سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
والا پیامدار , محمد ص
● درآمد:
دكتر سید حسین نصر از جمله اندیشمندان معاصر است كه روایتی منحصر و ویژه از دین اسلام دارد. او دین و ادیان را جانمایه حكمت خالده میداند كه همگی از یك منبع و سرچشمه اخذ شده است.
نصر از دلباختگان جریان فكری سنتگرایی است كه در قرن حاضر طرفداران خاص خود را داشته و این افراد نیز از دین روایتی سنتی دارند اما جریان فكری نصر از دیگر حامیان سنتگرایی قدری تفاوت ویژه دارد. او ایرانی مسلمانی است كه به اسلام و تشیع علاقه وافری فراتر از سطح ظاهری دین دارد. نصر اسلام را دین كامل و اكملی میداند كه بر تسلیم بودن در مقابل مشیت خداوند واحد یا الله، استوار است. دین اسلام دین تسلیم در مقابل الله، یعنی آن واقعیت متعالی است كه همه مراتب دیگر واقعیت از او نشات مییابد و همه چیز به او باز میگردد. زیرا الله مبدأ، خالق، حاكم، حافظ و غایت هستی است. اسلام به فضل همین تسلیم به صلح و سلام دست مییابد. بنابراین اسلام چیزی نیست جز زندگی كردن مطابق با خواست و مشیت الله برای حصول به صلح و سلام در دنیا و سعادت و فلاح در آخرت. در این جستار نگاهی به آرای دكتر نصر در باب پیامبر(ص) خواهیم داشت.
دكتر نصر، حضرت محمد(ص) را كه پیامآور اسلام صلح و دوستی است، كاملترین انسان و در واقع اشرفالمخلوقات همه مخلوقات خداوند توصیف میكند و مینویسد: خداوند همه فضایل و كمالاتی را كه مقام بشری قابلیت وصل بدان را دارد به پیامبر اسلام(ص) ارزانی داشته است. بنا به تعبیر قرآن مجید او مقام پیامبری را خود كسب نكرده بلكه خداوند او را به این مقام برگزیده است. علاوه بر این، همه فضایل در وجود او فعلیت یافته است. از همین رو مسلمین او را نمونه كامل عیاری برای زندگی بشر میدانند كه باید از آن تقلید و تاسی كرد. او انسان كامل است و قرآن مجید خود از او به عنوان نمونهای یاد كرده است كه باید سرمشق قرار گیرد. مسلمین در طول تاریخشان و با اخلاص و عشق و علاقه به شخصی كه برگزیده خداوند برای بسط پیام او در روی زمین و نخستین شارح و مفسر كلام او، یعنی قرآن مجید بوده است پیوسته برای تشبه جستن به اعمال و افعال حضرت رسول(ص) و فهمیدن اقوال او تلاش كردهاند اما برای درك و فهم اهمیت پیامبر(ص) مطالعه بیرونی متون تاریخی مربوط به زندگی آن حضرت كافی نیست. باید از درون منظر اسلامی نیز در آن حضرت نگریست و برای تشخیص جایگاه او در آگاهی دینی مسلمانان تلاش كرد.
در هر یك از زبانهای اسلامی وقتی كسی لفظ پیامبر را بر زبان میآورد این لفظ به معنای محمد(ص) است كه از این جهت هرگز نام او برده نمیشود مگر آنكه در مقام دعا به دنبال آن میگویند «صلی الله علیه و سلم» یعنی درود و سلام خداوند بر او باد. حتی میتوان گفت كه به طور كلی وقتی كسی لفظ پیامبر را بر زبان میآورد منظور وی پیامبر اسلام(ص) است. زیرا هر چند در هر دینی بنیانگذار آن دین كه جنبهای از عقل كلی است مطلق جنبه، مطلق كلمه، مطلق تجسم میشود با این وصف بانی هر دین بر جنبه خاصی از حقیقت تاكید میورزد و حتی معرف آن جنبه در سطح جهانی است. هر چند كه عقیده به تجسم در بسیاری از ادیان موجود است. وقتی سخن از تجسم به میان میآید، این لفظ به مسیح(ع) اشاره دارد كه تحقق این جنبه است و هر چند هر ولی و پیامبری اشراق را تجربه كرده است، مطلق اشراق ناظر به تجربه بوداست كه برجستهترین و عامترین نمونه عینی این تجربه است. به همین صورت پیامبر اسلام(ص) مثل اعلا و تجسم كامل پیامبری و بنابراین به معنایی ژرف، مطلق پیامبر است. در واقع در اسلام هر نوع وحی را گونهای پیامبری تلقی میكنند كه تحقق تمام و كمال آن را باید در محمد(ص) دید.
برای فرد غیر مسلمان فهم اهمیت معنوی پیامبر اسلام(ص) و نقش آن حضرت به عنوان مثل اعلای حیات دینی و معنوی دشوار است به خصوص اگر چنین فردی در فضایی مسیحی رشد یافته باشد. از این بابت، در قیاس با مسیح و بودا، رسالت زمینی پیامبر(ص) آنقدر بشری و آنقدر مستغرق در تحولات فعالیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به نظر میرسد كه نمیتوان الگویی برای حیات معنوی باشد. به همین دلیل است كه این افرادی كه امروزه درباره راهنمایان بزرگ معنوی بشریت قلم میزنند نمیتوانند فهم و تفسیری همدلانه از پیامبر(ص) داشته باشند. دلیل این مشكل آن است كه ماهیت روحانی پیامبر(ص) در ماهیت بشریاش مخفی مانده و رسالت روحانی محض آن حضرت در وظایفش به عنوان راهنمای انسانها و رهبر اجتماع نهان شده است. رسالت پیامبر(ص) این بود كه نه فقط راهنمایی معنوی بلكه سامان دهنده یك نظام اجتماعی نوین با همه لوازم یك چنین وظیفهای نیز باشد و دقیقاً به دلیل همین جنبه وجودی اوست كه ساحت معنوی محض آن حضرت از انظار بیگانگان مخفی مانده است. بیگانگان نبوغ سیاسی، قدرت سخنوری و مقام او به عنوان دولتمردی بزرگ را درك و فهم كردهاند ولی معدودی از آنها به درك این مطلب نایل شدهاند كه آن حضرت چگونه میتوانسته است راهنمای دینی و معنوی انسانها باشد و چگونه زندگی آن حضرت میتواند سرمشق كسانی قرار گیرد كه مشتاق طهارت و تقدساند. این معنا بهخصوص در مورد دنیای متجدد صدق میكند، دنیایی كه در آن دین از دیگر حوزههای زندگی جدا افتاده است و در آن بیشتر انسانهای متجدد دشوار میتوانند تصور كنند كه چگونه ممكن است یك وجود روحانی بتواند در شدیدترین فعالیت سیاسی و اجتماعی نیز مستغرق باشد.
دكتر نصر با نگاهی سنتی پیامبر اعظم (ص) اسلام را اینچنین توصیف میكند: از منظر اسلام، پیامبر(ص) هم رمز كمال فردی بشری و هم رمز كمال رهبر جامعه بشری است. او مثل اعلای شخص بشری و جامع جماعت بشری است. از این حیث، پیامبر اسلام(ص) در نگاه مسلمانان سنتی دارای اوصافی است كه فقط میتوان آن اوصاف را به مطالعه گزارشهای سنتی درباره او كشف كرد. بنابراین میتوان گفت پیامبر(ص) همان اعتدال بشری است كه در حقیقت الهی فانی شده است. پیامبر(ص) نشانه ایجاد هماهنگی و تعادل میان همه تمایلات موجود در آدمی است كه نمیتوان بر این تمایلات غلبه كرد مگر اینكه از خود وضع و حال بشری تعالی یافته باشیم. پیامبر(ص) هماهنگی این تمایلات و نیروها را با هدف تاسیس مبنایی كه طبعاً به شهود حق و فنای در آن میانجامد به نمایش میگذارد. راه معنوی آن حضرت به معنای پذیرش شرایط بشری است كه به منزله بنیادی برای رفیعترین دژ معنوی، مانوس و مقدس شده است. معنویت اسلامی كه پیامبر(ص) اسوه آن است نه به معنای رد و انكار عالم بلكه به معنای تعالی یافتن از آن، از طریق پیوند زدنش به مركز اصلی و ایجاد نوعی هماهنگی است كه طلب ذات مطلق بر آن بنیاد شده است. آخرین چیز جالب توجه برای این محققان، دیدگاه مسلمانان، هندوها یا بودائیان درباره دینشان و چگونگی تجربه آنان از جهان دینی خود بود. البته استثناهایی نیز وجود داشت اما استثنا جز به اثبات قاعده كمك نمیكند. در آغاز و انجام مطالعات مستشرقان درباره اسلام این پیشفرض ناگفته نهفته بود كه اسلام نه یك وحی بلكه تنها پدیدهای است كه عاملی انسانی آن را در موقعیت تاریخی خاصی به وجود آورده است. در این میان گروه همسرایان، صدای كسانی نظیر لویی ماسینیون، اچ. ای. آر گیب و هانری كربن و به دنبال آنها نسلی جدیدتر از محققان همدلشان چون آنه ماری شیمل به راستی انگشتشمار است. مدتی سپری شد تا اینكه در نیمه دوم سده بیستم مسلمان زادگانی آشنا به زبانهای غربی و روشهای پژوهش علمی برای تبیین سنت فكری اسلامی برای مخاطبان غربی به شیوهای متقن شروع به نوشتن آثار عمیقی درباره اسلام كردند. پارهای چهرهها و محققان معنوی و عقلی غرب نیز كه از توانایی رسوخ در جهان معنوی اسلام برخوردار بودند تا جایی كه میتوانستند از درون سنت اسلامی سخن بگویند و بنویسند همدوش متفكران مسلمان در این رسالت سهیم شدند. در نتیجه كوششهای این دو گروه چندین كتاب اصیل و پرمحتوا درباره ابعاد گوناگون اسلام به زبان انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی منتشر گردید. در مقایسه با دورههای جلوتر دستكم همین آثار در دسترس بودند اما صدای آنها در میان آواز مخالف كسانی كه از موضع منازعات خواه مسیحی یا یهودی و یالاادریگری سكولار به نفی اسلام میپرداختند خفه میشد. در حقیقت هیچ دینی در غرب به اندازه اسلام مورد هجوم فكری مخالفان قرار نگرفته است و از این لحاظ اصلا نمیتوان اسلام را با آیین تائو، كنفوسیوس، هندو یا آیین بودا مقایسه كرد. از زمان فاجعه یازده سپتامبر این آواز مخالف بلندتر گشته است و ارائه تبیینی تازه از تعالیم اصیل اسلام، در پرتو چالشهای موجود در وضعیت امروزه بایسته است.
به این ترتیب برای فهم گوهره اسلام میبایست اهمیت وجود گرانقدر پیامبر(ص) را از دیدگاه یك سنتگرا و مسلمان سنتی بدانیم نه از دیدگاه مسلمان تجددگرا كه بعد معنوی پیامبر(ص) را نادیده میگیرند یا از دیدگاه اصلحطلبان خشكهمقدس كه به دلایل خاص خود جایگاه پیامبر(ص) را در كل تدبیر دینی اسلامی ناچیز میپندارند. در حالی كه در قرآن آمده است «بهراستی كه برای شما و برای كسانی كه به خداوند و روز بازپسین امید و ایمان دارد خداوند را بسیار یاد میكند در پیامبر خدا سرمشق نیكویی هست».
عشق به پیامبر(ص) بر همه مسلمانان فرض است و در حقیقت جنبهای اساسی از حیات دینیشان را تشكیل میدهد. شاید بتوان گفت كه این عشق، راهی است كه به عشق الهی رهنمون میگردد. زیرا عشق ورزیدن به خدا میسر نمیشود مگر آنكه نخست خدا بر او عشق ورزد و خداوند هم كسی را دوست میدارد كه عاشق پیامبر خدا(ص) باشد. حتی عشق به پیامبر(ص) و احترام نسبت به او پیامبران دیگری را نیز كه در جهان اسلام به لحاظ معنوی زنده ماندهاند در بر میگیرد. در حقیقت مسلمانان جامع بودن پیام پیامبرشان را به معنای مانع بودن آن نمیدانند آنان پیامبر(ص) را هم كسی میدانند كه دوستش میدارند و چون كاملترین آفریده خداوند ستایش میكنند و هم او را استمرار سلسله دراز پیامبرانی میدانند كه پیوندی درونی با آنها دارد. مسلمان با تقوا هرگز در این اندیشه نیست كه پیامبر(ص) را بستاید و به پیامبران پیش از او بهخصوص آنهایی كه نامشان در قرآن آمده است بیاحترامی كنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست