چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سیاست مدرس از منظر امام خمینی ره


سیاست مدرس از منظر امام خمینی ره

یكی از بارزترین این شخصیت ها, آیت الله مدرس است كه به موارد قابل مقایسه زیادی در این دو شخصیت می توان رسید با توجه به تقدم زمانی مدرس می توان شواهدی دال بر تأثیرپذیری امام ره از ایشان دست یافت به نظر می رسد یافته این مقاله برای درك عمیق تر اندیشه و رفتار امام خمینی ره مناسب باشد

مقاله حاضر در مقام اثبات این ادعا است كه برای فهم اندیشه امام خمینی (ره) باید به دنبال شناخت سرمشق های امام (ره) یا به تعبیر دیگر شخصیتهایی بود كه امام (ره) آمال خود را در اندیشه و رفتار آنان متجلی می دید. یكی از بارزترین این شخصیت ها، آیت الله مدرس است كه به موارد قابل مقایسه زیادی در این دو شخصیت می توان رسید. با توجه به تقدم زمانی مدرس می توان شواهدی دال بر تأثیرپذیری امام (ره) از ایشان دست یافت. به نظر می رسد یافته این مقاله برای درك عمیق تر اندیشه و رفتار امام خمینی (ره) مناسب باشد.

متفكر سیاسی از رهبران عصر خود و نیز رخدادهای زمانه خویش عبرت می گیرد، به گونه ای كه این عبرت آموزی بر اندیشه، رفتار و تصمیم گیری سیاسی او تأثیر می گذارد. البته آنان خود نیز بر اندیشمندان پس از خود و نیز حوادث بعدی تأثیر می گذارند. این تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در شخصیت های گوناگون متفاوت است؛ همچنان كه درباره امام خمینی (ره) به طور قطع غلبه با كفه تأثیرگذاری است. نقش امام خمینی (ره) در ایجاد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در زمینه شناخت و معرفی ابعاد سیاسی اسلام و احیای دینی از بعد اندیشه ای، بیانگر تأثیرگذاری عظیم ایشان بر قرن حاضر است. اندیشه عملی امام خمینی (ره) همچنان در واپسین سالهای قرن بیستم بر جهان سایه افكنده و با چنین دستاوردی جهان وارد قرن بیست و یكم شده است.

● مقایسه اندیشه و رفتار سیاسی امام (ره) و مدرس

در تحلیل گفتار و نوشتار امام خمینی (ره) درباره شخصیت های مختلف تاریخ ایران و جهان به اظهار نظرها و قضاوت های گوناگونی برمی خوریم. گاه افرادی مورد تأیید قرار گرفته و در مواردی تكذیب و نكوهش شده اند و در هر مورد، به چگونگی موضع گیری زمان آنها استشهاد كرده اند. اعمال و رفتار سیاسی چنین شخصیت هایی محتوای بیانات و پیام های امام (ره) را تشكیل می دهد و در واقع نوعی «كنش گفتاری» محسوب می شود. نكته حایز اهمیت و برجسته در این «تحلیل محتوا»، جایگاه و شخصیت ممتاز آیت الله سیدحسن مدرس در نگاه امام خمینی (ره) است؛ همچنان كه ایشان بر «مدرس شناسی» تأكید می كنند: «بر ماست كه ابعاد روحی و بینشی سیاسی، اعتقادی او را هرچه بیشتر بشناسیم و بشناسانیم.»

مقاله حاضر در مقام اثبات این ادعاست كه شخصیت و رفتار سیاسی سیدحسن مدرس پیوسته در كانون توجه امام خمینی (ره) است و گویی این كه امام (ره) در رفتار سیاسی خویش از ایشان به عنوان الگویی مناسب در قرن حاضر تأثیر می پذیرند و سرمشق می گیرند یا آنكه با «تقریر» خود مهر تأیید بر این گونه رفتارها می نهند. الگوی مدرس و خاطرات مستقیم و غیرمستقیم امام (ره) از مدرس اشتغال خاطر وی در وضعهای گوناگون سیاست است؛ همچنان كه عنایت خاصی به رفتار سیاسی مدرس دارند.

در مقایسه رفتارهای سیاسی آن دو به مشابهت های اصولی فراوانی برمی خوریم؛ كیفیت مبارزات امام (ره) و مدرس و تفاوت و در مواردی تضاد آن دو با نخبگان سیاسی داخلی و خارجی و نحوه زندگی سیاسی و اجتماعی و انتخاب زی طلبگی نمونه هایی از این وجوه تشابه است. امام (ره) در طرح بسیاری از مسائل از تجربه مدرس الهام می گیرند. صرف نظر از موارد بی شمار در شباهت های رفتار سیاسی، امام (ره) در ۳۷ مناسبت در بیان و پیام های مكتوب خود با عنوان نام مدرس، از او به عنوان الگویی برای بلندپایگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران یا استشهاد درباره موضع گیری و رفتار سیاسی خود و یا برای بیان منظور خویش یاد می كنند و گاهی در تحلیل سیاسی رویدادها از نقل قول های وی مدد می گیرند؛ به طور مثال برای تشویق روحانیت به دخالت در امور سیاسی یا برای اثبات دخالت و نقش كلیدی روحانیون در طول تاریخ مثال زنده ایشان مرحوم مدرس است. در موارد دیگری نیز بدون این كه نامی از مدرس ببرند، با بهره گیری از رفتار سیاسی و خاطرات مربوط به او، در تصمیم گیری الهام می گیرند.

هیچ شخصیت معاصری همچون مدرس مورد تعظیم و تأیید امام (ره) واقع نشده است و حتی پس از براندازی رژیم پهلوی و در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز مدرس همچنان در كانون توجه امام (ره) است. این نكته از آن رو حایز اهمیت است كه ویژگی های شخصیتی برخی از افراد متناسب انجام اقدامات انقلابی است؛ اما فاقد مهارت و توانایی لازم برای دوران سازندگی هستند؛ حال آنكه در كلام امام (ره)، الگوی رفتار سیاسی مدرس موضوعیت خویش را در هر دو دوره حفظ كرده است. مقایسه رفتار سیاسی امام خمینی (ره) و شهید مدرس را می توان در دو بخش، یعنی تحلیل رفتار سیاسی درباره براندازی رژیم سابق و نیز رفتار سیاسی در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی، مورد بحث قرار داد. بخشی از استشهاد امام (ره) به مدرس مربوط به زمانی است كه پهلوی دوم، محمدرضاشاه، بر سریر قدرت است. ابتدا به عنوان این موارد می پردازیم:

۱) موضوع اولتیماتوم دولت روسیه به ایران، یكی از قصه های مكرر امام (ره) است. دولت روسیه با تهدید دولت ایران به دخالت نظامی و اشغال ایران و تحت فشار قرار دادن نمایندگان مجلس شورای ملی وقت، قصد اخذ امتیازاتی را داشت. مدرس كه در این زمان در مجلس حضور دارد با شجاعت بی نظیر خود سكوت مرگبار نمایندگان را می شكند و برای مخالفت با اولتیماتوم به آنان دل و جرأت می دهد و با شكستن جو رعب و وحشت، نمایندگان را به بی اعتنایی به تهدید روسیه تشویق می كند و روسیه نیز عملاً هیچ گونه اقدامی انجام نمی دهد. امام (ره) از این موضوع برای تبیین موضع گیرهای متعددی بهره می گیرند.

امام (ره) در گفتار بسیار تند خود در مخالفت با طرح احیای كاپیتولاسیون در ۱۳۴۳‎/۸‎/۴ با عنوان ماجرای اولتیماتوم روسیه به ایران و مقاومت مدرس در برابر آن می فرمایند:

«علما موظفند ملت را آگاه كنند، دولت اعتراض كند كه چرا یك همچنین كاری كردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بنده شما هستیم. شما كه وكیل ما نیستید. وكیل هم بودید اگر خیانت كردید به مملكت، خود به خود از وكالت بیرون می روید. خدایا اینها خیانت كردند به مملكت ما. خدایا دولت به مملكت ما خیانت كرد، به اسلام خیانت كرد... اگر یك ملا تو این مجلس بود توی دهن این ها می زد. نمی گذاشت این كار بشود، من به آنان كه به ظاهر مخالفت كردند این حرف را دارم به آنها، چرا آقا خاك تو سرتان نریختید؟ چرا پا نشدید یقه آن مردك را بگیرید؟»

ملاحظه می شود كه در اوج طرح مسأله كاپیتولاسیون آمریكایی، كانون توجه معطوف به قضیه اولتیماتوم روسیه و نحوه برخورد مدرس با آن است و این كه نمایندگان مجلس مزبور باید همچون مدرس عمل كنند تا چنین طرحی به تصویب نرسد.

امام (ره) آن جوشكنی را كه مدرس در مجلس شورای ملی انجام داد در اجتماع مردمی در سال ۱۳۴۳ انجام می دهند و در اوج قدرت شاه، بی سابقه ترین حمله را متوجه دربار می كنند و علما و مردم را به اعتراض فرا می خوانند. در این روز از سوی رجال حكومتی به امام (ره) توصیه شده بود كه به آمریكا حمله نكنند، به اسرائیل كاری نداشته باشند و به شاه نیز حمله نكنند؛ اما امام (ره) دقیقاً برعكس، همین سه موضوع را محور سخنرانی خود قرار می دهند. به دلیل همین سخنرانی است كه در سیزده آبان ۱۳۴۳ به تركیه تبعید می شوند. امام خمینی (ره) سیزده سال بعد در سخنرانی دیگری پس از شهادت فرزندش سیدمصطفی، پس از عنوان مبارزه مستمر روحانیت و تأكید بر ضرورت شدت بخشیدن آن علیه رژیم، به مدرس و رفتار سیاسی وی در ماجرای اولتیماتوم روسیه و حضور یك روحانی در صف اول صحنه مبارزه سیاسی استشهاد می كنند و تأكید می كنند كه نباید از واكنشهای خشن و هیاهوها ترسید:

«مدرس گفت: حالا كه ما بناست از بین برویم چرا خودمان از بین ببریم خودمان را؟ رأی مخالف داد و بقیه جرأت پیدا كردند و رأی مخالف دادند، رد كردند اولتیماتوم را، آنها هم هیچ غلطی نكردند. بنای سیاسیون هم همین است كه یك چیزی را تشر می زنند ببینند طرف چه جوری است. اگر چنانچه طرف ایستاد مقابلشان، آنها عقب می روند و اگر چنانچه نه، آن بیچاره عقب رفت اینها جلو می آیند... این نهضت آخری هم كه منتهی شد به پانزده خرداد و اینهمه كشته دادند مردم، این هم در صف اولش اهل علم بود، علما بودند. تا حالا هم دنباله اش كشیده شده است.»

مشاهده می شود كه امام (ره) در كوران انقلاب و در آستانه پیروزی انقلاب برای تأكید ورزیدن بر نقش روحانیت در مبارزه از نحوه رفتار سیاسی مدرس در برخورد با قضیه اولتیماتوم استفاده می كنند:

«آن وقتی كه اولتیماتوم كرد روسیه به ایران، تنها كسی كه خود اینها نوشتند وكلا همه نشسته بودند و هیچ حرف نمی زدند... [مدرس ]گفت: حالا كه بناست ما از بین برویم چرا به دست خودمان از بین برویم؟ نه ما رد می كنیم... آنها هم هیچ كاری نكردند، این ها می خواهند ما را بترسانند... می نویسند كارتر... كه ما پشتیبان شما [شاه] هستیم... چند روز پیش از این وزیر خارجه انگلستان مسأله را همانطوری كه بود گفت ایشان حافظ منافع ماست... ما باید حالا پشتیبانی از او بكنیم... این حرفها را كه آنها لشكر بیاورند از آن طرف، نه خیر اینها همه شعر است... این حرفها را می زنند برای ترس [ترساندن] ما، آن وقت هم یك آخوند ایستاد و گفت نه، منتها خب مردم همراه نبودند.»

به نظر امام (ره) در خصوص رفتار سیاسی نباید در جو ساختگی رعب و وحشت رقیبان و دشمنان تصمیم گیری كرد، بلكه باید جوشكنی كرد. امام (ره) با تأسی به مدرس در مبارزه با شاه اعلام می كنند كه پشتیبانی و حمایت حامیان شاه طبل تو خالی است و برای تهدید و ترساندن و منصرف كردن مردم است. سخنان امام (ره) در قضیه تسخیر لانه جاسوسی «آمریكا طبل تو خالی است» مشهور است. بسیاری از تهدیدها عملی نیست و بین «واقعیت» و «تصور از واقعیت عملی» تفاوت زیادی وجود دارد.

۲) مقطع بعدی استشهاد امام (ره) به موضعگیری های سیاسی مدرس در برابر رضاشاه است كه گویی نسخه دوم رویارویی امام (ره) با محمدرضا شاه است. اظهار نظر شجاعانه مدرس در قبال سردار سپه و مبارزه او علیه رضاخان پیوسته جایگاه خاصی در كانون توجه افكار امام (ره) دارد. امام (ره) در پی كشتار نوزده دی ۱۳۵۶ با الهام از قول مدرس به تحلیل واقعه می پردازند: «در زمان رضاخان، مرحوم مدرس به رضاخان، پدر این خان، گفته بود كه من شنیدم كه شیخ الرئیس گفته من از گاو می ترسم برای این كه اسلحه دارد و عقل ندارد. این حرف اگر از شیخ الرئیس هم ثابت نباشد یك حرفی است حكیمانه كه اسلحه وقتی در دست اشخاص غیرصالح افتاد چه مفاسدی دارد.»

با قرار دادن گفتار در متن واقعیات روشن می شود كه منظور امام (ره)، نظامیان مسلح رژیم شاه است كه دست به قتل عام مردم بی دفاع زده بودند. آنگاه ایشان این تحلیل را در خصوص كل تاریخ بشر، تمامی جنگ ها و جنایت های پنجاه ساله سلطنت پهلوی صادق می دانند. امام (ره) با تعمیم این نظریه بر كل روابط بین الملل و نخبگان سیاسی و قدرتهای بزرگ از مسائل منطقه ای و بین المللی بر اساس این نقل قول مدرس برداشت می كنند: «اگر فرد مهذب نشده باشد و این فرد به قدرت و اسلحه مسلح شود از این قدرت خویش در برای فساد بهره می گیرد. مدرس بر همین اساس، رضاشاه را «قدرتمندی شاخدار» می دانست.»

مدرس پرچمدار مبارزه با رضاخان بود. او در موارد متعدد، از جمله امور كشورداری، تلاش رضاخان برای احراز مقام ریاست وزرایی و نیز در جریان اعلام جمهوری به جای سلطنت، همه جا با صراحت و شجاعت با رضاخان به مخالفت پرداخت. یكی از مواردی كه امام خمینی (ره) به آن اشاره می كنند رویارویی مدرس و رضاخان در ماجرای جمهوریت است. وی متذكر می شود رضاخان قصد داشت به تقلید از آتاتورك رژیم سلطنتی ایران را به جمهوری تبدیل كند و مخالف قاطع وی كسی جز مدرس نبود. مدرس در پاسخ به ایراداتی كه درباره مخالفتش با رژیم جمهوری می شد، می گوید:

«من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حكومت صدر اسلام هم تقریباً و بلكه تحقیقاً حكومت جمهوری بوده است، ولی این جمهوری كه می خواهند به ما تحمیل كنند بنابر اراده ملت نیست، بلكه انگلیسیها می خواهند به ملت ایران تحمیل نمایند، و رژیم حكومتی را كه صددرصد دست نشانده و تحت اراده خود باشد در ایران برقرار كند و از همه مهمتر به واسطه مخالفت احمدشاه با قرارداد و خواسته های انگلیسی ها می خواهند از او انتقام بگیرند. اگر واقعاً نامزد و كاندیدای جمهوری فردی آزادیخواه و ملی بود، حتماً با او موافقت می كردم و از هیچ نوع كمك و مساعدت با او دریغ نمی نمودم.»

ابراهیم برزگر

پی نوشت ها در روزنامه موجود است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.