یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
آگاهی به وظیفه
زندگی ما به توسعه وابسته است. این موضوع یک امر ثابت شده است. اصلاً توسعه یک مطلب نظری نیست که بتوان له یا علیه آن دلایلی را اقامه کرد، بلکه یک امر تاریخی است. ما در تاریخ و نه در صرف بحث و نظر با توسعه مواجه شدهایم. مسئله این نیست که ما توسعه را درست میدانیم یا نادرست، یا با سنن ما مناسبت دارد یا ندارد، بلکه همانطور که اشاره کردیم زندگی ما به توسعه وابسته شده است. اینک توسعه در هنر نیز همراه و همگام با توسعه در علم، اقتصاد، سیاست و. . . امری باورپذیر، لازم و ضروری خواهد بود. از طرفی ما یعنی ایرانیها، در شرایط خاصی از فرهنگ و هنر به سر میبریم. پیشینه تاریخی ما به قرنهایی بیش از انگشتان دست میرسد. بنابراین سنن و آئین قدرتمندی تشکیلدهنده فرهنگ ما هستند.
بعد از ورود اسلام و پذیرفتن آن توسط ایرانیان، هیچگاه سنن و آئینهای ایرانیان، از بین نرفت، بلکه در یک ارتقای منطقی و معنوی، با تفکرات و روح دین مبین، درآمیخت و سبب به وجود آمدن برکات بسیاری شد، آن هم نهتنها برای ایرانیان بلکه برای همه ملتهایی که با ما ارتباط داشتند.
از آنجا که تاریخ هنر، علمی جدید است طبعاً مانند تمام علوم جدید، هنر اسلامی را از طریق تجزیه و تحلیل و تقلیل دادن آن به شرایط و عوامل تاریخی بررسی میکند. آنچه در هنر جاویدان و مافوق زمان است از دسترس چنین روشی به دور است در حالی که هنر دینی مانند هنر اسلامی ما همواره شامل عاملی جاویدان و ابدی است. از سوی دیگر تاریخ جدید هنر، بیشتر معیارهای زیبایی شناسی خود را از هنر کلاسیک یونان یا دوره بعد از قرون وسطای غرب اخذ کرده است. بنابراین رجوع به گذشته تاریخی خود و ایجاد تاریخ هنر جدید و مختص برای خودمان، میتواند راههای تازه و همواری را پیشروی ما قرار دهد.
«تئاتر دینی» پس از وقوع انقلاب اسلامی و بویژه در دهه اخیر، موضوع صحبت و سخن بسیاری از کارشناسان و البته مدیران فرهنگی بوده است. گر چه برخی معتقدند که هنر «تئاتر» وارداتی و غربی است و از لزوم به وجود آمدن «نمایش ایرانی» با خصوصیات ملی و مذهبی صحبت میکنند، اما هیچگاه ساختار و چشمانداز مشخص و معینی در این زمینه ارائه نشده است. هر کسی تعریف خود را از این مقوله دارد بیآنکه به موضوعات تاریخی و فرهنگی جامعه، نگاهی فراخ داشته باشد، بلکه هر کسی از ظن خود، حقیقت «نمایش ایرانی» را آن گونه دریافته که مطابق سلیقه اوست یا آن را فراگرفته است. با توجه به عجینبودن تفکرات دینی با فرهنگ مردم ایرانزمین، به ثمر رسیدن واقعیتی به نام «تئاتر دینی» در جامعه ما امری ضروری به نظر میرسد. اما مورخان و صاحبنظران هنر که عنوان «هنر دینی» را به هر اثر هنری دارای موضوع مذهبی میدهند از یاد میبرند که هنر اساس قاب و صورت است. این امر که موضوع یک هنر از حقیقتی روحانی مایه گرفته باشد برای دینی نامیدنش کافی نیست بلکه باید زبان صوری آن هنر نیز از همان سرچشمه سیراب شده باشد تا بتوان دینیاش خواند. به عنوان مثال تعزیه یک نمایش کاملاً ایرانی و مایه مباهات ما است اما این روزها فقط محتوایی مذهبی و همراستا با تعزیه در گذشته دارد چرا که وجود بلندگوهای غولپیکر و ژستهایی که مجلسگردانها با میکروفنهای مدرن میگیرند و همینطور طراحی لباسهایی با پارچهها و مدلهای ناهمسان و اجرا در سالنهای قاب عکسی، فرم و تصویر را از ماهیتاش دور میسازد در نتیجه میتوان گفت که در اینجا آنطور که واقعیت باید داشته باشد، هنر دینی رخ نداده است.
نکته دیگری که حائز اهمیت است، تغییر و تحول در نگرش و آگاهیهای مردمان است. هنگامی که گوته نمایشنامه «فاوست» را نوشت، ۹۰ درصد ساکنین دوکنشین وایمار، بیسواد بودند. هنر و ادبیات، امتیاز لایه نازکی از برگزیدگان بود ولی جامعه صنعتی به اشخاصی نیازمند است که از خواندن و نوشتن برخوردار باشند. در نتیجه باید گفت، با پیشرفت تکنولوژی، نوع نگاه به تصویر و فرم هنر دینی نیز قابل تغییر است اما نه آنگونه که ما را از مفهوم دور کند. چرا که مردمان، همواره میل زیادی برای بازگشت به فطرت و گذشته دارند. در حقیقت همه سنتها، اصل هنرهای خود را به یک منبع الهی نسبت میدهند. چنانکه «آکان»ها در کشور غنا صنعتگران و موسیقیدانان را سخنگویان «اوکیمه» (خدای متعال) میدانند. آئین و مناسک در دوره آغازین زندگی انسان، تا حد زیادی همان کارویژههایی را داشته که تئاتر در جامعههای پیشرفته و معاصر دارد. شکسپیر یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسانی است که متوجه ارزشها و شایستگیهای آئینی مذهبی و اجتماعی برای صحنه نمایش شده است. بهگونهای که تراژدی «ریچارد سوم» اصولاً بر بنیاد این شیوهها نهادگذاری شده است.
اما این موضوع را نباید فراموش کرد که هنرمند و اعتقادات او در رسیدن ما به «تئاتر دینی» اهمیتی صدچندان دارد. از آنجایی که احساس هنرمند مایه اولیه هنر و مبدأ حرکت و سرچشمه آن است، پس هر تغییری که در وی حاصل شود مسلماً آثاری مستقیم بر روح محصول خود یعنی هنر باقی خواهد گذاشت. در نتیجه اگر میخواهیم چیزی به نام «تئاتر دینی» به معنای واقعی کلمهاش داشته باشیم باید هنرمندانی را تقویت کنیم که در این مسیر حرکت میکنند یا مستعد آن هستند. از یاد نبریم که هنر، محصولی اجتماعی است و خواه ناخواه نقش زمان خود را دارد منتها آگاهی به وظیفه، در طول تاریخ و همراه با تکامل جوامع و اندیشهها به وجود آمده است.
منابع: سیری در اندیشههای برشت/ انتشارات رز، نمادگرایی در ادبیات نمایشی/نشر برگ، راز و رمز هنر دینی/سروش، اصالت در هنر/سهامی انتشار، سنت و تجدد/نشر ساقی، مبانی هنر دینی/حوزه هنری، ضرورت هنر/مجله نگین
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات انتخابات مجلس مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور رئیسی رهبر انقلاب
ایران زلزله تهران هواشناسی سیل شهرداری تهران فضای مجازی سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل آموزش و پرورش
خودرو افغانستان حقوق بازنشستگان قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو گاز ایران خودرو بانک مرکزی نمایشگاه نفت بازار خودرو مالیات
نمایشگاه کتاب رضا عطاران نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون کتاب سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دفاع مقدس سریال مهران مدیری کتابخوانی تئاتر
فناوری اینترنت
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه اسرائیل جنگ غزه آمریکا حماس روسیه سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه
پرسپولیس فوتبال لیگ برتر استقلال هوادار لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بازی
شفق قطبی ایلان ماسک اپل طوفان خورشیدی ناسا گوگل مایکروسافت هوش مصنوعی فیبرنوری ماهواره
استرس فشار خون بارداری شیر زایمان آسم