جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

به یاد او که سراسر مستغرق در مولایش بود


یادنامه عارف بالله مرحوم لطیفی

"مولا صاحب الزمان" تکیه کلامش بود که قرار از دل شنونده اش می ربود. قراری که در عصر غیبت بر دل محبان و شیعیان حضرتش روا نبود و او رسول بی قراری بود.

از جوانی مورد عنایت حضرت حجت (ع) قرار گرفته بود، عنایتی خاص چه آنکه لطف عامش که شامل تمام ماسوی الله از عالم و جاهل و هر ذره ای است.

شیخ رجبعلی خیاط را شاهد می آورد که نور ساطع از نماز شب بندگان مؤمن خدا را دیده و او را به یکی از اولیاء حضرت حق راهنمایی کرده بود. بندگان خوبی که حشر و نشر زندگانی بیش از ۸۰ ساله او را در آیینه داشتند.

و این تاریخ مسجد جمکران بود که در صحن حرم حضرت معصومه (س) در خاک آرمید. آنچنان سراسر وجودش مستغرق در مولایش بود که در اثر مجاورت با وی، تو نیز هر چند کوتاه در این بحر لایتناهی غرق می شدی و سبکی حاصل از شستشوی تاریکیهای غفلت را احساس می کردی.

آنچنان در فراق مولایش می سوخت که زبانه های آتشش، تو را نیز نهیب می زد که ای غافل! هدف از خلقت تو تنها معرفت امام است که معرفت خداست و من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتهٔ الجاهلیهٔ. آنهم معرفتی که فرمود: معرفتی بالنورانیهٔ هو معرفهٔ الله.

"روزگاری به سر کوی تو من سر کردم/ به امیدی که مرا نوبت دیداری هست" چقدر به این شعر علاقه داشت و آنگاه که زمزمه می کرد محاسن سپیدش غرق اشک می شد.

اهل شیادی و جاه طلبی نبود با آنکه موقعیت تام و تمامی برای گشودن این قبیل دکان ها برایش فراهم بود. بنای مسجد مقدس جمکران را بازسازی کرده بود، و آنچنان عمق و نفوذ کلام داشت که مخاطب را مسحور بیان خداییش می ساخت اما هیچگاه به سان شیادانی که دین خدا را ملعبه هواهای خویش قرار می دهند، از این نمد کلاهی برای خویش نبافت و آنچنان فانی در مولایش شده بود که جز او را نشان نمی داد.

مشرف شدن به مسجد مقدس جمکران، شبهای چهارشنبه و جمعه، ۴۵ سال جزء برنامه هفتگی اش بود و همین کافی بود تا دیروز، چشمهای گریان تشییع کنندگان این عبد صالح، نگران آن گل نرگس و در جستجوی آن بهترین خلق خدا باشد که آیا به تشییع غلام پیرش آمده است؟

هرگز از مرارتها جز مرارت غیبت گلایه نکرد و این رسم دنیاست که بر مدار سفلگان می چرخد. لذا این قلم نیز شاید نمی بایست، گلایه ای نثار صداوسیمایی نماید که بر مرگ فلان هنرپیشه زمان طاغوت مرثیه ها می سراید و بر بالین بهمان خواننده مویه ها می کند اما به اولیاء خدا که می رسد، آسمانش تپیده و... که رسم دنیا اینچنین است و این نیز از همان رنج غیبت است که حق و باطل مغشوش می شود چنان که حق را باطل و باطل را حق پندارند.

چقدر از این دعا لذت می برد "اللهم عجل لولیک الفرج" و می فرمود این دعای هر شب و روز و آن و لحظه ماست که فرج ما در فرج آن وجود مقدس است.

زمین امسال حریص تر از همیشه است و برای اولیاء خدا دهان باز کرده است. پس از رحلت مراجعی چون حضرات آیات تبریزی و فاضل لنکرانی که نواب عام حضرتش بودند و پس از فقدان علمای عاملی چون حق شناس و مشکینی که هادی خلق به سوی هدایت و ولایت حضرتش؛ مرحوم لطیفی نیز گل دیگری از خادمین زوار و سوختگان فراقش بود که گلچین خوش سلیقه روزگار چید تا وظیفه دوستان و شیعیان حضرت در پر کردن این خلأ بزرگ و ثلمه عظمی، به سنگینی بیش از گذشته گراید.

فرازهای آخر دعای افتتاح، خاتمه این عرض ارادتنامه به پیشگاه این ولی خدا و هدیه به روح پاکش باشد و باشد که خدایا اگر مرگ که برای جمیع بندگانت حتمی قرار دادی، بین ما و وجود نورانی حجتت فاصله انداخت، کفن پوش، شمشیر کشیده، لبیک گویان در رکاب آن طلعت رشیده و غره حمیده نایل به فیض شهادت آییم.

اَللّهُمَّ اِنّا نَشکوا اِلَیکَ فَقدَ نَبیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ غَیبَهَٔ وَلیِّنا وَ کَثرَهَٔ عَدُوِّنا وَ قِلَّهَٔ عَدَدِنا وَ شِدَّهَٔ الفِتَنِ بِنا وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَینا فَصَلِّ عَلی مُحَمِّدٍ وَ آلِهِ وَ اَعِنّا عَلی ذلِکَ بِفَتحٍ مِنکَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَکشِفُهُ وَ نَصرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلطانَ حَقٍّ تُظهِرُهُ وَ رَحمَهٍٔ مِنکَ تُجَلِّلُناها وَ عافِیَهٍٔ مِنکَ تُلبِسُناها بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ.