سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آثار خشونت علیه زنان در خانواده


آثار خشونت علیه زنان در خانواده

پیامبر اکرم ص فرموده اند «هر کس به مؤمنی آزار رساند, مرا آزار داده است و آنکه مرا آزار داده, خدای مرا آزار داده است و آنکه خدا را آزار دهد, در تورات و انجیل و زبور و فرقان قرآن لعن شده است»

پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: «هر کس به مؤمنی آزار رساند، مرا آزار داده است و آنکه مرا آزار داده، خدای مرا آزار داده است و آنکه خدا را آزار دهد، در تورات و انجیل و زبور و فرقان (قرآن) لعن شده است».

● اشاره

امروزه با وجود پیشرفت‌های صنعتی جوامع، رشد تمدن و فرهنگ آن‌ها و توسعه علم و تکنولوژی، هنوز پدیدة خشونت خانوادگی یک معضل جهانی به شمار می‌آید. گزارش‌های تکان دهنده از حوادث، آمار و اطلاعات از گوشه و کنار جهان، حکایت از نقض حقوق بشر در مورد زنان دارد.در شماره گذشته با پرداختن به علل مؤثر در بروز رفتارهای خشونت‌آمیز در مردان، به عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی اشاره شد. در این شماره توجه خوانندگان را به ادامه بحث جلب می‌نماییم.

● آثار خشونت علیه زنان در خانواده

خشونت در خانواده که به قصد آزار زن در خانه از سوی شوهر اعمال می‌شود، آثار بسیار زیان بار فردی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

● طلاق و فروپاشی خانواده

روشن است که وقتی روابط بین همسران بر مبنای خشونت استوار شود، استحکام و دوام خانواده مورد آسیب قرار خواهد گرفت و مهم‌ترین نتیجه منفی آن، طلاق و جدایی زن و مرد است که به دنبال آن بسیاری از آسیب‌های اجتماعی جبران‌ناپذیر از جمله افسردگی تدریجی، نابسامانی‌های روانی، اختلال‌های شخصی و... در زن ایجاد می‌شود و به دنبال آن، آسیب‌های زیادی متوجه فرزندان طلاق خواهد بود که شایع‌ترین آن‌ها گرایش به بزهکاری و اعتیاد و سایر ناهنجاری‌های رفتاری‌ است.

● عدم تربیت صحیح فرزندان

با توجه به نقش اصلی و مهم مادر در خانه و تربیت فرزندان، بی‌شک رفتارهای خشن علیه او آثار و تبعات سویی بر سایر افراد خانواده به ویژه فرزندان خواهد گذاشت. مادران در معرض خشونت هرگز نمی‌توانند در تربیت فرزندان موفق باشند و فرزندانی با سلامت روان و اعتماد به نفس تربیت کنند. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد، کودکانی که مادرانشان مورد خشونت قرار گرفته‌اند؛ آمادگی زیادی برای ابتلا به بیماری‌های روانی و اختلالات رشد، به ویژه نارسایی کلامی دارند و چون از لحاظ بدنی ضعیف‌تر از بزرگسالان هستند، به انواع بیماری مبتلا خواهند شد، با از دست دادن اعتماد به نفس خود، کارایی کمتری نسبت به دیگران خواهند داشت و در ایجاد روابط صحیح با دیگران موفق نخواهند بود. همچنین میزان گرایش آن‌ها به سوی سایر انحرافات به ویژه مواد مخدر، دو برابر دیگران است و در بزرگسالی نیز بیشتر از افراد معمولی دست به خشونت خواهند زد.(۱)

● نگاه اسلام به خشونت

اسلام در روابط اجتماعی توصیه‌های فراوانی به خوش‌رفتاری و حسن معاشرت نسبت به افراد دارد و از هر گونه خشونت و بدرفتاری یا رفتاری که موجب آزار دیگران شود ـ حتی آزادی که به صورت زبانی باشد ـ نهی کرده است. روایات زیادی در این زمینه وجود دارند که برای نمونه به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «ما مِنْ عَمَلٍ اَحَبَّ إلَی اللهِ تَعالی و إلی رَسُولِهِ مِنَ الایمانِ بِاللهِ والرِفْقِ بِعِبادِهِ و َما مِنْ عَمَلٍ اَبْغَضَ إلَی اللهِ تَعالی،مِنَ الاشْراکِ بِاللهِ وَ العُنْفِ عَلی،عبادِهِ(۲)؛ هیچ کاری نزد خدا و پیامبر گرامی‌تر و محبو‌ب‌تر از ایمان و رفق ،نرمش و مدارا، با مردمان نیست و هیچ کاری نزد خداوند و رسول، زشت‌تر و مبغوض‌تر از شرک به خدا و خشونت با مردمان نیست».

پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: «نزدیک‌ترین شما به من در روز رستاخیز، کسانی هستند که با همسرانشان بهتر رفتار می‌کنند».و نیز می‌فرماید: «بهترین مردم از نظر ایمان... کسانی هستند که نسبت به همسرانشان مهربان‌تر باشند و من از همه شما به خانواده‌ام مهربان‌تر هستم.»

همچنین حضرت فرموده‌اند: «مَنْ اَذی،مُؤمِناً فَقَدْ اذ،انی و من اذ،انی فقد اَذَی الله و مَن اَذیَ الله فهو ملعون، فی التوراة والإنجیل والزبور والفُرقان(۳)؛ هر کس به مؤمنی آزار رساند، مرا آزار داده است و آنکه مرا آزار داده، خدای مرا آزار داده است و آنکه خدا را آزار دهد، در تورات و انجیل و زبور و فرقان ?قرآن? لعن شده است».در این روایت مقام مؤمن تا آن‌جاست که آزار او برابر با آزار خداوند شمرده شده است و فردی که مؤمنی را آزار دهد، مورد نفرین کتب آسمانی قرار گرفته است. طبق روایات اسلامی آن کس که انسانی را غمگین سازد، اگر همه دنیا را به او بدهد؛ جبران نمی‌شود و پاداشی نیز ندارد.(۴)

● نگاه اسلام به زن

برخلاف تصور نادرست انسان‌های جاهل، اسلام این حقیقت را به دنیای بشریت اعلام کرد که زنان همانند مردان انسان و جزئی از پیکر جامعه‌اند: (یا أیّهَا النّاسُ اتّقُوا رَبّکُمُ الّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثّ مِنْهُما رِجالاً کَثیرًا وَ نِساءً)(۵)؛ «ای مردم جهان، بپرهیزید از آن خدایی که همه شما را از یک نفس آفرید و همسرش را نیز از همان نفس آفرید و مردان و زنان فراوانی را از آن دو پدید آورد...».

همچنین برخلاف تصورات گروهی دیگر از انسان‌های نادان، اعلام می‌دارد که گرامی‌ترین افراد نزد خداوند، با تقواترین آن‌هاست و در این میان، بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد.(۶) هر کس کارهای نیک انجام دهد، چه زن چه مرد در حالی‌که به خدا ایمان داشته باشد، به بهشت می‌رود و ذره‌ای به کسی ظلم نمی‌شود.(۷)در تعالیم آسمانی اسلام به خاطر وجود احساسات و عواطف در زنان، توصیه‌های زیادی درباره چگونگی ارتباط با زنان و دختران ارائه و شأن بارز اصالت، نجابت و رادمردی در حسن معاشرت و نیکی به همسران شمرده شده است. در اینجا به مواردی از آن اشاره می‌کنیم:

● توصیه‌های قرآنی درباره حسن معاشرت با زنان

در سفارش‌ها و توصیه‌های اسلام لفظ مؤمن در برخورد مناسب و دور از هر گونه خشونت و آزردن به صورت کلی، هم زن مؤمن و هم مرد مؤمن را در بر می‌گیرد، اما در محدوده خانواده و روابط خانوادگی با بررسی آیات و روایت‌های معصومین(ع) به تأکیدهای زیادی در مورد پرهیز از خشونت نسبت به زنان و حسن معاشرت با آن‌ها بر می‌خوریم:(وَ عاشِرُوهُنّ بِالْمَعْرُوفِ)(۸)؛ «با زنان به نیکی و مهربانی رفتار کنید».

مفسر بزرگ، علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه می‌فرمایند: «کلمه معروف به معنای هر امری ا‌ست که مردم در جامعه خود آن را بشناسند و آن را انکار نکنند. معاشرت معروف این است که یک فرد از جامعه، مساوی با سایر اعضای جامعه باشد... خداوند همه مردم را بدون استثنا، تنه درخت بشریت دانسته است؛ بنابراین حکم تسویه در معاشرت در مورد آنان جاری ا‌ست و این همان حریت اجتماعی و آزادی زنان و مردان است...».(۹)

در واقع می‌توان گفت در خانواده که به منزله یک جامعه کوچک است، زن نیز همانند مرد از حقوق مساوی انسانی برخوردار است و همان‌طور که در یک جامعه باید حقوق تک تک افراد رعایت شود، در خانواده نیز حقوق زن به عنوان یک انسان باید رعایت شود.(وَ إِذا طَلّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أجَلَهُنّ فَأمْسِکُوهُنّ بِمَعْرُوفٍ أوْ سَرِّحُوهُنّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکُوهُنّ ضِرارًا)(۱۰)؛ «اگر زنان را طلاق دادید و مهلتشان سرآمد، یا آنان را به نیکو وجهی نگه دارید یا به نیکو وجهی رها سازید و برای اینکه به آنان زیاد برسانید، در خانه نگاهشان ندارید».

به طور معمول طلاق و جدایی با آزار و کینه‌ورزی و برخوردهای ناهنجار جانبی همراه است؛ بنابراین قرآن از این معضل پیشگیری کرده و می‌فرماید در هر حال با رعایت اصل معروف با آن‌ها رفتار کنید و مبادا در این حال، آنان را آزار دهید یا زیان برسانید یا رفتاری خشونت‌آمیزی داشته باشید.(وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنّ وَ کِسْوَتُهُنّ بِالْمَعْرُوفِ)(۱۱)؛ «بر عهده صاحب فرزند ؛پدر است که خوراک و لباس زنان را به وجهی نیکو تأمین کند».

با توجه به نقش اصلی و مهم مادر در خانه و تربیت فرزندان، بی‌شک رفتارهای خشن علیه او آثار و تبعات سویی بر سایر افراد خانواده به ویژه فرزندان خواهد گذاشت. مادران در معرض خشونت هرگز نمی‌توانند در تربیت فرزندان موفق باشند و فرزندانی با سلامت روان و اعتماد به نفس تربیت کنند.

«معروف» نام فراگیری برای هر کاری که موجب اطاعت خدا یا نزدیکی به خدا و نیکی نسبت به مردم باشد و نام هر کاری ا‌ست که نیکی و شایستگی آن در قانون شرع یا قانون عقل پذیرفته شده است.(۱۲)طبرسی در مجمع البیان می‌گوید: «معاشرت با معروف؛ یعنی رفتاری که طبق دستور خدا و همراه با ادای حقوق زنان در تأمین نیازها و نیکو گفتاری و نیکو رفتاری با آنان باشد و نیز گفته شده است، معروف این است که زنان را نزنید و سخن زشت به آنان نگویید و در رویارویی با آن‌ها گشاده رو باشید».(۱۳)

(فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنّ فَعَسی?‏ أنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ یَجْعَلَ اللّهُ فیهِ خَیْرًا کَثیرًا)(۱۴)؛ «و چنانکه [همسرتان] دلپسند شما نباشد [اظهار کراهت نکنید]، چه بسا چیزهایی که ناپسند شماست و حال آنکه خداوند در آن خیر بسیاری برای شما مقدر فرموده است».این دستور به مردانی ا‌ست که با عدم توافق اخلاقی یا عاطفی یا مسائل دیگر، به طلاق رو می‌آورند. در چنین شرایطی قرآن کریم به آنان توصیه می‌کند که رعایت حال همسرشان را بکنند و خداوند خیر کثیری به آن‌ها عطا خواهد کرد.

● توصیه‌های روایی در حسن معاشرت با زنان

با نگاهی به مجموعه روایات اسلامی روشن می‌شود که اسلام جانبداری‌های گسترده، اصولی و عمیقی از زنان و حتی بالاتر از حق قانونی آن‌ها کرده است. در واقع روح کلی حاکم بر روایات و لسان احادیث این‌گونه است که در آن‌ها حمایت و ضمانت‌های ویژه‌ای از حقوق زنان انجام شده است. اگر در دین، قوانینی به عنوان مرزهای حلیت و حرمت یا صحت و بطلان بعضی از امور تشریع شده است، با توصیه‌های اخلاقی و جانبی در کنار آن قوانین، سعی شده راه سوء استفاده مردان از قوانینی که به ظاهر به نفع آنان است، گرفته شود. در زیر به چند مورد از این روایات اشاره می‌کنیم:

● دختران و زنان مایه برکت الهی

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «آن‌گاه که انسان دارای دختری گردد، خداوند ملکی را به سوی او می‌فرستد تا بال خود را بر سر و سینه آن دختر بگسترد. آن کس که نفقه آن دختر را بدهد، خداوند به او کمک می‌کند».(۱۵)

● سفارش جبرئیل به زنان

پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «همواره جبرئیل مرا نسبت به زنان سفارش می‌کرد، تا جایی که گمان کردم طلاق دادن زنان جایز نیست، مگر با گناهی آشکار».(۱۶)

● نیکی به زنان، معیار قرب به پیامبر(ص)

پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: «نزدیک‌ترین شما به من در روز رستاخیز، کسانی هستند که با همسرانشان بهتر رفتار می‌کنند».(۱۷) و نیز می‌فرماید: «بهترین مردم از نظر ایمان... کسانی هستند که نسبت به همسرانشان مهربان‌تر باشند و من از همه شما به خانواده‌ام مهربان‌تر هستم».(۱۸)

● وعده پاداش به کسانی‌که بر بداخلاقی زنان صبر می‌کنند

پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: «مردی که بر خُلق بد همسرش صبر کند و به نیت پاداش الهی تحمل کند، خداوند ثواب شاکرین را به او عطا می‌کند».(۱۹)

● محترم شمردن احساسات زنان

پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: «مؤمن کسی‌ است که به میل همسرش غذا می‌خورد و منافق کسی ا‌ست که همسرش به میل او غذا می‌‌خورد».(۲۰)

● داستان سعدبن معاذ

وقتی سعدبن معاذ صحابی بزرگ پیامبر(ص) از دنیا رفت، پیامبر(ص) با شنیدن خبر فوت او به تشییع پیکرش رفت و خود، او را در قبر نهاد. هنگامی که کار تدفین تمام شد، مادر سعد گفت: «سعد، بهشت گوارایت باد». پیامبر(ص) فرمود: «مادر سعد! ساکت باش و چنین بر پروردگارت قطعی مگیر، گور سعد را می‌فشارد». هنگامی که علت را از پیامبر(ص) جویا شدند؛ پیامبر(ص) فرمود: «همانا سعد با خانواده‌اش بد اخلاق بود».(۲۱)

ممکن است این سؤال در ذهن به وجود آید که چرا در قرآن «زدن زن» مطرح شده است:

(وَ الاّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنّ فَعِظُوهُنّ وَ اهْجُرُوهُنّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنّ فَإِنْ أطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنّ سَبیلاً)(۲۲)؛ «و آنان زنانی را که از نافرمانیشان (در رابطه با امور جنسی) بیم دارید، اندرز دهید و از بسترشان دوری کنید و سپس آنان را بزنید، اگر فرمانبرداری کردند پس دیگر راه بیداد پیش مگیرید».

در خانواده که به منزله یک جامعه کوچک است، زن نیز همانند مرد از حقوق مساوی انسانی برخوردار است و همان‌طور که در یک جامعه باید حقوق تک تک افراد رعایت شود، در خانواده نیز حقوق زن به عنوان یک انسان باید رعایت شود.

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می‌فرماید: «نشوز یعنی سرپیچی از اطاعت از روی تکبر و مراد از خوف نشوز، ظهور علائم و آثار آن است. این سه علاج؛ یعنی «فَعِظُوهنّ واهجروهن فی المضاجع واضربوهنَّ» گرچه با یکدیگرند ذکر شده و هر یک با (و) به دیگری عطف گردیده‌اند، ولی اموری پشت سر هم و مترتب بر یکدیگرند و به صورت تدریجی بیان شده است؛ یعنی اول موعظه، اگر سودی نبخشید؛ دوری گزیدن در بستر، اگر آن هم فائده‌ای نکرد، در آخر کار زدن.

دلیل بر آنکه این‌ها تدریجی هستند، این است که با طبع این‌ها وسائل آزار و به ترتیب در کلام، ضعیف و شدید می‌باشند؛ آورده شده‌اند و ترتیب از سیاق فهمیده می‌شود، نه از حرف عطف (و). ظاهر معنای دوری کردن از زنان، دوری کردن در بستر است، مانند پشت کردن به زن، ترک ملاعبه و...؛ نه دوری از بستر. اگرچه از مطلق ترک، همخوابگی را نیز می‌توان از این کلمه اراده نمود، ولی معنای بعیدی‌ است».(۲۳)

در واقع قرآن ۳ مرحله را برای تأدیب زن پیشنهاد می‌کند؛ زیرا اولی‌ترین و طبیعی‌ترین حقوق مرد بر زن تمکین جنسی‌ است. در صورت سرپیچی زن، ممکن است مرد به انواع خشونت و وسائل متوسل شود. به همین منظور قرآن برای جلوگیری از ایجاد خشونت و کدورت بین زن و مرد، مراحلی را برای این مسئله پیشنهاد می‌دهد:

● مرحله اول

قرآن کریم در مرحلة نخست امر می‌کند که به پند و اندرز روی آورید، چه بسا همین باعث شود که دوباره زندگی زناشویی در مسیر اصلی قرار گیرد و تأمین کننده آسایش طرفین شود. بر همسر است که برای پند و اندرز ابتدا از واژه‌های زیبا و مناسب استفاده کند و شیوه آرامی در پیش گیرد، به همسر خویش به استدلال برخیزد و با عقل و حکمت او را راضی سازد؛ اما اگر پند و اندرز سودی نداد، نوبت، مرحله دوم می‌رسد.

● مرحله دوم

راه حل دوم ترک بستر مشترک و همخوابگی است که برای به راه آمدن طرفین به کار می‌آید. ترک نمودن بستر نشانه ناراحتی و نارضایتی شوهر از همسر خویش است. چه بسا این امر باعث شود که زن به فکر افتد و رفتار خویش را اصلاح کند. علاوه بر آن، ترک بستر موجب خاموشی خشم و فراموش کردن مسئله می‌شود.در این مرحله زن و شوهر موظف هستند که موضوع را به بیرون از بستر سرایت ندهند؛ یعنی این دوری و پشت کردن فقط در محدوده بستر می‌باشد.

● مرحله سوم

اگر پند و اندرز و ترک خوابگاه، سودی نبخشید و زن بدون عذرشرعی و عقلی، از تمکین در برابر حق شوهر و ادای حق مسلم او امتناع ورزد، نوبت به تأدیب می‌رسد. البته این تأدیب به جهت انتقام و اذیت و آزار طرف دیگر نیست؛ بلکه با عطوفت و به جهت اصلاح همسر باشد.سپس در ادامه آیه می‌فرماید: «اگر از شما اطاعت کردند، دیگر جایز نیست بر آن‌ها راه بیداد پیش بگیرید».

وقتی سعدبن معاذ صحابی بزرگ پیامبر(ص) از دنیا رفت، پیامبر(ص) با شنیدن خبر فوت او به تشییع پیکرش رفت و خود، او را در قبر نهاد. هنگامی که کار تدفین تمام شد، مادر سعد گفت: «سعد، بهشت گوارایت باد». پیامبر(ص) فرمود: «مادر سعد! ساکت باش و چنین بر پروردگارت قطعی مگیر، گور سعد را می‌فشارد». هنگامی که علت را از پیامبر(ص) جویا شدند؛ پیامبر(ص) فرمود: «همانا سعد با خانواده‌اش بد اخلاق بود».

شاید با یک نظر ابتدایی در مورد سومین تاکتیکی که در قرآن توصیه شده است، به نظر بیاید که اسلام خواسته است دست مرد را باز بگذارد تا هر گونه که بخواهد، درباره زن اعمال قدرت کند و با کتک او را در برابر خود تسلیم نماید، در حالی‌که هرگز چنین نیست. بدیهی ا‌ست که زدن مراتبی دارد. نکته مهم این است که حد و مرز زدن تا کجاست؟

امام باقر(ع) فرمودند: «و الضَّرْبُ بالسِّواکِ»؛(۲۴) مقصود، زدن با مسواک است». معلوم است که وقتی مرد برای زدن همسر از حربه‌ای چون مسواک استفاده کند تا چه اندازه حق اعمال قدرت پیدا می‌کند. زدنی که اسلام تجویز کرده است، زدنی دوستانه و آشتی انگیز است، نه قهرانگیز و رنجش‌آور.

شاید بتوان گفت مصلحت این دستور اسلام (تمکین و اطاعت زن در مسائل زناشویی) برای حفظ بنیان خانواده و پایبندی و علاقمندی مرد به همسرش است؛ زیرا اگر مرد نتواند طبیعی‌ترین و شدیدترین نیاز غریزی خود را در محیط مشروع خانواده برطرف سازد، به سوی جاذبه‌های غیر مشروع بیرون از خانه کشیده خواهد شد و به این ترتیب بنیان خانواده متزلزل خواهد گشت.

جواد طلسچی یکتا

پایگاه اطلاع رسانی آسیبهای نوپدید اجتماعی ایران



همچنین مشاهده کنید