سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
بررسی نظریات تحقیرآمیز درباره زن و دیدگاه اسلام در این رابطه
اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست،لازم استبه مساله سرشت زن و مرد-كه در سایر كتب مذهبی نیز مطرح است-توجه كنیم.قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است.باید ببینیم قرآن زن و مرد را یك سرشتی میداند یا دو سرشتی;یعنی آیا زن و مرد دارای یك طینت و سرشت میباشند و یا دارای دو طینت و سرشت؟قرآن با كمال صراحت در آیات متعددی میفرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریدهایم.قرآن درباره آدم اول میگوید:«همه شما را از یك پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم»(سوره نساء آیه ۱).درباره همه آدمیان میگوید:«خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید»(سوره نساء و سوره نحل و سوره روم).
در قرآن از آنچه در بعضی از كتب مذهبی هست كه زن از مایهای پستتر از مایه مرد آفریده شده و یا اینكه به زن جنبه طفیلی و چپی دادهاند و گرفتهاند كه همسر آدم اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده،اثر و خبری نیست.علیهذا در اسلام نظریه تحقیر آمیزی نسبتبه زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.
یكی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی كه در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است این است كه زن عنصر گناه است،از وجود زن شر و وسوسه برمیخیزد،زن شیطان كوچك است.میگویند در هر گناه و جنایتی كه مردان مرتكب شدهاند زنی در آن دخالت داشته است.میگویند مرد در ذات خود از گناه مبراست و این زن است كه مرد را به گناه میكشاند.میگویند شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمییابد و فقط از طریق زن است كه مردان را میفریبد;شیطان زن را وسوسه میكند و زن مرد را.میگویند آدم اول كه فریب شیطان را خورد و از بهشتسعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود;شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را.
قرآن داستان بهشت آدم را مطرح كرده ولی هرگز نگفته كه شیطان یا مار حوا را فریفت و حوا آدم را.قرآن نه حوا را به عنوان مسؤول اصلی معرفی میكند و نه او را از حساب خارج میكند.قرآن میگوید:به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشتسكنی گزینید و از میوههای آن بخورید.قرآن آنجا كه پای وسوسه شیطان را به میان میكشد ضمیرها را به شكل«تثنیه»میآورد،میگوید فوسوس لهما الشیطان (۱) شیطان آندو را وسوسه كرد فدلیهما بغرور (۲) شیطان آندو را به فریب راهنمایی كرد و قاسمهما انی لكما لمن الناصحین (۳) یعنی شیطان در برابر هر دو سوگند یاد كرد كه جز خیر آنها را نمیخواهد.
به این ترتیب قرآن با یك فكر رایج آن عصر و زمان كه هنوز هم در گوشه و كنار جهان بقایایی دارد،سختبه مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام كه عنصر وسوسه و گناه و شیطان كوچك است مبرا كرد.
یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه نسبتبه زن وجود داشته است در ناحیه استعدادهای روحانی و معنوی زن است;میگفتند زن به بهشت نمیرود،زن مقامات معنوی و الهی را نمیتواند طی كند،زن نمیتواند به مقام قرب الهی آن طور كه مردان میرسند برسد.قرآن در آیات فراوانی تصریح كرده است كه پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست،به ایمان و عمل مربوط است،خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قدیسی از یك زن بزرگ و قدیسه یاد میكند.از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد كرده است.اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذكر میكند،از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی كه گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نكرده است.گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود توازن را حفظ كند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننم ید.
قرآن درباره مادر موسی میگوید:ما به مادر موسی وحی فرستادیم كه كودك را شیر بده و هنگامی كه بر جان او بیمناك شدی او را به دریا بیفكن و نگران نباش كه ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید.
قرآن درباره مریم،مادر عیسی،میگوید:كار او به آنجا كشیده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن میگفتند و گفت و شنود میكردند،از غیب برای او روزی میرسید،كارش از لحاظ مقامات معنوی آنقدر بالا گرفته بود كه پیغمبر زمانش را در حیرت فرو برده،او را پشتسر گذاشته بود،زكریا در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود.
در تاریخ خود اسلام زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند.كمتر مردی استبه پایه خدیجه برسد،و هیچ مردی جز پیغمبر و علی به پایه حضرت زهرا نمیرسد.حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد.
اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حركت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست.تفاوتی كه اسلام قائل است در سیر من الحق الی الخلق است،در بازگشت از حق به سوی مردم و تحمل مسؤولیت پیغامبری است كه مرد را برای این كار مناسبتر دانسته است.
یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه نسبتبه زن وجود داشته است،مربوط استبه ریاضت جنسی و تقدس تجرد و عزوبت.چنانكه میدانیم در برخی آیینها رابطه جنسی ذاتا پلید است.به عقیده پیروان آن آیینها تنها كسانی به مقامات معنوی نایل میگردند كه همه عمر مجرد زیست كرده باشند.یكی از پیشوایان معروف مذهبی جهان میگوید:«با تیشه بكارت درخت ازدواج را از بن بركنید».همان پیشوایان ازدواج را فقط از جنبه دفع افسد به فاسد اجازه میدهند;یعنی مدعی هستند كه چون غالب افراد قادر نیستند با تجرد صبر كنند و اختیار از كفشان ربوده میشود و گرفتار فحشا میشوند و با زنان متعددی تماس پیدا میكنند،پس بهتر است ازدواج كنند تا با بیش از یك زن در تماس نباشند.ریشه افكار ریاضت طلبی و طرفداری از تجرد و عزوبت،بدبینی به جنس زن است;محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقی به حساب میآورند.
اسلام با این خرافه سخت نبرد كرد;ازدواج را مقدس و تجرد را پلید شمرد.اسلام دوست داشتن زن را جزء اخلاق انبیا معرفی كرد و گفت:«من اخلاق الانبیاء حب النساء».پیغمبر اكرم میفرمود:من به سه چیز علاقه دارم:بوی خوش،زن،نماز.
برتراند راسل میگوید:در همه آیینها نوعی بدبینی به علاقه جنسی یافت میشود مگر در اسلام;اسلام از نظر مصالح اجتماعی حدود و مقرراتی برای این علاقه وضع كرده اما هرگز آن را پلید نشمرده است.
یكی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی كه درباره زن وجود داشته این است كه میگفتهاند زن مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است.
اسلام هرگز چنین سخنی ندارد.اسلام اصل علت غایی (خلقت مردوزن) را در كمال صراحتبیان میكند. اسلام با صراحت كامل میگوید زمین و آسمان،ابر و باد،گیاه و حیوان،همه برای انسان آفریده شدهاند اما هرگز نمیگوید زن برای مرد آفریده شده است.اسلام میگوید هر یك از زن و مرد برای یكدیگر آفریده شدهاند:
هن لباس لكم و انتم لباس لهن (۴)
زنان زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها.اگر قرآن زن را مقدمه مرد و آفریده برای مرد میدانست قهرا در قوانین خود این جهت را در نظر میگرفت ولی چون اسلام از نظر تفسیر خلقت چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجود مرد نمیداند،در مقررات خاص خود درباره زن و مرد به این مطلب نظر نداشته است.
یكی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی كه در گذشته درباره زن وجود داشته این است كه زن را از نظر مرد یك شر و بلای اجتناب ناپذیر میدانستهاند.بسیاری از مردان با همه بهرههایی كه از وجود زن میبردهاند او را تحقیر و مایه بدبختی و گرفتاری خود میدانستهاند.قرآن كریم مخصوصا این مطلب را تذكر میدهد كه وجود زن برای مرد خیر است،مایه سكونت و آرامش دل اوست.
یكی دیگر از آن نظریات تحقیر آمیز این است كه سهم زن را در تولید فرزند بسیار ناچیز میدانستهاند.اعراب جاهلیت و بعضی از ملل دیگر مادر را فقط به منزله ظرفی میدانستهاند كه نطفه مرد را-كه بذر اصلی فرزند است-در داخل خود نگه میدارد و رشد میدهد.در قرآن ضمن آیاتی كه میگوید شما را از مرد و زنی آفریدیم و برخی آیات دیگر كه در تفاسیر توضیح داده شده است،به این طرز تفكر خاتمه داده شده است.
از آنچه گفته شد معلوم شد اسلام از نظر فكر فلسفی و از نظر تفسیر خلقت،نظر تحقیرآمیزی نسبتبه زن نداشته استبلكه آن نظریات را مردود شناخته است.اكنون نوبت این است كه بدانیم فلسفه عدم تشابه حقوقی زن و مرد چیست.
استاد شهید مرتضی مطهری
پینوشتها:
۱. اعراف/ ۲۰.
۲. اعراف/ ۲۲.
۳. اعراف/ ۲۱.
۴. بقره/ ۱۸۷
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست