یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
مجله ویستا

پیوند ناموفق فلسفه و جامعه شناسی


پیوند ناموفق فلسفه و جامعه شناسی

مرور اثر تازه علی میرسپاسی

«اخلاق در حوزه عمومی» تازه ترین کتاب دکتر علی میرسپاسی با رویکردی متفاوت در حوزه مفاهیم معاصر جامعه شناختی ایران، توسط نشر ثالث راهی بازار شده است. مضامین چالش برانگیز کتاب در دو عرصه مهم و تاثیرگذار اندیشه اجتماعی (فرهنگ و عرصه عمومی) به نگارش درآمده که بحث و گفت وگو در هر دو عرصه، نیاز عاجل و دغدغه هرروزه اندیشه گران ایرانی است.

طی ۱۵ سال اخیر، متن های تئوریک و پژوهشی قابل ملاحظه یی در تبیین و شناخت مراحل بنیادین اندیشه در حوزه جامعه شناسی و فلسفه و اخلاق در کشور ما انتشار یافته است از جمله به قلم نویسنده کتاب حاضر. اما آنچه «اخلاق در حوزه عمومی» را از میان دیگر آثار نویسنده متمایز می سازد، «ساختار زبان» در این اثر است. مولف در واکاوی مضامین مهم جامعه شناسی ایران، به زبانی متفاوت از دیگر آثار خود، یعنی به زبانی بی پیرایه، لطیف و مصلحانه دست یافته است. انگار به میزانی که خشونت در جامعه تند و تیز شده، ضرباهنگ کلمات و لحن انتقادی نویسنده، ملایم و متواضعانه تر شده است. سیر تغییرات «زبانی» آثار نویسنده را اگر از کتاب «دموکراسی یا حقیقت» در سال ۱۳۸۰ تا شش سال بعد که «روشنفکران ایران؛ روایت های یأس و امید» به بازار آمد مورد سنجش قرار دهیم سیالیت این روند و به ویژه ملاطفت زبان این کتاب آشکار می شود.

نویسنده با کاربست چنین ساختار زبانی سعی کرده «شکل و ظرف» را با «معنا و محتوا»ی اثر انطباق دهد و هرچه بیشتر به هدف نهایی متن- همبستگی اجتماعی- نزدیک شود. به نظر می رسد انطباق معنا با کالبد متن، که به اعتراف همگان، کاری به غایت دشوار (به مانند راه رفتن بر لبه تیغ) است، آگاهانه صورت گرفته است زیرا نه فقط یک فصل از این کتاب به مکاشفه درباره رابطه دیالکتیکی میان توسعه حوزه عمومی، فعالیت روشنفکری و «زبان فارسی» اختصاص یافته بلکه خود نویسنده به تاثیر متقابل زبان و نظم اجتماعی، وقوف کامل دارد و در یکی از تازه ترین مصاحبه هایش درباره تاثیر متقابل زبان و ساختارهای مادی و سیر این تحول می گوید؛ «... زبان در معرض توفان تغییرات است و در خلال دگردیسی ها، معنا و ساختارش پیوسته دچار تحول و دگرگونی های جدی می شود تا جایی که رابطه اش با ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه، ای بسا تحول بنیادی پیدا کند چرا که زبان هم پدیداری اجتماعی است که ساختار و معنای آن در متن فرهنگی و در رابطه با مناسبات و ساختارهای اجتماعی واقعاً موجود شکل می گیرد. البته ساختارهای زبانی هم به نوبه خود، ساختارها و روابط فرهنگی و اجتماعی نظم مستقر را تحت تاثیر قرار می دهند و در شرایط خاصی، چه بسا ممکن است این ساختارها را نیز متحول سازند.» دکتر میرسپاسی سپس می افزاید؛ «بنابراین زبان به عنوان پدیده یی اجتماعی، هویتی جامد و لایتغیر ندارد و در خلأ (بر فراز تاریخ و عناصر مادی و اجتماعی) نمی ایستد بلکه این پدیده در بطن روابط زندگی اجتماعی ما انسان ها جان و هویت می گیرد و تطور می یابد...»

در ابتدای این نوشته، اشاره شد که زبان کتاب، ساده و بی ادعا است. از کلام منجی گرایانه فاصله دارد. در نتیجه مخاطب عام هم می تواند به سهولت از متن بهره گیرد و مضامین پیچیده تئوریک جامعه شناختی را به کمک زبانی نزدیک به زبان رایج و همه فهم مردم، از آن خود سازد. نویسنده در خلال سال ها تلاش و پژوهش در حوزه فرهنگ و جامعه در تجربه شخصی خود به این رویکرد زبانی (ساده زیستی زبان) اعتقاد پیدا کرده، آنجا که می گوید؛ «از دوره مشروطه به بعد که بنای تغییر و اصلاح فرهنگی و اجتماعی جامعه مطرح شد و برخی از نهادها و روابط مسلط آن زمان در معرض نقد- و موضوع تغییر- قرار گرفتند، اغلب روشنفکران و نویسندگان ایرانی، به تدریج از زبان به اصطلاح فرهیخته و اشرافی و فرمالیسم مصنوعی اش فاصله گرفتند و به زبان و زندگی روزمره مردم نزدیک شدند زیرا این گروه از روشنفکران طی دوره یی تلاش و مبارزه برای استیفای حقوق ملت و اصلاح ساختار سیاسی، به این نتیجه رسیدند که استقرار روابط اجتماعی دموکراتیک و نظم سیاسی عادلانه، خواهی نخواهی کلام و زبانی متفاوت از زبان خشک و مïغلق اشرافیت و اïدبای آن روزگار نیازمند است... این روشنفکران (از جمله جمالزاده، دهخدا، معین و بسیارانی دیگر) سرانجام موفق می شوند زبان را اصلاح کرده و بنای یک زبان «ملی» را پایه گذاری کنند.»

چند موضوع محوری در حوزه اندیشه و جامعه شناسی- که می تواند برای عبور کم هزینه از وضعیت بغرنج فعلی به سالکان و پرسشگران شرایط کنونی کشور یاری برساند- مجموعاً در قالب ۹ فصل کتاب «اخلاق در حوزه عمومی» را به خواننده ارائه کرده است. برای نمونه «فهم بنیادهای اجتماعی دموکراسی»، موضوع سومین فصل کتاب است که نویسنده با رویکردی تازه و خارق عادت، مشخصاً به حوزه ریسک پذیر و پرمخاطره «نقد اخلاق» نقب می زند. سپس چارچوب این عرصه «مین گذاری شده» را با یاری گرفتن از «تخیل جامعه شناختی» گشوده تر می سازد. نکته حساس و شاید جنجال برانگیز در این مبحث، دفاع شورانگیز نویسنده از تخیل جامعه شناختی در مقابل «تخیل فلسفی» است. این مقابله البته مسبوق به سابقه است و نویسنده در آثار منتشرشده قبلی خود نیز بر تفسیرهای فلسفی و کل گرایانه آشکارا تاخته و ازدواج ناموفق این دو حوزه را همواره به پرسش گرفته است. اما این بار و در این کتاب، تیزی محتوای سخن مولف در واقع آن دسته از روشنفکران مطلق اندیش و کل نگر (توتالیتر) را هدف گرفته است که با رجوع توجیه گرا به مبانی فلسفی، قائل به تفکیک مرزهای «حوزه خصوصی» از «حوزه عمومی» نیستند و سعی می کنند «یکدستی» را بر حوزه های متنوع زندگی شهروندان تحمیل کنند.

و سرانجام به مبحث نقادی های بی پرده فصل آخر، تحت عنوان «کارنامه اصلاحات» می رسیم که نویسنده در ادامه تحقیقات دامنه دارش، نهضت های فکری و گرایش های نوگرایانه دینی (و نیروی سیاسی فراروییده از آن را) را با پرسش ها و چالش های جدی روبه رو می کند و زوایای روشن و تاریک دگردیسی اصلاح طلبان ایران را به داوری خوانندگان- و خود اصلاح طلبان- وامی گذارد.

این کتاب ۲۳۴ صفحه یی، به قطع رقعی، در هفته اول آذرماه به بازار کتاب عرضه شده است.

جواد موسوی خوزستانی