یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به عملکرد ناتو در افغانستان


نگاهی به عملکرد ناتو در افغانستان

در افغانستان دو ساختار بطور موازی عمل می کنند نیروهای بین المللی کمک به امنیت در افغانستان ISAF تحت فرماندهی ناتو و ائتلاف ضد تروریستی به فرماندهی آمریکا در اجلاس اخیر سران کشورهای ناتو در بخارست, آلمان به درخواست آمریکا از شرکت کنندگان در ISAF برای اعزام نیروهای بیشتر به این کشور بی اعتنایی کرد

در افغانستان دو ساختار بطور موازی عمل می کنند: نیروهای بین المللی کمک به امنیت در افغانستان (ISAF) تحت فرماندهی ناتو و ائتلاف ضد تروریستی به فرماندهی آمریکا. در اجلاس اخیر سران کشورهای ناتو در بخارست، آلمان به درخواست آمریکا از شرکت کنندگان در ISAF برای اعزام نیروهای بیشتر به این کشور بی اعتنایی کرد. سایر کشورهای اصلی شرکت کننده، همچون فرانسه، ایتالیا، هلند و ترکیه نیز اشتیاقی نشان ندادند. همین را نیز می توان در رابطه با متفقین اصلی آمریکا در ائتلاف ضد تروریستی، یعنی کانادا و انگلیس گفت. به گزارش نووستی همین نیز بهانه ای برای بسیاری از کارشناسان غربی و روسی شد تا اوضاع در افغانستان را بسیار بدبینانه ارزیابی کنند و پتانسیل صلح آفرینی ناتو در این کشور را مورد تردید قرار دهند. اما آیا حقیقتا اوضاع اینقدر بد است ؟ طبق ارزیابی رسمی افغانستان، یعنی از سوی وزارت دفاع، وزارت کشور و وزارت امور خارجه اوضاع کنونی در کشور امیدوار کننده به نظر می رسد. پس ارزیابی کارشناسان بر اساس چیست ؟ معمولاً نقطه مبداء را اقدامات تروریستی و البته در کابل می گیرند. اقدامات تروریستی بویژه اقداماتی که توسط یک تروریست انجام می شود را بعید است که بتوان بروز جنبشی سیاسی، دینی و یا اجتماعی و سازمان یافته دانست. به همین دلیل به دشواری می توان با اقدامات تروریستی که بدست یک نفر اجرا می شوند، مبارزه کرد. معیارهای دیگری نیز وجود دارند. مثلاً موشکباران شهرها و بویژه موشکباران های «سیستماتیک» که بعلت تعداد زیاد مجریان آن، قابل جلوگیری نیست. اما آخرین بار چه زمانی یک چنین موشکباران «سیستماتیک» در پایتخت افغانستان دیده شده بود ؟ در دسامبر .۲۰۰۳ و تا چه حد موشکباران ها در مراکز استان های شمالی افغانستان که چندان نیز ثباتمند نیستند، «سیستماتیک» هستند ؟ در این باره آماری وجود ندارد. پس این گویای چیست ؟ به عقیده عموم، اوضاع در شمال از ثبات کافی برخوردار است، مسأله دیگر استان های شرقی و جنوبی افغانستان است. در این منطقه موضع طالبان، همانند موضع حزب اسلامی افغانستان به رهبری گلبدین حکمتیار قوی است.

اما امروز اقتدار سابق را ندارد. آیا کلا امروز در افغانستان، طالبان بعنوان اپوزیسیون مسلح رژیم کنونی از حمایت اجتماعی برخوردار است ؟ اگر به این توجه داشت که طبق انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان، بخش اعظم مردم افغانستان از سیاست «حامد کرزای» رئیس جمهور افغانستان حمایت می کند و تعداد بیشتری از حضور ناتو در کشور استقبال می کنند، می توان فهمید که چیزی برای طالبان و کلا اپوزیسیون مسلح باقی نمی ماند. آنطور که معلوم شد، رهبران ائتلاف شمالی، برهان الدین ربانی رئیس جمهور سابق و محمد فهیم وزیر سابق دفاع، طی ماه های اخیر با نمایندگان جنبش طالبان و حزب اسلامی افغانستان درباره دورنمای آشتی بین اپوزیسیون مسلح و حکومت مرکزی مذاکراتی انجام دادند. انجام این مذاکرات، رویدادی نمادین است. صحبت بالواقع درباره آشتی ملی است. این گویای اطمینانی معین از سوی حکومت مرکزی نسبت به نیروهای خود است که بطور مسلم ناتو نیز در آن سهم دارد. شاید بتوان گفت که ناتو در افغانستان بهترین عملیات صلح آفرینی خود را انجام می دهد: بهترین، از نظر وظایفی که در برابر آن قرار دارد و ویژگی های اجرای آنها در افغانستان. و این علیرغم اوضاع بحرانی در ریاست ائتلاف در مسأله افزایش حضور خود در این کشور است. اما بحران در ناتو، با بحران ناتو در افغانستان، تفاوت دارد. مسلم است که افزایش حضور ناتو در افغانستان ضرورت دارد. حداقل بدین دلیل که این بطور قابل توجهی توان مذاکره برای حکومت مرکزی را در مذاکرات با اپوزیسیون مسلح افزایش می دهد.

● جنگ با فقر

با گذشت چندین سال از تهاجم آمریکا به افغانستان و محقق نشدن وعده های اقتصادی ، فقر گسترده زندگی مردم این کشور را فلج کرده است. در شرایطی که مبارزه دولت افغانستان برای دراختیار گرفتن کنترل بخشهای مختلف این کشور ادامه دارد ، مردم افغانستان درگیر جنگ خودشان با فقر هستند. از زمان حمله آمریکا به افغانستان در هفت سال پیش و سرنگون شدن حکومت طالبان در این کشور، وضع زندگی شمار زیادی از مردم افغانستان تغییر محسوسی نداشته است. حدود پنجاه درصد مردم افغانستان در شرایط بسیار بدی زندگی می کنند و حتی امکانات اساسی از قبیل آب و برق در اختیار ندارند. وضعیت زندگی این افراد از زمان سرنگونی حکومت طالبان تغییر نکرده است. درواقع ، وضع زندگی این افراد بغرنج تر شده است. افزایش هزینه ها سبب شده است مردم افغانستان نتوانند از عهده تأمین هزینه های خانواده های خود برآیند. این خانواده های افغان درباره آینده فرزندان خود نگران هستند. کودکان و نوجوانان افغان در شرایطی بزرگ می شوند که میزان بیکاری بیش از شصت درصد است. در حال حاضر کودکان افغان به آموزش رایگان دسترسی دارند اما بعید است این آموزشها بتواند در آینده برای آنها اشتغالزایی داشته باشد زیرا افغانستان همچنان کشوری خطرناک است. حمدالله فاروقی استاد علوم اقتصاد دانشگاه کابل در این خصوص می گوید : وضعیت امنیت نامطلوب افغانستان سبب افزایش هزینه ها در این کشور شده است ، سرعت تغییر وضعیت زندگی مردم افغانستان به اندازه ای نیست که انتظار و امید داشته اند، متأسفانه وضع زندگی مردم روزبه روز بدتر و بدتر می شود. بسیاری از کشاورزان افغانستان دیگر قادر به ادامه کشاورزی نیستند و به فعالیتهای دیگری روی آورده اند، فساد نیز در دستگاههای دولتی و امنیتی افغانستان گسترش یافته که همین مسأله مانع فعالیتهای اقتصادی است، مغازه داران و دست فروشان افغان باید برای ادامه فعالیت خود به نیروهای پلیس رشوه بدهند. نتایج بررسی ها نشان می دهد پنجاه درصد فروشندگان افغانستان برای ادامه فعالیت خود رشوه می دهند. کسانی که قادر به پرداخت رشوه نباشند در شرایط بسیار سختی امرار معاش می کنند. فقدان صنایعی که بتواند برای افغانهای بیکار اشتغالزایی کند سبب بدتر شدن وضع زندگی این افراد شده است. نبود رشد صنعتی افغانستان نیز بخاطر بی ثباتی این کشور است. در چنین شرایطی مردم افغانستان در «تله ای از فقر» افتاده اند که امکان گریختن آنها از این تله وجود ندارد.



همچنین مشاهده کنید