سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

یعنی ویاگرا جواب می دهد


یعنی ویاگرا جواب می دهد

تازه های تحقیق درباره اختلال کارکرد جنسی زنان

در سال‌های اخیر شاهد توجه پژوهشگران به مساله اختلالات کارکرد جنسی زنان بوده‌ایم. علت این ‌توجه احتمالا موفقیت داروهایی مانند ویاگرا در درمان اختلالات مشابه در مردان بوده است. با وجود اینکه آمارهایی در مورد میزان بالای شیوع این اختلالات در زنان ارایه می‌شود، اما هنوز در مورد تعریف دقیق اختلال کارکرد جنسی زنان اتفاق نظری وجود ندارد...

موفقیت سیلدنافیل (ویاگرا) برای درمان اختلال کارکرد نعوظی در مردان، برخی از پژوهشگران را برانگیخته است که این دارو را در زنان نیز مورد آزمایش قرار دهند، که البته چندان نویدبخش نبوده است. این تحولات باعث شده است که «اختلال کارکرد جنسی زنان» (FSD) به یک رده جدید بیماری بدل شود، درست همان‌طور که اختلال کارکرد نعوظی در مردان در دهه ۱۹۹۰ چنین وضعیتی یافت.

● رسیدن به یک تعریف واحد

نظیر دانستن اختلال نعوظی مردان و اختلال کارکرد جنسی زنان، گمراه‌کننده است. کلمه «اختلال کارکرد» یا «بدکاری» در پزشکی برای هر چیزی به کار می‌رود که به شیوه‌ای که باید کار نمی‌کند و بنابراین بیانگر این است که هنجار یا میزان طبیعی پذیرفته‌شده‌ای برای کارکرد جنسی زنان وجود دارد. اما چنین هنجار یا میزان طبیعی اصلا مشخص نشده است. برخلاف نعوظ مردان که یک رویداد جسمی قابل ‌اندازه‌گیری است، پاسخ جنسی زنان بیشتر جنبه کیفی دارد. این پاسخ میل، برانگیختگی و ارضا را دربرمی‌گیرد و نمی‌توان به صورت عینی آن را اندازه گرفت. بدون وجود استاندارد تجربی که بتوان با آن کارکرد جنسی زنان را اندازه گرفت، بسیار مشکل است به معیارهایی برای تعریف «اختلال کارکرد جنسی زنان» (FSD ) دست یافت. اولین گزارش در مورد FSD که در شماره مارس ۲۰۰۰ ژورنال اورولوژی منتشر شد، یک تعریف عملی از این عارضه به دست داده بود که هم شامل علایم روانی و هم علایم فیزیولوژیک می‌شد. تجربه کردن هر یک از این علایم تشخیص FSD را مطرح می‌کند، اما برخی از این علایم باید منشأ ناراحتی زن شده باشند تا بتوان آنها را به عنوان نشانه‌ای از FSD پذیرفت.

● آیا این بیماری همه‌گیر است؟

تنها به بازار آمدن ویاگرا نبوده است که علاقه‌ پژوهشگران را به تحقیق درباره اختلال کارکرد جنسی زنان جلب کرده است. این توجه دوباره را می‌توان به انتشار یک بررسی در سال ۱۹۹۹ نسبت داد که نشان می‌داد ۴۳ درصد زنان آمریکایی نوعی از اختلال کارکرد جنسی را تجربه می‌کند. (ژورنال انجمن پزشکی آمریکا، ۱۰ فوریه ۱۹۹۹). اما این عدد صرف، پیچیدگی موضوع را نشان نمی‌دهد. رقم ۴۳ درصد از تجزیه و تحلیل پاسخ‌های ۱۷۴۹ نفر زن و مرد به مجموعه‌ای مشابه از سوالات به دست آمده بود. زنانی که هر یک از علایم – فقدان میل جنسی، اشکال در رسیدن به برانگیختگی، ناتوانی در رسیدن به ارگاسم، اضطراب درباره فعالیت جنسی، رسیدن به ارگاسم به صورت بیش از حد سریع، درد هنگام آمیزش، و ناتوانی در لذت بردن در رابطه جنسی – گزارش کرده بودند، به عنوان افراد دچار اختلال کارکرد جنسی شمرده شده بودند. این بررسی نشان داد که زنان با تحصیلات کمتر و مبتلا به مشکلات سلامت جسمی و روانی، زنانی که اخیرا دچار مشکلات اجتماعی و اقتصادی بوده‌اند و یا آنهایی که از رابطه با همسرشان ناراضی بودند، با احتمال بیشتری دچار اختلال کارکرد جنسی می‌شوند.

● تفاوت‌های اختلال جنسی در زنان و مردان

دکتر جان بانکرافت از موسسه کینزی در اکتبر ۲۰۰۲ در تحقیقی که در «آرشیوهای رفتار جنسی» منتشر کرد، دلایل متعددی را ارایه کرد که چرا زنان و مردان از لحاظ رفتار جنسی متفاوت‌‌اند. اول اینکه گرچه تستوسترون میل جنسی را هم در مرد و هم در زن تحریک می‌کند، تعیین‌کننده بسیار قدرتمندتری در علاقه جنسی مردان است. دوم اینکه در حالی که انزال (یا ارگاسم) مرد از لحاظ تولید مثلی اهمیت دارد،‌ ارگاسم زن اگر به خواهیم با عبارات دقیق از لحاظ تولید مثلی صحبت کنیم، ربطی به آن ندارد. بانکرافت نیز همچنین فرض کرد که در پاسخ به تاثیرات فرهنگی در اغلب جوامع، بیان علایق جنسی در زنان نسبت به مردان پوشیده‌تر است. این مهار ممکن است مکانیسم حفاظتی برای زنان در طول تکامل نیز باشد تا مانع از این شود که زنان بیش از حدی که می‌توانند باردار شوند. فرزندان زیاد هنگامی که همسر فرد حمایت کافی انجام نمی‌دهد یا زن دچار مشکلات جسمی یا عاطفی است، برای او خطرناک است. بنابراین اگر این نظریه درست باشد، این مهار پاسخ جنسی در زنان، که ما آن را اختلال کارکرد نام‌گذاری می‌کنیم، ممکن است «نقشی طبیعی» هم ایفا کند. به‌رغم کنفرانس‌های سالانه در مورد FSD هنوز در مورد معیارهای تشخیص برای این عارضه اجماعی به وجود نیامده است. اما یک موضوع هست که همه در مورد آن اتفاق نظر دارند و آن اینکه مشکلات برانگیختگی جنسی باید منشأ ناراحتی زن باشد، تا بتوان آن را اختلال به حساب آورد.

● اختلال جنسی در دنیای پس از ویاگرا

شکی وجود ندارد که تاثیرات ویاگرا و داروهای مشابه در درمان اختلالات جنسی مردان، حوزه سلامت جنسی زنان را هم تحت تاثیر قرار داده است. پژوهشگران بسیاری به دنبال دارویی مانند ویاگرا برای درمان اختلالات جنسی زنان بوده‌اند. درمان اختلال نعوظ در مردان سالمند با استفاده از این داروها، باعث جلب توجه پزشکان به فعالیت جنسی افراد در سنین بالا،‌ از جمله در زنان پس از یائسگی شده است.

● بهبود پاسخ‌دهی جنسی

اگرچه ارقامی که در مورد میزان بروز اختلال جنسی در زنان انتشار می‌یابد، ممکن است اغراق‌آمیز باشد؛ به هر حال وجود این مشکلات در بسیاری از زنان واقعیت دارد. اما اختلال جنسی در زنان موضوع ساده‌ای نیست، زیرا ارضای جنسی – و همچنین ناراحتی جنسی- در زنان شامل مجموعه پیچیده‌ای از عوامل جسمی و عاطفی است. این توصیه‌ها ممکن است کمک‌‌کننده باشد:

▪ با همسرتان در این زمینه صادق باشید: ارضای جنسی به همراهی جسمی و ذهنی دو طرف نیاز دارد. بنابراین لازم است که روابط شخصی اطمینان‌بخش و همدلانه‌ای بین دو طرف وجود داشته باشد. وقتی که یکی از طرفین دچار اختلال جنسی می‌شود، برطرف دیگر تأثیر می‌گذارد. گفتگوی همسران کمک می‌کند تا معین شود آیا مشکل عمدتا علت جسمی دارد یا عاطفی.

▪ دنبال درمان باشید: اگر مشکلات جنسی شما تازه به وجود آمده‌اند (پس از یائسگی، پس از جراحی، پس از یک بیماری مزمن یا پس از مصرف یک داروی جدید) باید با دکترتان در مورد این شرایط مشورت کنید. تعداد زیادی از بیماری‌ها باعث کاهش لذت جنسی می‌شوند ‌و بسیاری از آنها را با درمان مناسب می‌توان برطرف کرد.

▪ به روان‌درمانی هم فکر کنید: اگرچه پژوهش‌های اخیر که عمدتا به وسیله شرکت‌های داروسازی پشتیبانی مالی می‌شوند، بر علل جسمی عدم ارضای جنسی تاکید دارند‌، اما نظرخواهی‌ها همچنان از آن جمله قدیمی حمایت می‌کنند که «مهم‌ترین اندام جنسی یک زن مغز اوست». پاسخ‌دهی جنسی به شدت به سلامت عاطفی زن بستگی دارد. بنابراین موضوعات عمیق ذهنی مانند مساله کنترل و اعتماد و نیز هویت جنسی و تصویر فرد از بدنش، بر پاسخ‌دهی جنسی تاثیر می‌گذارند. اگر فکر می‌کنید که چنین موضوعاتی با زندگی جنسی شما تداخل پیدا کرده است، روان‌درمان به شما کمک می‌کند.

● انواع اختلال کارکرد جنسی زنان(FSD)

▪ اختلال کمبود میل جنسی

▪ نبود طولانی‌مدت علاقه به فعالیت زناشویی*

▪ اختلال بیزاری جنسی

▪ اجتناب مداوم یا تکرار شونده از فعالیت جنسی با همسر به علت فوبی (هراس)*

▪اختلال برانگیختگی جنسی

▪ ناتوانی مداوم یا تکرارشونده در رسیدن یا حفظ برانگیختگی جنسی*

▪ اختلال ارگاسمی

▪ کم‌توانی یا ناتوانی در رسیدن به ارگاسم پس از برانگیختگی کافی*

▪ دیس‌پارونیا

▪ درد حین آمیزش جنسی

▪ واژینیسموس

▪ اسپاسم‌های غیرارادی واژن که مانع آمیزش می‌شود

▪ درد جنسی غیرمقاربتی

▪ درد در دستگاه تناسلی هنگام برانگیختگی جنسی

* در موارد ستاره‌دار، این علایم باید باعث ناراحتی زن شده باشد؛ وگرنه «اختلال» تلقی نمی‌شود.

منبع: Harvard Women۰۳۹;s Health Watch

ترجمه: بهار خراسانی