چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
در ستایش از پرویز پرستویی
درباره پرویز پرستویی چه بگویم؟ اینکه بهترین بازیگر ایران است؟ حرفهای تکراری بزنم؟ اینکه در زندگی واقعی خود هم او را عمو پرویز صدا می کنم و عموی واقعی خودم که پرویز نام دارد گله می کند.
از تنهایی و گمنامی اینروزهاش که او را زیر نام چند جوان قرار می دهند و دل به آتش می گیرد که چرا؟ و در جواب می گویم شلوغ نکن پسر چه کسی گفته او فراموش شده. چرا مغلطه میکنی با افکار خود.
می گویم مگر روزی او و کیانیان ۷.۸ سالی تنها سینما را بر دوش نگرفتند و همه حیرت زده می گفتند فقط این دو بازیگرند ولا غیر. هرچه جایزه بود با هم تقسیم می کردند. که انگار سینمای ایران یعنی پرویز کیانیان! و حال دلم مدام شور می زند. که چرا ۶ سالی است جایزه ای به خانه نبرده. به دنبال دلایلش بارها گفتم یعنی دیگر محبوبیت ندارد؟ زبانم را گاز گرفتم.
باز گفتم که این روزگار ناکس را ببین که تعداد کامنتهایش اینجا ناچیز است. با خودم گفتم "آشپزباشی" را دیدی که مثل دیگر سریال محمدرضا هنرمند "زیر تیغ" ندرخشید و حتی بازی پرویز خان قصه ما هم به حاشیه رفت. می بینم که الان ۵۶ سال دارد. می گویم خوشا به سعادتش. چه خاطرات و بازیهای درخشانی برای ما ثبت کرد. چقدر دعای خیر پشت سرش دارد. فریاد می زنم و با افتخار می گویم او یکی از ۳ شاه بازیگر تاریخ سینمای ایران است. ۲ تای دیگرش را که خودتان می دانید؟! ذوب می شوم و پرکاری افرادی که هنر ندارند را می بینم و به به هم بهشان نثار می کنم و دلیل کمکاری عمویم را هم در این روزگار ادا و اطوار می دانم. دلایل دیگرش را هم که می دانید؟ دلم به دردی الیم دچار شده و آیا این درد را هم سینما احساس می کند؟ که چرا محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی و دیگر شناسنامه های سینما کم فروغتر از همیشه اند. می فهمند که فلانی بی دلیل پرکار است اما از دردانه ای مثل گلاب آدینه بی اطلاعیم؟ نمی پرسیم که داریوش فرهنگ که در "بی گناهان" مسحور کننده بود الان چهره اش در اندازه های سینما فراموشمان شده. ابوالفضل پورعرب که پخشی از خاطراتمان شده کجاست؟ خدا حسن فتحی را بیامرزد که علی نصیریان را بعد از سالها دید و "میوه ممنوعه" را به او سپرد.
چرا ایشان نباید سالی ۳.۴ فیلم سینمایی بازی کند و سینما را بهره مند سازد؟ آنوقت دست پرورده هایی با حمایت شریفی نیا و یارانش جولان دهند؟ که حلیمه سعیدی را پرکار کنند؟ که پورمخبر بشود سوپراستار؟ و چند جوانکی بسیار بی استعداد که تابحال فقط در آینه خود را می دیدند حالا غره تصویر خود در سینما شوند؟ حق ندارم که بسوزم؟ حق ندارم وقتی بازی خسرو پرویز (شکیبایی و پرستویی) سینمای ایران را می بینم و به سلوک می روم. حال نباید از دیدن این نابازیگرها خون ببارم؟ سینمای رابطه ای اینروزها را چه کسی می تواند انکار کند؟ که اینکه دردانه ای مثل اکبر عبدی فقط برای اینکه باشد و بعضی ها حمایتش کنند سر از "چشمک" و "افراطی ها" در بیاورد؟ که اینکه غرور و خود محوری بازیگرها بشود ارزش؟ که اگر نگویند خوبم یعنی تمام او بازیگر نیست؟ سینما دچار یک دگردیسی عجیب و غریب شده و در تحیرم که چرا واکنشی از دلسوختگان هنر نمی بینم.
محسن منوچهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست