یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
نگاهی به زندگی و آثار جان سیلز
بعد از سه دهه کار و ساختن ۱۷ فیلم، جان سیلز بیش از آن است که بخواهیم او را فقط یک فیلمساز پرکار بنامیم. این فیلمساز متولد شنکتدی (از توابع نیویورک) پیش از تبدیل شدن به یکی از مهمترین و موثرترین صداهای سینمای مستقل با فیلمهایی مانند «بازگشت هفت یار سیکوکیوس» (۱۹۸۰)، «عزیزم این تویی» (۱۹۸۳) و «برادری از سیارهای دیگر» (۱۹۸۴) به گفته خودش در کارخانهها و بیمارستانها کار میکرد.
سیلز برای فیلم «آمیگو» که در این جمعه به اکران میرسد، تنها کاری که نکرد، ناهار درست کردن برای عواملش بود: فیلمنامه را نوشت، فیلم را کارگردانی و تدوین کرد، سرمایهگذاری مالی را انجام داد و خودش برای پخش فیلم کمک کرد. سیلز ۶۲ساله میگوید پسزمینه یقه آبی (طبقه کارگری-م.) او سرمایه واقعیاش بوده است. او در دفتر کارش در هوبوکن (شهر کوچکی در نیوجرسی) میگوید: «این زمینه به من کمک کرد که سعی کنم کار همه عوامل صحنه را درک کنم، چه خودم بتوانم آن کار را انجام بدهم چه نتوانم. همچنین باعث شده که بدانم چگونه همه چیز را مرتب کنم تا آنها بتوانند کارشان را به نحو موثر انجام بدهند.»
«باید سعی کنید بفهمید که یک نفر چه نیازهایی دارد - کارگر صحنه یا کارگر گروه فیلمبرداری یا شخصی که در بخش چهره پردازی کار میکند تا سیاهی لشکرها، آنها که عضو اتحادیه نیستند اما کارگر محسوب میشوند. همیشه پیش خودم فکر میکنم که چطور میتوانیم کارها را با بیشترین بهرهوری انجام بدهیم و تلف شدن وقت افراد را کمتر کنیم.»
فیلم «آمیگو» ترکیبی از عناصر آثار تاریخی سیلز (مانند «میت وان» و «هشت نفر بیرون») و درامهای او درباره تقابل فرهنگها («ستاره تنها»، «مردانی با اسلحه»، «کاسا دلوس بیبی») است؛ داستانی گیرا درباره گروهی از سربازان آمریکایی که در سال ۱۹۰۰ و در جریان جنگ فیلیپین و آمریکا، روستایی را اشغال میکنند.کدخدا (جوئل تور) درمانده است که با نظامیان همکاری کند یا به برادرش (رانی لازارو) که رهبر چریکهای مبارزهکننده با اشغالگران است، وفادار بماند. در این میان، تعدادی از سربازان با اهالی روستا دوست میشوند و این امر ماموریتشان را پیچیدهتر میکند.
سیلز که رمان «لحظهای در آفتاب» او درباره جنگ فیلیپین و آمریکا در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفته است، این فیلم کم هزینه را «فیلمی با سه اسب» مینامد. «میدانستم که نمیتوانم اولین سال جنگ را تصویر کنم که پر از نبرد تن به تن و عملیات توپخانه آمریکاییها بود و صدها کشته بر جا گذاشت بنابراین در فیلم «آمیگو» سه اسب وجود دارد و داستانی که آن را در سطح روستا و در روزهایی که گفته میشد امنیت برقرار است و تعدادی از چریکها تسلیم شده بودند و تعدادی نشده بودند، پیش بردم.»
سیلز که کارش را با نوشتن فیلمنامه آثار ترسناک شروع کرد و هنوز هم با پروژههایی کار میکند که به بازنویسی فیلمنامه احتیاج دارند، همچنان طرفدار فیلمهای غیرهالیوودی است که هر ساله اکران میشوند اما از اینکه فیلمسازان مستقل فکرهای بزرگی در سر ندارند، ابراز تاسف میکند. «متوجه شدهام که بلندپروازی چندانی وجود ندارد. بخشی از آن به مساله بودجه بر میگردد اما بیشتر جوانهایی که از مدارس فیلم بیرون میآیند، فیلمهایشان را درباره فیلمهایی میسازند که دیدهاند. یا آثارشان فیلمهایی درباره روابط است که البته بد نیست چون میتوانند فیلمهای خوبی باشند اما آنها این نوع فیلمها را درباره جوانانی میسازند که میخواهند فیلم بسازند. من به مدرسه فیلم نرفتهام، بنابراین احساس مشخصی درباره این نوع مدارس ندارم. گاهی افرادی را دیدهام که نزد من میآیند تا توصیه و مشورتی بگیرند که چطور کار را انجام دهند و یک صحنه را دربیاورند و از زمانشان به شکل موثرتری استفاده کنند اما دیگر عرصهای برای فیلم مستقل مثل دهه ۱۹۹۰ وجود ندارد. کارگردانهایی را میشناسم که در جشنواره ساندنس جایزه بردهاند و برای آنکه بتوانند فیلم بعدیشان را بسازند، روزهای سختی را میگذرانند.»
از او درباره کارش به عنوان نویسندهای که برای نوشتن فیلمنامه استخدام میشود، از جمله فیلمهای سرگرمکننده رده ب مانند «پیرانا» و «تمساح» یا فیلم باارزشی درباره گرگ نماها مثل «زوزه» و فیلمهای عظیم مانند «آپولو ۱۳» و احتمالا چهارمین قسمت «پارک ژوراسیک»، میپرسیم. میگوید: «بیشتر از آنکه کسی بداند از این کارها میکنم، خیلی از فیلمنامهنویسها همین کار را میکنند. البته در یک دهه گذشته درخواست کردهام که نام من در تیتراژ نیاید چون آنقدر فیلمنامهها بازنویسی میشود که من در نسخه نهایی اثری از تلاشهای خودم نمیبینم.»
سیلز درباره فیلمهایی که خوب از کار درآمدهاند، میگوید: «مثل یکی از بازیکنان خط دفاعی فوتبال هستم که مدتها توپ را زیر پا دارد اما نتیجه کارش در حمله نهایی دیده نمیشود. ۴۵ یارد توپ زیر پای شماست یا حتی در سه یارد آخر هم هستید اما هیچ چیز را به اسم شما نمینویسند.»
جو نیومایر
منبع: نیویورک دیلی نیوز تیترها
جنگ بیافتخار فضایی متفاوت تکرار تاریخ آشناییهای پاییزی مردی با یقه آبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست