چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
بیماری ام اس اجتماعی در خاورمیانه
چرا ما اقوام و ادیان مختلف خود را به رسمیت نمی شناسیم!؟
ما قرن هاست که به بیماری ام اس اجتماعی مبتلا هستیم؛ چه از منظر علایم بالینی بیماری، چه ابتلای عضو بیمار و چه نحوه شناسایی و حمله عضوی از یک سیستم ارگانیک به اعضای دیگر بدن خود. در بیماری ام اس، سیستم مرکزی ارگانیک بدن آلوده در مراکز فرماندهی آن، یعنی مغز و نخاع، نخست آلوده و بیمار می شود.
در ام اس اجتماعی نیز نهادهای امنیتی و اطلاعاتی یک کشور، اول جایی است که به بیماری دچار می شوند. در بیماری ام اس، سلسله اعصاب و سیستم دفاعی بدن به دستور مراکز آلوده و بیمار مغز و نخاع، اعضایی از بدن را به عنوان عضوی خارجی که وارد بدن و سیستم ارگانیک شده، شناسایی می کند و از این روی به سیستم دفاعی بدن دستور حمله صادر می کند. اتفاقاً دقیقاً سیستم های امنیتی و اطلاعاتی کشورهای خاورمیانه نیز اقوام و ادیان مختلف جامعه شان را به عنوان عضوی از جامعه نمی شناسد، بلکه تحت عنوان عضوی خارجی که قصد آسیب رساندن به کل سیستم ارگانیک بدن را دارند، شناسایی کرده و سپس به سیاستمداران معرفی می کنند تا دستور حمله و حذف و نابودی تکثر ادیان و اقوام را دریافت کنند؛ در این طرز تلقی، چون هماهنگی ارگانیک فهمیده نمی شود، هماهنگی مکانیکی تنها صورت حفظ کلیت جامعه و نظام پنداشته می شود، از این روی قابل درک نیست که هر عضوی از جامعه –یعنی اقوام و ادیان مختلف یک کشور- می توانند در عین تعلق به کل سیستم ارگانیک، هر یک نقش مجزا و مفیدشان را در یک نظام و کشور بازی کنند –نیاز نیست سنی چون شیعه و مسیحی، زرتشتی و کلیمی و غیره رفتار کند و نمایندگان کرد و لر و ترک و عرب (این که اقوامی خود را عرب یا ترک معرفی کنند، به آن ها مربوط است و دیگران اقوام نمی توانند تعیین کنند که آنان آذری هستند، ترک اند یا آریایی هستند!؟) دیگران، از طرف حکومت تعیین شوند- بدون این که به یکپارچگی و یکرنگی تقلیل یابند و این سطح از هماهنگی و انسجام – یعنی هماهنگی در سیستم های مکانیکی- در سیستم های عقب مانده تر دیکتاتوری موجود است و جوامع باز و پیشرفته، هرگز حاضر نیستند، به قیمت یکرنگی و یکپارچگی، هماهنگی و انسجام ارگانیک خود را قربانی کنند؛ به همین خاطر به تکثر و تنوع ادیان و اقوام به خاطر خودشان هم که شده ادامه می دهند تا نظام ارگانیک شان توان آزادی و پیشرفت مداوم را داشته باشند. عوارض بالینی ام اس نیز همچون آسیب های اجتماعی و فرهنگی ام اس جامعه ماست.
ضعف عضلانی، احساس کرختگی و بی حالی و عدم توان کنترل بدن؛ یعنی درست همچون ام اس اجتماعی جوامع خاورمیانه: ضعف و ناتوانی جامعه مدنی، ناتوانی و بی حالی مردم و حتی نخبگان در حل مشکلات جامعه و خروج جامعه از هماهنگی ارگانیک و سقوط در هماهنگی و یکپارچگی مکانیکی و افتادن جامعه و کشور در ورطه چند اطلاعاتی و امنیتی بی سواد و بیمار که فجایع کشتار و زندانی و سر به نیست کردن و خفه نمودن شهروندان اش، حکایت از حتی بدتر شدن از علایم بیماری ام اس –با تعریف پزشکی- یعنی ناتوانی در کنترل و دفع مواد زائد و سموم بدن دارد!؟
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست