چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
آن وقت ها که کوچک بودم
خیلی وقت پیش زمانی که بچه بودم دوست داشتم از همه چیز سر دربیاورم واسه همین وقتی مامانم از خونه بیرون می رفت و تنها می شدم ساعت رومیزی اتاق مامان و بابا رو برمی داشتم و با پیچ گوشتی تمام پیچ و مهره هاشو باز می کردم، آخه من چرخ دنده های ساعت ها رو خیلی دوست داشتم بعد هم وقتی چرخ دنده های ساعت بیچاره رو درمی آوردم دوباره پشتشو می بستم تا مامان متوجه نشه و با چرخ دنده که شبیه یه فرفره بود بازی می کردم.
چرخ دنده رو روی سطح صاف سینی می گذاشتم و می چرخوندم، اون قدر چرخ دنده می چرخید که سرش گیج می رفت و از مسیر چرخش خارج می شد و بیرون سینی می افتاد.
طولی نمی کشید که با صدای چرخش کلید توی قفل در می فهمیدم که مامان برگشته و اونوقت چرخ دنده رو زیر بالشم قایم می کردم، آخه می ترسیدم مامان باهام دعوا کنه.
روز بعد که اداره بابا دیر می شد تازه متوجه می شدن که ساعت خراب شده اما از شما چه پنهون هنوز هم نفهمیدن که من چرخ دنده ساعتا رو در می آوردم تا باهاشون بازی کنم.
اما بچه های عزیز کار من اصلا درست نبود نکنه شماها از این کارای بد انجام بدین!
رنجبر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست