سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

سینمای بدون زن ,شوم است


سینمای بدون زن ,شوم است

در واقع چیزی که من در فیلم «هشت پا» دنبال می کردم این بود که درست است ما سراغ یک ماجرای اجتماعی , یک اختلاس و خلافکاری و در واقع یک ماجرای مافیایی می رویم ولی من اصرار داشتم که این فیلم بیشتر روزمرگی این پرسوناژها را نشان بدهد تا پیچ حوادث را یعنی اینکه می خواستم به خود این آدم ها نزدیک شوم و فقط آنها بهانه یی برای پرداختن به بک راند و زیست محیط خودشان نباشند

شما فیلم‌ «بیل‌ را بکش‌» را دوست‌ دارید؟

بله‌ دوست‌ دارم‌.

آیا ایده‌ صحنه‌های‌ شمشیر بازی‌ فیلم‌ «هشت‌پا» را از این‌ فیلم‌ گرفته‌اید؟

حالا که‌ صحبت‌ از این‌ قضیه‌ شد یک‌ موضوع‌ جالبی‌ را برایتان‌ بگویم‌، سر فیلم‌ «عاشقانه‌» خیلی‌ها به‌ من‌ گفتند که‌ این‌ فیلم‌ را از روی‌ یک‌ فیلم‌ امریکایی‌ به‌ نام‌ «پیشنهاد بی‌شرمانه‌» ساخته‌یی‌، در حالی‌ که‌ من‌ اصلاً آن‌ فیم‌ را ندیده‌ بودم‌. الان‌ هم‌ می‌گویند صحنه‌های‌ شمشیر بازی‌ مهتاب‌ کرامتی‌ و مرجان‌ شیرمحمدی‌ را از فیلم‌ «بیل‌ را بکش‌» گرفته‌ام‌.

در حالی‌ که‌ من‌ اصلاً از اول‌ قصد نداشتم‌ این‌ صحنه‌ها را در «هشت‌پا» بگذارم‌ و ایده‌ استفاده‌ از شمشیر و ورزش‌ «تایچی‌» در فیلم‌ از اینجا آمد که‌ همسر یکی‌ از دوستان‌ من‌ «تایچی‌» کار می‌کند و من‌ این‌ را نمی‌دانستم‌ تا اینکه‌ یک‌ روز که‌ رفته‌ بودیم‌ «دو هزار» من‌ صبح‌ زود که‌ از خواب‌ بیدار شدم‌ و رفتم‌ بیرون‌ دیدم‌ یک‌ زنی‌ شمشیر دستش‌ گرفته‌ و وسط‌ چمن‌ها دارد تمرین‌ می‌کند. اول‌ او را نشناختم‌ بعد متوجه‌ شدم‌ که‌ خانم‌ دوستم‌ است‌ و دیدم‌ که‌ چقدر قشنگ‌ با این‌ شمشیر ورزش‌ می‌کند و همانجا این‌ ایده‌ به‌ ذهنم‌ رسید که‌ از ورزش‌ در فیلم‌ استفاده‌ کنم‌ و آن‌ را با بازیگران‌ مطرح‌ کردم‌ و آنها هم‌ استقبال‌ کردند و قرار شد زیرنظر این‌ خانم‌ تمرین‌ «تایچی‌» کنند. تازه‌ بعد از این‌ اتفاق‌ بود که‌ من‌ متوجه‌ شدم‌ یک‌ فیلمی‌ به‌ نام‌ «Kill Bill‌» ساخته‌ شده‌ و قهرمان‌ زن‌ فیلم‌ شمشیربازی‌ می‌کند و اتفاقاص از این‌ بابت‌ خوشحال‌ شدم‌ که‌ چه‌ خوب‌ است‌ که‌ ما در فضای‌ جدید هستیم‌. ضمن‌ اینکه‌ گذاشتن‌ صحنه‌ شمشیربازی‌ صرفاً برای‌ این‌ نبوده‌ که‌ صرفاً زنان‌ فیلم‌ را اکشن‌ نشان‌ بدهیم‌، بلکه‌ واقعاً ما احتیاج‌ داریم‌ به‌ اینکه‌ زنانمان‌ قوی‌تر از این‌ چیزی‌ که‌ هستند باشند.

آیا فیلم‌ «فرشتگان‌ چارلی‌» را دیده‌اید؟

نه‌، اتفاقاً این‌ فیلم‌ را هم‌ ندیده‌ام‌. حتی‌ «Kill Bill‌» را بخاطر تعریف‌هایی‌ که‌ شنیدم‌ دیدم‌ ولی‌ «فرشتگان‌ چارلی‌» را هنوز هم‌ ندیده‌ام‌.

شما در دو فیلم‌ آخرتان‌ «ملاقات‌ با طوطی‌» و «هشت‌پا» فضای‌ بیشتری‌ برای‌ حضور زنان‌ و به‌ قول‌ خودتان‌ قدرت‌ دادن‌ به‌ آنها قایل‌ شده‌اید و این‌ حضور شکل‌ و شمایل‌ تازه‌تری‌ نسبت‌ به‌ دیگر آثار سینمای‌ ایران‌ و حتی‌ سینمای‌ خود شما دارد. در «نازنین‌» هم‌ شخصیت‌ محوری‌ فیلم‌ یک‌ زن‌ بود، اما زنی‌ با مختصات‌ و ویژگی‌های‌ زنانه‌ که‌ ضعیف‌ و آسیب‌پذیر بود، اما زن‌های‌ «ملاقات‌ با طوطی‌» و «هشت‌پا» در مواردی‌ حتی‌ قوی‌تر از مردان‌ ظاهر شده‌اند، چطور به‌ این‌ تصویر جدید از زن‌ رسیدید؟

در واقع‌ منظور شما این‌ است‌ که‌ در این‌ دو فیلم‌ زنان‌ از حالت‌ انفعالی‌ بیرون‌ آمده‌اند. یعنی‌ صرفاً یک‌ انسان‌ منفعل‌، مقلد اطاعت‌پذیر صرف‌ نیستند و می‌توانند ابتکار عمل‌ به‌ خرج‌ بدهند و فعالیت‌ کنند. برای‌ اینکه‌ من‌ می‌بینم‌ در جامعه‌ ما چنین‌ زنانی‌ هم‌ وجود دارند و این‌ تصویر منفعلانه‌یی‌ که‌ بعضاً در برخی‌ آثار سینمای‌ ایران‌ از زنان‌ می‌بینیم‌ چندان‌ با واقعیت‌ همخوانی‌ ندارد. مثلاً در حال‌ حاضر همین‌ ورزش‌ «تایچی‌» باشگاه‌های‌ زیادی‌ دارد و بیشتر زنان‌ عضو این‌ باشگاه‌ها هستند. البته‌ از جنبه‌ منفی‌ هم‌ بخواهیم‌ نگاه‌ کنیم‌ متوجه‌ می‌شویم‌ که‌ در حال‌ حاضر میزان‌ خشونت‌ زنان‌ در جامعه‌ بالاتر رفته‌ و ما هر روز در صفحات‌ حوادث‌ روزنامه‌ها می‌خوانیم‌ که‌ زنی‌ شوهرش‌ را کشت‌ یا دست‌ به‌ سرقت‌ زد و مواردی‌ از این‌ دست‌ که‌ نشان‌ می‌دهد تعداد زن‌های‌ خشن‌ در جامعه‌ ما زیاد شده‌اند و اینها واقعیت‌های‌ جامعه‌ است‌.

در هرحال‌ من‌ می‌خواهم‌ بگویم‌ اگر این‌ چیزها در جامعه‌ هست‌ باید آن‌ را در فیلم‌هایمان‌ نشان‌ بدهیم‌، نه‌ اینکه‌ صرفاً بسنده‌ کنیم‌ به‌ ارایه‌ یک‌ تصویر کلیشه‌یی‌ و غیرواقعی‌ از زنان‌ و این‌ سینما واکنشی‌ است‌ به‌ همین‌ وضعیت‌.

شما به‌ عنوان‌ یک‌ هنرمند، یک‌ نویسنده‌ و فیلمساز وقتی‌ با موضوعی‌ مثل‌ «ملاقات‌ با طوطی‌» و «هشت‌پا» درگیر می‌ شوید که‌ به‌ گفته‌ خودتان‌ با آن‌ فاصله‌ دارید و هیچ‌گاه‌ از نزدیک‌ با آن‌ آدم‌ها و فضاها روبرو نشده‌اید، چطور می‌توانید تصویری‌ واقعی‌ از آنها را به‌ مخاطبانتان‌ نشان‌ بدهید؟ من‌ تماشاگر فیلم‌ که‌ به‌ قول‌ شما هیچ‌ اطلاعی‌ از روابط‌ و مناسبات‌ این‌ آدم‌ها ندارم‌ چطور می‌توانم‌ فیلم‌ شما را باور کنم‌؟

ممکن‌ است‌ صحنه‌ها و اتفاقات‌ این‌ فیلم‌ برای‌ شما و حتی‌ من‌ بعید باشد چون‌ از نزدیک‌ آنها را ندیده‌ایم‌ ولی‌ با این‌ حال‌ آدم‌های‌ «هشت‌پا» باور پذیرند.

یعنی‌ شما آن‌ نقطه‌های‌ ابهام‌ برانگیز فیلم‌ را با تخیل‌ پر کرده‌اید؟

بله‌، تخیل‌ هم‌ به‌ کار بسته‌ام‌. ولی‌ شما در فیلم‌ «هشت‌پا» با هفت‌، هشت‌ تا آدم‌ مواجه‌ هستید که‌ از لحاظ‌ شخصیت‌پردازی‌ کاملاً شخصیت‌های‌ تعریف‌ شده‌ دارند، کاملاً خلق‌ و خو و روش‌ و منش‌ و احوالات‌ ویژه‌ خودشان‌ را دارند و این‌ تمایزات‌ را از ابتدا تا انتهای‌ فیلم‌ حفظ‌ می‌کنند. کاری‌ که‌ من‌ انجام‌ داده‌ام‌ این‌ است‌ که‌ یک‌ مقدار از روزمرگی‌ جلوتر رفته‌ام‌ و به‌ خاستگاه‌ و ریشه‌ و بیوگرافی‌ و سرانجام‌ این‌ آدم‌ها هم‌ پرداخته‌ام‌، در حالی‌ که‌ در فیلم‌های‌ قبلی‌ام‌ اینقدر به‌ سروته‌ ماجراها کاری‌ نداشتم‌. در «هشت‌پا» شما چهار زن‌ رویا، بیتا، آهو و زیور الملوک‌ را می‌بینید که‌ آدم‌های‌ ناآشنایی‌ نیستند، اتفاقاً خیلی‌ هم‌ آشنا هستند. حتی‌ ویشکا و مهتاب‌ که‌ در واقع‌ بیتا ورویا هستند اینها آدم‌هایی‌ کاملاً باورکردنی‌ هستند، اگر چه‌ ما آنها را ندیده‌ایم‌. در فیلم‌ بیوگرافی‌ آنها را می‌گوییم‌، که‌ رویا یک‌ دختری‌ است‌ که‌ خانواده‌اش‌ زیرآوار جنگ‌ مانده‌اند و خودش‌ هم‌ از بچگی‌ و ۱۲۱۰ سالگی‌ دربه‌در بوده‌ و تو خونه‌ فامیل‌ و آشناهایش‌ زندگی‌ می‌کرده‌ و بعد سر از جریان‌های‌ خلاف‌ درآورده‌، زندان‌ رفته‌ و بعد کارش‌ به‌ تیمارستان‌ کشیده‌ و حالا هم‌ درگیر این‌ اختلاس‌ شده‌ است‌.

من‌ خودم‌ در تیمارستان‌ نمونه‌ آدم‌هایی‌ مثل‌ رویا را زیاد دیده‌ام‌. حالا باید ببینیم‌ که‌ این‌ شخصیت‌ آیا در فیلم‌ درست‌ از کار درآمده‌ یا درنیامده‌. در مورد «بیتا» هم‌ عنوان‌ می‌شود که‌ او فرزند یک‌ خانواده‌ مرفه‌ و ریاکار است‌ که‌ از ایران‌ تبعید شده‌اند و «بیتا» سال‌ها در ایران‌ نبوده‌ و بعد از مرگ‌ پدرش‌ برگشته‌. آیا وقتی‌ این‌ بیوگرافی‌ را درباره‌ «بیتا» می‌شنوید باور نمی‌کنید که‌ او یک‌ چنین‌ شخصیتی‌ داشته‌ باشد. بطور قطع‌ با این‌ تعابیر ابهامات‌ این‌ شخصیت‌ها تا حدود زیادی‌ برطرف‌ شده‌ است‌ و مهم‌ باورپذیر بودن‌ این‌ آدم‌ها است‌ و اینکه‌ همه‌ اینها یک‌ چارچوب‌ و طرحی‌ از شخصیت‌پردازی‌ را دارند و در قالب‌ آن‌ طرح‌ تمام‌ جزییات‌ رفتاری‌شان‌ قابل‌ تعریف‌ است‌ و این‌ تمایزات‌ را از ابتدا تا انتهای‌ فیلم‌ نسبت‌ به‌ همدیگر حفظ‌ می‌کنند. یعنی‌ هیچ‌ کدام‌ در طرز حرف‌ زدن‌، در کلماتی‌ که‌ به‌ کار می‌برند، در رفتار و حالات‌ و در برخوردهایشان‌ شبیه‌ به‌ همدیگر نیستند و هرکدام‌ از آن‌ موقعیت‌ ویژه‌یی‌ که‌ توصیف‌ می‌شود حرکت‌ کرده‌اند و جلو آمده‌اند تا به‌ آن‌ سرانجام‌ برسند. این‌ مساله‌ در «هشت‌پا» خیلی‌ پر رنگ‌ است‌، در حالی‌که‌ مثلاً در فیلم‌ «ملاقات‌ با طوطی‌» خیلی‌ به‌ این‌ ریشه‌ها نپرداخته‌ام‌ و بیشتر در قالب‌ فرم‌ و شکل‌ به‌ این‌ آدم‌ها پرداخته‌ام‌. ولی‌ در «هشت‌پا» همه‌ آدم‌های‌ فیلم‌ بیوگرافی‌ و گذشته‌ دارند، آن‌ هم‌ گذشته‌هایی‌ که‌ با تاکید بر آسیب‌پذیری‌ اجتماعی‌شان‌ در واقع‌ نشانه‌گذاری‌ شده‌ و طراحی‌ شده‌ است‌.

رویا و بیتا وابستگی‌ عمیقی‌ به‌ همدیگر دارند که‌ در چند صحنه‌ از فیلم‌ به‌ این‌ رابطه‌ اشاره‌ می‌شود و خصوصاً در سکانس‌ انتهایی‌ فیلم‌ که‌ آنها در واقع‌ به‌ یک‌ دوئل‌ خود خواسته‌ عاشقانه‌ که‌ شکل‌ خودکشی‌ دارد دست‌ می‌زنند این‌ رابطه‌ بیشتر آشکار می‌شود، جدای‌ از برداشت‌های‌ مختلفی‌ که‌ از رابطه‌ این‌ دو می‌توان‌ داشت‌ دلیل‌ وابستگی‌ عمیق‌ رویا و بیتا علی‌رغم‌ فاصله‌ طبقاتی‌ و گذشته‌شان‌ چیست‌؟


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.