دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
فقه و مساله قانون
بیتردید در هر جامعه دارای حكومت، قانون از جمله نیازهای اولیه است و امر قانونگذاری از كار كردهای اولی هر حكومتی است. جامعه اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست و از آنجا كه در چنین جامعهای، شریعت اسلامی مبنای رفتار فردی و جمعی است طبیعتا قانون نیز بر احكام و مقررات دینی قرار دارد. در میان علوم دینی، علم فقه متكفل بیان شریعت است و با این كه معمولا افعال مكلفین را موضوع این علم در نظر گرفتهاند، اما به نظرمیرسد كلیه احكام و مقرراتی كه در شریعت آمده است متعلق معرفت فقهی است. (۱) براین اساس در جامعه اسلامی، قانون به نحو بارزی نیازمند فقه است و علم فقه مكانتخاصی در عرصه قانونگذاری جامعه اسلامی دارد. با وجود این، تامل در نوع رابطه میان فقه و قانون، سؤالات و نكات قابل توجهی را فرا روی ما میگذارد كه در اینجا به بعضی از آنها به نحو اختصار اشاره میشود: ۱. شریعت اسلامی، بیانگر اراده تشریعی خداوند است و فقه نیز با ابزارهای خود آن را شناسایی میكند. از طرفی قانون، صرف نظر از این كه از چه منبعی تغذیه كند امری است كه خواستحكومت را بیان میكند و ضمانت اجرایی آن بر عهده حكومت است. بیتردید فرد متدین در هر حكومتی زندگی كند، الزامات شرعی را پاس میدارد و میكوشد رفتار خود را بر آن منطبق سازد. اما باید توجه داشت وقتی حكمی شرعی، چهره قانونی هم پیدا میكند مفاد و مفهوم آن این است كه حكومت علاوه بر الزام شرعی موجود در آن حكم شرعی، آن را تحت الزام خود نیز در آورده و به عنوان خواستحكومت نیز مطرح شده است. بدین صورت، حكم شرعی از ضمانت اجرایی حكومتبرخوردار میشود و محاكم قضایی نیز خود را عهدهدار رعایت آن میدانند و مردم علاوه بر شرع، به لحاظ قانونی نیز باید آن را رعایت كنند. به عبارتی دیگر، علاوه بر الزام شرعی، الزام قانونی كه نمونهای از الزام سیاسی است در مورد اجرای این حكم پدید میآید. به این معنا، قانون و قانونگذاری منافاتی با شریعت ندارد. حكم شرعی و حكم قانونی، هر یك، از مبنای الزام خاصی حكایت میكنند، نهایت اینكه درجامعه اسلامی الزام حكومت نباید با الزام شریعت مغایر باشد. بر این اساس، میتوان گفت قانونگذاری به معنایی كه گذشت گرچه درمحتوا كاشف نظر شارع است; اما در ناحیه الزام و صورتبندی قانونی و پذیرش لباس قانون، به انشا و الزام حكومت نیاز دارد. مبنای صحت محتوای قانون در چنین فرضی، انطباق آن با شریعت اسلامی است; اما مشروعیت الزام قانونی آن را نمیتوان به صرف انطباق با شرع توجیه كرد; زیرا فرض بر این است كه حكومت این حكم شرعی را با الزامات خود ضمانت میكند و از ولایتخود در به كرسی نشاندن آن حكم سود میجوید و روشن است هر گونه الزامی غیر از الزام صادر از خداوند متعال، به مبدا مشروعیت نیازمند است. ۲. در بسیاری از موارد احكام شرعی، بسته به دیدگاههای مختلف فقهی، گونهگون بیان شده است. به عبارتی دیگر فقها در بسیاری از مسائل، اختلاف نظر و فتوا دارند. ما چنین فرض میكنیم كه قرار است قانون بر شریعت مبتنی باشد; حال با توجه به وجود آرای متفاوت، دولت اسلامی كدامیك را به صورت قانون در میآورد و لباس قانون را بر قامت كدامیك از این فتاوا میپوشاند؟ آیا فتوای مشهور فقهای موجود مبنا قرار میگیرد؟ آیا ملاك، فتوای مطابق با احتیاط است؟ آیا فتوای سادهتر را مبنا قرار میدهد؟ آیا فتوای فقیهی كه در راس حكومت است ملاك قرار میگیرد؟ آیا فتوای مجتهدانی كه دستاندركار تنظیم قانون هستند ملاك عمل است و دهها پرسش دیگر. در كمتر مساله فقهی است كه لااقل درپارهای شرایط و قیود نشانی از اختلاف مشاهده نشود: فقیهی قاتل مقتول صغیر را قابل قصاص نمیداند، (۲) دیگری به قصاص حكم میكند. فقیهی معتقد است قاتل اگر كور باشد نباید قصاص شود، (۳) فقیه دیگر معتقد میشود كه باید قصاص شود. بنابر یك نظر، همسر متوفا از بخشی از اعیان تركه ارث نمیبرد، فتوای دیگری قائل به ارث است. (۴) بعضی اذن پدر را در نكاح باكره رشیده لازم نمیدانند، عده دیگری این اذن را لازم میدانند. (۵) مطابق بعضی از فتاوا شرط ضمان در ضمن عقد اجاره باطل است، رای دیگری این شرط را صحیح و نافذ میداند. (۶) عدهای عقود معاطاتی را جایز و قابل فسخ میدانند و پارهای نیز آن را لازم غیر قابل فسخ میشمارند. (۷) در این موارد، ملاك حجیت و معیار ترجیح برای مقلدین معلوم است; هر فرد در زندگی شخصی خود فتوای مقلد خود را مبنای عمل قرار میدهد. اما آنگاه كه فتوا صورت قانون پیدا میكند مساله، شكل دیگری مییابد. در چنین وضعیتی ممكن است گفته شود كلیه امور تابع فتوای فقیهی است كه در راس حكومت قرارگرفته است و قوانین باید از تحت نظر و ولایت ایشان گذرانده شود. در این نظر جای تامل و درنگ است; زیرا لزوم انتساب همه قوانین به ولی فقیه روشن نیست. به علاوه چنین امكانی فراهم نیست كه شخص ولیفقیه در تكتك قوانین اعمال نظر كند بنابراین، عملا اتفاقی كه میافتد آن است كه از میان فتاوای موجود در هر مسالهای، یك نظر و رای مورد قبول حكومت قرار میگیرد و تبدیل به قانون میشود، نهایت این كه شكل و رویه انتخاب با نظارت حكومت تدوین میشود. در نظام جمهوری اسلامی عدهای از فقها به تشخیص رهبر در شورای نگهبان بر امر قانونگذاری نظارت میكنند. اما در مورد آنها نیز این سؤال مطرح است كه آیا فقهای شورای نگهبان بر مبنای نظر خود كه همان اكثریت اعضاست در مورد انطباق یا عدم انطباق قوانین با شریعت نظر میدهند و یا این كه میتوانند صرفنظر از آرای فقهی خود، بر مبنای نظریات مشهور و یا فقیه اعلم و یا ولی فقیه اعمال نظر نمایند؟ بنابراین، پرسشی اساسی و مهم در اینجا مطرح میشود: در صورتی كه قانون با نظر پارهای از فقها هماهنگ باشد; اما با نظر اكثر فقیهان شورای نگهبان در تعارض باشد برخلاف شرع تلقی میشود؟ آیا نمیتوان نظام قانونی كشور را بر مبنای آرای مختلف فقهی بنا نهاد؟ بیتردید نمیتوان گفت كشف آرای اعضای شورای نگهبان نسبتبه آرای دیگر قویتر است و اماریت و طریقیتبیشتری دارد و از این رو آرای این فقیهان به لحاظ قوت كشف از مرجح برخوردار نیست; بلكه امتیاز این آرا نسبتبه آرای دیگر، صرفا از آن روست كه رسمیت و قانونیت دارد و حكومت اسلامی آن را تایید میكند. بنابراین، شاید بتوان گفت پذیرش آرای فقیهان دیگر از سوی این افراد نیز میتواند از محمل شرعی و قانونی برخوردار باشد. ۳. نكته سوم كه در این مقام نیاز به تامل دارد آن است كه اساسا محدوده قانون شامل چه حوزهای از احكام شریعت و فقه میشود؟ آیا هر حكمی را كه در شریعت اسلامی آمده است میتوان به قانون تبدیل كرد؟ به عبارتی آیا تمام احكام شرعی تحت ضمانتحكومت قرار میگیرند؟ از احكام قضایی، جزائی، معاملات و غیره كه معمولا در هر نظامی، در حوزه قانون قرار میگیرد احكام زیادی در شریعت اسلامی موجود است كه به حسب طبع آن احكام و به خودی خود، چنین اقتضایی ندارند; اما آیا دولت اسلامی اجرای این دسته از احكام را نیز ضمانت میكند؟ آیا اجرای همه واجبات و محرمات به عهده حكومت است؟ به عبارتی علاوه بر صبغه فقهی، چهره قانونی هم دارند؟ به عنوان مثال: آیا دولت اسلامی حق دارد افراد را ملزم به پرداخت كفارات كند آن چنان كه مثلا قاتل را ملزم به پرداخت دیه میكند؟ ممكن است گفته شود لازمه ادله امر به معروف و نهی از منكر و نیز ادله تعزیرات آن است كه حكومت موظف به تعقیب اهداف شریعت در تمامی زمینههاست و اختصاصی به احكام اجتماعی دین ندارد و حكومتباید مانند اشخاص حقیقی مراتب امر به معروف و نهی از منكر را تا وصول به نتیجه پیگیرد و با گذراندن قوانین، اجرای احكام شرعی را حتی در زمینههای شخصی تضمین نماید. اما این نكته قابل بحث و تامل است كه آیا از ادله امر به معروف و نهی از منكر چنین اختیاراتی برای حكومت اسلامی ثابت میشود یا نه؟ خصوصا این كه برای این دو واجب شرعی شرایطی نیز بیان شده است كه با چنین اختیارات وسیعی سازگار نیست. (۸) اما جواز تعزیر برای ارتكاب هر حرام شرعی به گونهای كه در قانون بتوان برای هر ترك وظیفه شرعی و یا ارتكاب حرام شرعی مجازاتی در نظرگرفت، محل تامل است. (۹) ۴. همانطور كه گذشت ضامن اجرای قانون حكومت است و بدون شك نگاه حكومت، در چارچوب و بر مبنای اختیاراتی است كه برای خود قائل است. از اینرو بسیاری از روابط كه بین اشخاص به عنوان معاملات و روابط خصوصی تلقی میگردد، آنگاه كه در قانون به ضوابط و شرایط آن پرداخته میشود از منظری عمومی مورد لحاظ قرار میگیرد. تجربه چندین ساله قانونگذاری در جمهوری اسلامی نشان میدهد كه در موارد زیادی، اختلاف نظر فقیهان با پیشنهاد دهندگان قانون در همین نقطه بوده است. به عنوان مثال: رابطه كارگر و كارفرما از منظر پارهای فقیهان صرفا قراردادی خصوصی و تابع اراده طرفین و در چارچوب عقد و شرایط ضمن آن است; كارگر به عنوان اجیر با حقوق كمو بدون مرخصی و امتیاز بیمه و مانند آن تن به قرارداد اجاره با كارفرما (یعنی مستاجر ) سپرده است. قرارداد نیز ظالمانه نیست; زیرا این حق مستاجر است كه با هر كس كه با اجرت پیشنهادی وی موافق است قرارداد ببندد و اجیر نیز با رضایت پذیرفته است و اضطرار نیز هیچگاه مانع از صحت عقد نیست از این روی نیازی به دخالت دولت نیست تا شرایطی عمومی برای محیط كار و قرار داد استخدام در نظر بگیرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست