پنجشنبه, ۷ تیر, ۱۴۰۳ / 27 June, 2024
ما را از این نمد کلاهی است
هرگاه در محفلی راجع به موضوعی بحث شود یکی از حاضران مجلس که داعی علم و اطلاع در اطراف موضوع مورد بحث داشته باشد برای اعلام و اثبات فضل و دانش خویش به ضرب المثل بالا متوسل می شود و می گوید: ما را هم از این نمد کلاهی است.این عبارت اختصاص به مسائل معنوی ندارد بلکه در امور مادی نیز از آن استفاده می کنند، فی المثل اگر پای مال و منال در میان باشد و یا برای احراز مقام و منصبی فعالیت کنند، برای توجیه خواست خویش چنین می گویند: باید ما را هم از این نمد کلاهی باشد. یا به شکل دیگر: از این نمد کلاهی نصیبم شد.
اما ریشه این ضرب المثل:
مولانا عبدالرحمن جامی (۸۱۷-۸۹۸ هجری) یکی از شاعران صوفی مشرب و یکی از نویسندگان بزرگ ایران است که در قرن نهم هجری می زیست و با سلطان حسین بن منصوربن بایقرا آخرین پادشاه معارف پرور دودمان تیموری در ایران معاصر بود و مورد عنایت و حمایت امیر علیشیر نوایی وزیر دانشمند او بوده است.جامی سرآمد فضلای عصر خویش بود و جمعی از محققان او را آخرین شاعر بزرگ ایران می دانند و خاتم الشعرا لقب داده اند.
ملا بنایی نیز از شعرای معاصر جامی بود که در شعر و ادب و خاصه بدیهه گویی به حد کمال مهارت داشت و در این زمینه خود را برتر و بالاتر از شعرای هم زمان و از جمله جامی می دانست. روزی سلطان میرزاحسن با جمعی از شعرا و دانشمندان نشسته بودند و از هر مقوله سخن می گفتند و البته سخن آنان بیشتر در مورد کمالات علمی و ادبی جامی بود. ملا بنایی که از شاعران حاضر در آن مجلس بود رشت سخن را به بدیهه گویی کشانده و گفت: جامی هر که و هر چه باشد در بدیهه گویی عاجز است.به طور اتفاقی در این موقع جامی وارد مجلس شد و به فراست دریافت که سخن از او در میان بوده است. میرزاحسن که میزبان جلسه بود به حاضران گفت: امروز شعر باید گفت و ابتدا به جامی که مقام شیخوخیت داشت رو کرد و گفت: می خواهم این چهار چیز را به سلک نظم آورید: چراغ، غربال، نردبان، ترنج.
مولانا جامی مرتجلا گفت:
ای گشته چراغ دولتت بدر منیر
غربال شود سین اعدادت ز تیر
بر پل نردبان همت نه پای
از اوج فلک ترنج دولت برگیر
آن گاه رو به ملا بنایی کرد و گفت:
از تو شعر بدیهه می خواهم که این چهار چیز در آن گنجانده شود: منقل، طاس، شرح شمسیه ، کلاه نمد. ملا بنایی بدون تأمل گفت:
چون منقل اگرچه دود آهی داریم
بر طال ملک نه کارگاهی داریم
با ما سخنی ز شرح شمسیه مگوی
ما نیز ازین نمد کلاهی داریم
شک نیست که این عبارت مثلی سابق قدیمی تر دارد چنان که در الهی نام عطار موضوع حکایتی با این شعر شروع می شود.
در آن ویرانه شد محمود یک روز یکی
دیوانه ای را دید پر سوز
تا به این بیت می رسد که دیوانه می گوید:
گرت هم زین نمد بودی کلاهی
ترا بودی درین اندوه راهی
ولی گمان می رود که عبارت بالا پس از مشاعره و بدیهه گویی جامی و ملا بنایی در بزم سلطان میرزاحسن که همیشه مجمع فضلا و دانشمندان نامدار بوده است بر سر زبان ها افتاده به صورت ضرب المثل درآمده است.
در هرحال بر عهد پژوهشگران آینده است که در این مورد بیشتر تحقیق و مداقه کنند تا چنان چه واقع نفس الامر جز این باشد ریش واقعی ضرب المثل را به دست آورند.
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قالیباف ایران پزشکیان علیرضا زاکانی مناظره انتخاباتی مناظره
سیل تهران بازنشستگان هواشناسی قوه قضاییه سوادکوه قتل فضای مجازی شهدای خدمت آتش سوزی شهرداری تهران آلودگی هوا
مسکن نهضت ملی مسکن دولت سیزدهم حقوق بازنشستگان قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو قیمت سکه ایران خودرو بانک مرکزی خودرو طلا
سینمای ایران سریال بهرام بیضایی تلویزیون رسانه ملی دفاع مقدس سینما تئاتر حج پایتخت فیلم شهید
دانش بنیان فضا
رژیم صهیونیستی روسیه آمریکا غزه جنگ غزه فلسطین اوکراین لبنان ترکیه اتحادیه اروپا حزب الله لبنان حماس
پرسپولیس فوتبال یورو 2024 استقلال باشگاه پرسپولیس لیگ برتر خوان کارلوس گاریدو جواد نکونام باشگاه استقلال جام ملت های اروپا لیگ برتر ایران علیرضا بیرانوند
همراه اول نمایشگاه الکامپ هوش مصنوعی عیسی زارع پور فناوری وزیر ارتباطات گوشی سامسونگ اپل ایلان ماسک ماه
کبد چرب دیابت رژیم غذایی سرطان سلامت روده ویتامین مغز سنگ کلیه