جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
طبیب خودتان بشوید
ماه رمضان، فرصت خوبی برای خودسازی است. ما همان ماده خام هستیم كه اگر روی خودمان كار كردیم و توانستیم این ماده خام رابه شكلهای برتر تبدیل كنیم، آن كار لازم در زندگی را انجام دادهایم. هدف حیات، همین است. وای به حال كسانی كه روی خودشان از لحاظ علم و عمل كاری نكنند و همان طور كه وارد دنیا شدند، به اضافه پوسیدگیها، ضایعات، خرابیها، فسادها كه در طول زندگی برای انسان پیش میآید، از این دنیا بروند. مؤمن باید به طور دائم، روی خودش كار كند؛ به طور دائم، نه این كه خیال كنید «به طور دائم»، زیادی است یا نمیشود؛ نه. هم میشود و هم زیادی نیست.
اگر كسی مراقب خود باشد، مواظب باشد كارهای ممنوع و كارهایی را كه خلاف است، انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفق میشود. این، همان خودسازی دائمی است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازی، به طور دائم است. این نماز پنجگانه - پنج وقت نماز خواندن - ذكر گفتن، «ایّاك نعبد و ایّاك نستعین» را تكرار كردن، ركوع كردن، به خاك افتادن و خدای متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل كردن، برای چیست؟ برای این است كه انسان به طور دائم مشغول خودسازی باشد. گرفتاریها زیاد است و همه گرفتاریم. گرفتاری زندگی، گرفتاری معاش، گرفتاری امور شخصی، گرفتاری اهل و اولاد و انواع گرفتاریها مانع میشود كه ما به خودمان، آن چنان كه شایسته است، برسیم؛ لذا ماه رمضان، فرصت مغتنمی است. این ماه را از دست ندهید. مقصودم این است كه اگر نمیتوانیم به طور دائم در حال مراقبت و ساخت وساز خودمان باشیم، اقلاً ماه رمضان را مغتنم بشماریم. شرایط هم در ماه رمضان آماده است. یكی از بزرگترین شرایط، همین روزهای است كه شما میگیرید. این، یكی از بزرگترین توفیقات الهی است. با واجب كردن روزه، خدای متعال، زمینه مناسبی را برای من و شما به وجود آورده است كه قدری در این ماه به خودمان برسیم.
روزه، نعمت بزرگی است. شكم، خالی است و مبارزه با نفس، تا حدودی در اثنای روز، از جهات مختلف وجود دارد؛ هرچه را دوست دارید، نمیخورید و نمیآشامید و بسیاری از مشتهیات نفسانی را برای خودتان، به مدت چند ساعت، ممنوع میكنید. این، یك مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست و مبارزه با هوا، در رأس تمام كارهای نیك و خودسازیها قرار دارد.
ماه رمضان، زمینه بسیار خوبی است و خدای متعال، این فرصت را به من و شما داده كه در این ماه، چنین امكانی را برای خودسازی پیدا كنیم؛ علاوه بر این كه ساعات این ماه، بسیار با بركت است و خدای متعال، از لحاظ طبیعی، این لحظات و ساعات را این گونه قرار داده است؛ ساعات بسیار مغتنمی هم هست. یك ركعت نماز شما، یك كلمه ذكر «سبحان الله» شما، مختصر صدقه دادن شما و یك صله رحم كوچكی كه در این ماه بكنید، مزیتی چند برابر بیشتر از همین امور، وقتی در غیر ماه رمضان انجام میشود، دارد. این، فرصت بسیار خوبی است؛ زمینه خوبی است كه انسان در این ماه به خودش برسد؛ مثل طبیبی كه با فردی بیمار مواجه است و آن بیمار، به امراض متعددی مبتلاست و اقسام مرض در او هست. طبیب حاذق كه امراض او را میشناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه كار میكند؟ اول سعی میكند بیماریهای او را روی كاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضی مبتلاست. اگر طبیب، بعضی از بیماریهای او را نشناسد و برای علاج یك بیماری، دوایی بدهد كه با بیماری دیگر ناسازگار باشد، ممكن است به جای این كه او را علاج كند، بیچاره را به بیماریهای دیگری هم متبلا سازد؛ مثلاً نداند كه بیمار زخم معده دارد، بعد برای علاج رماتیسم او، آسپرین بدهد! خوب، آسپرین، علاج رماتیسم است؛ اما برای زخم معده بسیار مضر است. اگر طبیب، این مرض را نشناسد و نداند كه بیمار، این مرض را هم دارد، ممكن است به جای این كه او را علاج كند، بیچاره را به خونریزی معده هم مبتلا سازد. پس اول باید با دقت نگاه كند؛ دلسوزانه بیماریها را پیدا كند و آنها را بنویسد؛ بعد ببیند كدام مهمتر است؛ كدام فوتیتر است و كدام اصولیتر است. فرض بفرمایید اگر كسی معده ناراحتی دارد، هر دوایی به او بدهند، نمیتواند به خوبی آن را جذب كند یا اگر روده خرابی دارد، هر غذای مقویای بدهند و از آن بهره ببرد، نمیتواند استفاده كند. راهش این است كه اول آن مرضی را كه از بقیه بیماریها تأثیر منفیاش بیشتر است و اگر خوب بشود، تأثیر مثبت شفایش بیشتر است، پیدا كنند.
شما طبیب خودتان بشوید. برادر عزیز! هیچ كس مثل خود انسان، نمیتواند بیماریهای خودش را بشناسد. برخی بیماریها در انسان هست كه اگر مثلاً شما به من بگویید: «تو دچار این بیماری هستی»، عصبانی میشوم و بدم میآید؛ بگویند: «آقا! شما مرد حسودی هستید». مگر كسی تحمل میكند كه به او بگویند حسود؟ میگوید: «حسود خودت هستی؛ چرا اهانت میكنی؟ چرا بیخود میگویی»؟ از دیگری حاضر نیستیم قبول كنیم؛ اما به خودمان كه مراجعه میكنیم، میبینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماریها داریم. سر هر كس را انسان كلاه بگذارد، از هر كس كه پنهان كند، با خودش كه دیگر نمیتواند؛ پس بهترین كسی كه میتواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روی كاغذ؛ بنویسید: «حسد»؛ بنویسید: «بخل»؛ بنویسد: «بدخواهی برای دیگران؛ وقتی كسی به خیری میرسد، ما ناراحت میشویم»؛ بنویسید: «تنبلی در كار»؛ بنویسد: «روح بدبینی به نیكان و صالحان»؛ بنویسید: «بیاعتنایی به وظایف»؛ بنویسید: «علاقه به خود؛ شدیداً به خودمان علاقه داریم».
اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی كاغذ بیاوریم. ماه رمضان، فرصتی است كه یكی یكی این بیماریها را، تا آن جایی كه بشود، برطرف كنیم. اگر برطرف نكنیم، این بیماریها، مهلك خواهد شد؛ هلاك معنوی و واقعی. هلاك جسمی كه چیزی نیست! اگر بیماری مهلكی در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه میشویم؛ شب خوابمان نمیبرد. بهترین دكترها را پیدا میكنیم؛ میگوییم: «نكند این غدهای كه در بدن من است، در دست من است، زیر پوست من است، سرطان باشد»! از تصورش، كلی وحشت میكنیم؛ آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یك سال دیگر است؛ دو سال دیگر است؛ ده سال دیگر است.
هلاكت جسمانی، این است و این قدر از آن میترسیم. هلاكت معنوی، یعنی برای ابد، دچار خذلان و عذاب الهی شدن؛ یعنی در زندگی جاودان ابدی، از همه نعمتها و لذتها و چشمروشنیهایی كه خداوند برای من و شما معین و مقرر كرده، محروم ماندن. انسان به قیامت نگاه كند و ببیند خدای متعال به بعضی از بندگانش - همین افرادی كه با آنها معاشریم و آنها را در كوچه و محله میبینیم، به همكار اداری، به دوست دوران تحصیل یا به یك رفیق بگو بشنو - برای برخی كارها و مجاهداتی كه در این دنیا داشتهاند، مقامات عالی میدهد؛ آنها را به بهشت میبرد؛ از عذاب دورشان میدارد و از عقبات قیامت، نجاتشان میدهد و ما به خاطر تنبلی، به خاطر نرسیدن به خود و به خاطر یك لحظه غفلت، از همه آنها محروم ماندهایم! آن وقت است كه حسرت، گریبان انسان را میگیرد؛ «وانذرهم یوم الحسرهٔ اذ قضی الامر».۲ كار هم دیگر از كار گذشته است و حسرت هم فایدهای ندارد. این، هلاكت معنوی است.
برادران و خواهران! اگر به خودمان نرسیم، بدبختی است؛ روسیاهی است؛ محرومیت است؛ از چشم خدا افتادن است؛ از مقامات معنوی دور ماندن و از نعیم ابدی الهی، تهیدست ماندن است؛ پس باید به خودمان برسیم. ماه رمضان، فرصت خوبی است. كتابهای اخلاق هم خوشبختانه در اختیار هست؛ لكن آن چیزی كه آدم از مجموع میفهمد و آن چه مهم است، این است كه انسان بتواند هوا و هوس خود را كنترل و مهار كند. این، اساس قضیه است.
۱) بقره، آیه ۱۸۵.
۲) مریم، آیه ۳۹.
مقام معظم رهبری، حضرت آیهٔالله خامنهای
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست