قطعات دستگاه های دسکتاپ باید مناسب و متناسب باشند

از جنبه های مختلف درباره چگونگی خرید دسکتاپ مناسب صحبت شده است از یک منظر نیازمندی های فنی و از منظری دیگر نیازمندی های فنی مورد توجه قرار گرفته اند

از جنبه‌های مختلف درباره چگونگی خرید دسکتاپ مناسب صحبت شده است. از یک منظر؛ نیازمندی‌های فنی و از منظری دیگر؛ نیازمندی‌های فنی مورد توجه قرار گرفته‌اند. چند وقت پیش در دوره آموزشی شرکت کردم که مباحث مطرح شده در آن قرابت جالبی با شیوه بهینه خرید محصولات داشت. از این‌رو این هفته را به شیوه خرید بهینه دسکتاپ از منظری جدید اختصاص دادم. عنوانی برای این شیوه انتخاب نشده، مهم شیوه است که به ‌تصورم بسیار کارآمد است. این را نیز بیافزایم که ممکن است نکات ابتدایی بحث قدری غریب به نظر برسند، اما حتم دارم که با دنبال کردن آن‌ها به نتایج جالبی خواهید رسید. متاسفانه استفاده از این شیوه که به‌ گونه‌ای مقلدانه "بوم استراتژیک" خطابش می‌کنم، نیازمند دانش فنی مختصر در شناخت بازار و قطعات است!

● بوم استراتژیک!

جای نگرانی نیست و اگر اجازه فرمایید منظور خود را از این بوم استراتژیک شرح خواهم داد!

شرکت‌های بزرگ برای افزایش ضریب موفقیت و کاهش میزان خطرپذیری (Risk) بازار را از زوایای مختلفی مورد توجه و بررسی قرار می‌دهند. فقدان رقابت، مطلوب تمامی شرکت‌هاست، البته نه به آن معنا که اصلا رقابتی نباشد، بلکه در حوزه خاصی از بازار رقابتی از نوع خانمان‌سوز حکم‌فرما نباشد. به‌ طور خلاصه علاقه‌مندی شرکت‌ها برای بقا در این است که بخشی از بازار را در اختیار بگیرند که دست‌نخورده باشد. مناطق دست‌نخورده بسیاری در بازارهای دیجیتال وجود دارد که همچنان بدون استفاده مانده است. این اصل را باید آویزه ذهن کرد که یک شرکت خاص نمی‌تواند تمامی خدمات و امکانات قابل ارایه را عرضه کند. اگر هم قرار بر چنین کاری داشته باشد، قادر به عرضه آن در سطوح کیفی بالا نخواهد بود.

دستگاه‌های دیجیتالی، ویژگی‌های کیفی قابل سنجشی مانند بدنه خوش‌ساخت، کارایی مناسب، امکانات متنوع، استفاده از تکنولوژی روز، طراحی فاخر و ویژگی‌های دیگری چون قیمت مناسب، عرضه گسترده، پشتیبانی بسیار خوب و امثالهم دارند. اگر محصولی تمامی این موارد را در سطحی بالا رعایت کند قیمت گزافی را طلب خواهد کرد و بدون شک با محدودیت تقاضا مواجه خواهد شد، از این‌رو شرکت‌ها با رویکردی هوشمندانه برخی از این ویژگی‌ها را در تولید دستگاه‌ها مورد توجه قرار می‌دهند. برای مثال، نمایشگرهای Sony طراحی خوبی دارند و از تکنولوژی پیشرفته Samsung بهره می‌برند.

این نمایشگرها امکانات متوسطی برای عرضه دارند، اما قیمت‌ آن‌ها بالاتر از متوسط قیمت مدل‌های مشابه است و کیفیت خدمات پشتیبانی متوسطی را به خود اختصاص داده‌اند. همین موارد را نیز می‌توان درباره سازندگان مطرحی مانند Samsung، LG، Sharp، BenQ و Philips مطرح کرد. هنگامی که موارد ذکر شده را روی نمودار ترسیم کنیم، مناطقی را مشاهده خواهیم کرد که به‌ طور محسوس خالی از اطلاعات هستند. به ‌بیان دیگر ممکن است این‌گونه به نظر برسد که بیشتر شرکت‌ها نمی‌توانند تناسب جذابی میان طراحی خوب، بدنه خوش‌ساخت و قیمت وسوسه‌انگیز و خدمات پشتیبانی قابل قبول برقرار کنند. چنانچه شرکت عاقلی پیدا شود که به این امر واقف باشد، به سرعت می‌تواند در آن وادی سرمایه‌گذاری و بخش قابل قبولی از بازار نمایشگرها را تصاحب کند. ترسیم چنین نموداری که وضعیت شرکت‌ها و محصولاتشان را در قیاس با یکدیگر نشان می‌دهد بوم استراتژیک خطاب می‌کنند. به‌ طور خلاصه که بوم استراتژیک ظرفیت‌های بدون استفاده در بازار را نشان می‌دهد!

در شیوه خریدی که ارایه خواهیم کرد از مفهوم عکس بوم استراتژیک استفاده خواهیم کرد.

● داستان خرید ایرانی‌جماعت!

مخاطبی که علاقه‌مند به خرید دستگاه دسکتاپ از بازار داخلی است می‌تواند از رویکرد ذکر شده در انتخاب قطعات مناسب و متناسب سود جوید. یک‌بار گفته بودم که قطعات باید از بعد کیفی به‌ گونه‌ای مناسب انتخاب شوند، به این معنی که اصل و نسب مشخصی داشته باشند و نسبت کارایی به قیمت آن‌ها قابل قبول باشد. از دیگرسو قطعات باید با یکدیگر متناسب باشند، به طوری که نوع چیدمان آن‌ها در کنار یکدیگر بی‌ربط نباشد. برای مثال، نباید در کنار یک مادربرد ساده‌زیست مبتنی بر چیپ‌ست Intel G۳۱ شصت هفتاد هزار تومانی از یک پردازنده نیمه‌حرفه‌ای ۱۲۰ هزار تومانی مانند Core ۲ Duo E۷۵۰۰ و ۴ گیگابایت حافظه DDR۲ و یک فقره منبع تغذیه ۶۰۰ واتی استفاده کرد. استفاده از قطعات مناسب و متناسب متضمن دستیابی به بیشترین کارایی است. شیوه جدیدی که در این نوشتار بر آن تاکید دارم بر تناسب قطعات تمرکز دارد. انتخاب قطعات مناسب را می‌توان به کمک راهنماهای معتبر مکتوب و الکترونیکی و افراد کاربلد جویا شد، اما رعایت تناسب میان قطعات، نیازمند کاوشی عمیق‌تر و استفاده از شیوه‌های هوشمندانه است.

به خاطر داشته باشید که شما فروشنده محصول نیستید و باید در شرایطی در مقام خریدار بمانید، اما آگاهی از ساز و کار فروش مدل‌های مختلف، به ‌طور قطع بر افزایش کیفیت خرید تاثیر بسزایی خواهد داشت.

سازندگان قطعات در طراحی مدل‌های مختلف، از قطعات الکترونیکی متفاوت، امکانات مختلف و قابلیت‌های گوناگونی برای کاربری‌های متنوع استفاده می‌کنند. تفاوت قیمت مدل‌ها به همین موارد بستگی دارد. هوشمندی خریدار در این است که بداند کدام قطعه در چه وضعیتی قرار دارد. به ‌بیان دیگر بتواند نسبتی دقیق میان قطعات و ویژگی‌های اصلی بیان شده در بند بالا برقرار کند. بحث را با یک مثال ادامه می‌دهم.

● طرح مسئله!

▪ اول؛ فرض کنید کاربری به دسکتاپی نیاز دارد که قیمت مجموع قطعات آن باید کمتر از ۶۰۰ هزار تومان باشد.

▪ دوم؛ دسکتاپ مزبور برای اجرای نرم‌افزارهایی مانند مجموعه Office و سیر و سیاحت در اینترنت و شنیدن موسیقی و رویت فیلم و نگهداری تعداد زیادی فایل و انجام بازی‌های ساده جمع و جور خواهد بود.

▪ سوم؛ کاربر موضوع داستان ما پیش‌بینی می‌کند که حداقل برای ۳۶ تا ۴۰ ماه از دسکتاپش استفاده خواهد کرد.

▪ چهارم؛ دسکتاپ در محیطی قرار خواهد داشت که تهویه چندان مطبوعی ندارد و رطوبت هوا همواره بالاتر از ۴۰ درصد است!

● شرح مسئله!

موارد اول و دوم با زبان بی‌زبانی اعلام می‌دارند که باید از مادربرد مبتنی بر چیپ‌ست‌های IGP همراه با پردازنده‌ای اقتصادی، حداکثر ۲ گیگابایت حافظه RAM و ۵۰۰ گیگابایت حافظه هارددیسک استفاده کرد. همچنین لازم است این دسکتاپ را با یک منبع تغذیه ۴۰۰ واتی، کابینتی معمولی، یک درایو نوری DVD Writer، یک فقره مودم داخلی ارزان‌قیمت و بالاخره یک نمایشگر ۱۷ اینچی LCD تکمیل کرد.

مورد سوم بر اهمیت خدمات پشتیبانی و ماندگاری طولانی‌مدت قطعات در سطحی مطلوب تاکید دارد که در بازار داخلی قابل دستیابی است. به این معنی که جناب خریدار، مجاز به خریداری هر محصولی نخواهد بود و باید به گارانتی معتبر توجهی ویژه مبذول دارد!

مورد چهارم به شرایط محیطی اشاره دارد و استفاده از سیستم‌های کم‌مصرف را ضروری می‌داند. همچنین باید از سیستم‌های خنک‌ساز مناسب بهره گرفت. از این‌رو استفاده از پردازنده‌های کم‌مصرف ۴۵ نانومتری و حافظه ۸۰۰ مگاهرتزی و هارددیسک‌های سبز مانند Samsung EcoGreen یا WD Caviar Green و البته فن خنک‌ساز پردازنده نیمه‌حرفه‌ای هوشمند از واجبات است.

در واقع شرح، محدوده قطعات موردنیاز را بر اساس مسأله مطرح شده مشخص می‌کند.

● حل مسئله!

برای استفاده از شیوه جدید، باید نموداری ترسیم کنیم که نشان‌دهنده وضعیت کمی و کیفی مادربردهای IGP بین ۸۰ تا ۱۱۰ هزار تومان باشد. این مادربردها قیمت مناسبی دارند و از موتورهای گرافیکی قدرتمندی استفاده می‌کنند و برای سه چهار سال قابل قبول قلمداد می‌شوند. در این شیوه بر خلاف بوم استراتژیک به یکنواختی نمودار توجه خواهیم کرد، یعنی مادربردی مطلوب است که در همه موارد کیفیت متوسطی ارایه کند. می‌دانم که این شیوه قدری نامانوس است، اما حتم دارم که کارآمد خواهد بود. برای پردازنده و دیگر قطعات دسکتاپ نیز نمودارهای مشابهی رسم و بهترین برند و مدل را پیدا می‌کنیم. یادآور می‌شوم که موفقیت در استفاده از این شیوه به قدری زمان و مهارت نیاز دارد و بیشتر برای افرادی مناسب است که طرف مشورت قرار می‌گیرند!

● چند نکته!

هر چه دقت خریدار در تشخیص نیازمندی‌ها افزایش یابد، محدودیت بیشتری بر مدل‌های قابل ابتیاع ایجاد می‌شود و انجام مقایسه به سهولت عملی خواهد بود. به ‌بیان دیگر نمودار ساده‌ای رسم می‌شود و مدل مطلوب با پیچیدگی کمتری شناسایی خواهد شد. برای مثال، در شرح مسئله مشخص شده است که مادربرد باید از چیپ‌ست‌هایی استفاده کند که بین ۸۰ تا ۱۱۰ هزار تومان قیمت دارند. در بازار کنونی چیپ‌ست‌های مناسب به Intel G۴۳، Intel G۴۵، AMD ۷۸۰G و AMD ۷۸۵G محدود است. اگر محدوده قیمت به ۱۰۰ تا ۹۰ هزار تومان محدود شود، مدل‌های Intel G۴۵ و AMD ۷۸۵G‌ باقی خواهند ماند و مابقی حذف می‌شوند. برای قطعات دیگر نیز به همین شیوه عمل می‌کنیم!

این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که بسیاری از افرادی که طرف مشورت قرار می‌گیرند دانش لازم را دارند. برای ارایه مشورت خوب باید دانش لازم و کافی باشد تا قطعات مناسب پیشنهاد و بین قطعات تناسبی آدمیزاد برقرار شود. اغلب مشاوره‌ها بر اساس عادت یا شنیده‌ها یا حتی کسب سود بیشتر صورت می‌گیرد. خداوند متعال نسل مشاوران زبده را بیشتر کند زیرا بسیار به آن‌ها نیاز داریم!

در فرصتی دیگر نکات بیشتری در این‌باره عنوان خواهم کرد، فقط به این موضوع توجه کنید که شیوه بوم استراتژیک برای شرکت‌ها مناسب است، اما شما خریدار هستید و باید بدانید که چگونه از این شیوه برای انجام خرید بهینه استفاده کرد!