یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

طرد مبنایی ترور در آموزه های قرآنی


طرد مبنایی ترور در آموزه های قرآنی

كنشهای انسانی دارای معنا و مسبوق به فرایندی ذهنی و نظری هستند كه آنها را شكل و ساختی خاص می بخشد ترور به مثابه ابزاری برای دستیابی به اهدافی كه فعلاً موجود نیستند, در تاریخ جوامع مختلف بسیار اتفاق افتاده است, لذا همواره یكی از ابعاد شناخت و چاره اندیشی برای رفع آن, متوجه پشتوانه ذهنی و نظری حامی آن می باشد

كنشهای انسانی دارای معنا و مسبوق به فرایندی ذهنی و نظری هستند كه آنها را شكل و ساختی خاص می‌بخشد. ترور به مثابه ابزاری برای دستیابی به اهدافی كه فعلاً موجود نیستند، در تاریخ جوامع مختلف بسیار اتفاق افتاده است، لذا همواره یكی از ابعاد شناخت و چاره‌اندیشی برای رفع آن، متوجه پشتوانه ذهنی و نظری حامی آن می‌باشد. با توجه به فضای متشنج بین‌المللی و كوششهای سازماندهی‌شده در تیره جلوه دادن آموزشهای اسلامی و تربیت قرآنی، لازم است موضوع ترور به‌عنوان مساله‌ای جهانی از منظر قرآن و سیره بزرگان دین، تحلیل و ارزیابی شود. نویسنده نوشتار زیر این موضوع را بررسی نموده است.

ترور و تروریسم یكی از مباحث پررونق محافل سیاسی و حقوقی دنیا و مجامع بین‌المللی است. شنیدن این واژه ذهن را متوجه خشونت، قتل و جنایت می‌كند. غرب به ویژه امریكا از طریق رسانه‌های تبلیغاتی و كمپانی‌های بزرگ یهودی در دنیا به گونه‌ای عمل نموده كه مسلمانان را متهم به ترور كرده‌اند. این مساله هر ناظری را به تأمل وا می‌دارد.

عملیات تروریستی پدیده‌ای تازه نیست، بلكه روشی است كه طی قرون متمادی، ضعیفان برای ترساندن حكومتها و قدرتمندان حاكم یا دو قدرتمند در مقابل یكدیگر، یا قدرتمندی برای ترساندن ضعیفان به‌كار برده‌اند، و تاریخ، آكنده از اقدامهای تروریستی است. اما ترور در معنای مصطلح به صورت یك تعریف علمی مدت كوتاهی است كه در محافل آكادمیك و علمی راه یافته است. این محافل تاكنون به تعریفی اجماعی كه همگان آن را بپذیرند، نرسیده‌اند، اما اجماع بین‌المللی، اعم از دولتهای اسلامی و غیراسلامی، در مورد محكومیت عمل ترور وجود دارد. قرآن‌كریم هرگونه زور، ایجاد رعب، وحشت، آدم‌ربایی، تهدید و كشتن بی‌هدف انسانها را محكوم می‌نماید و اسلام با این اقدامات مخالف است و حتی با آنها مبارزه می‌كند.

در این نوشتار تلاش شده است آموزه‌های قرآن در نفی ترور و تروریسم بازكاوی شود.

● مفهوم‌ ترور

ترور (واژه فرانسوی Terreur) به معنای قتل سیاسی با اسلحه، وحشت و ترس است و تروریست به كسی گویند كه طرفدار اصول تشدّد، شدت عمل و ایجاد رعب و ترس باشد و در زبان فارسی به شخصی اطلاق می‌شود كه با اسلحه مرتكب قتل سیاسی شود، و تروریسم به اصل حكومت وحشت و فساد گفته می‌شود.[۱]

در مورد اصطلاح ترور تاكنون تعریفهای فراوانی ارائه شده است كه در این میان می‌توان به تعریف سازمان ملل كه در قطعنامه ۱۹۴۸ آمده است اشاره كرد. مجمع عمومی سازمان ملل «تروریسم» را فعالیتهای مجرمانه و خشونت‌آمیزی می‌داند كه گروه‌های سازمان‌یافته برای ایجاد رعب و وحشت انجام می‌دهند تا به این ترتیب نیل به اهداف سیاسی را میسر سازند.[۲] در این تعریف مستقیما به حكومتهای تروریستی، یعنی حكومتهایی كه به فعالیتهای تروریستی مبادرت می‌كنند، اشاره نشده، ولی روشن است كه این تعریف حكومتها را نیز شامل می‌شود.

در اینكه ترور و آدم‌ربایی، جرم و گناه و تخلف از قانون است و باعث می‌شود هرج و مرج، ناامنی، ترس و وحشت در جامعه انسانی به‌وجود آید، شكی نیست. سیرهٔ مسلمانان صدر اسلام و قرآن كریم در آموزه‌های مختلف خود هر گونه هرج و مرج، ترس و وحشت و كشتار بی‌هدف را محكوم می‌كند. در اینجا برای روشن‌سازی مبحث به برخی از این آموزه‌ها اشاره شده است.

● سیره مسلمانان صدر اسلام

در دوره صدر اسلام، مسلمانان از آغاز بعثت به مدت سیزده سال در مكه از نظر قوّت و قدرت، در موضع ضعف و ناتوانی قرار داشتند و توان این را نداشتند كه از خود دفاع كنند و با تهدیدات دشمن مقابله نمایند، به گونه‌ای كه در این مدت كفار و مشركان آنان را شكنجه می‌كردند و مورد آزار و اذیت فراوان قرار می‌دادند و گاهی نیز حتی به آدم‌ربایی از آنها اقدام می‌كردند. احیاناً دسته‌ای از مسلمانان در زیر شكنجه‌های وحشیانه مشركان به شهادت می‌رسیدند و درواقع مسلمانان در این‌گونه عملیات تروریستی جان خود را از دست می‌دادند. قرآن‌كریم، در سوره انفال به این نكته اشاره نموده و ترس، وحشت و ناامنی ناشی از ترور و آدم‌ربایی را كه متوجه مسلمانان صدر اسلام بوده است، این گونه بیان می‌كند: «به خاطر بیاورید هنگامی را كه شما، مسلمین، در روی زمین، گروهی كوچك و اندك بودید. آنچنان كه می‌ترسیدید مردم شما را بربایند. ولی او شما را پناه داد و با یاری خود تقویت كرد.» (انفال/۲۶) در صدر اسلام افرادی بودند كه در دل به حقانیت اسلام ایمان داشتند، اما از ترس آدم‌ربایی و هجوم عرب مشرك آن زمان حاضر نبودند به‌طور آشكار و علنی به این شریعت ایمان آورند. در آیه دیگر خداوند می‌فرماید: «آنها گفتند: اگر ما هدایت را همراه تو پذیرا شویم، ما را از سرزمینمان می‌ربایند. آیا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم كه ثمرات هر چیزی ”از هر شهر و دیاری“ به سوی آن، آورده می‌شود.» (قصص/۵۷)

ناامنی ناشی از آدم‌ربایی از جانب مشركان، و نیز آرامش و امنیت كامل در حرم الهی، كه وعده خداست و در آیه شریفه به آن اشاره شده است، بیانگر این نكته است كه ترور و آدم‌ربایی، رعب، وحشت و ناامنی را برای مردم به دنبال می‌آورد و اسلام امنیت و آرامش را می‌پذیرد. البته یادآوری این نكته ضروری می‌نماید كه نبود امنیت و آرامش و نیز وجود آدم‌ربایی برای مسلمانان اگرچه آثار اجتماعی زیانباری دارد ولی دلیل بر این نمی‌شود كه انسان ایمان قلبی را نیز ترك كند. وجود ارزشمند امنیت و آرامش در شهر مكه و محیط مسلمانان و مشكلات، ناهنجاری‌ها و ناامنی‌های اجتماعی ناشی از آدم‌ربایی در خارج از شهر مكه، بیانگر این نكته است كه مسلمانان از رعب و وحشت و آدم‌ربایی دور هستند و استقرار امنیت در شهر مكه خود بهترین دلیل بر محكومیت ترور در اسلام است. خداوند می‌فرماید: «آیا ندیدند كه ما حرم امنی برای آنها قرار دادیم، در حالی كه مردم را در اطراف آن در بیرون این حرم می‌ربایند. آیا به باطل ایمان می‌آورند و نعمت خدا كفران می‌كنند.» (عنكبوت/۶۷)

از مجموع آیات سه‌گانه، نكات ذیل، در خصوص امنیت به‌دست می‌آید:

۱) مسلمانان، قربانی رعب و وحشت و آدم‌ربایی و فعالیتهای تروریستی مشركان بوده‌اند؛

۲) مسلمانان درصدد برنیامدند با مشركان مقابله كنند، و به فعالیتهای تروریستی مانند اذیت و آزار و ایجاد وحشت دست نزدند؛

۳) امنیت فردی و اجتماعی، از ضروریات زندگی به حساب آمده و به عنوان نعمت ارزشمند الهی بر آن تاكید شده است؛

۴) از جمله پیامد‌های تلخ ترور و آدم‌ربایی، ایجاد ترس، وحشت و ناامنی است كه تلخكامی را به دنبال می‌آورد؛۵

۵) نبود امنیت اجتماعی، ایمان عامه مردم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و فعالیتهای فكری، فرهنگی، ترویج احكام الهی و هدایت جامعه نیز مختل می‌گردد.

● ارزش حیات

یكی از ویژگیهای اسلام و آموزه‌های قرآن كریم توجه و احترام بسیار به حیات و زندگی فرد فرد انسانهاست. قرآن كریم، كشتن یك انسان بی‌گناه را، به منزله كشتن تمام انسانها می‌داند و نجات و هدایت یك انسان را به منزله هدایت و نجات تمام انسانها می‌داند. خداوند می‌فرماید: «هر گاه كسی، انسانی را بدون ارتكاب قتل و بدون فساد روی زمین به قتل برساند، چنان است كه گویا همه انسانها را كشته است و كسی كه انسانی را از مرگ نجات دهد، گویا همه انسانها را از مرگ نجات داده است.» (مائده/۳۲)

از این آیه فهمیده می‌شود كه اسلام، حیات و زندگی فرد فرد انسانها را آن قدر ارزشمند می‌داند كه گویا حیات یك جامعه است و جامعه اسلامی مانند یك پیكر است. این پیكر در صورتی سالم است كه تمام اعضای این پیكر سالم باشند و فقدان هر فرد ضربه‌ای بر پیكر جامعه بزرگ انسانی است. این در حالی است كه این آیات در زمان و محیطی نازل شد كه خون بشر مطلقاً ارزشی نداشت.[۳]

به جرأت می‌توان گفت قوانین مترقی كه برای حفظ جان، مال، ناموس و حقوق و ارزشهای مادی و معنوی انسانها در متون اسلامی به‌ویژه قرآن وجود دارد، در هیچ یك از مكاتبات حقوقی دنیا دیده نمی‌شود، آیات قرآن و روایات برای قاتل انسان شدیدترین مجازات در دنیا و بدترین جایگاه عذاب در نظر گرفته شده است.[۴]

● ممنوع بودن اقدامات غیرانسانی حتی در زمان جنگ

اسلام اجازه توهین،[۵] ناسزا گفتن،[۶] (فحش) و نیز كشتن هیچ شخص بی‌گناهی را، چه مسلمان یا غیرمسلمان، در روابط عادی یا زمان جنگ نمی‌دهد. اقدامات غیرانسانی در جنگ، مانند كشتن زنان، كودكان و افراد بی‌گناه و نیز مسموم كردن آنها در اسلام، حرام شمرده می‌شود. نه تنها در حالت عادی بلكه در زمان جنگ نیز نمی‌توان زنان، كودكان و افراد بی‌گناه دشمن را كشت یا درختان و خانه‌های آنها را سوزاند.

حتی در زمان جنگ نیز بر غیر مجاز بودن این موارد تاكید گردیده و بر ارتكاب‌ نكردن به آنها سفارش فراوان شده است. از جمله در آیه‌ای می‌فرماید: «ولا تعتدوا» (بقره/۱۹۰) از حد تجاوز نكنید، چرا كه همه موارد یادشده، تجاوز از حد جنگ و دفاع مشروع است و به همین جهت پیشوایان اسلام برای رعایت اصول اخلاقی و خودداری از اقدامات غیرانسانی سفارشهای بسیاری كرده‌اند. به‌عنوان مثال مجاهدان به افرادی كه سلاح بر زمین می‌گذارند و نیز كسانی كه توانایی جنگ را از دست داده‌اند یا اصولاً توان شركت در جنگ را ندارند، همچون مجروحان، پیرمردان، زنان و كودكان، نباید تعدی كنند، باغستان‌ها و گیاهان و زراعتها را نباید از بین ببرند و از مواد سمی برای زهرآلوده كردن آبهای آشامیدنی دشمن (جنگ شیمیایی و میكروبی) نباید استفاده كنند.[۷]

آیا می‌توان با قطعی بودن ممنوعیت اقدامهای غیرانسانی در اسلام اتهام‌هایی نظیر گروگان‌گیری و هواپیماربایی را كه از مصادیق تروریسم است، به اسلام و مسلمانان نسبت داد؟

امام صادق(ع) نقل می‌كند كه رسول خدا مسلمانان را از قتل زنان و كودكان در زمان جنگ و در سرزمین دشمن نهی نموده است مگر اینكه آنها نیز به جنگ دست ببرند: «حتی زنی كه در جنگ مشاركت داشت تا آنجا كه می‌توانی از كشتن وی چشم‌پوشی كن.» وقتی كه در سرزمین دشمن (دارالحرب) كشتن آنها ممنوع باشد، به طریق اولی در سرزمین اسلامی نیز نباید كشته شوند.

همچنین رسول خدا(ص) كشتن افراد زمین‌گیر از اهل ذمه، نابینایان، پیرمردان، زنان و كودكان را در سرزمین دشمن ممنوع كردند.[۸] پیامبر اسلام(ص) فرمود: از كشتن پیران و كودكان مشركان دست نگه دارید.[۹]

امام صادق(ع) فرمود: پیامبر اسلام(ص) هنگامی كه می‌خواست سپاهی برای جنگ اعزام كند، آنان را فرا می‌خواند و در برابرشان می‌نشست و می‌فرمود: «با نام خدا و برای خدا و در راه خدا سفر را آغاز كنید، نیرنگ و حُقه نزنید، مُثله نكنید، سالخوردگان، كودكان و زنان را نكشید، درختی را نبرید مگر مجبور شوید.»[۱۰]

امام علی(ع) در سفارش به لشكریان خود در جنگ صفین پس از اینكه سفارش نمود آغازگر جنگ نباشید، فرمود: «فراریان را نكشید، ناتوان‌ها را ضربت نزنید، مجروحان را به قتل نرسانید، با اذیت و آزار، زنان را به هیجان نیاورید اگرچه آنها به شما دشنام دهند و متعرض آبروی شما گردند.»[۱۱]

امام صادق(ع) از امام علی(ع) نقل می‌كند كه رسول‌خدا(ص) مسلمانان را از ریختن سم در سرزمین مشركان نهی كرد.[۱۲] این روایت نشان می‌دهد كه هر گونه كاربرد مواد شیمیایی در جنگ ممنوع است. رسول خدا حتی آتش زدن درختان و محصولات كشاورزی را نیز ممنوع اعلام می‌كرد.[۱۳]

در روایتی امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌كند كه فرمود: «و لا تسبّوا اهل الشرك؛ مشركان را فحش و ناسزا نگویید.»

این موارد كه نمونه‌های اندكی از توصیه‌های فراوان پیامبر اسلام(ص) و رهبران دینی است، نشان می‌دهد كه اسلام هیچ گونه آسیب رساندن را كه خارج از قوانین انسانی است، حتی به سرسخت‌ترین دشمنان خود، مجاز نمی‌داند و كشتن آنان را نیز منع كرده است، بنابراین چگونه می‌توان اتهام تروریسم و نابودی عده‌ای انسان بی‌گناه را بر اسلام تحمیل نمود؟!

حسین علوی‌مهر

پی‌نوشت‌ها

* عضو هیات علمی مركز جهانی علوم اسلامی.

[۱]ــ لغت‌نامه دهخدا، واژه ترور.

[۲]ــ آندرو بوسا، بزهكاری بین‌المللی، ترجمه: نگار رخشانی، ص ۱۲۰، تهران‏‏، گنج دانش، ج۱

[۳]ــ رك: مكارم شیرازی و همكاران‏، تفسیر نمونه، ج ۴، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چ۵‏، ص۲۵۶

[۴]ــ محمدبن مسعود عیاشی سمرقندی، تفسیر عیاشی، المكتبهًْ العلمیه الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۰.ق، ج ۱، ص۳۱۳

[۵]ــ هُمزه (۱۰۴) / ۱؛ حجرات (۴۸) / ۲؛ انعام (۶) / ۱۰۸

[۶]ــ مائده (۵) / ۳۲؛ انعام (۶) / ۱۵۱؛ فرقان (۲۵) / ۶

[۷]ــ مكارم شیرازی، همان، ج ۲ ، ص۲۰

[۸]ــ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵ (كتاب الجهاد، جهاد العدو)، بیروت، موسسه آل‌البیت، ۱۹۹۳.م/۱۴۱۳.ق، ط اول، ص۶۴

[۹]ــ همان، ص ۶

[۱۰]ــ محمدبن یعقوب كلینی، فروغ الكافی، ج ۵، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چ ۵، ۱۳۶۳، ص۲۷

[۱۱]ــ نهج‌البلاغه، نامه‌ها / ۱۴

[۱۲]ــ حر عاملی، همان، ص ۶۲

[۱۳]ــ محمدحسین طباطبایی، سنن‌النبی، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۴، ص۸۵

[۱۴]ــ ابن سعد، (طبقات)، الطبقات الكبری، ج۱، بیروت، دارصاد، ص اول، ۱۹۷۱، ص۲۹۱ به بعد.

[۱۵]ــ رك: جعر سبحانی، فروغ ابدیت، قم، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبلیغات)، چ ۱۹، ۱۳۸۳، صص۶۷۶ــ۶۷۳

[۱۶]ــ عبدالحی كتانی مغربی، التراتیب الاداریه، ج۱، بیروت، دارالكتاب العربی، ص۱۹۱

[۱۷]ــ ابن الفرّاء، رسل المكوك (سفیران)، ترجمه: پرویز اتابكی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۶۳، ص۲۰۲

[۱۸]ــ محمدحسین طباطبایی المیزان، ج ۵، ص ۴۸۵

[۱۹]ــ مكارم شیرازی، همان، ج۴، ص۳۶۰

[۲۰]ــ محمدحسن نجفی، جواهر الكلام، ج ۴۱، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چ چهارم، ۱۳۶۸، ص۵۶۴؛ امام خمینی(ره) می‌فرماید: «محارب كسی است كه سلاح خود را برای ترساندن مردم و به منظور ایجاد فساد در زمین چه در خشكی و چه در دریا چه در شهر و چه در بیرون شهر چه شب و چه روز، برهنه یا آماده كند.» رك: تحریر الوسیله، ج ۲، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چ پنجم، ۱۴۱۶، ص۴۴۲

[۲۱]ــ محمدحسن نجفی، همان.

[۲۲]ــ رك: مكارم شیرازی، همان.

[۲۳]ــ محمدحسین طباطبایی، المیزان، همان.

[۲۴]ــ محمدبن یعقوب كلینی، همان، ج ۷، ص ۲۴۵؛ حر عاملی، همان، ج ۲۸، ص۳۱۱؛ باب ابواب حد المحارب، ح ۷ ]۳۴۸۳۷[. این روایات در منابع دیگر شیعه مانند تهذیب الاحكام، ج ۱۰، ص۱۳۴ و تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۱۴ (حدیث ۹۰) و منابع اهل سنت مانند مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص۱۷۷ و سنن نسایی و ... با اندكی اختلاف در مورد مجازات افراد مجرم آمده است. (همان)

[۲۵]ــ حر عاملی، همان، ج ۲۸، ص۳۰۷، باب ۱ ابواب حد المحارب، ح ۱ ]۳۴۸۳۱[

[۲۶]ــ اسماعیل‌بن حماره جوهری، تاج اللغه و صحاح العربیه، (صحاح اللغهًْ)، مادهٔ «بغی»، بیروت و تهران، امیری، ۱۳۶۸

[۲۷]ــ محمدحسن نجفی، همان، ج ۲۱، ص۲۲۲

[۲۸]ــ علی‌اصغر مروارید، سلسلهٔ الینابیع الفقهیه، ج ۹، (ابن ادریس، السرائر)، بیروت، الدارالاسلامیه، موسسه فقه‌الشیعه، ط اول، ص۱۸۳

[۲۹]ــ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ (اشباح)

[۳۰]ــ همان، خطبه ۹۷ / ۵

[۳۱]ــ حسین نوری، مستدرك الوسائل، ج ۱۱، بیروت، موسسه آل‌البیت الاحیاء التراث، ۱۹۸۸/۱۴۰۹.ق، ط دوم، ص۶۵

[۳۲]ــ ابوالعباس عبدالله حمیری، قرب الاسناد، قم، موسسه آل‌البیت الاحیاء التراث، ۱۴۱۳.ق، ص۱۳۲، حدیث ۴۶۲

[۳۳]ــ بسیاری از مفسران از جمله علامه طباطبایی در المیزان، سیدقطب در فی ظلال، شیخ‌محمد عبده در المنار، ناصر مكارم شیرازی در تفسیر نمونه این آیه را تنها به درگیری دو گروه مسلمان مربوط می‌دانند نه به بغاهًْ اما فقها از جمله صاحب جواهر به این آیه برای یاغیان استدلال كرده‌اند.

[۳۴]ــ علی‌اصغر مروارید، سلسلهًْ الینابیع الفقهیه، ج ۹، (قطب راوندی، فقه القرآن)، ص۱۳۷

[۳۵]ــ فیومی، مصباح المنیر، مادهٔ جهد و نیز رك: راغب، مفردات، مادهٔ جهد، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹.ش، ط اول

[۳۶]ــ محمدحسن نجفی، همان، ج ۲۱، ص۳

[۳۷]ــ عبده شیخ محمد، المنار، ج ۱۰، بیروت، دارالفكر، ص۳۰۶

[۳۸]ــ همان، ص۳۰۷

[۳۹]ــ محمدحسین طباطبایی، المیزان، همان، ج ۲، ص۳۴۷

[۴۰]ــ وهبه زحیلی، تفسیر المنیر، ج ۷، بیروت، دارالفكر، ص۱۸۷

[۴۱]ــ یازده مورد از آیات جهاد و بیست مورد از آیات مربوط به قتال.

[۴۲]ــ رك: محمدتقی جعفری، «بازشناسی جنبه‌های دفاع»، ج۱، مجموعه مقالات كنفرانس بین‌المللی تجاوز و دفاع، تهران، چ اول، ۱۳۶۷، ص۷۱

[۴۳]ــ حج/۳۹

[۴۴]ــ نساء/۷۵

[۴۵]ــ بقره/۱۹۳

[۴۶]ــ بقره/۱۹۰ و حج/۳۹

[۴۷]ــ مكارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج ۱۰، قم، مدرسهًْ الامام امیرالمومنین، چ ششم، ۱۳۷۵، ص۳۵۸

[۴۸]ــ محمدحسین طباطبایی، المیزان، همان، ج ۲، ص ۶۶؛ جوادی آملی، وحی و رهبری، قم، موسسه اسرا، ص ۱۵۱

[۴۹]ــ وهبه زحیلی، همان. (رك: فصل اول، دیدگاه‌ها)

[۵۰]ــ دیوید آرون شوارتز، تروریسم بین‌الملل و حقوق اسلامی، از كتاب تروریسم، جمع‌آوری علیرضا طیب، تهران، نشر نی، چ اول، ۱۳۸۲، ص۳۸۲


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.