دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

فقیه آرام


فقیه آرام

آیت الله عبدالله جوادی آملی واکنش های تند را تجربه می کند

اگرچه چندی است در لفافه سخن گفتن دیگر به کار خیلی از جماعت اهل سیاست نمی آید و دیروزیانی که حرف و حدیث هایشان را به هزارتوی کنایه و ایما و اشاره می پیچیدند دیگر بی هیچ پرده پوشی سخن می گویند اما ورود آیت الله جوادی آملی به این وادی کمی غافلگیرکننده بود. هر چند این مرجع تقلید هیچ گاه از سخن گفتن درباره مسائل جاری و روزمره دوری نگزیده بود اما چنانچه سنت او بود نه به صراحت که در لابه لای درس های اخلاقی که از رادیو و تلویزیون به صورت مستمر پخش می شود یا خطبه های نماز جمعه قم نظرات خود را ابراز می کرد و می کوشید وارد مصادیق نشود. چنین بود که سخنان آیت الله جوادی آملی که با لحنی آرام که فراز و فرودی نداشت به اخلاق و حدیث گره می خورد و این تصویر ثابت تمام روزهایی بود که این مرجع تقلید بر منبر وعظ و خطابه می نشست.

شاید از این رو بود که پنجشنبه هفته گذشته وقتی برخی از پایگاه های خبری انتقادات صریح آیت الله از وضعیت اقتصادی را روی خروجی خود قرار دادند برخی محافل رسانه یی با تعجب به این انتقادات شدیداللحن نگریستند؛ «آدم عاقلی که سرمایه یی مثل آب و خاک دارد اگر از کشور دیگری مواد غذایی وارد کند معلوم می شود بی عرضه است. ما به اندازه کافی آب و خاک داریم اما مدیریت می خواهد. جهنم هم فقط برای آدم شرابخوار نیست، برای آدم بی عرضه هم هست.» این مرجع بلندپایه قم که این انتقادات را در دیدار رئیس سازمان امور مالیاتی کشور اظهار کرده بود، در جملاتی تکمیلی انتقادات خود را کامل کرد تا آیت الله برای نخستین بار وارد مصادیق شود و عقبه انتقادات خود را صریح و شفاف روی دایره بریزد؛ «نگهبان اعتقاد مردم اقتصاد است. توقع نداشته باشید همه مثل سلمان و اباذر و کسانی که در شعب ابی طالب بودند، باشند. با آرزو و آرمان و توقع نمی شود کشور را اداره کرد. اگر می خواهیم کشور را اداره کنیم باید دید در چه فضا و فازی زندگی می کنیم. کسی که زمان و زمینش را نشناسد مدیر نیست. اگر کسی سنگی به بدنش زدند و دردی احساس نکرد معلوم است یا خواب است یا حسی نسبت به آن درد ندارد. حال اگر چند کارگر را اخراج کردند ما نیز باید این درد را حس کنیم. سرمایه عظیمی به نام نفت در داخل کشور است. اگر روزی به جایی برسیم که نفت بفروشیم و کشور را اداره کنیم، ورشکسته می شویم. مگر آدم عاقل نفت را می فروشد تا کشور را اداره کند.» به این ترتیب بود که آیت الله نیز به جرگه منتقدان صریح اللهجه پیوست اما این به آن معنا نبود که آیت الله جوادی آملی از سیاست گوشه گرفته بود.

● نظریه ولایت فقیه آیت الله

شاید اگر نخستین اظهارنظرهای فقهی - سیاسی آیت الله جوادی آملی را درباره ولایت فقیه بدانیم پربیراه نگفته ایم. وی در کتاب «ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت» به تبیین نظریه خود در این باره پرداخته و در کتاب «پیرامون وحی و رهبری» نظریات خود در این باره را تکمیل کرده است. آیت الله از کسانی است که اعتقاد دارد حکومت مشروعیت خود را از ولی فقیه می گیرد نه بالعکس آن. وی در تحلیل عقلی از «قاعده لطف» از این قاعده به مثابه استدلالی استفاده می کند تا بگوید «هر آنچه دلیل امامت است عین همان ادله دلیل بر لزوم حکومت بعد از غیبت ولی امر است.» این دیدگاه فقهی وی برخلاف دیدگاه آیات عظام آخوندخراسانی و از معاصران آن آیت الله منتظری است که تفسیرشان از ولایت فقیه «ولایت انتخابی فقیه» است. دیدگاه وی درباره ولایت فقیه نزدیک به دیدگاه امام خمینی(ره) است که جوادی آملی در محضر وی تلمذ کرده است.

با آنکه ریشه تفکر آیت الله جوادی آملی و مصباح یزدی در باب ولایت فقیه به یکدیگر نزدیک است اما درباره اجرای آن، این دو اندیشمند اسلامی اختلاف نظر دارند که به ریشه های فکری فلسفی آنها برمی گردد. آیت الله جوادی آملی مانند بنیانگذار جمهوری اسلامی ریشه فلسفه خود را «نوصدرایی» معرفی می کند اما آیت الله مصباح یزدی بیشتر به سمت «کلامیان» گرایش دارد.

آیت الله جوادی آملی «ولایت فقیه» را در تعارض با دموکراسی نمی داند و حتی اصول اولیه یک حکومت دموکراتیک یعنی انتخابات را قبول دارد، هر چند این نظریه با برخی از نظریاتی که وی در اوایل انقلاب در کتاب «بیع» تبیین کرد، متفاوت است. به اعتقاد جوادی آملی همان گونه که نصب الهی دارای اهمیت است مقبولیت زمینی نیز اهمیت دارد. با آنکه از دیدگاه وی انتصاب الهی از اهمیت بالاتری برخوردار است اما مقبولیت را نه مشروعیت دهنده بلکه ضامن اجرایی معصوم یا ولی فقیه می داند و برای تبیین نظریه اش ۲۵ سال خانه نشینی حضرت علی(ع) را شاهد مثال گفته خویش می آورد.

به اعتقاد این روحانی بلندپایه همان گونه که حضرت علی(ع) بعد از فوت پیامبر ۲۵ سال خانه نشین بود، اگر معصوم یا ولی فقیه از مقبولیت در زمانه خویش برخوردار نباشد خانه نشین خواهد بود، هر چند ولایت شان مشروعیت الهی داشته باشد. آیت الله جوادی آملی مانند امام خمینی از طرفداران تئوری جمهوری اسلامی بود؛ حکومتی که در کنار مشروعیت فقهی و الهی به دنبال مقبولیت مردمی نیز هست. آیت الله مصباح یزدی از علمایی است که نظریه یی دیگرگون دارد و معتقد است حکومت اسلامی حکومت ایده آل فقها و مذهب تشیع اسلامی است. وی جمهوری اسلامی را صرفاً راهی برای رسیدن به حکومت اسلامی می داند؛ حکومتی که قبل از ظهور امام غایب باید به عرصه ظهور برسد. بنابراین مصباح یزدی معتقد است رای مردم تا آنجا اهمیت دارد که حکومت به نتیجه و استقرار برسد و پس از آن دیگر این مردم هستند که به دنبال حکومت می آیند نه حکومت به دنبال مردم.

آیت الله جوادی آملی که در نظریات خود به جایگاه مقبولیت برای حکومت اعتقاد داشته و در تبیین و گسترش آن دست یازیده است در بزنگاه های انتخابات ریاست جمهوری وارد عرصه شده و حمایت خود را به طرفداری از یکی از کاندیداهای مطرح شده اعلام کرده است. البته حمایت او این گونه بود که تاکید داشت کاندیدای تحت الحمایه او بین سایر کاندیداهای رقیب «اصلح» است. نخستین حمایت انتخاباتی آیت الله جوادی آملی به خرداد ۷۶ بازمی گردد؛ آن هنگام که علی اکبر ناطق نوری، سیدمحمد خاتمی، محمد محمدی ری شهری و کاندیدای همیشه کاندیدا مرحوم زواره یی برای انتخابات ریاست جمهوری هفتم ثبت نام کرده بودند.

در این ایام آیت الله جوادی آملی مانند اکثر طیف سنتی از ناطق نوری اعلام حمایت کرد و تا پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی که هشت سال به طول انجامید بر حمایت خود باقی ماند و سعی در پنهان داشتنش هم نداشت.

دو سال بعد از روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی در فضای مطبوعاتی آن دوران کاریکاتوری چاپ شد که در مدت کوتاهی موج شدید اعتراضات در قم را به راه انداخت. «نیک آهنگ کوثر» کاریکاتوری را به تصویر کشیده بود که از نگاه مراجع قانونی و علمای ارشد قم «توهین» به آیت الله مصباح یزدی محسوب می شد. مراجع قم از جمله آیت الله جوادی آملی در قم دست به تحصن زدند و خواستار مجازات کاریکاتوریست شدند؛ غائله یی که با عذرخواهی نیک آهنگ کوثر پس از بازداشت ختم به خیر شد.

آیت الله در انتخابات ریاست جمهوری هشتم سکوت پیشه کرد و به صورت علنی از هیچ کاندیدایی حمایت نکرد؛ انتخاباتی که علاوه بر رئیس جمهور وقت سیدمحمد خاتمی، دریادار علی شمخانی، احمد توکلی، عبدالله جاسبی، سیدمحمود کاشانی، علی فلاحیان،هاشمی طبا و غفوری فرد نیز ثبت نام کرده بودند اما هیچ کدام موفق نشدند حمایت آیت الله را به خود جلب کرده و رای وی را به سبد خود هدایت کنند تا نوبت به انتخابات دور بعدی یعنی ریاست جمهوری نهم رسید که برای نخستین بار ویترینی از چهره های صاحب نام برای رقابت بر سر فتح کاخ ریاست جمهوری کاندیدا شدند. آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، دکتر معین، محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی، محسن رضایی، مهرعلیزاده و محمود احمدی نژاد از چهره های معروف و غیرمعروفی بودند که برای ثبت نام به ساختمان بلند فاطمی رفتند و اعلام کاندیداتوری کردند. در این انتخابات نیز آیت الله مانند انتخابات هشت سال پیش در جبهه طیف سنتی قرار گرفت و از کاندیدای تحت الحمایه این جناح که همان آیت الله هاشمی رفسنجانی بود، اعلام حمایت کرد اما این بار هم بخت با آیت الله جوادی آملی یار نبود و این بار هم کاندیدایی به غیر از کاندیدایی که وی به او رای داده بود پیروز انتخابات شد و نامزد تحت الحمایه او تنها اعلام کرد شکوه هایش را به خدا خواهد برد اما حمایت آیت الله در این انتخابات برای او گران تمام شد. طلبه های تندرو حامی رقیب انتخاباتی هاشمی رفسنجانی به جلسه سخنرانی وی رفتند و آیت الله جوادی آملی را با شعارهای تند و تیز مورد انتقاد قرار دادند و کار به درگیری فیزیکی کشید و اگر حلقه محافظان آیت الله و شاگردان شان دیر می جنبیدند آیت الله مورد ضرب و شتم قرار می گرفت.

جوادی آملی بعد از این اتفاق لب به شکوه گشود؛ «در دوران آقای خاتمی با آنکه از آقای ناطق نوری حمایت کرده بودیم امنیت جانی داشتیم و هیچ کس به ما توهینی نکرد.» طرفداران رادیکال دولت بارها در نماز جمعه هایی که به امامت وی اقامه می شد یا در جلسات درس وی حضور می یافتند با بر هم زدن نظم جلسه و شیوه های دیگر به ساحت وی تعرض می کردند. اما آیت الله به همان اندازه که در دوران ریاست جمهوری هشت ساله خاتمی در امن و امان زیست و بی حاشیه روزگار گذراند ولی از ابتدای استقرار دولت نهم ایام پرحادثه یی را سپری کرد.

نخستین ماه های استقرار محمود احمدی نژاد و مردانش در کاخ ریاست جمهوری بود که رئیس دولت نهم رهسپار امریکا شد تا در اجلاس عمومی سازمان ملل سخنرانی کند؛ سفری که بعد از اتمامش تحت تاثیر یک خبر قرار گرفت. هنوز احمدی نژاد غبار سفر امریکا را نتکانده بود که به قم رفت و با برخی از مراجع این شهر دیدار کرد. اندکی پس از این سفر بود که یکی از پایگاه های خبری که زیر نظر یکی از چهره های اصولگرا اداره می شد فیلمی از دیدار احمدی نژاد با آیت الله جوادی آملی منتشر کرد که طی آن رئیس دولت نهم به نقل از حاضران در اجلاس نقل کرده بود هنگام سخنرانی اش در سازمان ملل در هاله یی از نور فرو رفته بود. داستان هاله نور از اینجا شروع شد؛ داستانی که در نخستین واکنش از سوی سخنگوی دولت تکذیب و غلامحسین الهام ناچار شد نخستین جلسه سخنگویی اش را با تکذیب «هاله نور» آغاز و علاوه بر مورد تردید قرار دادن صحت فیلم، انتشاردهندگان را به پیگیری قضایی تهدید کند؛ داستانی که یک روز مرتضی آقاتهرانی معلم اخلاق کابینه آن را تایید کرد و یک روز دیگر تکذیب.

داستان به انتخابات دوره دهم هم رسید و مهدی کروبی در شب مناظره اش با محمود احمدی نژاد به این داستان و فیلم اشاره کرد و از رقیب انتخاباتی اش در این باره توضیح خواست. در حالی که در ایام انتخابات سی دی این دیدار در قالب فیلم تبلیغاتی «۹۰ سیاسی» به طور گسترده توزیع شد اما احمدی نژاد سخنان منتسب به وی در دیدار با آیت الله جوادی آملی را تکذیب کرد ولی فردای آن روز دفتر آیت الله جوادی آملی بر این دیدار و گفتار صحه نهاد. دفتر آیت الله با اعلام دو شماره تلفن جهت تماس مردم به پرسش هایی درباره صحت و سقم این داستان پاسخ داد و همزمان حجت الاسلام محمدتقی سبحانی عضو هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی که خود را از حاضران این جلسه معرفی کرد توضیحات تکمیلی را ارائه کرد؛ «آقای احمدی نژاد تازه چند روزی بود که از نخستین سفرش به نیویورک بازگشته و به قم آمده بودند. ایشان پس از حضور در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به سمت دفتر آیت الله جوادی آملی حرکت کردند. من هم به همراه آقایان الهام و موسوی (معاون پارلمانی سابق دولت نهم) به سمت دفتر ایشان حرکت کردم.

به جز حضرت آیت الله جوادی آملی و آقای احمدی نژاد حجت الاسلام کعبی عضو شورای نگهبان، جناب آقای سعید جوادی آملی فرزند حضرت آیت الله، استاندار وقت قم، رئیس نیروی انتظامی استان، رئیس وقت سازمان تبلیغات اسلامی قم، آقای الهام، آقای موسوی، بنده و برخی دیگر در آن جلسه حضور داشتند. به اضافه اینکه دو دوربین که یکی متعلق به دفتر آیت الله جوادی آملی و دیگری متعلق به صداوسیمای قم بود از جلسه تصویر گرفتند.»

آیت الله جوادی آملی در انتخابات ریاست جمهوری دهم به شیوه ریاست جمهوری هشتم تاسی و سکوت پیشه کرد. اما وی با سه کاندیدای رقیب احمدی نژاد دیدار کرد. دولتی ها مانند چهار سال گذشته و بعد از داستان هاله نور پشت در بسته بیت آیت الله ماندند و تنها ناظر فیلم های انتخاباتی کاندیداهای رقیب در دیدار با مراجع تقلید بودند. وی در دیدار با میرحسین موسوی گفت؛ کل جهان را یک نفر اداره می کند و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. در حکومت اسلامی رهبری دل ها به دست خداوند است و مردم سرمایه خوبی هستند ولی حضور مردم نه به دست خود مردم است و نه به دست ما بلکه رهبری تمامی مجموعه برعهده خداوند است. بدون مردم کار یک لحظه پیش نمی رود. اقتصاد راه تنفس مردم است و ریشه آن اعتقاد است و اگر آن اعتقاد آسیب ببیند اقتصاد مورد آسیب قرار می گیرد.

شما خود بیش از دیگران در جبهه حضور داشتید و شرایط جنگ را به خوبی درک کرده اید. باید آسیب ها را شناخت و صراط مستقیم را تشخیص داد. با کشتار و جنگ مردم اصلاح نمی شوند و مردم با فرهنگ و شعور خود جامعه را اداره می کنند. هیچ ملتی با اختلاف به جایی نمی رسد. شما که به سلامتی می خواهید وارد این عرصه شوید باید این کلام امیرالمومنین را سرلوحه کار خود قرار دهید.

اما دولتی ها ناخشنود از این دیدار به کاری دیگر روی آوردند و برخی از پایگاه های خبری نزدیک به دولت اعلام کردند مراجع تقلید به انتشار دیدارهایشان با مراجع انتقاد دارند و از جمله آیت الله جوادی آملی به مستند میرحسین موسوی اعتراض کرده است؛ خبری که بلافاصله از سوی دفتر آیت الله تکذیب شد.

در ایام انتخابات اما حادثه یی دیگر واکنش آیت الله جوادی آملی را در پی داشت. اندکی پس از مناظره میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد وی نامزدهای ریاست جمهوری را از تخریب یکدیگر منع کرد و در خطبه های نماز جمعه با اشاره به اظهارات مقام معظم رهبری در حرم امام گفت؛ «سخنان روشنگرانه رهبری راه درست تبلیغ نامزدها و انتخاب اصلح را ترسیم کرده است.»

وی افزود؛ نامزدهای ریاست جمهوری در گفتار، نوشتار و سخنرانی های خود مبنای قرآنی را رعایت کنند و سخنی که برخلاف اسلام باشد به زبان نیاورند. وی تلاش نامزدها را برای تبیین برنامه ها و شعارهای خود امری مورد قبول عنوان کرد و گفت اگر در این مسیر با حیثیت و آبروی کسی بازی شود کاری ناپسند است و آرزوی دشمنان اسلام را فراهم می کند.

امام جمعه قم خطر تکرار مشروطه را یادآور شد و از نامزدها خواست در بیان مواضع خود قلم، گفتار و رفتار خود تقوای الهی را رعایت کنند که اگر از مرز خارج شوند به راه شیطان گرفتار خواهند شد.

انتخابات با تمام حرف و حدیث هایش تمام شد و وقایع و رویدادهای پس از آن از سویی بیت آیت الله را به ملجاء برخی از آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات تبدیل کرد و از سوی دیگر وی را آماج اعتراض ها و انتقادات قرار داد. هر چند تعدادی از همسران بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات نتوانستند در مسجدی که قرار بود آیت الله حضور به هم برساند وی را ملاقات کنند اما منتقدان آیت الله بعدتر از دیگران در نخستین نماز جمعه یی که به امامت وی پس از انتخابات برگزار شد، حاضر شدند و شعارهای انتقادی علیه وی مطرح کردند. لیدر این جریان قاسم روانبخش بود که در این نماز جمعه اعلام کرد دیگر وی به نماز جمعه نمی آید. پلاکاردهایی را با این مضمون در دست داشتند؛ «ما بهشت بدون احمدی نژاد نمی رویم.» روانبخش خود در وبلاگش در این باره نوشت؛ «افتخار تلمذ در محضر آیات عظام جوادی آملی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی و مصباح یزدی را داشته و دارم. این شاگرد بارها و بارها به حمایت از احمدی نژاد بر ضد آیت الله جوادی آملی تحرکاتی انجام داده است. علت اعتراض قاسم روانبخش و دیگر حامیان تندرو دولت تحریم منبر از سوی آیت الله بود. وی اعلام کرده بود تا محرم و صفر در خطبه های نماز جمعه شرکت نمی کند.

روابط عمومی نماز جمعه قم علت این موضع را سفر تابستانی آیت الله اعلام کرده بود. این در حالی است که آیت الله جوادی آملی هر سال تابستان به دماوند می رود اما در آدینه هایی که او امامت جماعت قم را بر عهده دارد و روزهایی که درس دارد به قم بازمی گردد. ولی آیت الله نه تنها نماز جمعه قم را ترک نگفت بلکه اخیراً با صراحت لهجه بیشتری لب به انتقاد می گشاید؛ صراحتی که بعید نیست بار دیگر اعتراض برخی از «همیشه معترضان قم» را به دنبال داشته باشد و باز هم برای او اسباب دردسر شود. اما آنچه عیان است و اتفاق افتاد این بود که آیت الله جوادی آملی وارد مصادیق شد.

امین علم الهدی