شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
بازیگر نمی میرد
«فانتو میستریا» نمونهای از یک نمایش خیابانی ساختارشکن، ناتورالیسم تلخ و غیرمعمول است؛ ساختارشکن به این معنا که ما با ساختار روایی در هم ریختهای مواجه هستیم، شروع نمایش به گونهای است که ما نقطه ابتدا و انتهای آن را به سختی درک میکنیم؛ به عبارتی ما با عناصری مواجه هستیم که مفاهیم چندلایهای از تاریخ انسان را به تصویر میکشد.
این عناصر و مفاهیم به زبان دیالوگ بیان نمیشوند. بیان آن در بازی بازیگران نمود پیدا میکند و حرکات بازیگران آن قدر گویاست که دیالوگ رنگ باخته است. حتی در مواقعی که راوی دیالوگهایی را همراه با موسیقی بیان میکند با آن صدای بلند موسیقی و ریتم سریع بازیگران در صحنه کسی متوجه دیالوگ نمیشود. در واقع گروه نمایش «نووگوفرونتا» ذهن مخاطب را به شکل غیرقابل باوری تحت فشار قرار میدهد. مخاطب به عملی فکر میکند که توسط بازیگر در ذهنش نقش بسته است و هنوز آن را آنالیز نکرده. با آکسیونی دیگر مواجه میشود. گاهی عمل دوم به مراتب تأثیرگذارتر از عمل اول است. وقتی تماشاگر با آتش واقعی روبهرو میشود آنقدر متأثر میشود که دیگر در آن حجم زیاد دود و آتش و ریتم بالای بازیگران به همراه موسیقی نمیتواند آن عناصر را همزمان با اجرای نمایش درک کند. این کار از معدود نمایشهایی است که تا مدت طولانی در ذهن انسان میماند.
نمایش فانتومیستریا کاری جذاب و پر از خلاقیت است. متن درام به شکل غیرقابل باوری به زیر سیطره بازیگران درآمده است و آنها در یک مانور هنری تماشاگر را وادار میکنند که در فضای آزاد و زیر باران سر جایشان بمانند و نگاهشان را از اول تا آخر نمایش به صحنه بدوزند. گروه «نووگوفرونتا» نمونهای از بازی بازیگرانی است که خلاقیت و بازی آزاد را بر تبعیت بیچون و چرا از متن و کارگردان ترجیح دادهاند. آنها با مهارتهای بدنی و بازیگری مخاطب را به دیدن نمایش ترغیب میکند. موسیقی از جایگاهی ویژه در نمایش برخوردار است. به طوری که موسیقی یکی از اجزای لاینفک کار را تشکیل میدهد؛ موسیقی در ریتم نمایش اثری کاملاً ملموس دارد. مثلاً در حالتهای غمگین بازیگران غم را تداعی میکند و در مواقع شادی بازیگران به هیجانات آنان دامن میزنند. فاصله بازی و بازیگران با تماشاگر متأثر از دیدگاههای برتولت برشت است.
نوعی نگرش برشتی ترمیم شده در مورد فاصلهگذاری وجود دارد که یادآور نگاه هنرمند آلمانی در تئاتر را نشان میدهد. اما فانتو میستریا در بحث بازیگری از همان نگاهی تبعیت میکند که استانیسلاوسکی به آن اعتقاد دارد. بازیگر باید خلاقیتش را نشان دهد. او آزاد است هر آنچه در چنته دارد به روی صحنه بریزد. ما در این نمایش با هر دو نگرش، یعنی متدهای استانیسلاوسکی در مورد نقش بازیگر و استیل برشت در متن، میزانسن و فاصلهگذاری توأمان مواجه هستیم. نمایش فانتو میستریا از آنجا شروع میشود که بازیگران در حال چیدن صحنه هستند به طوری که تماشاگران فکر میکنند هنوز نمایش آغاز نشده است. مخاطب فکر میکند که احتمالاً اجرای نمایش با مشکلاتی روبهرو شده است. بخصوص در هنگام اجرای نمایش باران شدت میگیرد و این بیشتر ذهن مخاطب را منحرف میکند که شاید مشکلی پیش آمده است.
به یک باره موسیقی رعد و برق گوش خراش را پخش میکند و درواقع نمایش دقایقی است که شروع شده است. دو بازیگر شروع به ریختن چیزهایی در اطراف صحنه میکنند. یکی از آنها چیزی شبیه بنزین را به روی زمین میپاشد. در این لحظه دو بازیگر از صحنه خارج میشوند، نوع لباسهای آنها شبیه به لباسهای ضدحریق آتش نشانها است یا چیزی شبیه به لباسهای افرادی که در آزمایشگاههای شیمیایی کار میکنند و برای این که آلوده نشوند کاملاً دست و صورت خود را پوشاندهاند.یکی از بازیگرانی که تازه و به آرامی وارد صحنه شده است کیفش را باز می کند و شروع به مرور متنی میکند؛ بعد از لحظاتی پشت تریبون حاضر میشود تا متن را قرائت کند. هنوز ریتم نمایش آن شدت میانه کار را ندارد و روایت به آرامی پیش میرود. در این لحظه یکی از بازیگران که در میان شعلههای آتش در حال سوختن استشوک عجیب و غریبی به تماشاگر وارد میکند. از این لحظه ریتم نمایش هرچه بیشتر سرعت میگیرد. صدای پرواز یک هلیکوپتر نگاه تماشاچیان را متوجه آسمان میکند. در حالی که هیچ هلیکوپتری در کار نیست!
بازیگری که در آتش سوخته بود نقش زمین شده است.
حالا دیگر آتشی وجود ندارد. بازیگری که لباسهایش شبیه دلقکهای سیرک است وارد صحنه میشود و روی بدن سوخته بازیگر مینشیند. حالا نه از موسیقی غمناک و وحشتزای اول نمایش خبری است و نه آتش و دود. بازیگر تازه وارد که مثل دلقک لباس پوشیده است با آن بینی گرد و بزرگ چیزی جز خنده را برای تماشاگر تداعی نمیکند. بازیگر سوخته بلند میشود و به همراه دلقک شروع به بازی و دویدن روی صحنه میکنند بیآن که خبری از ناراحتی و غم در چهره آنها مشاهده شود. نشان دادن دو عنصر متضاد غم و شادی، زندگی و مرگ در نخستین اپیزود نمایش به تصویر کشیده میشود. لحظات بعدی بازیگران حرکاتی انجام میدهند که نشانگر بعد روانشناختی نمایش است.
دلقکی که خود مظهر شادی و خنده است در کنار مردی که سوخته بود نشسته و سرش را روی شانههای او گذاشته و گریه میکند. بازیگر نیمه سوخته دارد ساندویچ میخورد و به او بیتوجه است. مرد نیمه سوخته از داخل صندوقچهای که اکثر وسایلهای صحنه را از آن بیرون میآورند یک گوشی تلفن پیدا میکند و شروع به تماس گرفتن با نقطهای نامعلوم کرده است. بدون مکالمه و دریافت پیام تلفن را قطع میکند.کسی برای درددل نیست.
لحظاتی بعد یکی از بازیگران، با پرچم قرمزرنگی وارد صحنه میشود. مرد نیمه سوخته به طرف او میرود و پارچه قرمزرنگ را جدا میکند. در این حین دو بازیگری که از اول نقش سازنده دکور صحنه را داشتند وارد میشوند و شروع به زدن یکی از بازیگرها میکنند. در این لحظه ما با چیزی مواجه میشویم که دیدن آن بر صحنه نمایش کاری غیرقابل باور است. ماشینی وارد صحنه نمایش میشود. ماشین همه تماشاچیان را خیره کرده است. یکی از کسانی که از ماشین پیاده شده است شروع به فیلم گرفتن از صحنه و خارج از صحنه میکند. انگار نه انگار که نمایشی در کار است. یکی از بازیگران یک کتاب در دست دارد که لحظاتی بعد به دهها و صدها کاغذ تبدیل میشود. احتمالاً منظور آنها از کتاب، تاریخ انسان است که نابودی و بود و نبودش به آدمها بستگی دارد. بازیگری با دستگاهی در حال تولید دود است.
صحنه کاملاً محو میشود؛ حالا غیر از دود و آتش چیزی دیده نمیشود. بعد از چند لحظه همه شروع میکنند به دویدن دور صحنه، انگار صحنه، صحنه نمایش نیست؛ صحنه زندگی است. بازیگر نیمه سوخته خود را از طنابی آویزان میکند؛ مدام میخندد. دیالوگی وجود ندارد. فقط موسیقی است که ریتم نمایش را ادامه میدهد. اپیزود آخر نمایش تصویرهایی از کشمکشهای انسان در طول تاریخ را نمایش میدهد. که توسط ویدیو پروجکشن به روی پرده سفید صحنه میافتد. این تصاویر بازیگران را دگرگون میکند؛ بیخود نیست که منتقدی اروپایی نمایش خیابانی فانت میستریارا اثری میداند که یک حس را منتقل میکند و این حس اجتنابناپذیر است. و انسان را به تسخیر خود درمیآورد. به طور کلی میتوان فانتر میستریا را اثری تأثیرگذار بر مخاطب دانست که کاربرد طنزگونه آن، بازتاب زندگی به یک شیوه است؛ زندگی ترسناک با تندی کلیشهوار که برای ادامه بقا تلاش میکند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست