جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تصوف و شریعت


تصوف و شریعت

اگر سخنان صوفیان را درباره شریعت از ابتدای شكل گیری تا مرحله كمال آن, پی گیری كنیم بسیاری از مشایخ عرفان بر لزوم شریعت و عمل به آن تاكید داشته اند از نظر آنان شریعت نه تنها ضروری است, بلكه طلسم وجود انسانی را جز بدان كلید نمی توان گشود

شریعت در اصطلاح، تعالیمی است كه آنها را، یكی از پیامبران از سوی خدا آورده باشد، اعم از این‏كه از امور اعتقادی باشد یا عملی و گاهی نیز فقط به احكام فرعیه گفته می‏شود(۱)؛ موضوع بحث حاضر شریعت به معنای اخیر آن است. كاربرد این واژه در چند قرن نخستِ اسلام بیش‏تر در معنای عام آن، یعنی مجموعه اصول اعتقادی و فروع فقهی و دستورات اخلاقی بوده و در اصطلاح صوفیان هر گاه قسیم طریقت و حقیقت قرار گرفته، غالبا در فروع عملی و احكام فقهی و یا جنبه‏های ظاهری تعالیم دینی (فقه و حدیث) به كار رفته است.

بررسی رابطه تعالیم صوفیان با شریعت به معنای عامِ آن و عرضه مبانی نظری و عملی آنان بر قرآن و سنت، كاری سترگ و جمعی است؛ به‏علاوه، دانشی وسیع و عمیق می‏طلبد و البته این در توان هر كسی نیست و چه بسا دست‏نیافتنی باشد؛ زیرا صوفیان نیز همانند دیگر گروه‏های اسلامی در مبانی نظری و تعالیم عملی و روش‏های سلوك از دیدگاه یكسانی برخوردار نیستند و در سلسله‏ها و طریقه‏های مختلف آنها، در رد و قبول برخی از عقاید و روش‏های سلوك، اختلاف مبانی و نقد درونیِ فراوانی وجود دارد. تقسیم تصوف به عاشقانه و زاهدانه، موضع و روش ملامتی‏گری برخی از صوفیان، بی‏اعتنایی پاره‏ای از آنان به مستحسنات و ظواهر تصوف و زی صوفیانه، اختلاف صوفیان شیعی و سنی در پاره‏ای از مبانی و رد ادعاهای بزرگ برخی از صوفیان توسط برخی دیگر، از مواردی است كه با اندك توجهی به آثار صوفیان روشن می‏شود. به عنوان نمونه در توجه و تأكید آنان به شریعت (به معنای خاص) و اعتنا به ظاهر و باطن، برخی از آنها بیشتر به شریعت متمایل هستند و عده‏ای نیز بر لبّ و حقیقت تاكید می‏كنند و گروهی نیز به جمع این دو، گرایش دارند.(۲) افزون بر این، تبیین، فهم و شناخت همه‏جانبه حقیقت اسلام و رسیدن به مراد واقعی آموزه‏های كتاب و سنت و فلسفه احكام ظاهری اگر مُحال نباشد، امری بسیار مشكل و طاقت‏فرساست و هر فرقه و مكتبی مدعی رسیدن به واقعیت و حقیقت اسلام است.

با این توجه، قلمرو تحقیق حاضر، شریعت به معنای عام آن نیست، بلكه مرادْ شریعتی است كه در احكام فقهی و اعمال جوارحی جلوه می‏كند و احیانا در زبان و كاربرد صوفیان، قسیم طریقت و حقیقت است و صوفیه آن را به عنوان یكی از مراحل آغازینِ سیر و سلوك انسان و مراتب رسیدن به معارف الهی به كار می‏برند.

در واقع، محور اصلی این پژوهش نوع دیدگاه و میزان پای‏بندی آنان به تكالیف شرعیِ فقهی و نگاه ویژه آنان به آموزه‏های فقهی و ظاهریِ شریعت است. طبیعی است كه اگر بخواهیم ربط و نسبت تصوف و عرفان و تعالیم بزرگان تصوف را با شریعت، به معنای عام آن عرضه كنیم، بحث گسترده‏تر و عمیق‏تری پیش خواهد آمد. نگارنده جهت سامان‏دهیِ این پژوهش در آغاز به جایگاه شریعت و میزان پای‏بندی صوفیان به آن و رابطه شریعت با طریقت و حقیقت می‏پردازد، سپس موضوع سقوط تكلیف و توجیه صوفیه را در این‏باره پی می‏گیرد. ارائه نمونه‏هایی از چالش محدثان و فقیهان با برخی از آموزه‏های صوفیه مانند شیوه‏های سلوك صوفیانه، رقص و سماع نیز اگرچه بایسته است و در غنای بحث سهمی بسزا دارد، اما محدودیت‏های این نوشتار اجازه پرداختن به آنها را نمی‏دهد.

البته نمی‏توان منكر شد كه با ملاحظه تعابیر مختلف صوفیان به ویژه در آثار قبل از قرن هفتم، مراد آنان از شرع و شریعت و قسیم آن، یعنی طریقت و حقیقت، به خوبی روشن نیست. در برخی از تعابیر آنها، شریعت شامل طریقت و صرفا مقابل حقیقت است، در واقع شامل دستورهای دینی و سنن و آداب نیز می‏باشد و مراد آنها از حقیقت رسیدن به مرحله توحید و مشاهده‏های باطنی عارف است. در این تقسیم‏بندی، احادیث و سنن و حتی مستنبطات و مستحسنات صوفیه كه آن را متخذ از قرآن و سنت می‏دانند، از علوم شریعت است.

● فصل اول: جایگاه شریعت از دیدگاه صوفیان

اگر سخنان صوفیان را درباره شریعت از ابتدای شكل‏گیری تا مرحله كمال آن، پی‏گیری كنیم بسیاری از مشایخ عرفان بر لزوم شریعت و عمل به آن تاكید داشته‏اند از نظر آنان شریعت نه تنها ضروری است، بلكه طلسم وجود انسانی را جز بدان كلید نمی‏توان گشود و راه باز شدن ابواب علوم باطنی تنها شریعت است(۳) و گام نهادن در طریقت، بدون رعایت شریعت، جز هوا و هوس و وسوسه و زندقه و الحاد پیامدی نخواهد داشت.(۴) اگرچه مخالفان متشرع تصوف، مشایخ و پیروان این مكتب را همیشه به بی‏اعتنایی به شریعت و ترك تكلیف‏های شرعی و اعمال عبادی متهم می‏كنند.(۵) ظواهر شبهه‏برانگیز رفتار و سخنان خود صوفیان و سوء استفاده‏های برخی از پیروان آنها نیز به آن حمله‏ها دامن زده است، اما با پی‏گیری مواضع و سخنان و رفتارهای مشایخ آنها متوجه می‏شویم كه جریان و بدنه اصلی تصوف از اتهام بی‏اعتنایی به شریعت مبراست.

در بررسی تعریف‏های بسیاری از آنان از حقیقت، زهد، ورع، تقوا، انس، صبر، ویژگی‏های عارف و دیگر مقامات و حالات عرفانی مشاهده می‏كنیم كه در تبیین و تفسیر این موضوعات، محافظت بر طاعت و عبادت و حفظ حدود شریعت به گونه‏ای نهفته است. مثلاً شبلی، یكی از اركان ورع را، دوری از محرمات و مشكوكات شرعی دانسته و عارفی دیگر احتراز از هر چیزی را كه شوب انحراف شرعی داشته باشد از لوازم ورع می‏داند(۶) و اساسا شرط پیروی از شیخ را این می‏دانند كه سالك بین شریعت و طریقت جمع كرده، از اعتنای كامل به دستورهای شرعی فروگذاری نكند.(۷)

كلابادی شناخت علم شریعت و عمل بروفق فتوای فقها را بر صوفیان واجب دانسته، هیچ گونه تقصیر و تاخیر و تفریط را روا نمی‏شمارد.(۸) سهروردی نیز بر لزوم متابعت شرع تاكید دارد.(۹) جامی در احوال یكی از صوفیان می‏نویسد:

وی گفته كه: «لا یظهر علی احد شی‏ء من نور الایمان الا با تباع السنهٔ و مجانبهٔ البدعهٔ، و كل موضع‏تری فیه اجتهادا ظاهرا بلا نور، فاعلم انّ ثمهٔ بدعهٔ خفیهٔ.»(۱۰)

عزّالدین محمود كاشانی شرط اساسی تصوف و حقیقت عشق را در طاعت و عبادت و ملازمت شریعت می‏داند و می‏گوید: «و اقوال و افعال صوفی همه موزون بود به‏میزان شرع».(۱۱) آنان بر خلاف آنچه بعضی مخالفان تصوف گفته‏اند، در ترویج و عمل به فرایض و مستحبات دین اصرار می‏ورزند. امام محمد غزالی در كیمیای سعادت، اركان مسلمانی را برشمرده، مهم‏ترین آنها را ركن معاملات و عبادات می‏داند.(۱۲)

قیصری در مقدمه شرح تائیه ابن فارض در تبیین دیدگاه عارفان نسبت به شریعت می‏گوید:

بر طالبان راه حق واجب است كه در عبادات و طاعات از علمای ظاهر پیروی كرده، علم به ظاهر شریعت را بپذیرند چه آن صورت علم حقیقت است و لاغیر(۱۳)

در مجموع می‏توان جایگاه شریعت را نزد مشایخ صوفیه در موارد ذیل جست‏وجو كرد:

۱) تأكید آنان بر پیروی از كتاب و سنت و ضرورت علم به شریعت و مسایل فقهی

۲) التزام عملی مشایخ عرفان به تكالیف ظاهری و فقهی و حتی افراط در آن

۳) نفی و طرد اباحی‏گری از ساحت تصوف

۴) تأكید آنان بر رابطه و انفكاك‏ناپذیری شریعت از دیگر مراحل سلوك.

الف) تأكید بر پیروی از كتاب و سنت و ضرورت آگاهی از تعالیم شریعت و مسائل فقهی

صوفیان نه تنها در آثار خود بر لزوم استناد و تكیه بر كتاب و سنت تأكید می‏كنند، بلكه سخنان و مبانی خود را شرح آن دو می‏دانند و در بیان تعالیم و اصول تصوف این موضوع را دخیل می‏دانند. سهل بن عبدالله بر آن است كه اصول تصوف و شرط اصلی فتوّت تمسك به كتاب و سنت، خوردن حلال و... است(۱۴) ابن عطا می‏گوید: «هیچ مقامی برتر از موافقت فرمان كتاب و سنت نیست».(۱۵) بایزید بسطامی می‏گوید «به من خطاب شد: «خلاصِ تو از توییِ تو، در متابعت دوست ماست یعنی محمد عربی، صلوات الرحمان‏علیه» و رودباری نیز در كلام خود صوفی واقعی را سالك بر طریق مصطفی می‏داند.(۱۶) قشیری یكی از عوامل مهم ضعف و سستی در طریقت تصوف را بی‏اعتنایی برخی صوفیان به ویژه مبتدیان به شریعت و عدم تمیز بین حلال و حرام دانسته، از مشایخ تصوف سخنانی بسیار در جهت ترویج التزام به شریعت آورده است.(۱۷)

محمد بن فضل بلخی نیز در تأكید بر این مطلب می‏گوید: «آشناترین شخص به خدا كسی است كه در راه اوامر و پیروی از سنت پیامبر(ص) تلاش كند».(۱۸)

جُنید درباره تصوف می‏گوید:

این راه را كسی باید كه كتاب خدای بر دست راست گرفته باشد و و سنت مصطفی بر دست چپ و در روشنایی این دو شمع می‏رود تا نه در مغاك شبهت افتد و نه در ظلمت بدعت.(۱۹)

خواجه عبدالله انصاری می‏گوید:

عموم علما و مشایخ صوفیه معتقدند نهایات و رسیدن به مراحل سیر و سلوك و طی طریقت حاصل نیست مگر به تصحیح بدایات و این بدایات به عنوان پایه‏ها عبارتند از: امتثال امر الهی، پیروی از سنت پیامبر، بزرگداشت نهی و اجتناب از نواهی و رعایت محارم الهی.(۲۰)

نصرآبادی گفته است: «اصل تصوف، ایستادن است به كتاب وسنت و... .»(۲۱) از جنید نیز اقوالی در تكیه به سنّت وشریعت باقی است(۲۲) دیگر بزرگان تصوف نیز بر لزوم تبعیت از كتاب و سنت تاكید كرده‏اند. كمتر عارفی را می‏توان یافت كه در بیان لزوم این امر تسامحی كرده باشد.(۲۳)

ابن عربی‏نیز ـ اگرچه به عدم پای‏بندی به شریعت متهم شده است ـ در آثار خود، اهمیت شریعت را متذكر شده و هشدار داده است كه شریعت محمدی هرگز بر كنار گذاشته نشود.(۲۴)

در دیدگاه آنان كشف و شهود نیز آنگاه ارزش دارد كه بر وفق كتاب و سنت باشد(۲۵)

امّا در رابطه با لزوم آگاهی‏داشتن از تعالیم شریعت و مسائل فقهی نیز، می‏توان به آنچه از نسفی،(۲۶) ابونصر سراج، شیخ احمد جام(۲۷) و دیگران نقل شده است اشاره كرد.(۲۸)

نویسنده: علی - آقانوری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 9 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید