جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

همیشه به دنبال آدم های فراموش شده هستم


همیشه به دنبال آدم های فراموش شده هستم

گفت وگو با «پوران درخشنده» کارگردان و فیلمساز

نگاه من در کارهایم همیشه بر پایه روان‌شناختی اجتماعی استوار است و بیشتر به آسیب‌هایی می‌پردازم که آدم‌هایی در سکوت زندگی می‌کنند و کسی آنها را نمی‌بیند و متوجه آنها نیستند و کسی نمی‌داند در ضمیر اینها چه می‌گذرد.سوژه هیس یک احساس ضرورت و تکلیف بود. من خودم را مکلف دانستم که به سراغ چنین سوژه‌ای بروم.

فیلم سینمایی «هیس!دخترها فریاد نمی‌زنند» اگر چه در جشنواره سی‌ویکم فیلم فجر از سوی داوران مورد توجه قرار نگرفت اما به عنوان بهترین فیلم از نگاه مردم انتخاب شد و اکران عمومی و فروش گیشه این فیلم موید این انتخاب است.این فیلم که در حال حاضر روی پرده سینماهاست، بیش از دو میلیارد فروش داشته، «پوران درخشنده» کارگردانی است که از همان ابتدای مستندسازیش تا به امروز فیلم‌های زیادی درباره معضلات اجتماعی ساخته، اما ساخت «هیس!...» دشوارتر از از مابقی فیلم‌هایش است، این فیلم موضوع نامتعارفی دارد، پوران درخشنده فارغ‌التحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکترا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.او علاوه بر ساخت فیلم‌های مستندی چون «شش عروس برای آمنه»، «گردبندی از قاصدک برای خواهر»، «چشمه‌های دره سنگستان» و... ساخت فیلم‌های «خواب‌های دنباله‌دار»، «بچه‌های ابدی»، «شمعی در باد»، «رویای خیس»، «زمان از دست رفته»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «رابطه» و... را در کارنامه کاری خود دارد. «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» این روزها مخاطبان بسیاری را به سالن سینما کشانده و بازتاب‌ متفاوتی میان مخاطبانش داشته است، در این فیلم بازیگرانی چون شهاب حسینی، مریلا زارعی، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، امیر آقایی، جمشید هاشم‌پور، فرهاد آئیش، هادی مرزبان، مائده طهماسبی، شیرین بینا، محبوبه بیات، امیر دژاکام و... بازی می‌کنند.

ساخت فیلم‌هایی چون «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» در جامعه ما سخت است، چطور شد سختی ساخت این فیلم را قبول کردید؟

موضوع فیلمنامه مدت‌ها بود که ذهنم را مشغول کرده بود ضمن اینکه سال‌ها بود که می‌خواستم در این مورد فیلم بسازم. حاصل کار دو سال و اندی پژوهش تبدیل به فیلمنامه «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» شد. سوژه هیس خیلی حساس است و تقریبا روی لبه تیغ قرار دارد! درباره سوژه نیز باید بگویم، معمولا دنبال سوژه نمی‌گردم. این سوژه است که مرا پیدا می‌کند و سپس به‌دنبال تحقیق درباره آن می‌روم. این فیلم نگاهی دارد به خانواده. باید بگویم سوژه هیس یک احساس ضرورت و تکلیف بود. من خودم را مکلف دانستم که به سراغ چنین سوژه‌ای بروم.

شما همیشه درباره معضلات اجتماعی بخصوص کودکان و زنان آثار زیادی ساختید، به نظر می‌رسد، در پروسه تولید، مشکلات زیادی پیش روی شما بود؟

بله. مشکلات زیادی بود. برای مثال ارگان‌هایی که قرار بود حمایت کنند نقطه نظرات خودشان را در فیلمنامه اعمال می‌کردند اما با وجود همه مشکلات، برای من این مهم بود که فیلم ساخته شود و بنابراین می‌بایستی از کنار خط قرمزها به‌گونه‌ای عبور کنم تا بتوانم این هشدار را به‌گوش مردم جامعه برسانم. یعنی بتوانم در مورد آسیب بزرگ اجتماعی (کود‌ک آزاری) حرف بزنم و جامعه را با آن آشنا کنم. سال‌ها در تلویزیون کار کرده‌ام و مستندهای اجتماعی ساخته‌ام و هربار به سراغ سوژه‌های حساس رفتم. وقتی وارد سینما شدم به خاطر دغدغه‌ام (مشکلات مردم) بود، روزانه با بسیاری انسان سروکار دارم که حرف‌هاو مشکلاتشان را می‌شنوم و نمی‌توانم متاثر نشوم. محور کار من همیشه خانواده بوده. از اولین کارم تا امروز همیشه خانواده و کودکان و نوجوانان را مدنظر داشته‌ام.

در این فیلم خانواده‌هایی هستند که حتی درباره این موضوع می‌ترسند،‌صحبت کنند و کسی که آسیب می‌بیند دختران هستند، این یک معضل بزرگ است که به‌طور حتم تاثیرات خود را روی فرد و حتی جامعه می‌گذارد.

مسئله اصلی این است که خانواده باید به شکلی فرزندانش را تربیت کند تا شناخت درستی از اعمال، رفتار، حرکات و برخوردها و مسائلی که بین آنها و آدم‌های اطرافشان اتفاق می‌افتد، داشته باشند و بدون هیچ ترس و دلهره‌ای آنها را بازگو کنند. باید به گونه‌ای رفتار کرد که کودکان ما آنچه که صحبت درباره آن برایشان ممنوع است را به راحتی برای پدر و مادر بازگو کنند.وجود این ممنوعیت‌ها طوری تعریف شود تا کودکان متوجه شوند چگونه می‌توانند با والدین‌شان به راحتی صحبت و احساس کنند مشکلی برای آنها پیش نمی‌آید. یعنی در وهله اول تربیت و آموزش صحیح از طرف خانواده باشد و بعد هم در جامعه صورت پذیرد. در واقع راهکار اصلی به نگاه درستی که خانواده به کودکانش دارد و تعاملی که بین خانواده و مدرسه وجود دارد، باز می‌گردد زیرا خانه و مدرسه یک دوره‌ای دارد که برای کودکان پیموده می‌شود. تاثیرگذار است و نقش آموزش جدی به نظر می‌رسد.

اینکه دست روی سوژه‌ای می‌گذارید که در جامعه کمتر به آن توجه می‌شود یا سعی می‌شود درباره آن صحبت نشود، برایتان مهم است؟

ببینید، نگاه من در کارهایم همیشه بر پایه روان‌شناختی اجتماعی استوار است و بیشتر به آسیب‌هایی می‌پردازم که آدم‌هایی در سکوت زندگی می‌کنند و کسی آنها را نمی‌بیند و متوجه آنها نیستند و کسی نمی‌داند در ضمیر اینها چه می‌گذرد. به‌دنبال آدم‌های فراموش شده می‌روم حالا در هر کجا که هستند و با هر معضلی که زندگی می‌کنند، سعی می‌کنم آنها را پیدا کنم. معتقدم در درجه اول کودکان نقطه آسیب هستند و در اغلب فیلم‌هایم به کودکان پرداخته می‌شود. این بار دختران جوان و خردسال را مدنظر قرار دادم زیرا آنها گروه خاموشی هستند که بسیاری از مواقع وقتی حوادث این‌چنینی برایشان اتفاق می‌افتد به دلیل ترس از خانواده و ترس از کسی که این کار را انجام داده، درباره‌اش صحبت نمی‌کنند، به شکلی این مشکلات در درون آنها باقی می‌ماند و این بار را در روح خودشان حمل می‌کنند تا جایی‌که به نقطه اوجی می‌رسد که تبدیل به فاجعه می‌شود.

بنابراین می‌توان گفت، فیلم سینمایی «هیس!...» هشداری به خانواده‌هاست؟

درست است، این هشدار اول به خانواده‌هاست و سپس به آموزش و پرورش. چون مدرسه، خانه دوم بچه‌هاست. مسئولان مدرسه باید بدانند فقط مسئول آموزش بچه‌ها نیستند بلکه باید آنها را پرورش هم بدهند. برای همین مثلا سکانسی در فیلم داریم که کودک از معلمش می‌پرسد «می‌شه یه سوال بپرسم؟» و معلم می‌گوید «اگر درباره درس است بپرس اگر نیست برو». کودک می‌گوید «درباره خودمونه» و معلم به او می‌گوید «وقت ندارم»! ببینید اینجا وظیفه معلم است که به حرف کودک گوش کند. حالا هرچه که می‌خواهد باشد.

انتخاب بازیگران بر چه اساسی صورت گرفت؟ به نظر می‌رسد انتخاب نقش «بابک حمیدیان» خیلی سخت بوده باشد؟

بله، درست است. تقریبا همین ترکیب انتخاب شده بود اما برای نقش مراد (نقش متجاوز) با مشکلات زیادی روبه‌رو شدم، باید بگویم سخت‌ترین کار ممکن، انتخاب بازیگر نقش مرد داستان بود. کسانی را دعوت کردیم که خیلی روی نقششان حساسیت داشتند و نپذیرفتند.درحالی که مراد هم یکی از شخصیت‌های درون جامعه است که زندگی می‌کند و چنین شخصیت‌هایی در جامعه کم هم نیستند. بنابراین بازیگر توانایی می‌خواست که خوشبختانه در نهایت این نقش به آقای بابک حمیدیان رسید و از این انتخاب بسیار خوشحال هستم. به نظرم او هنرمند خلاقی است و خیلی انرژی به کار وارد کرد. خوشحالم از عهده این نقش بسیار مشکل برآمد.

آیا از ابتدا طناز طباطبایی و دیگر بازیگران را انتخاب کرده بودید؟ چرا از نابازیگر برای نقش‌های اول فیلم استفاده نکردید؟

اصلا قصد نداشتم برای نقش اول زنم از بازیگر استفاده کنم. می‌خواستم نابازیگر بیاورم تا هیچ ذهنیتی از او برای مخاطب وجود نداشته باشد. می‌خواستم معصومیت دختر داستان را به مخاطب به خوبی نشان دهم. در این میان من از ۷۰۰ متقاضی تست گرفتم که در نهایت مجبور شدم به خاطر سخت بودن نقش به سراغ یک بازیگر بروم و از میان بازیگران زن به دلیل نوع نگاه معصومانه طناز او را برای این نقش انتخاب کردم. به خاطر باور پذیری نقش و اینکه بعد از بازی حاشیه نداشته باشد.

قرار بود این فیلم در کشورهای مختلف نیز اکران شود، اکران جهانی این فیلم چه زمانی آغاز می‌شود؟

به دلیل جهانشمول بودن این سوژه که در همه جای دنیا نیز ممکن است، اتفاق بیفتد، به نظرم باید اکران جهانی به صورت جدی دنبال شود. به زودی اکران فیلم «هیس!دخترها فریاد نمی‌زنند» را آغاز خواهیم کرد و به‌طور حتم اکران از کشور آمریکا آغاز می‌شود.

یک سوال وجود دارد و اینکه چرا فیلم شما در جشنواره از نگاه داوران نتوانست امتیاز بیاورد، اما بهترین فیلم از نگاه مردم شد؟

ببینید، منتقدان و مردم نگاه مثبتی به فیلم چه در جشنواره و چه اکران عمومی داشتند.داورها به هرحال نظر خودشان را داشتند. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که چطور می‌شود مردم فیلمی را بپسندند که داوران آن را نپسندیدند و داوران چیزی را ببینند که مردم نبینند؟! وقتی یک معضل اجتماعی در جامعه شکل گرفته و تسری پیدا می‌کند و تابوی سکوت درباره آن وجود دارد، چطور می‌شود به آن بی‌تفاوت باشیم؟ وظیفه سینماگر این است که به محیط اطرافش توجه کند. البته من همیشه می‌گویم داوری سلیقه‌ای است و با تمام وجودم به آنها احترام می‌گذارم و از مردم به خاطر استقبالشان تشکر می‌کنم.

در ظرف یک ماه فروش فیلم شما از دو میلیارد تومان هم گذشت و این نشان می‌دهد که برخلاف داوران جشنواره، مردم فیلم را دوست دارند؟

این نشان می‌دهد که مردم فیلم را می‌شناسند و توانستند با این فیلم ارتباط برقرار کنند و در این میان بنیاد سینمایی فارابی نیز کمک زیادی به ما کرده و می‌کند. اما به نظرم تبلیغ این فیلم از سوی مردم است،‌اینکه پیشنهاد تماشای فیلم به طریق دهان به دهان می‌گردد و مردم فیلم را خود تبلیغ می‌کند.

آیا برنامه‌ای هم دارید که با توجه به موضوع فیلم و حساسیتی که وجود دارد، این فیلم در مناطق محروم نیز اکران شود؟

ما برنامه‌هایی برای اکران فیلم خواهیم داشت، و به‌طور حتم سعی می‌کنیم برای مراکزی چون بهزیستی و... و همچنین مناطقی که مردم آن سینما هم نمی‌روند فیلم را به نمایش بگذاریم.

از تبلیغات فیلم راضی هستید؟

در این زمینه تلویزیون کمک زیادی کرد و تیزرهای رایگان را پخش کرد، مانند مابقی فیلم‌ها تیزر رایگان داشت، بخصوص میراعلایی که اگر کمک او نبود این فیلم ساخته نمی‌شد. باید بگویم؛ باید بحث تبلیغات مدیریت شود. مثلا شهرداری باید مکان‌هایی را به‌طور دائمی برای تبلیغات فیلم‌ها اختصاص دهند که فیلمسازان بدون پرداخت هزینه فیلمشان را تبلیغ کنند. به نظر من برای اینطور کارهای فرهنگی نباید هزینه‌های سنگین در نظر گرفته شود.

در فیلم‌های بعدی شما، باز هم قرار است مشکلات اجتماعی مطرح شود؟

طبعا دو موضوع است که مدت‌هاست ذهن من را مشغول کرده است یکی در مورد «زن و جنگ» و نقش زنان در جنگ و دیگری موضوعی که معضل بسیار بزرگی است و می‌خواهم حتما به آن بپردازم «ازدواج و طلاق در نسل جوان» است که متاسفانه روز به روز این تنهایی و جداشدن‌ها بیشتر می‌شود و طبیعتا ضایعات زیادی برای ما به‌دنبال دارد و ناهنجاری‌های زیادی را ایجاد می‌کند.

با توجه به جهانشمول بودن فیلم «هیس!...» شما از معرفی فیلم به اسکار چه نظری دارید؟

بله چرا که موضوع فیلم سینمایی «هیس!...» بین‌المللی است، به نظرم فیلمی است که می‌تواند در جهان نمایش داده شود و هر مخاطبی را درگیر خود کند.

فهیمه پناه‌آذر