شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
عقب ماندگی کودک و واکنش های والدین
بسیاری از والدین تا قبل از مراجعه به پزشک اطلاعی از عقبماندگی کودک خود ندارند و همه رفتارها و واکنشها را به عللی غیر از عقبماندگی نسبت میدهند، ولی بعد از مراجعه به پزشک و براساس شواهد تجربی به ناگاه در مییابند که کودکشان عقب مانده است.
واکنش والدین در مواجهه با این مشکل غالباً متفاوت است. شایعترین این واکنشها را بررسی میکنیم:
الف) احساس گناه و تقصیر
این واکنش نسبت به سایر واکنشها نزد والدین شایعتر است به خصوص اگر کودک بدون برنامه قبلی یا اصولاً در یک بارداری ناخواسته به دنیا آمده باشد، در این حال والدین، عقبماندگی را حمل بر بیتوجهی در مسائل بهداشتی مادر و کودک در دوران بارداری دانسته و اگر احیاناً جهت سقط جنین نیز اقدام کرده و موفق نشده باشند، تصور میکنند که با اینکار خود نیز موجب عقبماندگی کودک شدهاند. این مادران خود را سزاوار تنبیه و عقوبت میدانند و فکر میکنند که خداوند به نحوی خواسته است آنها را مجازات کند.
احساس گناه به علت برخوردهایی که بین والدین رخ میدهد بیشتر میشود، زیرا هرکدام به نوبه خود ممکن است کودک را طرد کنند یا او را به حال خود بگذارند تا بمیرد یا مواظبتهای لازم را دربارهاش انجام ندهند. این عمل یا حتی فکر کردن آن باعث احساس گناه و تقصیر میشود.
در مطالعه که توسط «الیزابت کرام» انجام گرفته است، ۱۲درصد خانوادههایی که کودک مبتلا به منگولیسم داشتهاند، وجود کودک عقب مانده را به عقوبت الهی نسبت دادهاند، در صورتی که علت بیماری یک اختلال کروموزومی است.
احساس گناه و تقصیر،گاه موجب میشود که پدر و مادر نتوانند با کودک رفتار مناسب و عادی داشته باشند. به همین علت برای جبران این ناراحتی و رفع احساس گناه و تقصیر به کارهای مختلفی دست میزنند.
مثلاً کودک را بارها برای معاینه نزد چندین پزشک میبرند یا اینکه با مراقبت افرادی و پرداخت هزینههای گزاف او را به مراکز نگهداری میسپارند تا به طریقی خود را راضی کرده و احساس گناه و تقصیرشان تخفیف یابد.
طبق گزارش، بعضی از خانوادهها بیش از ۲۵درصد درآمد خود را به این نوع کودکان اختصاص دادهاند مسلماً طرد کردن، به حال خود گذاشتن و عکسالعمل هیچ کدام به نفع خانواده و کودک نیست و باعث بهم خوردن تعادل خانواده و کودک عقب مانده خواهد شد.
ب) احساس ناکامی و محرومیت
یکی دیگر از واکنشهای والدین کودکان عقب مانده که نه تنها به علت داشتن فرزند عقبمانده بلکه به علت نبودن یا ناقص بودن وسایل درمانی یا نگهداری و مراقبت از این کودکان به وجود میآید، احساس ناکامی و محرومیت است. مطالعات کاک نشان میدهد که نیمی از خانوادههای کودکان عقب مانده از وضع درمانی راضی نبودهاند.
نحوه برخورد مردم با این خانوادهها و کودک عقبمانده، مخارج سنگین نگهداری و بالاخره درمان ناپذیری کودک عقب مانده باعث شدت ناکامی میشود. معمولاً ناکامی زمانی شدت مییابد که خانواده احساس کند وجود کودک عقب مانده، تعادل روانی و اقتصادی خانواده را به خطر انداخته و ممکن است برای سایر کودکان خانواده مضر باشد.
طبق مطالعات انجام شده، هیچ یک از مسائل و مشکلات زندگی نمیتواند تا این حد اوضاع خانواده و تعادل روانی اعضای ان را متزلزل کند. مثلاً از لحاظ اجتماعی خانواده ناگزیر است محدودیتهای اجتماعی زیادی را تقبل کند.
و به مراقبت کودک خود بپردازد و در نتیجه رفت و آمد و معاشرت با اطرافیان رفته رفته محدود میشود.
رابطه کودک عقب مانده با خواهران و برادرانش مشکل بزرگ دیگری است که در این زمینه ایجاد میشود.
بررسیهای موجود نشان میدهد که سایر فرزندان این قبیل خانوادهها، اکثرا حتی با هوشبهر طبیعی از لحاظ عاطفی و اجتماعی اشکال دارند و از اینکه خواهر یا برادر عقب مانده دارند، احساس حقارت و شرمساری میکنند.
ج) انکار واقعیت و یا کتمان حقیقت
کتمان واقعیت، مکانیسم دفاعی دیگری است که پدر و مادر کودک عقب مانده از آن استفاده میکنند.
تفاوت بین عقب مانده سطحی یا مرزی و گاهی ظاهری و جسمانی با کودک سالم در یکی دو سال اول زندگی محسوس نیست. غالباً خانواده و اطرافیان، بیحالی و عدم تحرک کودک در فعالیتهای بدنی را به آرام بودن یا تحرک و فعالیت بیش از حد او را به ناآرامی و شیطنت نسبت میدهند و تصور نمیکنند که کودک ناراحتی خاصی داشته باشد.
معمولاً آگاهی از عقبماندگی کودک زمانی آغاز میشود که تاخیری در تکلم کودک رخ دهد یا کودک دیرتر به راه افتد.
مخصوصاً مادر با مقایسه کودک خود با سایر کودکان حتی کوچکتر به عقب ماندگی او پی میبرد. معمولاً انکار والدین در مورد عقبماندگی کودک از همین موقع شروع میشود.
پدر و مادر برای توجه نکردن به عقبماندگی اظهار میکنند که با رشدکودک این ناراحتی برطرف خواهد شد. این وضع ادامه پیدا میکند تا اینکه کودک به سنی میرسد که باید به کودکستان یا دبستان برود.
در محیط کودکستان یا دبستان، مقایسه کودک با سایرین هم از لحاظ هوشی هم از نظر سازگاری اجتماعی و قدرت یادگیری، مسئله عقبماندگی کودک را آشکارتر میکند.
والدین به این عنوان که تشخیص مدرسه صحیح نبوده یا اولیای مدرسه میخواهند از پذیرفتن کودک شانه خالی کنند یا به این دلیل که فرزندشان خجالتی یا ترسو است از قبول واقعیت طفره میروند.
بعضی از والدین آنقدر در انکار واقعیت پافشاری میکنند که حتی کوچکترین اعمال کودک را نشانه دانایی و تیزهوشی او دانسته و از اجرای دستورهای دارویی و درمانهای بهداشتی و روانی خودداری کرده و در واقع خود باعث تشدید عقبماندگی کودکشان میشوند.
د) اضطراب و نگرانی
یکی از واکنشهای نسبتا شایع والدین کودکان عقب مانده، تشویش و نگرانی است که درپی آگاهی از عقبماندگی کودک در والدین شروع شده و بعد از مراجعه به متخصصان مختلف و مایوس شدن از بهبود کودک تشدید میشود.
این اضطراب زمانی به اوج خود میرسد که والدین در مییابند باید کودکشان همراه سایر عقب ماندهها در مدارس مخصوص یا کلاسهای مخصوص تحصیل کند. چون اکثر والدین واقعیت عقبماندگی کودک را نمیپذیرند، بنابر این برنامههایی بیشتر از توانایی کودک به وی تحمیل میکنند و سعی میکنند او را با کودکان طبیعی به مدارس معمولی بفرستند این مسئله موجب خستگی روانی و ناسازگاری کودک میشود.
گاهی والدین به علت اضطراب و دلهره شدید، ابتدا کودک را به آسایشگاه یا مراکزی که برای نگهداری این کودکان تهیه شده میسپارند و هر نوع امید بهبود را از دست میدهند.
ممکن است پدر و مادر به علت نگرانی و اضطراب، کودک را وسیله تخلیه عاطفی خود قرار داده و دائماً به علل مختلف بهانه گرفته و او را تنبیه کنند. معمولاً این وضعیت ادامه مییابد و رفته رفته عصبانیت و اضطراب پدر و مادر اوج میگیرد و باعث نفرت پدر و مادر حتی نسبت به یکدیگر شده و به تدریج اختلافات خانوادگی شکل میگیرد.
مسلماً در چنین شرایطی اغلب بنا به توصیه سایر اعضای فامیل، کودک را به یکی از سازمانهای نگهداری کودکان عقب مانده میسپارند و غالباً پدر و مادر، اگر کودک دیگری نداشته باشند از یکدیگر جدا میشوند.
ه ) مکانیسم برون فکنی
یکی دیگر از واکنشهای والدین کودک عقب مانده مکانیسم برونفکنی است که در آن عقبماندگی کودک را به سهلانگاری و خطای دیگران نسبت داده و خود را عاری از هرگونه عیب و نقصی میدانند.این والدین، عقبماندگی کودک خود را ناشی از نقایص وسایل درمانی، بهداشتی و نگهداری دانسته و دیگران را مسئول این پیشامد میدانند. این مادران از اینکه نتوانستهاند کودک طبیعی به دنیا بیاورند، اعتمادشان لطمه میبیند و برای فرار از این ناراحتی اجباراً گناه عقب ماندگی کودک را بردوش دیگران میاندازد.
والدین کودکان عقب مانده از مکانیسمهای دیگر مانند گوشهگیری، جابهجایی و غیره نیز استفاده میکنند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت انتخابات عراق دانشگاه تهران احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی چین دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب
سیل هواشناسی آتش سوزی تهران شهرداری تهران سازمان هواشناسی هلال احمر قوه قضاییه پلیس معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
تورم قیمت خودرو مسکن سهام عدالت قیمت طلا خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه حقوق بازنشستگان ایران خودرو بانک مرکزی
مهران غفوریان ساواک رضا عطاران تلویزیون موسیقی عمو پورنگ سریال سینمای ایران شهاب حسینی مسعود اسکویی دفاع مقدس عفاف و حجاب
فلسطین رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر علی خطیر بازی جواد نکونام لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا
اپل هوش مصنوعی صاعقه خودروهای وارداتی گوگل ناسا عکاسی تلفن همراه مدیران خودرو
خواب کبد چرب فشار خون چای دیابت بیماری قلبی