پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

فرهنگ شیعی و واقعه عاشورا


فرهنگ شیعی و واقعه عاشورا

در دوران سلطه امویان و عباسیان, شرایط اجتماعی اجازه مراسم رسمی و گسترده در سوگ اباعبدالله الحسین را نمی داد, اما هرجا که شیعیان قدرت و فرصتی یافته اند سوگواری پرشور و دامنه داری در ایام عاشورا به راه انداخته اند

روز دهم محرم، روز شهادت سالار شهیدان و فرزندان و اصحاب او در کربلا. عاشورا در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهای عید رسمی و ملی بوده و در آن روزگار، در چنین روزی روزه می‌گرفتند، روز جشن ملی مفاخره و شادمانی بوده است و در چنین روزی لباسهای فاخر می‌پوشیدند و چراغانی و خضاب می‌کردند.

در جاهلیت، این روز را روزه می‌گرفتند. در اسلام، با تشریع روزه رمضان، آن روزه نسخ شد. گفته‌اند: علت نامگذاری روز دهم محرم به عاشورا آنست که ده نفر از پیامبران با ده کرامت در این روز، مورد تکریم الهی قرار گرفتند.(۱)

در فرهنگ شیعی، به خاطر واقعه شهادت امام حسین”ع” در این روز، عظیم ترین روز سوگواری و ماتم به حساب می‌آید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل‌بیت این روز را خجسته شمرده به شادی می‌پرداختند، اما پیروان خاندان رسالت، به سوگ و عزا می‌نشینند و بر کشتگان این روز می‌گریند.

امام صادق(ع) فرمود: “و اما یوم عاشورا فیوم اصیب فیه الحسین(ع) صریعا بین اصحابه و اصحابه حوله صرعی عراه”.(۲) عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته بر زمین افتاد، یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند. امام رضا(ع) فرمود: “من کان عاشورا یوم مصیبه و بکائه جعل الله عزوجل یوم القیامه یوم فرجه و سروره”.(۳)، هرکس را که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه باشد، خداوند قیامت را روز شادی او قرار می‌دهد. در “زیارت عاشورا” درباره این روز غم‌انگیز که امویان آن را مبارک می‌دانستند، آمده است: “اللهم هذا یوم تبرکت به بنو امیه و ابن آکله الاکباد ...”.

امامان شیعه، یاد این روز را زنده می‌داشتند، مجلس برپا می‌کردند، بر حسین بن علی(ع) می گریستند، آن حضرت را زیارت می‌کردند و به زیارت او تشویق و امر می‌کردند و روز اندوهشان بود. از جمله آداب این روز، ترک لذتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگواری و گریه، تا ظهر چیزی نخوردن و نیاشامیدن، چیزی برای خانه ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... است.(۴)

در دوران سلطه امویان و عباسیان، شرایط اجتماعی اجازه مراسم رسمی و گسترده در سوگ اباعبدالله الحسین را نمی‌داد، اما هرجا که شیعیان قدرت و فرصتی یافته‌اند سوگواری پرشور و دامنه‌داری در ایام عاشورا به راه انداخته‌اند. در تاریخ است که معزالدوله دیلمی اهل بغداد را به برگزاری مراسم سوگ و نوحه برای سیدالشهدا(ع) وادار ساخت و دستور داد که بازارها را ببندند و کارها را تعطیل کنند و هیچ طباخی غذایی نپزد و زنان سیاهپوش بیرون آیند و به عزاداری و نوحه بپردازند. این کار را چندین سال ادامه داد و اهل‌سنت نتوانستند جلوی آن را بگیرند، چون که حکومت، شیعی بود.(۵)

از قرن‌ها پیش “عاشورا” به عنوان تجلی روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین بن علی(ع) در این روز، با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند با سپاه سنگدل و بی‌دین حکومت ستم یزدی به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی و حریت مبدل ساخت. عاشورا گرچه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق وجدانها و دلها اثر گذاشته که همه ساله دهه محرم و بویژه عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن علی(ع) می‌گردد و همه، حتی غیر شعیه، در مقابل عظمت روح آن آزادمردان تعظیم می‌کنند.

عاشورا، نشان دهنده معنای “حسین منی و انا من حسین” بود که دین رسول خدا با خون سیدالشهدا آبیاری و احیا شد. به تعبیر امام خمینی(ره:) “عاشورا، قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ‌نشین و مستکبران غارتگر بود ...”(۶) “اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که می‌خواستند قلم سرخ بر وحی و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت‌پرستی که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحی امید داشت اساس اسلام را برچیند و با صراحت و اعلام “لاخبر جاء و لا وحی نزل” بنیاد حکومت الهی را برکند، نمی‌دانستیم بر سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه می‌آمد.”(۷)

امام حسین(ع) که به دعوت اهل کوفه از مکه عازم این شهر بود تا به شیعیان انقلابی بپیوندد و رهبری آنان را به عهده گیرد، پیش از رسیدن به کوفه، در کربلا به محاصره نیروهای ابن‌زیاد در آمد و چون حاضر نشد ذلت تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدی را بپذیرد، سپاه کوفه با او جنگیدند. حسین و یارانش روز عاشورا لب تشنه با رشادتی شگفت تا آخرین نفر جنگیدند و به شهادت رسیدند و بازماندگان این قافله نور، به اسارت نیروهای ظلمت درآمده به کوفه برده شدند. هفتاد و دو تن یاران شهید او، بزرگترین حماسه بشری را آفریدند و یاد خویش را در دل تاریخ و وجدان بشرهای فضیلت‌خواه، ابدی ساختند.(۸)

به تعبیر یکی از نویسندگان معاصر: “عاشورا، مائده بزرگ روح انسان است در تداوم اعصار، تجسم اعلای وجدان بزرگ است در دادگاه روزگار، صلابت شجاعت انسان است در تجلیگاه ایمان، طواف خون است در احرام فریاد، تجلی کعبه است در میقات خون، نقش بیدار گذرها و رهگذرهاست در کاروان دراز آهنگ زندگی‌ها و عبورها، عاشورا، باز خوان تورات و انجیل و زبور است در معبد اقدام، ترتیل‌ آیات قرآن است در الواح ابدیت، خون خداست جاری در رگهای تنزیل، حنجره خونین کوه “حرا”ست در ستیغ ابلاغ، درگیری دوباره محمد(ص) است با جاهلیت بنی‌امیه و شرک قریش، تجدید مطلع رجزهای “بدر” است و “حنین”، انفجار نماز است در شهادت و انفجار شهادت است در نماز، تبلور شکوه‌ز‌اد جاودانگی حق است در تباهستان نابود با طل، کشتار خونین حسینیه‌هاست در معبر اقوام، فریاد گستر انسانهای مظلوم است در همه تاریخ، دست‌ نوازش انسانیت است بر سر بی‌پناهان، رواق سرخ حماسه است در تاریکستان سیاهی و بیداد، قلب تپنده دادخواهان است در محکمه بشریت، طنین بلند پیروزی است در گوش آبادی‌ها، عطشی است دریا آفرین در اقیانوس حیات، “رسالتی” است بزرگ بر دوش “اسارتی” رهایی بخش‌،‌ عاشورا آبروی نمازگزاران است و عزت مسلمانان، و سرانجام،‌ عاشورا رکن کعبه است و پایه قبله و عماد امت و حیات قرآن و روح نماز و بقای حج و صفای صفا و مروه و جان مشعر و منا و عاشورا، هدیه اسلام است به بشریت و تاریخ ...”(۹)

● فرهنگ عاشورا

عاشورا در مقایسه با بسیاری از رخدادهای دیگر، حجم کمی از وقایع را به خود اختصاص داده و آغاز و انجام آن، در برهه‌ای کوتاه اتفاق افتاده است. اما یکی از حوادثی است که در طول تاریخ خویش، بیشترین توجه را به خود جلب کرده و علاوه بر نقش گسترده وتاثیر عمیق اجتماعی - تاریخی خود، به صورت فرهنگی ویژه با ساختاری منحصر به فرد در آمده است.

افزون بر ثمرات و رویکردهای اجتماعی - انسانی که همچنان استمرار دارد، فرجام عاشورا، شکل گرفتن فرهنگی نوین با ویژگی‌‌های خاص خود در میان جامعه گسترده‌ای بود که هویت اسلامی‌اش، آن را از دیگر تمدن‌ها و فرهنگها جدا می‌ساخت. فرجام تاریخی و دستاردهای ماندنی عاشورا، در طول دهه‌ها و سده‌های پس از خود، به جریانی هویت‌ بخشید که امروز می‌توانیم از آن به عنوان “فرهنگ عاشورا” نام ببریم.

نگاهی گذرا به حجم گزارشها، تحلیل‌ها و آثاری که در طی قرون گذشته و زمان معاصر بازگو کننده زوایای مختلف این فرهنگ است، گویای عظمت، جامعیت، عمق و اصالتی است که عاشورا توانسته است به این فرهنگ بدهد. بسیاری از مقوله‌های کلان اجتماعی و انسانی، و حجم وسیعی از ریزترین مسائل انسانی را می‌توان در این فرهنگ شاهد بود و از آن الگو گرفت. آنچه در عاشورا رخ داد از نظر زمینه‌ها، عناصر و عوامل شکل‌گیری و انجام آن، در بسیاری موارد منحصر به فرد است و به همین بیان، فرهنگ شکل گرفته از آن نیز هویتی ویژه دارد. اما حوزه تاثیربخشی و حرکت‌آفرینی آن، بسی گسترده و مستمر است و این حقیقتی است که در ارزیابی عاشورا تا اینک، بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است.

تاکنون فرهنگ عاشورا از زوایای بسیاری مورد ارزیابی و کنکاش صاحبان اندیشه و تحقیق قرار گرفته است که بسی قابل تاسی و تقدیر است. طبعا عاشورا نیز مانند بسیاری مسائل و جریانات تاریخی - اجتماعی دیگر نتوانسته و نمی‌تواند به گونه‌ای هماهنگ و در یک راستا مورد داوری قرار گیرد. این واقعیت، افزون بر محدودیت‌های اسناد تاریخی - اجتماعی دیگر نتوانسته و نمی‌تواند به گونه‌ای هماهنگ و در یک راستا مورد داوری قرار گیرد.

این واقعیت، افزون بر محدودیت‌های اسناد تاریخی که به گونه‌ای معمول، بسیاری زوایا را در ابهام و تردید باقی می‌گذارد، ناشی از تفاوت‌های بسیار و گسترده‌ای است که در دیدگاه‌های تحلیل‌گران وجود دارد.

پی‌نوشتها:

۱- حیاه الامام الحسین، ج ۳، ص ۱۷۹ به نقل از: الانوار الحسینیه.

۲- بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۹۵.

۳- همان، ج ۴۴، ص ۲۸۴، وسائل‌‌ الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۹۴.

۴- وسائل‌ الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۹۴، سفینه‌البحار، ج۲، ص۱۹۶.

۵- سفینه‌البحار، ج ۲،‌ص ۱۹۶.

۶- صحیفه نور، ج ۹، ص ۵۷.

۷- همان، ج ۱۴، ص ۲۶۵.

۸- درباره عاشورا، از جمله ر.ک: “عاشورا فی‌ الاسلام” از عبدالرزاق الموسوی المقرم.

۹- تلخیص شده از “قیام جاودانه”، محمدرضا حکیمی، ص ۹۴ به بعد.

۱۰- زندگانی سیدالشهدا، عمادزاده،‌ ج ۲، ص ۱۲۴، به نقل از لهوف، کبریت احمر و انساب الاشراف.

۱۱- همان، ص۲۳۶.

۱۲- در این زمینه ر.ک: مقاله “درس‌های امدادگری در نهضت عاشورا” از مولف (مجله پیام هلال، شماره ۲۶، شهریور ۱۳۶۹.)

۱۳- عوالم (امام حسین)، ص ۴۰۳، حیاه‌ الامام الحسین، ج ۳، ص۳۷۸.

نجمه اسدپور


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.