای ندارند كه با تمدن مسلح غرب برخورد نمایند، اگر چه خطر از دید استراتژیست هایی چون هانتینگتون جدی است و تمدن غرب مخصوصاً نوع آمریكایی آن، خود را در خطر می بیند. این فرهنگ اسلامی است كه توجه بسیاری از ناامیدشدگان از پاره ای از دستاوردهای علمی و تكنولوژی را به خود جلب كرده است نه تمدن اسلامی، نكته حائز اهمیت این است كه امروز فرهنگ اسلامی به عنوان یكی از غنی ترین مكاتب الهی با فقر معنویت عصر حاضر روبه رو است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید