دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

بررسی دست یابی زنان به آموزش و اشتغال غیر سنتی در کشورهای اسلامی


بررسی دست یابی زنان به آموزش و اشتغال غیر سنتی در کشورهای اسلامی

در آنجا كه نیمی از جهان را زنان تشكیل می دهند درشكل گیری الگوی شخصیتی نیمه دیگر زنان نقش بسزایی دارند لذا این نقش حساس در شكل گیری فرهنگ و مدنیت یك قوم و ملت باعث شده كه نظریه پردازان فرهنگ جهانی و كسانیكه در پی همسان سازی فرهنگها هستند در برنامه ریزی خود زنان ر ا مورد توجه قرار دهند

«نیمی از جمعیت جهان زنان هستند و نیمی دیگر در دامن زنان پرورش می یابند »

شاخت دنیای پیرامون و وسایلی كه از لحاظ فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی و اطرافمان می گذرد تغییر وتحولات عظیمی را پشت سر گذاشته و امروزه در جهانی هستیم كه ارزشها و هنجارهای جامعه دستخوش دگرگونی می باشد و این دگرگونی در تمام سطوح زندگی تاثیر می گذارد و بدون درك درستی از آن زندگی بشر مخاطره آمیز می شود . از جمله مسائلی كه در ربع پایانی قرن بیستم درمحافل روشنفكری بسیار زیاد شد اصطلاح «جهانی شدن» است .

جهانی شدن نه تنها به شاخصه عصر ما تبدیل شد بلكه در سرنوشت ما نقش تعیین كننده دارد ، جهانی شدن یعنی یكسان سازی فرهنگها و این امر باعث شده عده ای قائل شدن به معنای فرهنگ در پروسه جهانی شدن توجه كنند به این صورت كه فرهنگ دیگر آنگونه كه فرهنگ شناسان كلاسیك آن را تعریف می كردند منحصرا مجموعه ای از ارزشها و خاطرات ، باید ها ، عقاید صرف در یك حوزه مشخص جغرافیایی نیست زیرا فرهنگ در عصر جهانی شدن مفهوم گسترده تری می یابد و فرامرزی می شود . دیگر زمان و مكان معنا ندارد . براساس این مفهوم دیگر مهم نیست كه مردم در كجا هستند زیرا هر جامعه انسانی در حیطه صنعت جهانی ارتباط می باشد و این تحول صنعتی كل جغرافیای جهان را در یك فضای مشترك واحد قرار داده ، صنایع ارتباطی مثل تلكس ، تلفن ، صدا و سیما ، ماهواره و اینترنت همه همراه با پیشرفت صنایع نقلیه تندرو موجب بوجود آمدن نیروی جدیدی در تعامل با منابع بومی و محلی قرار گرفته است . و امروزه طلیعه از عصر اطلاعات و تولید علم سرزده و به عنوان ویژگی مهم و محوری جهانی شدن یاد می كنند و عصر جهانی شدن را می توان به عنوان عصردانایی شناخت .

ـارتباط مستقیم بین عصر دانایی و توسعه انسانی ، تاثیرات متفاوتی بر عدالت جنسیتی داشته است و باعث شده توجه به زن و نقش آن در تاریخ غیر قابل انكار باشد در دوران ماتریكا (دوان طلایی برای زنان ) بی گمان زن به عنوان موجودی تحت ستم مطرح بوده ، مدت زمانی كمی است كه زنان شرایطی را برای اثبات وجود خود فراهم ساخته ، دستاوردهای صنعتی شدن و زندگی نوین این امكان را براو داده است كه از موجودی دست دوم به یكه تاز فعالیت امروزی مبدل شود . بی شك این بدست نمی آید مگر توسط تغییر در شیوه زندگی بشری و تقسیم كار نوین در جوامع جدید و در كل جهانی كردن .

در آنجا كه نیمی از جهان را زنان تشكیل می دهند درشكل گیری الگوی شخصیتی نیمه دیگر زنان نقش بسزایی دارند لذا این نقش حساس در شكل گیری فرهنگ و مدنیت یك قوم و ملت باعث شده كه نظریه پردازان فرهنگ جهانی و كسانیكه در پی همسان سازی فرهنگها هستند در برنامه ریزی خود زنان ر ا مورد توجه قرار دهند .

و زنان در هر جامعه ای بطور مستقیم در شكل گیری فرهنگ و تمدن آن جامعه نقش بسزایی دارند و نقش آنان در پایداری و نابودی تمدنها بر كسی پوشیده نیست همانطور كه امام (ره) فرمودند :

«زنان در استقلال یك كشور می تواند سیار تاثیر گذار می باشند »

شناخت جایگاه و حقوق زن در اسلام با بیان شرایط تعادل انسانها كه ناظر بر بعد فردی و اجتماعی زن كه به شرط حضور در فعالیت های اجتماعی و پذیرش مسئولیت های زنا ن می باشد و توجه حقوق فردی ، اجتماعی وآموزشی زنان باعث ایجاد شرایط شد و تعالی آن موجب بهره مندی جامعه از توانمندیها ، شایستگی های ایشان شد و راه توسعه متوازن همه جانبه و پایدار را تسهیل می كند .

بدین منظور این موضوع طرح گردید كه جایگاه زن در آموزش و پژوهش كه یكی از شاخص های عصر دانایی می باشد در سیر تحولات مشاركت زنان در امر اشتغال بررسی شود .

در ابتدا با یك نگاه نه چندان عمیق به عصر دانایی شاید این مسئله در ذهن شكل می گیرد كه زن ایرانی می خواهد مسئول باشد و مسئولیت تاریخی خود را بشناساند ، زیرا بعضی آن را نادیده گرفته و درمواردی خود را بی نیاز از راهكار دانسته اند و تبعیت حرف از الگوی سنتی را بدون توجه لازم به درك و دگرگونیهای بنیادین و عمیق در این عصر را كافی فرض كرده اند و بعضی دیگر راه و مسیر رفته مردان را بیهوده می پندارند . راهی كه استبداد درونی را بازتولید می كند و ساختارهای سیاسی اقتدارگراها را مستحكم می سازد ولی بعضی دیگر ، این قضیه گوشه چشمی به مسائل زنان داشته اند كه معتقدند مطالبات زنان منوط به پروژه های اصولی و پیاده شدن یك تعادل درونی برای زنان زیرا آنان مسئول جامعه و دگرگونی در افكار و اندیشه هایشان می باشند و می توان قائل به این مسئله شد كه :

در عصر دانایی كه استاندارد جهانی فراتر رفته و تنها خواندن نوشتن به زبان فارسی نیست بلكه آشنایی با سواد كامپیوتری (ICDL)است و این سوال مطرح می شود كه زن در سطح آموزشی چه جایگاهی دارد و آیا فرصت شغلی بر اساس سطح آموزش برای زن فراهم شده است و زن در قرن بیستم در بعد نظام سرمایه داری در یك طیف عصر دانایی به نیروی كار ارزان تبدیل می شود ؟

امروز با تحلیل رفتار زمان و مكان ما شاهد شكل گیری و پیدایش اجتماعی متمایز و متفاوت ازگذشته هستیم ، چنین امری منجربه استحاله فرهنگ و هنجارهای انعطاف پذیری سنتی شده است و باعث شد شاهد زنان تحصیل كرده در جامعه باشیم ولی هنوز هم در عصر دانایی سطح دستمزد در بیشتر منابع و شغلهای كه زنان بسیاری در آن تمركز یافته اند به طور نسبی از نرخهای پایین تری نسبت به مردان برخوردارند . لذا فرصت های پیشرفت در آن محدود می شود و كمتر در عرصه مدیریت قرار می گیرند ، برداشتهای سنتی رایج در مورد زنان آنها را از آموزش فنی و حرفه ها كه دستمزد های بالاتر دارند و فرصتهای بهتری را پشنهاد می كند مستثنا می سازد . به منظور بهبود زنان در بازار كار و به منظور اقتدار بخشیدن به موقعیت آنان ، برنامه ها ، آموزش ها ، سیاستهای مورد نیاز كه زنان را از بسیاری از موقعیتها ی خارج می كند مبارزه نمایند . اشتغال زنانی كه ابزار كلیدی برای توسعه در كشورهای اسلامی بین نسلها و توقف انتقال ارزشها و فرهنگها از یك نسل به نسل دیگر ، یك ابزار قطعی تلقی می شود و سیاستگذاران هم دریافته اند كه توجه بیشتر به نیازهای زنان یك ضرورت مهم است .

لذا ضرورت دارد تا به تجربیات و نیازهای زنان و مردان ، اهمیت برابر و حق تقدمی یكسان قائل شویم تا زنان بتوانند به طور مساوی با مردان در امر توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه خود و بشریت تشریك مساعی نماید .

امروز توجه به نقش زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی نه تنها از موضوعات و اهداف اساسی سیاسی هر كشور به شمار می رود . بلكه ابزاری موثر در تحقق دیگر اهداف توسعه نیز محسوب می شود ، از این رو یكی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یك كشور میزان مشاركت و نقشی كه زنان در آن كشور داراهستند ،می باشند .

زنان را در جامعه امروز ایران، به پاره ای از هنجارهای سنتی و قیومت والدین محدود شده اند.با وجود مذهبی بودن رژیم موجود در ایران، اكثر نهادها و سازمان های موجود همانند بوروكراسی های غربی اداره می شوند كه این امر خود ضرورت به كارگیری افراد متخصص و با تجربه را درهمه سطوح مبرم می سازد. این در حالی است كه همزمان با سقوط رژیم پهلوی در ایران، بسیاری از این افراد به كشورهای غربی مهاجرت نمودند و در چنین شرایطی، نیاز شدید و مبرمی به زنان متخصص و تحصیل كرده احساس شد؛ نیازی كه حتی رهبران مذهبی نیز آن را حس كردند وگه گاه امتیازاتی به زنان داده اند.

شناخت كامل مبانی و تكنولوژی عصر دانایی و تاثیر بر آموزش و اشتغال زنان شامل ارائه نظریه های روشن در اصلاح ساختار جامعه می باشد و در این مقاله از چهار دیدگاه استفاده شده كه عبارتند از :

نظریه ی حاشیه ای شدن به بیان این موضوع می پردازد كه زنان از نقش های تولیدی محروم و به قلمرو خصوصی خانه منحصر شده اند به نظر می رسد این اتفاق به ویژه در دهه های گذشته دیده می شود و یك نوع شیوه بهره كشی بود ، كه زنان نیروی كار ارزان و قابل معرف در كارخانه یا مزرعه قلمداد می شدند. در دیدگاه فمینیسم لیبرال از دیر باز به دنبال احقاق حقوق برابر برای زنان بوده ، یعنی برخورداری زنان از حقوق شهروندی مساوی با مردان ، فمینیست لیبرال علیه قوانین و سنت ها مبارزه كرده اند كه حق را به مردان می دهد و به زنان نمی دهد و یا به ادعای «حمایت» از زنان وضع شده اند تا تبعیض علیه زنان غیر قانونی شود .در نظریه جهانی شدن (عصر دانایی ) در باره ارتباط مستقیم این پدیده با توسعه انسانی و تاثیر متفاوتی كه بر عدالت جنسی داشته كه به گفته بعضی متفكرین اثرات مختلفی داشته كه جهت مثبت آن این است كه سرمایه دار جهانی فرصتهای زنان را برای اشتغال افزایش داده و حكومت دانایی برای ارتقا جایگاه زنان ابتكارهای قانونی و سازمانی ارائه داده اند و جامعه مدنی عصر دانایی امكانات بیشتری را برای عدالت جنسیتی بسیج كرده اند و از جنبه منفی قشر بندی نادرست دسترسی زنان به بسیاری ازفضاهای جهانی را محدود كرده و بیشتر زنان در اقتصاد جهانی شرایط نامطلوب دارند و هزینه های بازسازی اقتصادی جهانی نولیبرالی به طور نا متناسبی بر زنان تحمیل شده و در آخرتوسعه اجتماعی در مورد نقش زنان در توسعه ارتباط نزدیكی با رویكرد نظریه نوسازی دارد كه به ساختارهای جنسیتی موجود كاری ندارد، بلكه تاكید بر فن آوری شده داشته و معطوف به همكاری زنان در پروژه های معمول و در دست اجرا است . البته این اشكال مختلف توسعه بخصوص با عنایت به پذیرش دیدگاه كل گرایانه در حوزه مطالعات انسانی ـ اجتماعی در برابر دیدگاه جزء گرایانه ، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد كه هرگونه تفكیكی باید آگاهانه از ضرورت دیدگاه كل گرایانه ، به خصوص در دوره ای كه توسعه همه جانبه صورت می گیرد،باشد . موضوع زن موضوع روزی است كه هیچ مكان و زمان خاصی ندارد و در تمام نقاط جغرافیایی جهان دیده می شود ، در جان صنعتی غرب و شمال در دهی گذشته مشاركت زنان ها وضعیتی را داشته كه در كشورهای به اصطلاح جنوب و جهان سوم امروزی به چشم می خورد .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.