یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ایرادهایی به کارشناسی مسابقات در تلویزیون


ایرادهایی به کارشناسی مسابقات در تلویزیون

از سال ۹۶ بود که تلویزیون کارشناسی مسابقات را با این سیاق شروع کرد یکی از مربیان یا پیشکسوتان فوتبال در استودیو در کنار گزارشگر حاضر می شد و بازی دو تیم را آنالیز می کرد

تلویزیون برای تحلیل و بررسی رقابت های جام ملت های آسیا تقریباً شبیه سال های گذشته اش عمل کرد. یک کارشناس فنی و یک کارشناس داوری در استودیو حضور داشتند و این بار آزادی عمل بیشتری نسبت به گذشته به آنها داده شده بود و به غیر از ابتدا و آخر بازی و بین دو نیمه این بار در حین مسابقه هم هر چند دقیقه یک بار در مورد مسائل فنی و داوری اظهارنظر می کردند(البته اگر یکی از گزارشگران باتجربه سیما که مدعی فنی بودن را دارد و به آنها اجازه می داد،) به هر حال شبکه سوم سیما با این روش توجه خود را به جام ملت های آسیا نشان داد و ثابت کرد این رقابت ها هم مثل جام جهانی و همچنین جام ملت های اروپا تورنمنت معتبر و مهمی برای این شبکه محسوب می شود. در این میان چند نکته مهم وجود دارد که در این سال ها چندان به آن توجه نشده است.

۱) از سال ۹۶ بود که تلویزیون کارشناسی مسابقات را با این سیاق شروع کرد. یکی از مربیان یا پیشکسوتان فوتبال در استودیو در کنار گزارشگر حاضر می شد و بازی دو تیم را آنالیز می کرد. البته قبل از سال ۹۶ هم این کار انجام می شد اما از مسابقات یورو ۹۶ این کار به یک رسم در شبکه سوم تبدیل شد و در جام های جهانی ۹۸ ، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ و همچنین یورو ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ ادامه پیدا کرد و این بار نوبت جام ملت های ۲۰۰۷ بود. اگر این برنامه های کارشناسی تلویزیون ایران را با برنامه های مشابه شبکه های خارجی مثل آنچه در شبکه های آلمانی مثل ZDF و ARD انجام می شود مقایسه کنیم متوجه می شویم که یک تفاوت بزرگ بین آنچه در ایران به عنوان کارشناس فنی ارائه می شود و آنچه در اروپا انجام می شود وجود دارد.

بازی ایران - آلمان نمونه مناسبی است تا به این تفاوت ها دقت کنیم. شبکه ZDF برای پخش و تحلیل این بازی دوستانه یک استودیو کوچک برای خودش در ورزشگاه آزادی ساخت و فرانتس بکن باوئر کارشناس این شبکه با حضور در ورزشگاه این بازی را تحلیل کرد.

در واقع هرگز در اروپا مشاهده نمی کنیم که یک بازی از روی تصاویر تلویزیونی تحلیل شود، برعکس آنچه در ایران کاملاً رایج است. اگر قرار است شبکه ای مثل ZDF یا Rai یک بازی را مورد نقد قرار دهند حتماً کارشناس اش در ورزشگاه حضور پیدا می کند و از همان جا درباره بازی صحبت می کند. اما کمبود امکانات باعث شده که در ایران کارشناسان به همان تصاویر تلویزیونی بسنده کنند. برنامه ۹۰ هم در این هشت ساله با همین سبک به کار خود ادامه داده است؛ یک کارشناس به استودیو دعوت می شود و در مورد بازی های استقلال و پرسپولیس که در طول هفته از تلویزیون پخش شده نظر کارشناسی می دهد و بعضاً با انتخاب چند ثانیه از بازی روی چند نکته مورد نظرش تاکید می کند.

آیا واقعاً با دیدن فیلم یک مسابقه فوتبال می توان آن را دقیقاً مورد کارشناسی قرار داد و گفت کدام بازیکن خوب کار کرده یا آن یکی ضعیف بوده؟ آیا با دیدن تصاویر تلویزیونی می توان متوجه شد که کدام بازیکن دوندگی بیشتری دارد، خود را به فضای خالی می رساند یا هزار نکته فنی دیگر، می توان تشخیص داد که کدام مدافع در جریان بازی خود را «قایم» می کند اما دیگری در یارگیری و آفسایدگیری دقت دارد، مطمئناً تصاویر تلویزیونی نمی تواند این زوایای بازی را برای حتی یک کارشناس مشخص کند و اظهارنظر از روی فیلم بازی اظهارنظری جامع و دقیق نخواهد بود. به همین دلیل است که مربیان بزرگی چون الکس فرگوسن و آرسن ونگر برای اینکه بازی تیم های حریف خود را آنالیز کنند به ورزشگاه می روند و به دیدن فیلم بازی بسنده نمی کنند. اگر دیدن فیلم یک بازی می توانست جریان کامل یک بازی را در اختیار یک کارشناس یا یک مربی بگذارد فرگوسن به جای اینکه زحمت بکشد و به مونیخ برود تا نحوه بازی میلان مقابل مونیخ را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد در خانه اش «لم» می داد و بازی را از تلویزیون می دید.

اگر از پای تلویزیون می شد به کیفیت یک بازیکن پی برد فرگوسن به اسپانیا نمی رفت تا بازی «پیکه» بازیکن جوان این تیم که به صورت قرضی در ساراگوسا بازی می کرد را مورد بررسی قرار دهد بلکه دستور می داد فیلم بازی های این جوان را برایش بیاورند. اما در ایران این نکات جدی گرفته نمی شود.

از طرفی امکانات ایران این اجازه را به کارشناسان نمی دهد که مثل همکاران اروپایی شان یک بازی را تحلیل کنند شاید به همین دلیل پس از گذشت هشت سال از عمر ۹۰ دیگر کارشناسان این برنامه حرف جدیدی برای گفتن ندارند و در واقع اتکای آنها به تصاویر تلویزیونی باعث شده که صحبت هایشان برای تماشاگران حرفه ای فوتبال خیلی کارشناسانه و جالب به نظر نرسد. در این میان مجید جلالی که متوجه این «نقص» بزرگ شده تلاش می کند که با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتر خود را تنها به تصاویر تلویزیونی محدود نکند و حرف های تازه ای ارائه دهد و از تکراری شدن فرار کند.

۲) همین گونه کارشناسی کردن که چندان منطقی و علمی به نظر نمی رسد باعث می شود بین نظر کارشناسان تناقض های متعددی دیده شود یک کارشناس می آید و از بازی سیدجلال حسینی برابر چین تمجید می کند و دیگری عملکرد او را زیر سوال می برد. دلیل این تناقض همین محدود شدن به تصاویر تلویزیونی است. مطمئناً هیچ کدام از این دو کارشناس نتوانستند دقیقاً متوجه شوند که این مدافع در کدام یارگیری یا آفسایدگیری اشتباه کرده یا کجا مجبور بوده جا ماندن بازیکن کناری اش را جبران کند و از روی تصاویر تلویزیونی در این باره استنباط هایی داشته اند.

به نظر می رسد برای خروج از این بن بست کارشناسی یا باید ما هم مثل اروپایی ها عمل کنیم و امکانات خود را به آن حد برسانیم یا به همین ارائه اظهارنظرهای عمومی اکتفا کنیم. با این شرایط اگر برنامه ۹۰ قسمت کارشناسی فنی را از برنامه خود حذف کند کار بدی نکرده چرا که کارشناسان این برنامه مانده اند که چه بگویند که یک تماشاگر حرفه ای فوتبال آن را ندیده است و قسمت های کارشناسی دیگر آن جذابیت های سال های اولیه را ندارد.

۳) حضور کارشناس داوری در حین پخش یک مسابقه کار چندان متداولی به نظر نمی رسد. در بعضی از بازی ها اصلاً صحنه مشکوکی به وجود نمی آید که نیازی به کارشناس داوری باشد و حضور کارشناس در استودیو لزومی ندارد. از طرفی تشخیص اینکه آیا یک صحنه آفساید است یا خیر نیازی به کارشناس داوری ندارد. خود گزارشگر هم با توجه به موقعیت آخرین مدافع و مهاجم می تواند اظهارنظر دقیقی در این باره کند ضمن اینکه تصاویر آهسته تلویزیونی هم در این باره کمک بسیار خوبی به بینندگان می کند. در واقع در ابتدای یک بازی مشخص نیست که آیا این بازی نیازی به کارشناسی داوری دارد یا خیر.

۴) یک ایراد بزرگ هم به کارشناسی بازی های ایران در جام ملت ها وارد است. کارشناسان حاضر در برنامه «جام چهاردهم» از اینکه دست اندرکاران برنامه به آنها توصیه می کردند که اصلاً از نمایش تیم ملی و قلعه نویی انتقاد نکنند گلایه داشتند. واقعاً اگر قرار بود کارشناسان بیایند و فقط «به به» و «چه چه» کنند چه نیازی به آنها بود، خود مجریان برنامه هم می توانستند این کار را بکنند این توصیه های عجیب مسوولان شبکه سه تنها باعث شد که بینندگان تلویزیونی که انتظار داشتند کارشناسان کمی درباره نقاط ضعف تیم ملی صحبت کنند از نحوه حرف زدن کارشناسان تعجب کنند و از پای تلویزیون بلند شوند.

مهدی زعیم زاده



همچنین مشاهده کنید