پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

خلیلی بنویس استقلالی ام


خلیلی بنویس استقلالی ام

یه قولی به هواداران دادیم

پرسپولیس که به بنیادکار ازبکستان باخت و در مرحله دوم جام باشگاه‌های آسیا حذف و یک فصل پرماجرا را بدون نتیجه تمام کرد، تازه شروع کار مدیریت وقت بود تا تیمش را برای فصل بعد یعنی لیگ نهم آماه کند. سریال نام‌های مربیان خارجی که هر روز معرفی و بعضاً تکذیب می‌شد و یا به توافق نمی‌رسیدند، از یک‌طرف و بحث تمدید قرارداد با ۳-۲ بازیکن از سوی دیگر به سوژه اصلی پرسپولیس و شاید یکی از چند سوژه فوتبال ما تبدیل شده بود. پس از جدایی پژمان نوری، ابراهیم توره، ایوان پتروویچ، مازیار زارع، نیکبخت واحدی و... دلخوشی هواداران به تمدید قرارداد کریمی، باقری و خلیلی بود. هر روز از این سه نفر و شرایط‌شان اخبار جدیدی می‌رسید. داستان جدایی علی کریمی و پرکردن لیست تیم توسط انصاری‌فرد را همه می‌دانند، باقری و خلیلی هم مثل یک بازیکن آماتور اینقدر رفتند و آمدند تا سرانجام با تمام شرایط باشگاه برای تمدید قرارداد موافقت کردند. گفت‌و‌گویمان را با محسن خلیلی از همین‌جا شروع کردیم.

▪ به روزهای قبل از شروع فصل برگردیم، همان روزهایی که برای وصول مطالبات و تمدید قراردادت به باشگاه می‌رفتی؟

ـ حقیقتش را بخواهید، اصلاً نمی‌خواهم به آن موقع فکر کنم، اما حالا که پرسیدید، می‌گویم که به هیچ وجه برخورد خوبی با ما نشد. در بدترین شرایط روحی قرار داشتم، من فقط حقم را می‌خواستم، طلب سال گذشته و ۴۰ درصد از قرارداد امسالم، چند بار هم رفتم که موفق به دیدن مدیرعامل نشدم و بعد از ۲-۱ جلسه و آن هم فقط به خاطر پرسپولیس و هوادارانش تمدید کردم، در حالی که پیشنهادهای خوبی هم داشتم.

▪ این درست است که باشگاه نمی‌خواسته با شما تمدید کند؟

ـ متأسفانه من هم این موضوع را شنیده بودم، اما من فراموش کردم، شما هم فراموش کنید، چون خدا جای حق نشسته و هواداران همه چیز را فهمیدند.

▪ بالاخره از میان چند ده اسم، قرعه به نام کرانچار افتاد، اما به تو خیلی بازی نمی‌داد.

ـ این مسئله برای من هم سؤال بود که چرا اینطوری شده، حتی با او صحبت کردم و گفتم چه مشکلی با من دارد، اما می‌گفت هیچ، البته دستیارش هم نمی‌دانم چرا از قیافه من خوشش نمی‌آمد و روزهایی که آماده بودم، مثل بازی رفت با استقلال اهواز می‌گفت تو مصدوم هستی و ذهنیت کرانچار را خراب می‌کرد.

▪ اما انگار زور آنها بیشتر بود، چون بر خلاف انتظار در دربی رفت هم بازی نکردی؟

ـ برای خودم خیلی عجیب بود، اما حداقل شما می‌دانید که من برای به‌هم نخوردن آرامش تیم، حرف نمی‌زدم.

▪ قبل از آن بازی کاشانی آمد و...

ـ بله، یکی از شانس‌های بزرگ ما بازگشت آقای کاشانی بود، چون از آن به بعد رفاقت میان بچه‌ها بیشتر به چشم آمد، چون تا قبل از آن اکثر بچه‌های تیم رابطه خوبی با هم نداشتند.

▪ اما کرانچار هم دوام نیاورد و بعد از بازی با صبا عذرش را خواستند.

ـ ببینید، من وارد مسائل مدیریتی نمی‌شوم، اما فراموش نکنیم که پرسپولیس و استقلال تیم‌های بزرگی هستند و هوادارانشان فقط نتیجه می‌خواهند، به همین دلیل باشگاه تصمیم به تغییر در کادر فنی گرفت.

▪ و کسی را آورد که حداقل محسن خلیلی را می‌شناخت و به او اعتقاد داشت.

ـ بله، خدا را شکر از این بابت هم شانس آوردم. آقای دایی چون از جنس فوتبال و یک مربی جوان است، همه شرایط را درک می‌کند و همین‌طور که دیدید، نتایج بسیار خوبی با او گرفتیم.

▪ اما باخت سنگینی در بوشهر داشتید؟

ـ آن بازی یک اتفاق بود و در بوشهر همه بد بودیم، اما مطمئن باشید چنین اتفاقی دیگر رخ نمی‌دهد.

▪ آمدن دایی همزمان شد با گلزنی‌های تو.

ـ برای بازیکن یک چیز خیلی اهمیت دارد و آن مسائل روحی ـ روانی است که خوشبختانه مدیریت باشگاه و سرمربی تیم خیلی خوب روی این مسائل کار می‌کنند، از طرف دیگر آقای دایی شکل بازی گرفتن از من را می‌داند.

▪ خیلی‌ها می‌گفتند به خاطر همین بازی‌های خوبی که انجام دادی، حتماً به تیم ملی دعوت می‌شوی، اما نشد، مثل همان موقع که کرانچار می‌گفت تو اسلحه پنهان او هستی ولی خیلی به تو بازی نداد.

ـ قبل از اعلام لیست تیم ملی برای بازی با تایلند، خیلی‌ها این حرف را به من می‌زدند که حتماً دعوت می‌شوم، اما دیگر عادت کردم به رفتارهای سلیقه‌ای مربیان. الآن هم همه تمرکزم را روی پرسپولیس گذاشته‌ام تا قولی که به هواداران دادیم، عملی شود.

▪ چه قولی؟

ـ ما یه قولی دادیم و آن کسب یکی از دو جام و کسب سهمیه آسیایی برای فصل آینده است.

▪ خیلی مطمئن صحبت می‌کنی؟

ـ من روزی که مصدوم شدم، عجله‌ای برای بازگشت نداشتم و همیشه می‌گفتم زمانی بر‌می‌گردم که هواداران نگویند این، آن محسن خلیلی نیست که ما انتظارش را داشتیم.

▪ به قهرمانی در لیگ هم امیدوارید؟!

ـ چرا نباشیم، آن سالی که در بازی آخر سپاهان را در تهران ۱-۲ بردیم و قهرمان شدیم و شرایط قبل از آن را حتماً به یاد دارید، اصلاً بعید نیست الآن هم این اتفاق بیفتد.

▪ از دنیای فوتبال کمی فاصله بگیریم، چون در آستانه نو شدن سال هستیم. محسن خلیلی در لحظه تیک‌تیک تحویل سال نو چه احساسی دارد؟

ـ خیلی لحظه خاصی است، احساس می‌کنید در چند ثانیه تغییر و تحولات عظیمی به‌وجود می‌آید و اصلاً اتفاقی در حال رخ دادن است، احساس می‌کنید هرچه از خدا بخواهید، اجابت می‌شود.

▪ محسن خلیلی در آن لحظات از خدا چه می‌خواهد؟

ـ فقط سلامتی، سلامتی برای خودم و خانواده‌ام، از خدا می‌خواهم همه شاد باشند، هر کسی مشکلی دارد، مشکلش حل شود، هیچ‌کس شرمنده خانواده‌اش نشود. انتظار دارم در سال جدید بیشتر با هم صحبت کنیم.

▪ عیدی هم می‌دهی؟

ـ حتماً، به هر حال عزیزانی هستند که وظیفه‌ام هست به آنها عیدی بدهم، بخصوص بچه‌ها، چون خودم در بچگی خیلی از عیدی گرفتن لذت می‌بردم.

▪ با آنها چکار می‌کردی؟

ـ فکر کنم مثل اکثر بچه‌های دیگر همه را خرج شکم می‌کردیم.

▪ سال ۸۸ برای تو چطور بود؟

ـ به لحاظ فوتبالی خوب شروع نکردم، اما خدا را شکر خوب تمام می‌شود، در ابتدای سال تازه مصدومیتم بهبود پیدا کرده بود، بعدش هم اتفاقاتی که در آغاز فصل افتاد، اصلاً چیزی نبود که انتظارش را داشتم، اما توکل به خدا پایان نسبتاً خوبی برایم داشت.

▪ بهترین بازی‌ات در فصل جاری؟

ـ فکر کنم برابر مقاومت در شیراز خوب بازی کردم و اگر کمی خوش‌شانس بودم و گلر آنها روز خوبش نبود، می‌توانستم به‌جای یک گل، هت‌تریک کنم.

▪ و نظرت در‌مورد محسن رفت و برگشت؟

ـ دوستش دارم، چون مرا به یاد خاطرات خوبی می‌اندازد و هر وقت که این اسم را می‌شنوم، انگیزه‌ام چند برابر می‌شود.

▪ اما در دربی برگشت این اتفاق نیفتاد.

ـ شاید دلیلش این بود که در دربی رفت بازی نکرده بودم! اما جدا از شوخی در آن بازی یارگیری فشرده‌ای با من شد و این فرصتی بود برای سایر بازیکنان که به گل برسند و خوشحالم که در نهایت پیروز شدیم.

▪ قبل از رفتن کرانچار از پرسپولیس، به خاطر تمدید قراردادت پشیمان نبودی؟

ـ برای من خیلی سخت بود که می‌دیدم با وجود آمادگی، بازی نمی‌کنم و خیلی هم تلاش کردم با تمرین بهتر و بیشتر این شرایط را تغییر دهم که متأسفانه نشد تا زمانی که آقای کاشانی آمد و خیالم راحت شد که دیگر کسی در کار سرمربی دخالت نمی‌کند، به همین دلیل نا‌امید نشدم تا این‌که علی دایی آمد و...

▪ یعنی اگر به اول فصل برگردی، باز هم قراردادت را تمدید می‌کنی؟

ـ به خاطر پرسپولیس و هوادارانش حتماً این کار را می‌کردم.

▪ و صحبت پایانی شما در روزهای پایانی سال را می‌شنویم.

ـ از صمیم قلب سال بسیار خوبی را برای مردم کشورمان از خدا می‌خواهم و امیدوارم ۳۶۵ روز سال ۸۹ برایشان خوب باشد و همه به آرزوهایشان برسند. برای ورزش ما و بخصوص فوتبال هم سالی توأم با موفقیت باشد.