چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

استعداد, حرف اول را در بازیگری می زند


استعداد, حرف اول را در بازیگری می زند

گفت وگو با مهران احمدی بازیگر فیلم «روز روشن»

این روزها تئاتر را مهم نمی‌دانند، چند ماه تئاتر کار می‌کنیم بعد نه می‌گذارند جایی را اجاره کنیم و نه پولی می‌دهند و تمام زحمات هدر می‌رود اما در سینما حداقل دستمزد را می‌گیری، درست است که تهیه کننده ضرر می‌کند اما در تئاتر اعضای گروه با هم ضرر می‌کنند

بسیار گزیده کار می‌کند و به گفته خودش تا جایی‌که بتواند و به لحاظ اقتصادی در تنگنا قرار نگیرد همینطور گزیده کار خواهد بود.کار کردن در فیلم‌های اجتماعی را دوست دارد، معضلات اجتماعی را دغدغه خود می‌داند. مهران احمدی متولد ۱۳۵۲ در تهران است و از دوران نوجوانی یعنی سال‌های ۶۸ تئاتر کار کرده و تئاتر را به صورت آکادمیک در رشته بازیگری ادامه داده است.

سال ۷۵ اولین کار تلویزیونی‌اش به نام «جدال با سرنوشت» را انجام داد و بعد از آن در سریال‌های دیگری بازی کرد.وی مدتی از تلویزیون دور شد و در این مدت هشت فیلم کوتاه و یک فیلم بلند ویدئویی به نام «کلکسیونر» ساخت و سپس وارد دنیای سینما شد. برای او فرقی ندارد که با کارگردان فیلم اولی کارکند یا کارگردان با تجربه، مهم برایش متن و فیلم‌نامه است و اعتقاد دارد کسی که کار کرده، می‌تواند از فونت یک فیلم‌نامه خوبی و بدی آن را متوجه شود.بازی وی در سریال «تا ثریا» و بازی‌اش در فیلم‌های «آدم»،«اسب حیوان نجیبی است»، «هیچ»، «خواب‌های دنباله‌دار» و«بیست» از دیگر بازی‌های قابل توجه این بازیگر است.

همیشه وقتی نقشی را شروع به بازی می‌کنید آنقدر در آن نقش فرو می‌روید که خود را فراموش می‌کنید، شما دیر شروع به کار سینمایی کردید اما زود گل کردید؟

مگر می‌شود که فردی کارش در هنر را دیر شروع کند و زود هم گل کند وچهره شود؟ از سال ۶۸ شروع به بازی در تئاتر کردم و در دانشگاه نیز رشته بازیگری را خواندم. معتقدم باید این حرفه را پله پله جلو رفت. اینطور نیست که بگوییم مهران احمدی در ۳۴ سالگی وارد بازیگری شده و در ۴۰ سالگی گل کرد. در این بیست و اندی سال کار بازیگری همیشه به این قائل بودم که در عرصه هنر نباید توقع داشت یک فرد در یک مدت کوتاه شکوفا شود،مطمئنا زحمت یک بازیگر در رشد او تاثیر دارد.از همان ۱۰ سالگی کار تئاتر را به صورت جدی آغاز کرد و معتقدم که تماشاچی‌های تئاتر خاص‌تر هستند.

شما بازیگر گزیده کاری هستید،چطور به کار کارگردانان فیلم اول اطمینان می‌کنید؟

(با خنده) از فونت فیلم‌نامه می‌توان فهمید که فیلم‌نامه قابلیت کار دارد یا نه. حتی از روی اسم و حاشیه‌ها هم می‌توان فهمید کار قابل توجه است یا خیر؛ در حال حاضر هم اکثر کارگردانان مولف هستند و من تنها در فیلم آقای حسین شهابی (کارگردان فیلم روز روشن) بازی نکردم بلکه در فیلم‌های اول کاهانی و مسعود بخشی هم بازی کردم.

صحبت از آقای بخشی شد، شما که در فیلم «یک خانواده محترم» بازی کردید آیا معتقد هستید فیلم مشکلاتی داشته که اکران نشد؟

بعد از ساخت فیلم را به‌طور کامل ندیدم و در آن موقع که فیلم ضبط شد مشکلی برای اکران نداشت مگر آنکه بعدها به فیلم بخش‌هایی اضافه شود. هیچ‌گاه اهل سیاست نبودم،دغدغه من همیشه مشکلات و معضلات اجتماعی بوده و هست و دوست دارم در این حوزه کار کنم.

نمی دانم شما با این صحبت موافقید یا خیر، اما در حال حاضر برخی از بازیگران ما شروط زیادی برای بازی در یک فیلم می‌گذارند، اینکه نقش‌شان کوتاه باشد یا بلند یا چه نقشی را بازی کنند؛ گویا برای شما بازی کوتاه یا بلند و اینکه چه نقشی داشته باشید تفاوتی نمی‌کند؟

من به سختی کار کردم و وارد دانشگاه شدم، در رستوران کار می‌کردم و درس می‌خواندم. معتقدم عجیب نیست که یک شاگرد صافکار بعد از ۲۵ سال خود یک صافکار ماهر شود. معتقدم که بازیگر باید صاحب اندیشه باشد، مگر می‌شود در عرصه هنر کار کرد و اندیشه نداشت و باری به هر جهت بازیگری را طی کرد؟ متاسفانه عده‌ای سینما و هنر را محل کسب درآمد می‌دانند، هنگامی که هنر را به عنوان محل کسب درآمد انتخاب کنیم و قائل به انتخاب متن نباشیم مطمئنا نمی‌توانیم موفق باشیم. برخی بازیگری را محل اسکناس درآوردن می‌دانند اما باید بدانیم عرصه هنر شغل نیست، عرصه اندیشه است.بازی در فیلم باید تاثیر خود را در من بازیگر، خانواده و جامعه داشته باشد.کوتاهی و بلندی نقش مهم نیست، مهم این است که مخاطب نقش را باور کند و رویش تاثیر بگذاری.

ممکن است روزی درد معاش باعث شود که گزیده‌کاری را کنار بگذارید و بازی در هر فیلمی را قبول کنید؟

نمی دانم همانطور که گفتم تا به حال طاقت آوردم، شاسی بلند سوار نمی‌شم، خانه بزرگ نخریدم، البته به اینها هم افتخار نمی‌کنم، چرا که دوست دارم شاسی بلند سوار شم اما ترجیح می‌دهم گزیده کار کنم و تصمیم ندارم از این نوع کار دست بردارم. با این حال نمی‌توان باز هم مطلق حرف زد اما تلاشم را می‌کنم. سعی می‌کنم مطلق حرف نزنم اما فعلا چیزهای دیگری برای من مهم است.

سوژه‌های اجتماعی را خودتان علاقه‌مند هستید که کار کنید و در انتخاب متن وسواس دارید؟

سوژه‌های اجتماعی را ترجیح می‌دهم. به‌طور مثال در حال حاضر اگر سینمای جنگ را به من پیشنهاد دهند قبول نمی‌کنم با اینکه جنگ را دیده‌ام اما دوست دارم اجتماعی کار کنم. من به عنوان مهران احمدی دغدغه‌ام مسائل اجتماعی روز است، معضلات و مشکلات را می‌بینم و با پوست و خون حس می‌کنم و همین حس است که باعث می‌شود قابل باور بازی کنم و برای تماشاگر قابل باور باشم. مثلا اگر بگویند نقش پلیس را بازی کن این کار را نخواهم کرد.

به نقش پلیس اشاره کردید؛ برخی نقش‌ها هستند که بازیگر همیشگی خود را دارند، اگر فیلم پلیسی ببینیم ذهنیت داریم چه کسی نقش پلیس را بازی می‌کند، آیا فکر نمی‌کنید با بازی در فیلم‌های اجتماعی نیز دچار تکرار شوید؟

به نظرم اشکالی ندارد، چرا که نقش‌هایی که بازی می‌کنم هیچ کدام شبیه یکدیگر نیستند. هیچ‌گاه نقش‌های مشابه را بازی نکرده‌ام و سعی کردم در هر نقشی نیز متفاوت باشم. معتقدم که به تعداد آدم‌های اجتماع می‌توان نقش آفرید و بازی کرد.

در مصاحبه‌ای از خانم «ساره بیات» خواندم که هنگام بازی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی از وی خواسته نقشش را تمرین کند و وی مدت‌ها تمرین کرد، چادر سر کرده تا بتواند نقش را بازی کند، آیا به این تمرین‌ها قائل هستید؟چرا که در فیلم «روز روشن» نقش راننده آژانس را طوری بازی کردید که گویا راننده آژانس بودید؟

برای بازی در هر نقشی ملاکی دارم و قبل از تولید خودم به شخصه پیش تولید را آغاز می‌کنم.در بسیاری مواقع دیده‌ام بازیگر نقش را قبول می‌کند،قرارداد را امضا کرده و منتظر می‌ماند تا زمان فیلم‌برداری برسد و جلوی دوربین برود. اتفاقا برای من ۲۵ روز اول بسیار مهم است چرا که نقش را که قبول می‌کنم به خیابان می‌روم و شروع به تمرین می‌کنم. با آدم‌هایی که قرار است نقششان را بازی کنم، راه می‌روم، حرف می‌زنم و زندگی می‌کنم. سعی می‌کنم شخصیت‌ها را بفهمم. مگر می‌شود تمرین نکرد؟سعی می‌کنم خصوصیات نقش در فیلم‌نامه را حس کنم و با ‌فیزیک و روابط درونی شخصیت ارتباط برقرار کنم.

البته در این میان استعداد هم مهم است؟

اولین شرط کار هنر استعداد است، مگر می‌شود صدای بد داشت و خواننده شد.باید در عرصه هنر فوق‌العاده باشی که دیده شوی و تاثیر بگذاری.آدم معمولی و حتی بالاتر بدون استعداد کاری نمی‌تواند انجام دهد، چه بسا آدم‌های فوق‌العاده‌ای هستند که وقتی کم‌کاری می‌کنند آدم معمولی می‌شوند. دراین میان آدم فوق‌العاده هم باید زحمت بکشد وگرنه تحلیل می‌رود.

برخی می‌گویند بازی خوب بازیگر به کارگردان و بازیگردان باز می‌گردد، به این امر قائل هستید؟

اعتقادی به بازیگردان ندارم من همیشه در سینمایی کار می‌کنم که حاصل هم اندیشی گروه است یعنی یک عده انسان گردهم آمده و با هم تبادل نظر می‌کنند، همانطور که برایم نقش خانم بهرام حساسیت دارد و برای او نیز نقش من حساسیت دارد و برای کارگردان نقش هر دو حساسیت دارد. همین حساسیت‌ها در بازی‌ها تاثیر می‌گذارد. همیشه در جلسات تمرین و تحلیل به نتایجی می‌رسیم که شاید در متن اولیه نیز وجود نداشته،معتقدم که روابط حس می‌آورد، دیالوگ و بازی می‌آورد واین باعث می‌شود که فیلم خوب می‌شود.

اگربازیگر به خوبی بازی کند می‌تواند تاثیرگذار باشد، چقدر بازیگران تلاش دارند این تاثیر وجود داشته باشد؟

باید یک چیزی را هم قبول کرد، در حال حاضر بازیگران ما همه تاثیرگذار نیستند، در تمام دنیا اینگونه است، در دنیا اگر قرار است پنج یا ۱۰ بازیگر مهم باشند بقیه نیز در دنیای بازیگری هستند اما تاثیرگذار نیستند و بازی خود را دارند. یک بازیگر شاخص، صاحب سبک می‌شود.در ایران نیز از ابتدا اینگونه بود؛ در تاریخ سینمای ایران می‌توانیم‌۱۰ نفر نام ببریم، واقعیت این است که تنها عده‌ای ماندگار می‌شوند مانند مهدی هاشمی و پرویز‌پرستویی بقیه بازیگران هم می‌مانند اما ماندگار نمی‌شوند.به قول حاتمی در سوته دلان، همه می‌خوانند یکی می‌شود قمر.

شما از تئاتر شروع کردید چرا الان تئاتر بازی نمی‌کنید؟

این روزها تئاتر را مهم نمی‌دانند، چند ماه تئاتر کار می‌کنیم بعد نه ‌می‌گذارند جایی را اجاره کنیم و نه پولی می‌دهند و تمام زحمات هدر می‌رود اما در سینما حداقل دستمزد را می‌گیری، درست است که تهیه کننده ضرر می‌کند اما در تئاتر اعضای گروه با هم ضرر می‌کنند. با این حال معتقدم که بازی در تئاتر سخت است چرا که وقتی می‌خواهی تئاتر بازی کنی باید متوجه نقش باشی همه هم و غم و انرژی خود را بگذاری و کار دیگر نمی‌توانی انجام دهی.امسال نزدیک به ۱۰ کار تئاتر پیشنهاد داشتم و خیلی دوست دارم اما به نتیجه رسیدم که نباید کار کرد.دیگر تئاترهایی که اجرا می‌شوند خنثی شده‌اند، حرفی برای گفتن ندارند و من نیز دوست ندارم کاری کنم.

فهیمه پناه‌آذر

محبوبه شعاعی