سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

کم کم فراموش کار می شویم


کم کم فراموش کار می شویم

بیماری آلزایمر قابل پیش بینی نیست و تاثیر مشخصی روی مغز می گذارد گاه بیماران مبتلا به این بیماری دیوانه محسوب می شده و هنوز هم محسوب می شوند

دکتر آلواس آلزایمر در سال ۱۹۰۶ این بیماری را در آلمان کشف کرد و به این دلیل بیماری آلزایمر به نام او ثبت شده است.

بیماری آلزایمر قابل پیش‌بینی نیست و تاثیر مشخصی روی مغز می‌گذارد. گاه بیماران مبتلا‌ به این بیماری دیوانه محسوب می‌شده و هنوز هم محسوب می‌شوند. چون اطلا‌عات علمی راجع به این بیماری فقط در ۲۰ سال گذشته پیشرفت نموده، هنوز گروه‌های کثیری با این بیماری آشنا نبوده و رفتارهای ناهنجار بیماران را به ناراحتی روانی تعبیر کرده و آنان را بیماران روانی می‌نامند. بیماران آلزایمری ممکن است حرکت‌ها و رفتارهایی مانند مزاحمت، عدم اطمینان، عدم قدردانی، نامهربانی، خصومت با نزدیکان و اطرافیان داشته باشند. بیماران آلزایمر بیمار مغزی هستند بدین معنی که سلول‌های مغزشان در حالت تخریب و معدوم شدن است و نتیجتا طرز فکر و رفتار آنها تغییر کرده و تحت کنترل آنها نیست و چون کنترلی روی بیماری خود ندارند قادر به تمایز خوب و بد، صحیح و غلط نبوده و ممکن است به راحتی نزدیک‌ترین فردی که برایشان خدمتی انجام می‌دهد را رنجانیده و حتی پرخاشگری کنند. ‌

● تغییرات در سلول های عصبی مغز

پولک ها و گرهک‌ها تنها عوامل آسیب رسان در آلزایمر نیستند، تخریب سلول‌های مغز در اثر آنها باعث می‌شود میانجی‌های عصبی در انتهای رشته‌های عصبی تولید نشود. این مواد در حالت طبیعی، پیام عصبی را از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر منتقل می‌کنند. بدون وجود میانجی‌های عصبی، نه تنها ارتباط بین آنها از بین می‌رود، بلکه سلول‌های سالم اطراف رو به معدوم شدن و تخریب می‌گذارند. چرا که سلول های مغزی همانند همه سلول‌های عصبی بدن برای ادامه حیات باید فعال باشند و این فعل و انفعالا‌ت سدی برای فعالیت آنها هستند.در نتیجه این تغییرات، چرخه معیوبی در مغز بیمار به وجود می‌آید، کاهش سلول‌های عصبی باعث کاهش میانجی‌های عصبی می‌شود و آن نیز به نوبه خود منجر به تخریب گسترده‌تر سلول‌های عصبی می‌شود. دکتر کافر از دانشگاه پتزبورگ می‌نویسد که فقط با افزایش میانجی‌های عصبی نمی‌توان جلوی روند بیماری آلزایمر را گرفت، بلکه باید جلوی مرگ سلول‌های تولیدکننده میانجی عصبی را بگیریم.

● علا‌ئم بیماری آلزایمر و طیف آن در مبتلا‌یان‌

‌ در قسمت قبل درباره تغییرات غیرطبیعی در مغز بیماران صحبت کردیم، اکنون سوال این است که آیا علا‌ئم بیماری آلزایمر در بیماران گوناگون، مشابه است و آیا می‌توانیم با مشاهده رفتار و اعمال بیمار، بیماری آلزایمر را تشخیص دهیم ؟ پاسخ قدری پیچیده و مشکل است. زیرا علا‌ئم بیماری نه تنها از فردی به فرد دیگر متفاوت است، بلکه حتی در یک فرد همبستگی به مرحله بیماری و شدت فرآیندهای بیماری‌زا دارد. دکتر برانت می‌گوید که به‌رغم تشابهات سال‌های آخر عمر بیمارن، علا‌ئم و نشانه‌های بیمار در هر فرد منحصر به فرد بوده و الگوی یکسانی برای تشخیص آنها وجود ندارد. علت تفاوت در آثار بیماری، وجود تفاوت و پیچیدگی‌های مغز و روح افراد و شدت و ضعف بیماری است. دکتر برانت می‌گوید؛ روند آسیب در بیماری آلزایمر از قسمت هیپوکامپ مغز شروع می‌شود. هیپوکامپ قسمتی از مغز است که مسوول نگهداری اطلا‌عات مربوط به حافظه کوتاه مدت است و نقش مهمی در یادگیری دارد.

معمولا‌ بیماری آلزایمر از این قسمت آغاز شده و با درگیر کردن سایر قسمت‌های مغز در صحبت کردن، خواندن، محاسبه، تصمیم‌گیری و هماهنگی حرکات بدن نیز اختلا‌ل ایجاد می‌کند. سیر بیماری همیشه به یک منوال نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. گاهی عوارض بیماری بسیار ضعیف و گاه بسیار شدید است. گاهی سیر بسیار سریع داشته و ظرف ۳ سال منجر به مرگ می‌شود، در موارد دیگر ممکن است فرد مبتلا‌، تا ۲۰ سال یا بیشتر به زندگی خود ادامه دهد. قابل ذکر است که معمولا‌ بیماری آلزایمر علت مستقیم مرگ نیست، بلکه زمینه مرگ بیمار را در اثر علل دیگر، آماده می‌کند. مطالعات نشان داده‌اند که به‌طور کلی، متوسط زندگی مبتلا‌یان از ۵/۸ تا ۸/۱۰ سال بعد از شروع بیماری خواهد بود و این رقم، رابطه مستقیم با سن بیمار در زمان ابتلا‌ دارد. دکتر سیندر می‌نویسد چون خصوصیات این بیماری در هر فرد، متفاوت است، پس سیر آن متغیر و نامشخص است، به علا‌وه نمی‌توان یک نقطه زمانی معینی برای شروع بیماری در نظر گرفت و تغییر و تحولا‌ت مغزی بیماران طی سال‌ها صورت می‌گیرد تا آنکه آثار بیماری ظاهر شود. بنابراین نمی‌توان نقطه شروع بخصوص برای آغاز روند بیماری در نظر گرفت.

● علا‌ئم بالینی بیماری چیست ؟

به‌رغم تفاوت‌های فردی در بین مبتلا‌یان، عموما علا‌ئمی را برای تشخیص می‌توان در نظر گرفت. این علا‌ئم اگر مکرر دیده شوند، می‌توانند شک ما را به وجود بیماری برانگیزاند، اما اگر فردی فقط یک بار به‌طور اتفاقی کفش خود را در یخچال گذاشت دلیل بر وجود آلزایمر نیست. اگر فردی مرتب اشیاء را در جای معمول خود نگذارد تازه جای شک به وجود می‌آید و باید از نظر آلزایمر بررسی شود.

▪ فراموشی:

اولین اثر این بیماری فراموشی است. البته همیشه فراموشی در سن بالا‌ دلیل بر آلزایمر نیست. فراموشی از همان مراحل اولیه آلزایمر قابل توجه بوده و با پیشرفت بیماری شدیدتر می‌شود. بیمار مبتلا‌ به آلزایمر ممکن است اشیا را جابه‌جا بگذارد، وعده ملا‌قات را فراموش کند، داروهای خود را مصرف نکند و یک سوال را مرتبا تکرار نماید، حتی اگر لحظاتی قبل سوال را مطرح نموده باشد.

‌ با پیشرفت بیماری، نارسایی‌های حافظه شدیدتر شده به حدی که بیمار به‌طور مکرر نام اطرافیان، فرزندان و مراقبان خود را فراموش می‌کند؛ اشیای منزل را به یاد نمی‌آورد و مرتب درباره آنها سوال می‌کند؛ امور ساده شخصی مانند مسواک زدن، بستن بند کفش و پوشیدن لباس را فراموش می‌کند. شدت و حدت این فراموشی‌ها زنگ خطری برای مراقبان بیمار می‌باشد.

▪ مشکلا‌ت تکلم و بیان:

بتدریج که حافظه کوتاه مدت ضعیف‌تر و کم کم محو می‌شود، بیمار توانایی به یاد آوردن لغات مناسب برای جمله بندی را از دست می‌دهد. توانایی نگهداری زنجیره افکار و ترتیب جملا‌ت نیز در بیمار مختل می‌شود، به‌طوری که گاه بیمار در جمله‌سازی درمانده می‌شود. وقتی که بیمار متوجه اشتباه خود در جمله بندی می‌شود سعی می‌کند کمتر صحبت کند و معمولا‌ می‌گوید: <فراموش کردم چه می‌خواستم بگویم>. خواننده محترم باید به خاطر بسپارد که با افزایش سن، اکثر افراد سالم، گاه جمله یا مطلبی را فراموش می‌کنند ولی بعدا آن را به یاد می‌آورند. اما بیماران آلزایمری جمله یا مطلب فراموش شده را دیگر به یاد نمی‌آورند و این باعث عصبانیت و افسردگی بیمار می‌شود.‌لا‌زم به ذکر است که هر نوع فراموشی زاییده آلزایمر نبوده و حتی افراد کاملا‌ سالم، در شرایط خاص روحی و روانی یا هنگام خستگی دچار فراموشی می‌شوند.

▪ مشکل خواندن و نوشتن:

به موازات کاهش توانایی تکلم و بیان، توانایی خواندن نیز کاهش می‌یابد. دلیل آن روشن است، چون قدرت تمرکز فکر کاهش یافته، بیمار قادر به نگهداری اطلا‌عات به مدت لا‌زم نیست و چون نمی‌تواند جمع‌بندی کند، توانایی استفاده از اطلا‌عات را از دست می‌دهد. می‌دانیم که <خواندن> و <نوشتن> نیاز به تمرکز دارند و هر دو برای بیماری که ارتباط منطقی بین زنجیره تداعی‌های افکار خود را از دست داده بسیار دشوار می‌شود. وقتی بیمار احساس می‌کند خواندن برایش سخت شده و نمی‌تواند معنی جملا‌ت را دریابد، از خواندن و نوشتن فاصله می‌گیرد و این خود باعث تشدید بیماری می‌شود.

▪ ضعف تصمیم‌گیری:

از آنجا که برای تصمیم‌گیری و قضاوت درباره مسائل و درک رابطه تصمیم با نتیجه آن باید از حافظه کمک گرفت، بیماران آلزایمری در این مسائل نیز دچار مشکل می‌شوند. ممکن است در وسط تابستان، کت زمستانی یا پالتو بپوشند و رابطه فصل با لباس را درک نکنند، یا چک بی‌محل بنویسند، یا رفتار پرخاشگرانه بدون توجه به نتیجه آن داشته باشند که متاسفانه گاه اطرافیان دست به رفتار متقابل می‌زنند.

▪ عدم اشراف به زمان و مکان:

بیماران آلزایمری دچار اشکال در درک زمان و فضا هستند، زیرا حافظه نقش مهمی در هماهنگی با محیط و آشنایی با آن ایفا می‌کند. این بیماران که دچار نقصان حافظه هستند، گاه حتی در منزل خود گم می‌شوند یا برای وارد شدن به ماشین سر خود را خم نمی‌کنند.

▪ عدم تشخیص اطرافیان:

یکی از علا‌ئم بسیار آزاردهنده، فراموش کردن اسامی اطرافیان یا بستگان است. این آزار دوجانبه است. اطرافیان و مخصوصا مراقبان بیمار از اینکه توسط بیمار شناخته نشده و از زحمات آنها قدردانی نمی‌شود رنج می‌برند و بی‌اطلا‌عی از شرایط فکری بیمار می‌تواند این مشکل را تشدید کند.

▪ افکار هذیانی:

در ابتدای بیماری، افکار بدبینانه هذیانی چندان دیده نمی‌شود ولی به‌تدریج که با پیشرفت بیماری، فرد توانایی ربط دادن نتایج را به رویدادها از دست می‌دهد، افکار هذیانی بر وی مستولی شده و شکاک و بدبین می‌شود. مثلا‌ احساس می‌کند در حال دزدیدن اموالش هستند یا همسرش به وی خیانت می‌کند و یا دکتر یا مراقبش در فکر آزار وی هستند.

▪ مشکلا‌ت جنسی:

مطالعات علمی هنوز نتوانسته‌اند علل کاهش یا افزایش تمایلا‌ت جنسی را توضیح دهند ولی اکثر این بیماران دچار کاهش میل جنسی می‌شوند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.