پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

قیاس در اشعار مولانا


قیاس در اشعار مولانا

قیاس از مفاهیم عمیقی است که دربسیاری از جوامع مظلوم واقع شده است زیرا در جایگاه واقعی خودش قرار نگرفته است اولین کسی که قیاس را به کار برد و اشتباه هم به کار برد ابلیس بود که ظاهر امر را در آفرینش خود و انسان دید و چون به ظاهر اکتفا کرد گمراه شد انسانهایی که عمق قضایا را نمی بینند و فقط به ظاهر اکتفا می کنند قیاسی را هم که به کار می برند قیاسی نابجاست

قیاس از مفاهیم عمیقی است که دربسیاری از جوامع مظلوم واقع شده است زیرا در جایگاه واقعی خودش قرار نگرفته است اولین کسی که قیاس را به کار برد و اشتباه هم به کار برد ابلیس بود که ظاهر امر را در آفرینش خود و انسان دید و چون به ظاهر اکتفا کرد گمراه شد انسانهایی که عمق قضایا را نمی بینند و فقط به ظاهر اکتفا می کنند قیاسی را هم که به کار می برند قیاسی نابجاست. می شود گفت ریشه بسیاری از گرفتاری ها در اجتماعات مختلف همین امر قیاس است که به اشتباه صورت می گیرد. مولوی این شاعر کاونده روح و روان انسان در یک قصه تمثیلی به زیبائی به امر قیاس می پردازد. در آن قصه بقال و طوطی، طوطی روغن را می ریزد و بقال بر سر طوطی می زند و طوطی کچل می شود مدتها طوطی حرف نمی زند. روزی مرد کچلی به دکان میآید طوطی ناگهان زبان باز می کند و می گوید:

کز چه ای کل با کلا ن آمیختی؟ تو مگر از شیشه روغن ریختی؟

از قیاسش خنده آمد خلق را کوچو خود پنداشت صاحب دلق را

کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر شیر

جمله عالم زین سبب گمراه شد کم کسی زابدال حق آگاه شد

این ندانستند ایشان از عمی هست فرق در میان بی منتهی

علا مه محمدتقی جعفری در شرح مثنوی می گوید: قیاس عبارت است از حکم بین موضوع مطابق حکم موضوع دیگر به جهت اشتراک میان آن دو مولوی در این ابیات برای مردود ساختن قیاس تشبیهات بسیار زیبایی را بیان می کند می خواهد این حقیقت را اثبات کند که تشابه و همانندی در صورتها و ظواهر و بعضی از کا رها نمی تواند دلیل عینیت موجودات با یکدیگر باشد و این خود از ضعف نفس است که انسان به دیدن کوچکترین تشابه میان دو چیز آن دو را عین یکدیگر دانسته هر دو را محکوم به یک حکم نماید. اگر انسان دارای توانایی روحی علمی بوده باشد می فهمد که حقایق موجودات و سایر شئون بشری ممکن است در بعضی از پدیده ها و خواص اولی و ثانوی با یکدیگر شباهت داشته باشد ولی تفاوت آنها بسیار زیاد بوده است. آری بنا به گفته حافظ آن کسی اهل بشارت است که اشارت داند افرادی که ظرایف امور را نمی بینند نمی توانند امر قیاس را انجام دهند زیرا باید اهل تفکر باشند زیرا اگر فرد مدام عادت کند دو چیز را قیاس کند و به نتیجه برسد به نوعی تنبلی ذهنی گرفتار می شود و به انحراف کشیده می شوند مثلا افراد معد ودی هستند که دارای قدرت های روحی بالا ئی هستند که می توانند صداهایی را بشنوند یا با عالم غیر از ماده ارتباط برقرار کنند حال افراد شیزوفرنی یا پارانوئید هم ممکن است از روی توهم صداهایی بشنوند متاسفانه از روی بی خردی خود را با این افراد قیاس می زنند یا ممکن است اشخاص دیگر این کار را بکنند یا ممکن است افراد عارف مسلک و بی اعتنا به دنیا به سر ووضع خود نرسند باز افراد بی خرد آنان را با اشخاص دست و پا چلفتی یکی بدانند یا حتی در زمینه حوادث اجتماعی فورا نسخه قیاس بپیچند و درمان را همان راه حل گذشته بپیچند بی آنکه گذر زمان را در نظر بگیرند یا مثلا برخی از جامعه شناسان ما تصمیم بگیرند به علت یکسری شباهت ها بین جامعه ما و جامعه دیگری همان تز را برای ما اجرا کنند بی آنکه به عمق فرهنگ و باورهای مردم ما نظر داشته باشند یا در مضامین دیگری که به اشتباه قیاس صورت می گیرد مثلا امورات اخلا قی، شخصی را که از روی ناتوانی و ترس از اشتباه کردن صحبت نمی کند را با شخصی که از روی حکمت کم سخن است را یکی بدانیم و بگوییم چقدر هر دو متین هستند که متاسفانه درجامعه ما بسیار از این قیاس های نابه جا صورت می گیرد یا مثلا شخصی را که از روی حکمت عقل معاش را کنار می گذارد و به مکاشفات عرفانی می رسد را با دیوانه یکی دیدن یا مثلا می بینیم که عده ایی شیاد ظاهر خود را شبیه مردان خدا در میآورند و آدم های ساده لو از روی قیاس نابه جا فریب می خورند. مولا نا می گوید:

ای بسا ابلیس آدم رو که هست پس به هر دستی نباید داد دست

حرف درویشان بدزدد مرد دون تا بخواند بر سلیمی آن فزون

کار مردان روشنی و گرمی است کار دونان حیله و بی شرمی است

مولا نا در اینجا می خواهد به مردم اعلا م خطر کند که تنها از روی ظواهر دو چیز را به هم مانند نکنید و عمق آن چیز را ببینید تا گرفتار انحراف نشوید و این صورت نمی گیرد مگر با تفکر که خداوند بارها در قرآن به آن اشاره کرده است.

نویسنده : معصومه افراشی