چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
پرسه در بن بست بی حوصلگی
یکی از معضلات زندگی امروزی جوامع بشری، گسترش افسردگی بویژه در میان جوانان و نوجوانان است. به گونهیی که این معضل هم اکنون در کشور به مرحله حاد رسیده و سن ابتدایی افسردگی به ۱۷ سال کاهش یافته است. عدهیی از روانشناسان نیازهای عاطفی، فشارهای تحصیلی، گسترش زندگی مدرن و ماشینی، تجمل طلبی، عدم حضور والدین در کنار فرزندان را از علل موثر بر گسترش این پدیده میدانند.
دکتر «علی اصغر کیهان پنا» کارشناس مشاور خانواده درباره عوامل موثر بر افسردگی میگوید: «یکی از علتهای اصلی این مساله، احساس پوچی و نداشتن ترسیمی صحیح از آینده است. زیرا نوجوانان و جوانان با الگوبرداری از شرایط اطرافیان خود به این نتیجه رسیدهاند که پس از اتمام تحصیلات باید با مشکل اشتغال دست و پنجه نرم کنند. همین مساله سبب شده تا برای آینده خود هدفی ترسیم نکنند. یکی دیگر از دلایل این مساله تضادهای رایج موجود در محیط خانواده، اجتماع و مدرسه است. تحت این شرایط نوجوان و جوان احساس میکند که این تضادها قابل حل نیست و دچار نوعی سرخوردگی میشود.
متاسفانه در اکثر موارد در چنین شرایطی راهنمایی هم حضور ندارد.
از سوی دیگر پخش فیلمهای ایرانی و خارجی از تلویزیون که دارای تصاویری از انواع رفاه، تحصیلات و امکانات است نیز زمینههای ایجاد مقایسه میان فرد با محیط پیرامون را فراهم میسازد.»
وی با اشاره به عصر تکنولوژی میافزاید: «متاسفانه در عصر تکنولوژی و مدرنیته شاهد رواج پدیده چند شغلی در پدران و اشتغال مادران در خارج از محیط خانواده هستیم. در این شرایط والدین به دلیل درگیری در خانه حضور فیزیکی نداشته و دور از دسترس فرزندان هستند. این موضوع باعث میشود نوجوانی که نیاز به امنیت و تایید دارد، دچار خلا عاطفی و احساسی شده و بپندارد که موجودی دوست داشتنی نیست. به عبارت دیگر به هر میزانی که جامعه به سوی تکنولوژی پیش میرود به همان میزان نیز از همبستگی میان والدین و فرزندان کاسته میشود.
نوجوان و جوان با توجه به احساس نیاز شدید به همدلی و همنوایی در این موارد احساس تنهایی و افسردگی میکند.
وی میافزاید: یکی دیگر از عوامل بروز افسردگی عدم وجود محیطهای ورزشی مناسب برای جوانانی است که سرشار از انرژی هستند و تخلیه این انرژی تنها از طریق تحرک و ورزش امکانپذیر است.
متاسفانه گسترش زندگی آپارتماننشینی، امکان تخلیه انرژی و هیجانات درونی که معمولاً با سروصدا همراه است را از بین میبرد.»
این مشاور خانواده درباره تاثیر روابط میان دختر و پسر در افزایش افسردگی تصریح میکند: «در همه جای دنیا بروز اختلاف در روابط میان دختر و پسر طبیعی است، اما آنچه در جامعه ما سبب بروز افسردگی آنها میشود وجود موانع و تنگناهایی است که از نظر سنتی و عرفی در جامعه وجود دارد که میتوان به سختگیریهای والدین، فرهنگ محدود و بسته اجتماعی اشاره کرد. برای جلوگیری از بروز افسردگی، دختر و پسر باید تحت نظر پدر و مادر، امکان معاشرتهای سالم را داشته باشند و با شناخت بهتر و دقیقتر برای آینده خود تصمیم بگیرند.»
دکتر «مصطفی اقلیما» رییس انجمن مددکاری ایران نیز میگوید: افسردگی یک بیماری است. بنابراین ما جوان یا نوجوان افسرده به مفهوم بیمار نداریم، بلکه امروزه نوجوان و جوان ۱۶ـ۱۵ ساله هیچ هدفی برای زندگی خود ندارد. بنابراین بیحوصله میشود و متاسفانه خانوادهها و عدهیی از روانشناسان و روانپزشکان بیحوصلگی آنان را افسردگی قلمداد میکنند.
در شرایط فعلی ما از جوان ۱۶ـ ۱۵ ساله میخواهیم همانند فردی ۴۰ ساله رفتار کند و زمانی که در جامعه حاضر میشود از بلند خندیدن بپرهیزد، لباسهای متناسب با سن خود نپوشد و مدل موهایش ساده باشد و... که این امکان پذیر نیست. در این شرایط جوان و نوجوان دچار سرخوردگی شده و ترجیح میدهد از خانه خارج نشود. بنابراین بیحوصلگی او به افسردگی تشبیه میشود.»
وی میافزاید: «یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما این است که برای فرار از واقعیت مشکلات را به دیگری نسبت میدهیم. متاسفانه بعضی برنامهریزیها و قوانین نادرست دولت در طول سالیان متمادی سبب گسترش تعداد افراد بیانگیزه و بیهدف شده است و هیچ یک از دولتمردان و مسئولان نیز زیربار مسئولیت این مساله نمیروند و برای رفع مسئولیت خود تنها از واژه بیماری استفاده میکنند.
در حالیکه با توجه به شرایط نابسامان اقتصادی خانوادهها و حقوق ۱۲۵ هزارتومانی کارمندان و بازنشستگان، طبیعی است که نیازهای جوانان و نوجوانان تامین نشود و به تبع آن آنان بیحوصله شده و کنج خانه بمانند.»
اقلیما همچنین بیان میکند: «در جامعه میگوییم جوانان و نوجوانان افسرده شدهاند اما نمیپرسیم چه کسی آنها را افسرده کرده است؟چه رفتارهایی با او شده که به سوی افسردگی گام برمیدارد؟ چرا اجازه نمیدهیم جوان ۱۸ ساله مطابق سن خود رفتار کند؟ متاسفانه هیچ کس نمیخواهد جوان ۱۸ـ۱۷ را درک کند. مشکل ما در مرحله اول عدم درک جوانان و نوجوانان است.
پدر و مادر و معلمان به دلیل پدیده چند شغلی به منظور تامین مخارج خانواده زمانی را برای نزدیک شدن به نوجوان و برقراری ارتباط با او صرف نمیکنند اینجاست که نوجوان گمان میکند که به حساب نمیآید و در بهترین حالت به انزوا پناه میبرد و به اصطلاح جامعه دچار افسردگی میشود».
مهرنوش حیدری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست