جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

یتیمان سیاسی ـ اقتصادی جهان


یتیمان سیاسی ـ اقتصادی جهان

امسال ستارگان موسیقی, اقتصاددانان و سیاستمداران, در كشورهای ثروتمند, درخواستی مبنی بر بخشودگی بدهی های تعدادی از فقیرترین كشورهای جهان ارائه دادند كه به نوبه خود درخواست شایسته ای به نظر می رسد اما دستیابی به رؤیاهای آرمانی برای كاهش فقر در تقابل با واقعیت ها دشوار به نظر می رسند

امسال ستارگان موسیقی، اقتصاددانان و سیاستمداران، در كشورهای ثروتمند، درخواستی مبنی بر بخشودگی بدهی های تعدادی از فقیرترین كشورهای جهان ارائه دادند كه به نوبه خود درخواست شایسته ای به نظر می رسد. اما دستیابی به رؤیاهای آرمانی برای كاهش فقر در تقابل با واقعیت ها دشوار به نظر می رسند. دولتمردان كشورهای ثروتمند با چنین رؤیاپردازیهایی، تنها موجب تداوم كابوس فقر می شوند.گذشت زمان، تمام مواد و كالاهای لازم برای تغذیه، پوشش، آموزش و پرورش، كار و تفریح بشر را برای دستیابی به یك كامیابی همیشگی، بدون نیاز به هیچ گونه جنگ و درگیری و رقابت بین ملتها یا رقابت های فردی، فراهم كرده است.این آواها آشناتر از آنست كه توسط یك رهبر امیدوار عضو گروه هشت یا به وسیله «بونو» در یك كنسرت موسیقی راك عنوان شده باشد.این نظریه در ۱۸۷۵ توسط «رابرت اون» بهسازگر انگلیسی عنوان شد. هر چند او پس از بیان این نظریات به عنوان یك آرمانگرا مورد تمسخر قرار گرفت، اما كشورهای ثروتمند را به عنوان قدرتهایی كه می توانند به سادگی دیگر كشورها و مردم جهان را به صورت عملی وادار به برداشتن گامهایی در راستای آسایش عمومی آیندگان كنند، مورد خطاب قرار می داد.

جورج بوش رئیس جمهور آمریكا نیروهای خود را با هدف گسترش دموكراسی به خاور میانه گسیل داشته است، رهبران G-۸ جهت از بین بردن فقر و بیماری كوشش می كنند، بانك جهانی قول می دهد كه توسعه را به عنوان راهی در جهت رسیدن به صلح به كار گیرد و صندوق بین المللی پول درحال تلاش برای امن تر كردن جهان است. حال در چنین شرایطی كه بسیاری از قدرتمندترین و سرشناس ترین افراد باور دارند كه آرمانشهر بازگشته است، آرامش خیال «اون» در صورت زندگی در سال ۲۰۰۵ تا چه پایه بود؟ در دنیایی كه میلیاردها انسان هنوز در رنج به سر می برند، این وعده ها قطعاً رؤیاهایی خوشایند به نظر می رسند. آیا موج جدید علاقه نسبت به آرمانشهر بی خطر و تنها یك الهام كلامی است؟ آیا بلند پروازی آرمان شهری بهترین راه بهروزی خیل بسیار فقرای جهان است؟ متأسفانه خیر. در حقیقت چنین خیال هایی به آهنگ كمك هایی كه در راستای بهسازی وضعیت فقرای جهان صورت می گیرد، ضربه می زند. آرمانگرایی در واقع نظریه ای است كه بیش از اندازه خوش بینانه است و نیز جوابی سریع و بی دردسر برای مسائل پیچیده همیشگی است. آرمان گرایی همیشه نخستین تلاش برای حل تمام مسائل، توسط سیستم های اجرایی است كه توسط«رهبران جهان» اداره می شوند. چنین نظریه ای بیش از اندازه به همكاری های بشر دوستانه اعتماد می كند و رفتارهای خودخواهانه را دست كم می گیرد. در نتیجه هدف آن رسیدن به دستاورد های بزرگی است كه در رأس برنامه ریزی ها قرار دارند و در پی آن، به مسائل بزرگتر كه در مراحل پایین تر قرار می گیرند، بی توجهی می شود.

سال زندگی آرمانی

سازمان ملل متحد بالاخره در سپیده دم هزاره جدید، منظور «اون» را از در كنار هم قرار دادن رهبران جهان در قالب یك سازمان جهانی با نام همگذاری هزاره ای متوجه شد. این دولتمردان اهداف توسعه هزاره را تا سال ۲۰۱۵ مشخص كردند كه در بین آنها اهدافی ازجمله كاهش چشمگیر فقر، تلفات كودكان، بیسوادی، تخریب های زیست محیطی، ایدز، سل، مالاریا، آلودگی آب و تبعیض علیه زنان به چشم می خورد.

اما همین تمایلات آرمانشهری شكافی در مسیر اصلی گفت وگوها ایجاد كرده است. در ماه مارس، «جفری ساكس» استاد دانشگاه كلمبیا، رهبر روشنفكر آرمان شهری و اقتصاددان مشهور، كتابی به نام «پایان فقر» منتشر كرد و در آن جهت «اعمال فشار» برای ازدیاد كمك های خارجی در راستای رسیدن به اهداف توسعه هزاره و پایان دادن به تهیدستی فقرا درخواست استمداد كرد. دامنه پیشنهاد ساكس یاری رسانی در همه موارد از گیاهان تثبیت نیتروژن جهت احیای خاك گرفته، تا ضد ویروسهای درمانگر ایدز، تلفن های همراه با قابلیت اطلاع رسانی به روز جهت استفاده برنامه ریزان بهداشتی، كشاورزی با آب باران، و تا ایستگاه های شارژ باتری را شامل می شود. پروژه هزاره ای او در سازمان ملل بطور كلی شامل بهینه سازی در ۴۴۹ زمینه در كشورهای فقیر است.از این گذشته «گوردن بران» رئیس خزانه داری بریتانیا، در ژانویه گذشته از تهیه طرحی برای كمكهای بیشتر به آفریقا با نام طرح«مارشال» سخن گفت. بران در مورد توانایی های خود برای نجات فقرای جهان به وسیله كمك های پولی بسیار مطمئن بود. به علاوه تونی بلر نیز در نشست جهانی اقتصاد در ماه ژانویه نیاز به «اعمال فشار» بیشتر برای رسیدن به اهداف توسعه تا سال ۲۰۱۵ را اعلام نموده و حكومت او نیز در ماه مارس گزارش درازی با هدف نجات آفریقا منتشر ساخت. بانك جهانی و صندوق بین المللی پول نیز در ماه آوریل، ضمن درخواست برای تلاش های جهانی بیشتر، نقطه نظرات خود را در راستای رسیدن به این اهداف منتشر كردند. سازمان ملل متحد نیز در ماه مارس نشستی برگزار می كند كه میزان پیشرفت به سوی اهداف توسعه هزاره ای را ارزیابی كند. به علاوه موافقتنامه ای هم توسط رهبران گروه هشت در ماه ژوئن امضا شد كه در پی آن ۴۰ میلیارد دلار از بدهی كشورهای فقیر جهت تسریع روند حركت به سوی اهداف توسعه هزاره بخشوده شدند. صندوق بین المللی پول نیز از احتمال استفاده از ذخایر طلای خود در جهت تقویت این تلاش ها خبر داد. جورج بوش به عنوان كسی كه علاقه كمتری برای در هم شكستن فقر نشان داده است، اما رویداد ناگوار عراق را گامی به سوی دموكراسی بین المللی و صلح جهانی می داند، كمتر از بقیه آرمانگرا به نظر می رسد. همانطوری كه او در دومین سخنرانی خود در ژانویه ۲۰۰۵ با تواضع اعلام كرد: «آمریكا در سده جدید آزادی را برای تمام جهان و ساكنان آن به ارمغان خواهد آورد.» این رهبران در بسیاری از اوقات ابراز می كنند كه كمك به فقرا چندان پیچیده نیست. با توجه به گزارش«بران» تمام هزینه های لازم جهت كاهش میزان مرگ و میر بر اثر مالاریا تنها ۱۲ سنت و جهت جلوگیری از ابتلای هر كودك به مالاریا تنها ۴ دلاربه ازای هر نفر است. همین گزارش بیان می كند كه جهت جلوگیری از مرگ ۵ میلیون كودك در طول ۱۰ سال آینده تنها به اندكی بیش از ۳ دلار به ازای هر مادر نیاز داریم.

تأكید بر مسأله فقر بیشتر نشان دهنده نگرانی از تبدیل شدن كشورهای فقرزده به منطقه امنی برای فعالیت تروریست ها و ایجاد جبهه ای در برابر مبارزات كسانی مانند ساكس، بونو و باب گلداف(خواننده) و حزب كارگر انگلستان علیه فقر است. هر چند به نظر نمی رسد كه تمام این گروهها كمك رسان های واقعی باشند كه سال ها در تلاش برای پایان دادن به فقر بوده اند.

سخنان بدون عمل

هم اكنون ضعف راهكارهای آرمانگرایانه در دو دهه گذشته بر همه روشن شده است. شكست «شوك درمانی» در گذار از نظام اشتراكی شوروی سوسیالیستی به سمت سرمایه داری، و شكست در «تعدیل ساختار» صندوق بین المللی پول و بانك تجاری با هدف دگرگونی وضع ملل آفریقا، خاورمیانه و آمریكای لاتین به سمت وارد كردن آنها در بازار رقابتی تجارت آزاد از این نمونه ها هستند. از زمان شروع تلاش های آرمان گرایان، تمام مناطق یاد شده با مشكل رشد ضعیف اقتصادی روبرو بوده اند. ظاهراً در هزاره جدید بانك جهانی و صندوق بین المللی پول به تلاش های بلند پروازانه تر جهت دگرگونی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی كشورهای فقیر به واسطه قوانین راهبردی كاهش فقر دست خواهند زد. گزارش هایی كه دولت ها می توانند آنها را با همفكری فقرا تهیه كنند، مورد درخواست بانك جهانی و صندوق بین المللی پول بوده و برنامه هایی فراگیر در كاهش فقر برای هر ملت است. هر چند هنوز این مسأله كه چگونه ممكن است تنها با تهیه گزارش، دولت های اغلب غیر دموكراتیك را وادار كرد تا مقداری از عایدی خود را به فقرا اختصاص دهند یا اینكه چگونه این نقشه از نقشه های جامع قبلی، كه در مقایسه با آنها متعادل تر نیز به نظر می رسد، موفق تر خواهند بود، كمی مبهم به نظر می رسند. حقیقتاً ما شكست برنامه ای را كه هم اكنون «اعمال فشار» كمكهای خارجی به نفع آفریقا گفته می شود، مشاهده كرده ایم. پس از ۴۳ سال و صرف ۵۶۸ میلیارد دلار كمك های خارجی به آفریقا، این قاره هنوز در تله ركود اقتصادی گرفتار است. پس از صرف چنین مبلغ هنگفتی، به نظر می رسد كه هنوز كمكهای دولتی، به سطح ۱۲ سنت دارو به ازای هر نفر نرسیده است تا بتواند، نیمی از مرگ و میر كودكان بر اثر مالاریا را كاهش دهد. چرا چنین برنامه های بلندپروازانه ای، با تمام حمایت های مردمی و سیاسی همواره تا این حد ناكارا بوده و نتوانسته است راه را به سوی آرمان شهر بگشاید؟ پاسخ در به خطا رفتن انگیزه های سیاسی و اقتصادی است. بزرگ ترین مسأله اینست كه مردمی كه در كشورهای ثروتمند مشغول پرداخت صورتحساب های خود هستند با مردم فقیری كه برای كمك به آنها تلاش می شود، اهداف مشتركی ندارند. فقرا در صورت دریافت نكردن كمك ها حق اعتراض نداشته و ثروتمندان نیز انگیزه چندانی برای بخشش به مقدار كافی ندارند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.