جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
تفکر در قرآن
از جمله مسائلی که قرآن مجید، انسان را به اندیشه در آن دعوت میکند اندیشه در خود قرآن عظیم است، شما با مطالعه یک تفسیر زنده و جامع، یا با اتصال به اهل قرآن به قرآن راه پیدا کرده و از این طریق به بازکردن درهای رحمت حق به سوی خود موفق خواهید شد.قرآن مجید، از تمام مردم دعوت میکند در عاقبت نیکان و ناپاکان امم گذشته با چشم دل بنگرند و در داستان آنان اندیشه کنند، به صورتی که واقعیتهای حیات پاکان را در خود تحقق داده و از پلیدی پلیدان بپرهیزند، در این زمینه صحیحترین و سودمندترین داستانها، داستانهایی است که قرآن مجید نقل میکند و انسان خردمند و متفکر میتواند با مطالعه دقیق آن داستانها، در دریایی از معارف قرار گرفته و از این رهگذر به بهرههای عالی دنیایی و آخرتی برسد.
من در این زمینه شما را به تفاسیر قرآن و کتبی که در توضیح حیات انبیا و امم به عنوان قصص یا داستانهای قرآن نوشته شده، راهنمایی میکنم و از شرح مفصل این حقیقت چشم میپوشم.در اینجا به ترجمه جملات اول حدیث باب تفکر اشاره کرده و دنباله حدیث را ادامه میدهم:امام صادق علیه السلام میفرماید:به آنچه از دنیا و آنچه از نعمت و مصیبت و حادثه و تلخیها و خوشیها گذشته، به نظر عبرت بنگر، ببین آیا از برای کسی از آنچه مربوط به دنیا بوده، چیزی باقی مانده؟و آیا کسی را از بزرگ و کوچک، غنی و فقیر، دوست و دشمن، شاه و گدا مییابی که شربت مرگ را نچشیده باشد؟ای عزیز! آینده را نیز همانند گذشته بدان، آنچه بر گذشته بر همگان رفت، بر آینده و آیندگان هم خواهد رفت، چنانچه آب به آب شبیه است، در این گذرگاه فقط، خوشا به حال کسی که به هر چیز و به هر کس به دیده عبرت بنگرد و از این رهگذر به تصفیه وجود خویش از رذایل و آراستن درون و برون خویش به حسنات، اقدام نماید. [قال رسولُ اللّهِ صلی ا... علیه و آله: کَفی بِالْمَوتِ واعِظاً، وَبِالْعَقْلِ دَلیلًا، وَبِالتَّقْوی زاداً وَبِالْعِبادَةِ شُغْلًا وَبِاللّهِ مُونِساً وَبِالْقُرآنِ تِبَیاناً].
اندیشه در مرگ
پیامبر اسلام صلی ا... علیه و آله در جهت تحریک اندیشه مردم برای یافتن حقایق و دوری گزیدن از رذایل میفرماید:برای شما یاد مرگ و دیدن مردن دیگران موعظهای کافی است، به دلالت عقل نسبت به واقعیتها، وزادی چون تقوا و شغلی چون عبادت و مونسی چون خدا و بیانی همچون قرآن مجید، برای بدست آوردن خیر دنیا و آخرت اکتفا کنید.مسئله حتمیت مرگ و انتقال از این جهان به سرای آخرت، برای هیچ کس قابل تردید نیست.دیدن مرگ اشخاص با دیده بصیرت و یاد کردن از مرگ خویش ولی با قدرت تفکر از بهترین عوامل بیدار کننده و وسایل رشد و کمال است.من شخصی را میشناختم که به انواع معاصی آلوده بود، امر به معروف و نهی از منکر در او اثر نداشت، از دین بیخبر و نسبت به هر گناهی، اهل عمل بود.سالها او را ندیدم، تا در ماه رمضانی، دیدم انسانی با وقار و با تربیت در حالی که از احوالات الهی بهرهمند بود و از ایمان و عمل صالح وجودی سرشار داشت به نزدم آمد و پرسید: مرا میشناسی؟ گفتم: نه، گفت: من همانم که مدتی از عمر گرانمایه را در باطل سپری کردم.گفتم: وسیله بیداریت چه بود؟ گفت: دوستی داشتم از دنیا رفت تا نزدیک قبر، جنازه او را مشایعت کردم، به فکر افتادم که بالای سر قبر بایستم و آنچه با مرده معامله میشود، ببینم.دیدم بند کفنش را گشودند، به زیر صورتش خاک ریختند، بالای سرش لحد چیدند و قبر را با گل و خاک پوشاندند، آن وقت به مشایعت کنندگان گفتند: به خانههایتان برگردید.
ناگهان از این مناظر عجیب و غریب تکان شدیدی خورده به خود آمدم و با خود گفتم: برخورد به تمام این واقعیتها برای تو هم خواهد بود، آن وقت در جواب حضرت حق که عمری به تو احسان داشت و تو در مقابل احسانش، عمری اسائه ادب داشتی، چه خواهی گفت؟از همان زمان به توفیق الهی تمام معاصی و خطاها را ترک گفتم و اکنون از برکت آن روز، به ادامه زندگی هماهنگ با قواعد الهی مشغولم. در اینجا فقط به واقعیتهایی اشاره خواهد رفت که زمینه تفکر و سپس بیداری را برای ما فراهم آورد.
کلامی از عالم ربانی در مرگ
در این جهت به کتابهای متعددی مراجعه کردم و مقالاتی از نصایح حکما و عرفا و به خصوص انبیا و امامان دیدم، صاحب کتاب «مجمع المعارف و مخزن العوارف»، عالم ربانی مرحوم محمد شفیع بن محمد صالح در یک قسمت از کتابش در باب توجه به مرگ به مسائلی اشاره میکند که آن مسائل محصولی از آیات و روایات و گفتار حکیمان و عارفان است و من قسمتی از آن را برای شما بازگو میکنم.به چشم بصیرت نظر کن و از خواب غفلت بیدار شو و به گوش هوش بشنو، ای غافل از سبب هستی و ایجاد خود و بیخبر از عاقبت حال و عقبات مآل و معاد خود.تفکر در کار خود کن و بدان که پروردگار حکیم، تو را از کتم عدم به معرکه وجود آورده و متوجه ساخت به انواع نعمتهای سابغه و منتهای بیمنتهای بالغه، تو را بنواخت و اعلام کرد تو را به حکمتهای واضحه و مطلبهای عظیمه راجحه که درخور بزرگواری صاحب مطلب تواند بود به آفرینش تو برافراخت، پس اسباب هدایت و آلات تحصیل معرفت از عقل و حواس و اعصاب بالتمام به تو داد، در آداب کسب سعادت ابدی و نور محبت خود قرآن و حکمت رسول به سوی تو فرستاد و فرمود:[وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ] «۱».و جن و انس را جز برای این که مرا بپرستند نیافریدیم.
در جای دیگر میفرماید:[لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا] «۲».تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید؟و فرمود:[أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدیً] «۳».آیا انسان گمان میکند بیهوده و مهمل [و بدون تکلیف و مسئولیت] رها میشود؟!پس به آیات بسیار به وسیله پیغمبر مختار پیغام داد و خبر داد که تو را برای دنیا و لهو و لعب نیافریدم.بلکه برای امر عظیمی و مطلب مهمی، چند روزی به جهت امتحان و تکلیف تو را به دنیا فرستادم تا به تحصیل معرفت و عمل به طاعت من، خود را قابل درگاه عزت و لایق درگاه رحمت و عنایت من ساخته، از عقبات جهالت و ضلالت، به وعدهگاه سعادت و کرامت من برسانی.و پس از تذکر، اذعان این معنی- که لازمه ایمان است- لازم است که تأخیر در تدارک به غیر سفاهت و شقاوت چه جهت دارد؟آیا گمان داری که تا کار سازی خود را هر وقتی که باشد، نکنی نخواهی مرد و حال آن که زیر زمین پر است از حسرت و ناله امثال تو که به اراده تدارک به طول امل، در عبادات سستی و تأخیر در عمل کردند و از حسرت و ندامت بیفایده، آرزوی رجوع به دنیا میکنند، چنانکه در احادیث و روایات وارد شده.یا گمان میکنی که توشه این سفر محنت اثر، برای بعضی بدون سعی خود، مهیا میتواند شد و حال آن که حق تعالی میفرماید:[لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی] «۴».و این که برای انسان جز آنچه تلاش کرده [هیچ نصیب و بهرهای] نیست.
و جای دیگر میفرماید:[وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ] «۵».و جز آنچه همواره انجام میدادید، پاداش داده نمیشوید.از این گونه مضامین در کتاب الهی فراوان است و از خداوند بزرگ راستگوتر کیست! و کدام خبر صحیحتر و مستندتر و قویتر و محکمتر از قرآن به تو رسیده که با این اعمالت، خاطر جمع کردهای؟آیا به این مغرور شدی که به محض اسم بیمسمای شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام بودن که علی الرسم برخود گذاشتی، نجات خواهی یافت از آتش جهنمی که مهیا نشده، مگر از برای امثال تو از گنهکاران.با این اوضاعی که داری و تخلفاتی که از تو سر میزند، از شداید مرگ و عقوبات قبر و عقبات قیامت که فکر آن روز و ذکر آن هول جهان سوز، شفیع قیامت و مسند رسالت را پیر کرد و آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام و شیعیان واقعی ایشان، شب و روز از هول و عاقبت کار و عقوبت پروردگار محزون و متفکر و بیهوش و بسیار مضطرب و مدهوش شدند، نجات داری؟
تضرع امام علی (ع) درباره مرگ
حدیث ابو درداء را درباره حضرت امیرالمؤمنین بخوان که بر آن معانی شاهد است و ببین که ضرار میگوید:به خدا قسم که امیرالمؤمنین را دیدم که در محراب ایستاده، نزد پروردگار خود تضرع و استغاثه میکرد، مانند کسی که او را مار گزیده باشد و میگریست، مانند کسی که مصیبت عظیمی به او رسیده باشد و گویا در گوش من است که مکرر میفرمود:آه، آه، از کمی توشه و طول سفر و وحشت و تنهایی؛ آه، آه از عظمت شدت احوالی که ناچار باید وارد آن ها شد «۶».احوال ائمه و انبیا علیهم السلام در سایر کتب والسنه اخبار مشهور است و خلاصه آن ها در «مفتاح الجنان» مذکور است، پس تو خود را نزد خدا عزیزتر و گرامیتر میدانی؟
شیعه واقعی
از خدا بترس و بر خود رحم کن و جزم بدان که اگر به راستی از شیعیان بودی عمل میکردی و فرامین اولیای خدا را به کار میبستی و از کردار دشمنان اجتناب مینمودی، امروز اسم دوستی ایشان، تو را از اصرار بر افعال شنیعه و شرکت با دشمنان ایشان در اعمال فضیحه باز نداشت، پس در حفظ از چنان فزع اکبر و هول گیرو دار محشر و رفاقت و شراکت عاصیان ایشان در روز جزا که لازمه هر عمل خطایی است، چگونه خاطر جمع میتوان شد؟از این جهت حضرت امام باقر علیه السلام بنا به نقل «اصول کافی» در باب تقوا میفرماید:ای جابر! آیا همین بس است که تشیع را بر خود ببندد و دعوی محبت ما اهل بیت علیهمالسلام بنماید؟واللّه شیعه ما نیست مگر کسی که اطاعت خدا کند و پرهیزکار باشد؛ ای جابر! شیعیان ما شناخته نشوند، مگر به تواضع و بسیاری یاد خدا و نماز و روزه و رعایت حال همسایگان و فقرا و قرضالحسنه دادن و راستی در گفتار و تلاوت قرآن و زبان بستن از غیر نیکی مردم، از این خیالها و تصورات از راه حق دور مرو.. «۷».به این مضمون احادیث بسیار است و از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که فرمودند:هر که ما را دوست دارد، میباید به اعمال ما عمل نماید و استعانت به ورع جوید که بهترین معیشتهاست در امر دنیا و آخرت «۸».حضرت صادق علیه السلام میفرماید:شیعه ما نیست کسی که در زبان با ماموافق باشد ولکن در عمل مخالفت ما کند «۹».هر که امید چیزی دارد برای تحصیل آن سعی میکند و هر که از چیزی بترسد از آن فرار میکند.
حقیقت امید واقعی و غیر واقعی را در وضع زارع ببینید، وقتی امید به محصول دارد سعی میکند، زمین آماده میکند، شخم و دانه میافشاند و به انتظار نتیجه مینشیند؛ این امید منطقی و در جای خود صحیح است و در غیر این حال، امید یک حالت سفیهانه و ابلهانه است.امام صادق علیهالسلام میفرماید:شیعه جعفر نیست، مگر کسی که شکم و شهوت خود را با قدرت عفت از حرام حفظ کند و کوشش او در عبادت شدید باشد و برای خدای خود کار کند و امید به ثواب و خوف از عقاب او داشته باشد، چون چنین افرادی را ببینید، بدانید که از شیعیان من است «۱۰».از حضرت رضا علیه السلام روایت شده:اگر در مقام تمییز شیعه برآییم، نیابیم ایشان را مگر وصف کنندگان به زبان و اگر امتحان کنیم، نیابیم مگر مرتد و اگر خلاصه و زبده کنیم ایشان را از هزار، یکی خالص نباشد، تا آن که فرمود: بر مسندها تکیه میکنند و میگویند: ما شیعه علی هستیم و نیست شیعه علی، مگر کسی که فعل او قولش را تصدیق کند «۱۲».و از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مروی است که: مردی به رسول خدا صلی ا... علیه و آله گفت: فلانی به خانه همسایه نگاه میکند و از دیدن نامحرم مضایقه ندارد، آن حضرت خشمناک شده فرمود: بیاورید او را، کسی گفت: یا رسول اللّه! او اعتقاد به نبوت شما و ولایت علی دارد و از دشمنان شما بیزاری میجوید. فرمود: مگو آن شیعه ماست، پس به تحقیق دروغ میگوید، آگاه باش! شیعه ما کسی است که ما را در اعمال ما متابعت کند و آنچه ذکر کردی از اعمال ما نیست «۱۳».پیامبر اکرم صلی ا... علیه و آله در حدیثی میفرماید:شفاعت من در روز قیامت یک حقیقت است، پس هرکه بدان ایمان نداشته باشد مشمول آن واقع نمیشود «۱۴».از ملاحظه کلام خدا و حجتهای قوی او فریب نفس و شیطان را مخور و فرصت غنیمت دانسته، به زودی از خواب غفلت بیدار شو و جمعی که ولایت ایشان را برخود بستهای و آرزوی شفاعت آنان را داری، با خود دشمن مکن، وای بر کسی که شفعای او خصمای او باشند، آن هم در روزی مثل روز قیامت و آن هم به خاطر دریدن پرده محارم حق و خیانت به شریعت و حبس حقوق مال، پس چه عظیم است حسرت و عقوبت آن بدبخت و غافلی که سرمایه عمر را برای کسب سعادت به او دادند و او آن سرمایه الهیه را صرف اسباب خسارت و شقاوت ساخت، تا حدی که سستی و کاهلی از امر آخرت بر او غالب شد، در حالی که در این مدت کوتاه عمر و فرصت اندک میتوانست به درجات صالحان برسد و خویش را از عذاب سرمدی رهایی بخشد، تا کثافات سیئات و ناپاکیهای نفس و نجاسات باطنی که به هزار مرتبه بدتر از نجاسات ظاهری است، به آب توبه و اشک ندامت پاک نسازی، قابل نعیم و لایق همنشینی پاکان و نیکان نگردی، چنانکه حضرت باقر علیه السلام فرمود:داخل بهشت نمیشود مگر پاکان «۱۵».
* منابع در دفتر روزنامه موجود است
آیت ا... حسین انصاریان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست