پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سامانه دفاع موشکی و آینده روابط ایران آمریکا روسیه


سامانه دفاع موشکی و آینده روابط ایران آمریکا روسیه

اگر چه انتخاب اوباما به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکایی آفریقایی تبار تا حد زیادی با امیدهایی نزد افکار عمومی آمریکایی ها همراه شده است, با این حال نباید انتظار تغییر جدی و یا تحول در روندهای حاکم بر سیاست داخلی و خارجی واشنگتن داشت

اگر چه انتخاب اوباما به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکایی آفریقایی تبار تا حد زیادی با امیدهایی نزد افکار عمومی آمریکایی ها همراه شده است، با این حال نباید انتظار تغییر جدی و یا تحول در روندهای حاکم بر سیاست داخلی و خارجی واشنگتن داشت. به خصوص که نگاهی به چگونگی فرایند تصمیم گیری در واشنگتن نشان می دهد با وجود توانایی های زیادی که رئیس جمهور مطابق با قانون اساسی در خصوص تعیین سیاست ها دارد، با این حال معمولا با محدودیت ها و فشارهای محیطی، ساختاری، نهادی، حزبی و ... نیز مواجه می باشد.

به نحوی که هر گونه تغییر جدی و یا چرخشی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا را عملا ناممکن می سازد. این در حالی است که بحران اقتصادی جهان، مبارزه با تروریسم، جنگ در عراق ، برخورد با ستیزه گران در افغانستان و مرزهای پاکستان، مسائل مربوط به محیط زیست، نحوه تعامل با کشورهایی نظیر چین، کره شمالی، سوریه، ونزوئلا و ... از جمله مهمترین مباحثی است که باراک اوباما در دوره ریاست جمهوری خود با آنها مواجه خواهد بود. در این بین به نظر می رسد اوباما در نحوه تعامل با ایران و روسیه نیز دچار مشکلات مختلفی گردد. به خصوص که وی در دوران مبارزات انتخاباتی خود نیز مواضع نسبتا متضادی را نسبت به ایران و روسیه اتخاذ نمود. از این رو در ادامه نگاهی به سیاست خارجی جدید کاخ سفید خواهیم داشت که طی آن سعی می شود ایران به عنوان وجه المصالحه در روابط آمریکا و روسیه قرار گیرد.

● ایران؛ وجه المصالحه سیاست خارجی آمریکا

ایالات متحده آمریکا در سیاست خارجی جدید خود قصد دارد که ایران را در مناطق گوناگون، وجه المصالحه قرار دهد. بر این اساس دو وجه از سیاست جدید آمریکا در خاورمیانه و در روابط با روسیه مشخص شده است. در بعد سیاست خاورمیانه ای، دولت آمریکا برای اعمال فشار بیشتر بر روی ایران، قصد دارد از انجام هر گونه اقدامی که باعث تضعیف دولت محمود عباس و یا تحریک کشورهای عرب میانه رو متحد آمریکا شود، بپرهیزد تا شرایط لازم برای انزوای ایران در خاورمیانه فراهم گردد. در این راستا به نظر می رسد که حتی دولت آینده صهیونیست ها به ریاست نتانیاهو نیز برای جلب نظر اعراب محافظه کار منطقه، عملا سیاست های سال های اخیر اسراییل در خصوص صلح با فلسطینی ها را پی گیری نماید. از نظر آمریکایی ها در چنین شرایطی، ایران وجه المصالحه نزاع بین اعراب و اسراییل خواهد شد. ضمن آنکه آمریکایی ها برای در انزوا قرار دادن بیش از پیش ایران سعی دارند مذاکرات خود را با کشورهایی نظیر سوریه نیز آغاز نمایند.از سوی دیگر در روابط با روسیه نیز دولت جدید آمریکا سعی کرده به طرق مختلف از یک سو روابط رو به رشد ایران و روسیه را خدشه دار سازد و از سوی دیگر روابط نامناسب و نزاع آمیز میان واشنگتن و مسکو را کاهش دهد که ارسال نامه محرمانه اوباما برای رئیس جمهوری روسیه در باره برنامه هسته ای ایران نیز در این راستا قرار دارد. بر این اساس روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در ۳ مارس ۲۰۰۹ (۱۳ اسفند ۱۳۸۷)، در گزارشی از ارسال نامه محرمانه اوباما برای رئیس جمهوری روسیه در باره برنامه هسته ای ایران خبر داده است. این گزارش که با عنوان اوباما در نامه ای محرمانه به روسیه پیشنهاد معامله می دهد منتشر گردیده ، به نقل از برخی مقامات آمریکایی از نامه باراک اوباما به دمیتری مدودف، پرده برداشته که مطابق با آن در صورتی که دولت روسیه در متوقف کردن برنامه اتمی ایران به آمریکا کمک کند، واشنگتن نیز برنامه گسترش سیستم دفاع ضد موشکی به اروپای شرقی را کنار خواهد گذاشت. در واقع استدلال اصلی این نامه بر همان ادعای دیرین آمریکایی ها متکی است که سامانه دفاع موشکی را سیستمی تدافعی در برابر حملات احتمالی ایران تلقی می کردند. بر این اساس در نامه رئیس جمهور آمریکا به همتای روسی خود نیز چنین عنوان شده است که اگر ایران از تلاش برای ساخت کلاهک هسته ای و موشک بالستیک دست بردارد، ایالات متحده نیز نیازی به تداوم برنامه استقرار سامانه دفاع موشکی در شرق اروپا احساس نخواهد کرد.

● سامانه دفاع موشکی؛ تهدید امنیتی روس ها

ایالات متحده آمریکا در حالی به ارائه پیشنهاد جدید خود پرداخته که استقرار سپر موشکی در اروپای شرقی، یکی از بزرگترین موارد اختلاف مسکو و واشنگتن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به حساب می آید و طی ماه های اخیر، تا حد زیادی روابط کرملین و کاخ سفید را به چالش کشیده است. به نحوی که از روز ۲۲ ژانویه ۲۰۰۷ که کاخ سفید اعلام کرد قصد دارد با استقرار سیستم رهگیر موشک در لهستان و تاسیسات راداری در جمهوری چک، با تهدید موشکی کشورهایی نظیر ایران و کره شمالی مقابله کند، بحران نوینی در روابط روسیه و آمریکا آغاز شد.

در این راستا مقامات روسیه، اعلام طرح آمریکا مبنی بر استقرار مجموعه ای از موشک های بالستیک در لهستان و ایجاد یک پایگاه رادار در جمهوری چک برای مقابله با تهدید های احتمالی دولت های ایران و کره شمالی را به آغاز دور جدیدی از رقابت تسلیحاتی تعبیر کردند. همچنین روس ها استقرار سامانه دفاع موشکی آمریکا در مرکز اروپا را به دیوار برلین جدید تشبیه نموده و به انتقادهای گسترده از آن پرداختند. در عین حال ولادیمیر پوتین رئیس جمهور وقت روسیه در اکتبر ،۲۰۰۷ اعلام نمود که طرح سپر دفاعی آمریکا می تواند به ایجاد وضعیتی مشابه بحران موشکی کوبا در دهه ۱۹۶۰ منجر شود.

به طور کلی از آن زمان تا کنون، موضع گیری و اظهارنظرهای مقامات روسی به گونه ای بوده که بسیاری از کارشناسان را به تحلیل هایی مبتنی بر آغاز جنگ سرد جدید وا داشته است. در این بین احتمال آغاز جنگ سرد جدید، هنگامی شدت یافت که ایالات متحده آمریکا با پیشنهاد غیرمنتظره پوتین در اجلاس سران هشت کشور عمده صنعتی در آلمان در سال ،۲۰۰۷ مبنی بر استفاده مشترک از پایگاه رادار گابال (قبله) در جمهوری آذربایجان که در اجاره روسیه است مخالفت نمود. زیرا بر اساس این طرح، آمریکا باید از استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپا منصرف می شد و در پایگاه گابال با روس ها همکاری می نمود. دلیل اصلی طرح چنین ایده ای از سوی روس ها به این نکته باز می گشت که اگر چه ایستگاه گابال، توانایی نظارت بر محدوده ای با شعاع ۸ هزار کیلومتر از کانادا تا چین را داشت، اما در عین حال از طریق آن نمی شد خاک روسیه را زیر نظر گرفت. در واقع واشنگتن با پذیرفتن این طرح، نمی توانست به اهداف اصلی خود یعنی کنترل روسیه، دست پیدا کند. به همین سبب نیز مصرانه خواستار اجرای طرح خود برای استقرار سامانه ضد موشکی در لهستان و چک شد.

بدین ترتیب عدم تمایل واشنگتن برای پذیرش پیشنهاد مسکو، مقامات روسی را مطمئن ساخت که هدف اصلی آمریکا از استقرار سیستم موشکی در اروپا، کنترل و نظارت بر فعالیت های روسیه است. به همین سبب روسیه اعلام کرد که اگر طرح استقرار سیستم دفاعی آمریکا عملی شود و واشنگتن پیشنهاد مسکو را برای همکاری در دفاع موشکی رد کند، روسیه نیز به آن پاسخی برابر خواهد داد و برای تضمین امنیت خود گام های محکم تری بر خواهد داشت.

شایان ذکر است که استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی، سیستم های دفاعی که در حال حاضر در ایالات متحده، گرینلند و بریتانیا مستقر است را کامل می نماید. سامانه فوق برای مقابله با موشک های قاره پیمایی طراحی شده که توان پیمودن بیش از ۵ هزار کیلومتر (۳۱۰۰ مایل) را دارند. ۱۰ رهگیر ضد موشکی در لهستان و یک ایستگاه رادار بسیار قوی در جمهوری چک مستقر خواهند شد. بدین ترتیب آمریکا در نظر دارد لهستان را به موشک هایی مجهز کند که به سیستم های رادار در جمهوری چک مرتبط خواهند بود و می توانند اهداف را در ارتفاع بسیار بالا و از طریق برخورد صرف منفجر نمایند.

با وجود واکنش های تند مقامات کرملین علیه سپر دفاع موشکی، ایالات متحده آمریکا مصرانه در صدد اجرای طرح خود بر آمد تا همچنان وزن هژمونیک خود را به رخ روس ها بکشد. مذاکرات مختلفی با کشورهای اروپای شرقی نظیر لهستان و جمهوری چک صورت گرفت و سعی شد مقابله با توان موشکی و هسته ای ایران و کره شمالی به عنوان دلایل اصلی استقرار سامانه دفاع موشکی، معرفی گردد. در این بین امضای توافقنامه دفاع موشکی میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری چک، راه را برای استقرار یک سیستم ردیاب رادار در نزدیکی پراگ، هموار کرد. همچنین با وجود آنکه در میان مقامات لهستان در خصوص وضعیت مذاکرات آمریکا با لهستان مبنی بر استقرار ۱۰ موشک ردیاب در خاک این کشور نامشخص بود، با این حال تحولات قفقاز و تهاجم نظامی روسیه به گرجستان باعث شد که ورشو به طور ناگهانی و شتاب زده به امضای موافقتنامه با واشنگتن بپردازد.

در آن زمان وزارت خارجه روسیه در بیانیه ای، ضمن اعتراض به طرح سپر دفاع موشکی آمریکا، از واکنش نظامی مسکو خبر داد و اعلام کرد چنانچه سپر موشکی راهبردی آمریکا در نزدیکی مرزهای روسیه مستقر شود، کرملین مجبور خواهد شد که با منابع نظامی خود واکنش نشان دهد. در واقع روس ها اعتقاد دارند که استقرار رادارهای آمریکایی در خاک چک می تواند سبب تضعیف پتانسیل بازدارندگی روسیه شود و به همین سبب نیز برای تلافی، آمریکا را به اتخاذ تدابیر همسانی، تهدید نمودند.

با وجود آنکه آمریکا هدف اصلی استقرار سپر موشکی در لهستان و جمهوری چک را ممانعت از تهدید احتمالی کشورهایی نظیر ایران و کره شمالی اعلام نموده بود، با این حال روسیه این ادعا را رد کرده و اقدام واشنگتن را تهدید مستقیم امنیت ملی خود تلقی نمود. به طور کلی ادعای روس ها هنگامی قوت یافت که طرح سپر دفاع موشکی آمریکا، در عمل با آنچه از سوی کاخ سفید اعلام شده بود، از تفاوت های بسیاری برخوردار گردید.

با وجود آنکه دولت ایالات متحده آمریکا، هدف اصلی ایجاد سپر دفاعی را حفاظت از متحدان خود در اروپا نامیده است، باید توجه داشت که این سپر آمریکایی از تمامی همپیمانان ایالات متحده در اروپا محافظت نمی کند و بخش های بزرگی از بلغارستان، یونان، رومانی و ترکیه را بی دفاع باقی می گذارد. ضمن آنکه جغرافیای منطقه استقرار نظام موشکی، جای هیچ شکی باقی نمی گذارد که هدف اصلی این سیستم، نیروهای هسته ای روسیه و چین هستند. همچنین یکی دیگر از دلایلی که کرملین با استقرار سامانه موشکی مخالفت می کند، به نحوه عملکرد این سپر دفاعی باز می گردد. زیرا موشک هایی که از سوی این سامانه در شرق اروپا پرتاب می شوند، بر فراز روسیه رهگیری شده و مورد هدف قرار می گیرند. از این رو مسئله فوق می تواند به عنوان تهدیدی برای مردم روسیه و خطری بالقوه جهت آغاز جنگی ناخواسته بین طرفین محسوب شود.

● دورنمای روابط ایران، آمریکا و روسیه

با وجود آنکه در حال حاضر، مسکو از توان مطلوبی برای امتناع از مذاکره و مباحثه با کاخ سفید برخوردار است، ولی به نظر می رسد روسیه در مورد پیشنهاد جدید اوباما به بحث و مذاکره با آمریکایی ها بپردازند. بر این اساس با وجود آنکه روس ها اعلام کرده اند که هرگز پیشنهاد کاخ سفید را قبول نخواهند کرد، با این حال باید در نظر داشت که استقرار سامانه دفاع موشکی در شرق اروپا، برای روس ها از اهمیتی حیاتی و امنیتی برخوردار است. از این رو نباید از احتمال انجام مذاکره در خصوص پیشنهاد آمریکایی ها چشم پوشی کرد. به خصوص که روسیه همچنان کشورهای اروپای شرقی را که در دوره اتحاد شوروی متحدان آن کشور بودند، بخشی از حوزه امنیتی خود محسوب می کند و به همین سبب نیز استقرار سیستم رادار دفاع موشکی در کشورهایی نظیر لهستان و جمهوری چک که در گذشته عضو پیمان ورشو بودند را ابزاری برای کنترل توان استراتژیک خود می داند.

از این رو احتمال اینکه روس ها از پرونده هسته ای ایران به مثابه حربه ای جهت رویارویی با غرب استفاده کنند، فراوان است. به خصوص که تاکنون نیز برنامه های هسته ای ایران و همکاری های اتمی مسکو با تهران، به مثابه ابزاری در دست کرملین برای اخذ امتیازات بیشتر از غرب و به خصوص آمریکا بوده است. به نحوی که این روابط از یک سو مناسبات کرملین و کاخ سفید را تحت تاثیر قرار داده و از سوی دیگر مسکو را به بازیگری مهم میان ایران و غرب مبدل کرده است.

بر این اساس روس ها برای آنکه از یک سو به تهدیدهای آمریکا در خصوص گسترش ناتو به شرق و طرح هایی نظیر سپر دفاع موشکی، پاسخ دهند و از سوی دیگر از عرصه تعاملات جهانی قدرت های بزرگ خارج نشوند، با تاکید بر مسائلی نظیر برنامه های هسته ای ایران، سعی می کنند همچنان به عنوان بازیگری موثر به ایفای نقش بپردازند.

در مجموع باید اذعان داشت که آمریکایی ها سعی می کنند با ارائه پیشنهادی مطلوب، به توافق با روسیه دست یابند. در واقع تصمیم گیرندگان جدید کاخ سفید از این طریق سعی می کنند هم به منازعات نوین خود با روسیه پایان دهند و هم از گسترش فعالیت های هسته ای ایران ممانعت به عمل آورند. بر این اساس نباید از خاطر برد همانگونه که تعارض میان مسکو و واشنگتن می تواند روسیه را به ایران و چین نزدیک تر سازد، به همان میزان نیز نزدیکی میان کاخ سفید و کرملین می تواند برای ایران، مسئله ای تهدیدآمیز تلقی گردد. از این رو در شرایطی که به نظر می رسد اوباما در سیاست خارجی آمریکا سعی می کند موضعی عمل گرایانه و انعطاف پذیر در برابر ایران اتخاذ نماید، با این حال نمی توان به وقوع تحولی چشمگیر، خوشبین بود. در واقع همچون گذشته، سیاست های خصمانه ایالات متحده آمریکا بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، تداوم خواهد یافت و تغییر چندانی در روابط تهران و واشنگتن ایجاد نخواهد شد.

شعیب بهمن