پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

این کلاه مناسب سر خودتان است


این کلاه مناسب سر خودتان است

اوایل اردیبهشت ماه سال جاری «اولی هاینونن» معاون محمد البرادعی برای انجام مذاکراتی به ایران آمده بود سخنگوی آژانس یک روز قبل از سفر هاینونن اعلام کرد ماموریت وی بحث با طرف های ایرانی درباره اسنادی است که آمریکایی ها از لپ تاپ یک مسئول سابق ایرانی به دست آورده اند و این اسناد از تلاش ایران برای تولید سلاح هسته ای و یا مطالعه و کاوش درباره تولید آن حکایت می کند

اوایل اردیبهشت ماه سال جاری «اولی هاینونن» معاون محمد البرادعی برای انجام مذاکراتی به ایران آمده بود. سخنگوی آژانس یک روز قبل از سفر هاینونن اعلام کرد ماموریت وی بحث با طرف های ایرانی درباره اسنادی است که آمریکایی ها از لپ تاپ یک مسئول سابق ایرانی به دست آورده اند و این اسناد از تلاش ایران برای تولید سلاح هسته ای و یا مطالعه و کاوش درباره تولید آن حکایت می کند! در آن هنگام، نگارنده طی یادداشتی به ترفند آمریکایی ها در اجلاس مارس ۲۰۰۸ شورای حکام اشاره کرده و از مأموریت هاینونن که اجرای بخش دوم آن ترفند بود با عنوان «کلاه گشاد اسرائیلی» یاد کرد. در یادداشت آن روز کیهان- ۸۷.۲.۲- از مسئولان محترم هسته ای کشورمان خواسته شده بود که؛ «اولا؛ موضوع اعلام شده برای مذاکره یعنی بحث درباره اسناد جعلی مورد ادعای آمریکا را نپذیرند و ثانیاً؛ برای ادامه مذاکرات در روال و بستر فنی و حقوقی از آژانس بین المللی بخواهند نماینده دیگری غیر از آقای هاینونن را به ایران اعزام دارد.» البته پیشنهاد کیهان -مثل بسیاری از موارد دیگر- پذیرفته نشد و چند روز بعد آقای هاینونن به آقای دکتر سلطانیه نماینده محترم کشورمان در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته بود؛ به فلانی بگوئید که من خیلی هم بدنیستم، نامه آژانس به بوش در اعتراض به بمباران تاسیسات هسته ای سوریه توسط اسرائیل را من -یعنی هاینونن- نوشته بودم به کیهان بگوئید نگران نباشد!

روز دو شنبه این هفته وقتی گزارش آژانس که توسط آقای «هاینونن» برای ارائه به اجلاس شورای حکام تهیه شده بود، منتشر شد، تردیدی باقی نماند که معاون آقای البرادعی همان اهداف پیش گفته را که در یادداشت روز کیهان ۸۷.۲.۲ به آن اشاره شده بود دنبال کرده است.

توضیح آن که در اجلاس مارس ۲۰۰۸- اسفندماه ۱۳۸۶- شورای حکام آژانس در حالی که آخرین گزارش البرادعی از حل و فصل مسائل فیمابین ایران و آژانس حکایت می کرد و از سوی دیگر ۱۶ نهاد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بر صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای کشورمان تاکید کرده بودند، و از این روی صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل-۱۸۰۳- مبنای حقوقی و فنی نداشت، به ناگاه آقای هاینونن، اعضای شورای حکام را به یک جلسه فوق العاده فراخواند و در آن فیلمی را که آمریکایی ها مدعی بودند از لپ تاپ شخصی یک مسئول هسته ای ایران به دست آورده اند، برای حاضران به نمایش گذاشت. اعتراض برخی از کشورهای عضو شورای حکام مبنی بر غیرمستند و جعلی بودن این فیلم، مورد توجه اعضای اصلی قرار نگرفت و نهایتاً شورای امنیت سازمان ملل به بهانه این که فیلم یاد شده از تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای حکایت می کند! گزارش های البرادعی و ۱۶ نهاد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا را نادیده گرفته و قطعنامه ۱۸۰۳ را علیه ایران صادر کردند. فیلم یاد شده- که آمریکایی ها مدعی بودند از لپ تاپ یک مسئول ایرانی به دست آورده اند- مجموعه ای از چند نقاشی متحرک- انیمیشن- و تعدادی اسلاید- POWER POINT- بود و در آن روی سه موضوع تکیه شده بود.

چند آزمایش انفجاری EXPLOSION TEST که به صورت انیمیشن تهیه شده بود.و تعدادی اسلاید درباره پروژه نمک سبز که هیچ نشانه ای از تاسیسات هسته ای ایران در آن دیده نمی شد و چند اسلاید دیگر که بخشی از عملیات نصب کلاهک جنگی روی یک موشک را نشان می داد و در این اسلایدها نیز کمترین اثر و نشانه ای که حاکی از وقوع ماجرا در ایران باشد به چشم نمی خورد.

این نقاشی های متحرک و اسلایدها در همان هنگام از سوی صاحبنظران و حقوقدانان و مخصوصاً کارشناسان برجسته اسناد، عنوان جعلی گرفت تا آنجا که گارت پورتر GARETH PORTER رئیس سابق سازمان سیا و یکی از تحلیل گران بلندآوازه امنیت ملی و کارشناس ارشد سندشناسی و از متخصصان برجسته و مورد اعتماد سازمان-ملل متحد اعلام کرد تهیه چند انیمیشن و اسلاید و کنار هم گذاشتن آن نه تنها در هیچیک از مراجع رسمی و کارشناسی به عنوان «سند» پذیرفته نمی شود، بلکه یک دانشجوی آشنا با ابتدایی ترین کاربردهای کامپیوتر نیز به آسانی می تواند چنین فیلمی تهیه کند. اما علی رغم تمامی این دلایل آشکار و بدیهی که از جعلی بودن به اصطلاح اسناد یاد شده حکایت می کرد، آژانس بین المللی انرژی اتمی با فشار و اعمال نفوذ آمریکا و اروپایی ها این فیلم و اسلایدها را به عنوان سند! پذیرفته و قابل پی گیری و ارزیابی دانست. مسئولان ایرانی برای پاسخ به پرسش های آژانس نسخه اصلی و یا حداقل، یک کپی از اسناد یاد شده را مطالبه کردند ولی آقای هاینونن اعلام می کند که آمریکایی ها اجازه ارائه این اسناد را نداده اند و شما می توانید متن آن را از روی لپ تاپ ملاحظه کنید! این در حالی بود که آژانس براساس مدالیته مورد توافق طرفین موظف بود نسخه اصلی اسناد یاد شده را برای بررسی و ارائه پاسخ به آژانس در اختیار مسئولان ایرانی قرار دهد.

علی رغم این کارشکنی ها- بخوانید زورگویی ها- جمهوری اسلامی ایران پاسخی در ۱۱۷ صفحه و سپس در دهها صفحه دیگر و مجموعاً نزدیک به ۲۰۰ صفحه به آژانس ارائه کرد.

توضیح آن که ایران در مدالیته WORK PLAN که در اوت ۲۰۰۷- تابستان ۸۶- میان جمهوری اسلامی ایران و آژانس به امضاء رسیده بود، مطالعات ادعایی را به عنوان یک موضوع باقیمانده در همکاری خود با آژانس نپذیرفته بود. مطابق مدالیته یاد شده بررسی مطالعات ادعایی بایستی بعد از رسیدگی به ۶ موضوع توافق شده قبلی و عادی شدن پرونده در شورای حکام صورت پذیرد. ولی آژانس تعهد خود را نقض کرد و علی رغم پایان یافتن هر ۶ موضوع مندرج در مدالیته، عادی شدن پرونده را- تحت فشار آمریکا- موکول به حل و فصل مطالعات ادعایی کرد.

روز دوم اردیبهشت ماه ۸۷- ۲۱ آوریل ۲۰۰۸- آقای هاینونن با این مأموریت- که از روی تساهل و به عنوان نشان دادن حسن نیت مورد توافق ایران قرار گرفته بود- وارد تهران شد تا اسناد مورد ادعا موسوم به مطالعات ادعایی - ALLEGED STUDIES- را به ایران ارائه کرده و ارزیابی ایران را دریافت کند. اما همانگونه که اشاره شد با این بهانه که آمریکایی ها اجازه ارائه نسخه اصلی و یا فایل مستقل را نداده اند، از ارائه اصل اسناد خودداری کرده و تنها امکان مشاهده اسناد یاد شده به صورت فایل های POWER POINT روی صفحه کامپیوتر برای هیئت ایرانی فراهم شد!

کارشناسان ایرانی علی رغم تمامی این محدودیت ها، نشانه های مستدل و مستندی از جعلی بودن اسناد مورد اشاره را به هیئت اعزامی آژانس ارائه دادند. به عنوان مثال در ذیل یکی از اسناد مورد ادعا نوشته شده بود «یک نسخه از این سند در کتابخانه نگهداری شود»!! و بدیهی است که اگر سند یاد شده همانگونه که آژانس ادعا می کرد یک سند سری و مربوط به ساخت سلاح هسته ای بود، ارسال نسخه ای از آن به کتابخانه معنا و مفهوم قابل توجیهی نداشت! و....

و اما، آقای هاینونن در گزارش اخیر خود بدون توجه به گردش کار یاد شده که تماماً با توافق طرفین و مطابق مدالیته تصویب شده صورت گرفته و اسناد آن نیز موجود است، مطالبات غیرقانونی و خواسته های دیکته شده آمریکایی ها را به عنوان گزارش کار و نتیجه بررسی ها و مذاکرات با طرف ایرانی، ارائه کرده است.

گفتنی است که آقای هاینونن در چند بند از گزارش ۶ صفحه ای اخیر خود ادعا می کند که ایران با وی و بازرسان آژانس همکاری نکرده است! و به عنوان نمونه از این که جمهوری اسلامی ایران اجازه دسترسی بازرسان آژانس به چند سایت نظامی متعارف را نداده است، ابراز ناخشنودی می کند و حال آن که دسترسی به سایت های نظامی متعارف در حوزه مسئولیت آژانس نیست و از سوی دیگر، این درخواست غیرمتعارف برای دسترسی به سایت های نظامی متعارف از سوی هاینونن با توجه به سوابق او و برخی از بازرسان آژانس به شدت مشکوک نیز هست. چرا که آژانس بارها اطلاعات برگرفته از بازرسی ها را در اختیار مراجع غیرمسئول و دشمنان تابلودار ایران اسلامی قرار داده است.

با توجه به شرحی که گذشت به آسانی می توان نتیجه گرفت گزارش اخیر هاینونن- که به شدت و با اشتیاق درپی جایگزینی البرادعی است- نه با واقعیات انطباق دارد، نه با اسناد همخوان است و نه با قوانین بین المللی و مفاد توافقات آژانس با ایران سازگاری دارد. بنابراین تنها واژه ای که می تواند مأموریت آقای هاینونن را به درستی توصیف کند، همان عنوان یادداشت ۵ ماه قبل کیهان یعنی «کلاه گشاد اسرائیلی» است.

اکنون نوبت مسئولان هسته ای کشورمان است که همکاری با آژانس را در سطح پادمان محدود کرده و تمامی مذاکرات درباره مطالعات ادعایی را بدون کمترین تردیدی متوقف کنند و این البته، حداقل پاسخی است که باید به رفتار غیرمسئولانه و باج خواهانه آقای هاینونن و همکارانش داده شود و گام های بعدی نیز نباید از نظر دور بماند.

حسین شریعتمداری