یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

تفکر در قرآن


تفکر در قرآن

از جمله مسائلی که قرآن مجید, انسان را به اندیشه در آن دعوت می کند اندیشه در خود قرآن عظیم است, شما با مطالعه یک تفسیر زنده و جامع, یا با اتصال به اهل قرآن به قرآن راه پیدا کرده و از این طریق به باز کردن درهای رحمت حق به سوی خود موفق خواهید شد

از جمله مسائلی که قرآن مجید، انسان را به اندیشه در آن دعوت می‏کند اندیشه در خود قرآن عظیم است، شما با مطالعه یک تفسیر زنده و جامع، یا با اتصال به اهل قرآن به قرآن راه پیدا کرده و از این طریق به باز‌کردن درهای رحمت حق به سوی خود موفق خواهید شد.قرآن مجید، از تمام مردم دعوت می‏کند در عاقبت نیکان و ناپاکان امم گذشته با چشم دل بنگرند و در داستان آنان اندیشه کنند، به صورتی که واقعیت‏های حیات پاکان را در خود تحقق داده و از پلیدی پلیدان بپرهیزند، در این زمینه صحیح‏ترین و سودمندترین داستان‏ها، داستان‏هایی است که قرآن مجید نقل می‏کند و انسان خردمند و متفکر می‏تواند با مطالعه دقیق آن داستان‏ها، در دریایی از معارف قرار گرفته و از این رهگذر به بهره‏های عالی دنیایی و آخرتی برسد.

من در این زمینه شما را به تفاسیر قرآن و کتبی که در توضیح حیات انبیا و امم به عنوان قصص یا داستان‏های قرآن نوشته شده، راهنمایی می‏کنم و از شرح مفصل این حقیقت چشم می‏پوشم.در اینجا به ترجمه جملات اول حدیث باب تفکر اشاره کرده و دنباله حدیث را ادامه می‏دهم:امام صادق علیه السلام می‏فرماید:به آنچه از دنیا و آنچه از نعمت و مصیبت و حادثه و تلخی‏ها و خوشی‏ها گذشته، به نظر عبرت بنگر، ببین آیا از برای کسی از آنچه مربوط به دنیا بوده، چیزی باقی مانده؟و آیا کسی را از بزرگ و کوچک، غنی و فقیر، دوست و دشمن، شاه و گدا می‏یابی که شربت مرگ را نچشیده باشد؟ای عزیز! آینده را نیز همانند گذشته بدان، آنچه بر گذشته بر همگان رفت، بر آینده و آیندگان هم خواهد رفت، چنانچه آب به آب شبیه است، در این گذرگاه فقط، خوشا به حال کسی که به هر چیز و به هر کس به دیده عبرت بنگرد و از این رهگذر به تصفیه وجود خویش از رذایل و آراستن درون و برون خویش به حسنات، اقدام نماید. [قال رسولُ اللّهِ صلی ا... علیه و آله: کَفی‏ بِالْمَوتِ واعِظاً، وَبِالْعَقْلِ دَلیلًا، وَبِالتَّقْوی‏ زاداً وَبِالْعِبادَةِ شُغْلًا وَبِاللّهِ مُونِساً وَبِالْقُرآنِ تِبَیاناً].

اندیشه در مرگ‏

پیامبر اسلام صلی ا... علیه و آله در جهت تحریک اندیشه مردم برای یافتن حقایق و دوری گزیدن از رذایل می‏فرماید:برای شما یاد مرگ و دیدن مردن دیگران موعظه‏ای کافی است، به دلالت عقل نسبت به واقعیت‏ها، وزادی چون تقوا و شغلی چون عبادت و مونسی چون خدا و بیانی همچون قرآن مجید، برای بدست آوردن خیر دنیا و آخرت اکتفا کنید.مسئله حتمیت مرگ و انتقال از این جهان به سرای آخرت، برای هیچ کس قابل تردید نیست.دیدن مرگ اشخاص با دیده بصیرت و یاد کردن از مرگ خویش ولی با قدرت تفکر از بهترین عوامل بیدار کننده و وسایل رشد و کمال است.من شخصی را می‏شناختم که به انواع معاصی آلوده بود، امر به معروف و نهی از منکر در او اثر نداشت، از دین بی‏خبر و نسبت به هر گناهی، اهل عمل بود.سال‏ها او را ندیدم، تا در ماه رمضانی، دیدم انسانی با وقار و با تربیت در حالی که از احوالات الهی بهره‏مند بود و از ایمان و عمل صالح وجودی سرشار داشت به نزدم آمد و پرسید: مرا می‏شناسی؟ گفتم: نه، گفت: من همانم که مدتی از عمر گرانمایه را در باطل سپری کردم.گفتم: وسیله بیداریت چه بود؟ گفت: دوستی داشتم از دنیا رفت تا نزدیک قبر، جنازه او را مشایعت کردم، به فکر افتادم که بالای سر قبر بایستم و آنچه با مرده معامله می‏شود، ببینم.دیدم بند کفنش را گشودند، به زیر صورتش خاک ریختند، بالای سرش لحد چیدند و قبر را با گل و خاک پوشاندند، آن وقت به مشایعت کنندگان گفتند: به خانه‏هایتان برگردید.

ناگهان از این مناظر عجیب و غریب تکان شدیدی خورده به خود آمدم و با خود گفتم: برخورد به تمام این واقعیت‏ها برای تو هم خواهد بود، آن وقت در جواب حضرت حق که عمری به تو احسان داشت و تو در مقابل احسانش، عمری اسائه ادب داشتی، چه خواهی گفت؟از همان زمان به توفیق الهی تمام معاصی و خطاها را ترک گفتم و اکنون از برکت آن روز، به ادامه زندگی هماهنگ با قواعد الهی مشغولم. در اینجا فقط به واقعیت‏هایی اشاره خواهد رفت که زمینه تفکر و سپس بیداری را برای ما فراهم آورد.

کلامی از عالم ربانی در مرگ‏

در این جهت به کتاب‏های متعددی مراجعه کردم و مقالاتی از نصایح حکما و عرفا و به خصوص انبیا و امامان دیدم، صاحب کتاب «مجمع المعارف و مخزن العوارف»، عالم ربانی مرحوم محمد شفیع بن محمد صالح در یک قسمت از کتابش در باب توجه به مرگ به مسائلی اشاره می‏کند که آن مسائل محصولی از آیات و روایات و گفتار حکیمان و عارفان است و من قسمتی از آن را برای شما بازگو می‏کنم.به چشم بصیرت نظر کن و از خواب غفلت بیدار شو و به گوش هوش بشنو، ای غافل از سبب هستی و ایجاد خود و بی‏خبر از عاقبت حال و عقبات مآل و معاد خود.تفکر در کار خود کن و بدان که پروردگار حکیم، تو را از کتم عدم به معرکه وجود آورده و متوجه ساخت به انواع نعمت‏های سابغه و منت‏های بی‏منت‏های بالغه، تو را بنواخت و اعلام کرد تو را به حکمت‏های واضحه و مطلب‏های عظیمه راجحه که درخور بزرگواری صاحب مطلب تواند بود به آفرینش تو برافراخت، پس اسباب هدایت و آلات تحصیل معرفت از عقل و حواس و اعصاب بالتمام به تو داد، در آداب کسب سعادت ابدی و نور محبت خود قرآن و حکمت رسول به سوی تو فرستاد و فرمود:[وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ‏] «۱».و جن و انس را جز برای این که مرا بپرستند نیافریدیم.

در جای دیگر می‏فرماید:[لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا] «۲».تا شما را بیازماید که کدام‏یک نیکوکارترید؟و فرمود:[أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدیً‏] «۳».آیا انسان گمان می‏کند بیهوده و مهمل [و بدون تکلیف و مسئولیت‏] رها می‏شود؟!پس به آیات بسیار به وسیله پیغمبر مختار پیغام داد و خبر داد که تو را برای دنیا و لهو و لعب نیافریدم.بلکه برای امر عظیمی و مطلب مهمی، چند روزی به جهت امتحان و تکلیف تو را به دنیا فرستادم تا به تحصیل معرفت و عمل به طاعت من، خود را قابل درگاه عزت و لایق درگاه رحمت و عنایت من ساخته، از عقبات جهالت و ضلالت، به وعده‏گاه سعادت و کرامت من برسانی.و پس از تذکر، اذعان این معنی- که لازمه ایمان است- لازم است که تأخیر در تدارک به غیر سفاهت و شقاوت چه جهت دارد؟آیا گمان داری که تا کار سازی خود را هر وقتی که باشد، نکنی نخواهی مرد و حال آن که زیر زمین پر است از حسرت و ناله امثال تو که به اراده تدارک به طول امل، در عبادات سستی و تأخیر در عمل کردند و از حسرت و ندامت بی‏فایده، آرزوی رجوع به دنیا می‏کنند، چنانکه در احادیث و روایات وارد شده.یا گمان می‏کنی که توشه این سفر محنت اثر، برای بعضی بدون سعی خود، مهیا می‏تواند شد و حال آن که حق تعالی می‏فرماید:[لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی‏] «۴».و این که برای انسان جز آنچه تلاش کرده [هیچ نصیب و بهره‏ای‏] نیست.

و جای دیگر می‏فرماید:[وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‏] «۵».و جز آنچه همواره انجام می‏دادید، پاداش داده نمی‏شوید.از این گونه مضامین در کتاب الهی فراوان است و از خداوند بزرگ راستگوتر کیست! و کدام خبر صحیح‏تر و مستندتر و قوی‏تر و محکم‏تر از قرآن به تو رسیده که با این اعمالت، خاطر جمع کرده‏ای؟آیا به این مغرور شدی که به محض اسم بی‏مسمای شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام بودن که علی الرسم برخود گذاشتی، نجات خواهی یافت از آتش جهنمی که مهیا نشده، مگر از برای امثال تو از گنهکاران.با این اوضاعی که داری و تخلفاتی که از تو سر می‏زند، از شداید مرگ و عقوبات قبر و عقبات قیامت که فکر آن روز و ذکر آن هول جهان سوز، شفیع قیامت و مسند رسالت را پیر کرد و آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام و شیعیان واقعی ایشان، شب و روز از هول و عاقبت کار و عقوبت پروردگار محزون و متفکر و بی‏هوش و بسیار مضطرب و مدهوش شدند، نجات داری؟

تضرع امام علی (ع) درباره مرگ‏

حدیث ابو درداء را درباره حضرت امیرالمؤمنین بخوان که بر آن معانی شاهد است و ببین که ضرار می‏گوید:به خدا قسم که امیرالمؤمنین را دیدم که در محراب ایستاده، نزد پروردگار خود تضرع و استغاثه می‏کرد، مانند کسی که او را مار گزیده باشد و می‏گریست، مانند کسی که مصیبت عظیمی به او رسیده باشد و گویا در گوش من است که مکرر می‏فرمود:آه، آه، از کمی توشه و طول سفر و وحشت و تنهایی؛ آه، آه از عظمت شدت احوالی که ناچار باید وارد آن ها شد «۶».احوال ائمه و انبیا علیهم السلام در سایر کتب والسنه اخبار مشهور است و خلاصه آن ها در «مفتاح الجنان» مذکور است، پس تو خود را نزد خدا عزیزتر و گرامی‏تر می‏دانی؟

شیعه واقعی‏

از خدا بترس و بر خود رحم کن و جزم بدان که اگر به راستی از شیعیان بودی عمل می‏کردی و فرامین اولیای خدا را به کار می‏بستی و از کردار دشمنان اجتناب می‏نمودی، امروز اسم دوستی ایشان، تو را از اصرار بر افعال شنیعه و شرکت با دشمنان ایشان در اعمال فضیحه باز نداشت، پس در حفظ از چنان فزع اکبر و هول گیرو دار محشر و رفاقت و شراکت عاصیان ایشان در روز جزا که لازمه هر عمل خطایی است، چگونه خاطر جمع می‏توان شد؟از این جهت حضرت امام باقر علیه السلام بنا به نقل «اصول کافی» در باب تقوا می‏فرماید:ای جابر! آیا همین بس است که تشیع را بر خود ببندد و دعوی محبت ما اهل بیت علیهم‌السلام بنماید؟واللّه شیعه ما نیست مگر کسی که اطاعت خدا کند و پرهیزکار باشد؛ ای جابر! شیعیان ما شناخته نشوند، مگر به تواضع و بسیاری یاد خدا و نماز و روزه و رعایت حال همسایگان و فقرا و قرض‏الحسنه دادن و راستی در گفتار و تلاوت قرآن و زبان بستن از غیر نیکی مردم، از این خیال‏ها و تصورات از راه حق دور مرو.. «۷».به این مضمون احادیث بسیار است و از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که فرمودند:هر که ما را دوست دارد، می‏باید به اعمال ما عمل نماید و استعانت به ورع جوید که بهترین معیشت‏هاست در امر دنیا و آخرت‏ «۸».حضرت صادق علیه السلام می‏فرماید:شیعه ما نیست کسی که در زبان با ماموافق باشد ولکن در عمل مخالفت ما کند «۹».هر که امید چیزی دارد برای تحصیل آن سعی می‏کند و هر که از چیزی بترسد از آن فرار می‏کند.

حقیقت امید واقعی و غیر واقعی را در وضع زارع ببینید، وقتی امید به محصول دارد سعی می‏کند، زمین آماده می‏کند، شخم و دانه می‏افشاند و به انتظار نتیجه می‏نشیند؛ این امید منطقی و در جای خود صحیح است و در غیر این حال، امید یک حالت سفیهانه و ابلهانه است.امام صادق علیه‌السلام می‏فرماید:شیعه جعفر نیست، مگر کسی که شکم و شهوت خود را با قدرت عفت از حرام حفظ کند و کوشش او در عبادت شدید باشد و برای خدای خود کار کند و امید به ثواب و خوف از عقاب او داشته باشد، چون چنین افرادی را ببینید، بدانید که از شیعیان من است‏ «۱۰».از حضرت رضا علیه السلام روایت شده:اگر در مقام تمییز شیعه برآییم، نیابیم ایشان را مگر وصف کنندگان به زبان و اگر امتحان کنیم، نیابیم مگر مرتد و اگر خلاصه و زبده کنیم ایشان را از هزار، یکی خالص نباشد، تا آن که فرمود: بر مسندها تکیه می‏کنند و می‏گویند: ما شیعه علی هستیم و نیست شیعه علی، مگر کسی که فعل او قولش را تصدیق کند «۱۲».و از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مروی است که: مردی به رسول خدا صلی ا... علیه و آله گفت: فلانی به خانه همسایه نگاه می‏کند و از دیدن نامحرم مضایقه ندارد، آن حضرت خشمناک شده فرمود: بیاورید او را، کسی گفت: یا رسول اللّه! او اعتقاد به نبوت شما و ولایت علی دارد و از دشمنان شما بیزاری می‏جوید. فرمود: مگو آن شیعه ماست، پس به تحقیق دروغ می‏گوید، آگاه باش! شیعه ما کسی است که ما را در اعمال ما متابعت کند و آنچه ذکر کردی از اعمال ما نیست‏ «۱۳».پیامبر اکرم صلی ا... علیه و آله در حدیثی می‏فرماید:شفاعت من در روز قیامت یک حقیقت است، پس هرکه بدان ایمان نداشته باشد مشمول آن واقع نمی‏شود «۱۴».از ملاحظه کلام خدا و حجت‏های قوی او فریب نفس و شیطان را مخور و فرصت غنیمت دانسته، به زودی از خواب غفلت بیدار شو و جمعی که ولایت ایشان را برخود بسته‏ای و آرزوی شفاعت آنان را داری، با خود دشمن مکن، وای بر کسی که شفعای او خصمای او باشند، آن هم در روزی مثل روز قیامت و آن هم به خاطر دریدن پرده محارم حق و خیانت به شریعت و حبس حقوق مال، پس چه عظیم است حسرت و عقوبت آن بدبخت و غافلی که سرمایه عمر را برای کسب سعادت به او دادند و او آن سرمایه الهیه را صرف اسباب خسارت و شقاوت ساخت، تا حدی که سستی و کاهلی از امر آخرت بر او غالب شد، در حالی که در این مدت کوتاه عمر و فرصت اندک می‏توانست به درجات صالحان برسد و خویش را از عذاب سرمدی رهایی بخشد، تا کثافات سیئات و ناپاکی‏های نفس و نجاسات باطنی که به هزار مرتبه بدتر از نجاسات ظاهری است، به آب توبه و اشک ندامت پاک نسازی، قابل نعیم و لایق همنشینی پاکان و نیکان نگردی، چنانکه حضرت‏ باقر علیه السلام فرمود:داخل بهشت نمی‏شود مگر پاکان‏ «۱۵».

* منابع در دفتر روزنامه موجود است

آیت ا... حسین انصاریان