سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

علوم انسانی در برابر معنویت


چارلز تیلور، برنده جایزه تمپلتون معنویت در جامعه مدرن، در گفت‌وگویی در پاسخ به این پرسش که این عبارت شما که «فرهنگ علوم انسانی و علوم اجتماعی به طرز شگفت آوری در برابر معنویات …

چارلز تیلور، برنده جایزه تمپلتون معنویت در جامعه مدرن، در گفت‌وگویی در پاسخ به این پرسش که این عبارت شما که «فرهنگ علوم انسانی و علوم اجتماعی به طرز شگفت آوری در برابر معنویات کور و کر بوده است» چه معنایی دارد گفت: خوب، بدین دلیل که آنها سعی کرده‌اند تا همه کنش‌های بشری را با استفاده از فاکتورهای اقتصادی و سیاسی و یا میل به قدرت توضیح دهند؛ اینها همه مهم هستند اما چیزی از قلم افتاده است که من بعد معنوی می‌نامم. وی افزود: منظور من پاسخ‌هایی‌ است که مردم به سوالات معین و بسیار عمیق می‌دهند همچون پرسش از معنای زندگی یا اینکه چه چیز واقعا در زندگی بشر نیک است یا اینکه چگونه می‌توانم زندگی‌ام را بهتر و یا پاک‌تر کنم و کلا چیز‌هایی از این دست، که همواره مردم را حقیقتا بر می‌انگیزند. دقیقا به همین خاطر است که اگر معنویت را کنار بگذاری هیچگاه واقعا نخواهی فهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است. وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا ما می‌توانیم به همان آسانی که تاثیر میل به قدرت و ثروت را در زندگی مشاهده می‌کنیم تاثیر آشکار معنویات را نیز بر مسیر زندگی ببینیم گفت: این موضوعات برخی اوقات به طرز بسیار فاجعه باری آشکار و بدیهی به نظر می‌آید. منظورم برخی پدیده‌های وحشتناک است که بسیار نگرانمان می‌کنند مثل این نوع خشونت شدیدی که در بخش‌هایی از دنیا شاهد آن هستیم؛ جوانانی وقتشان را به بطالت می‌گذرانند، نمی‌دانند واقعا به چه خاطر زندگی می‌کنند و هیچ‌گونه شأن و منزلت انسانی ندارند. ناگهان کسی پیدا می‌شود و به آنها احساس شدیدی از معنا، شأن انسانی و قدرت اعطا می‌کند تنها اگر به جنبش او بپیوندند و حتی برخی اوقات کارهای وحشتناکی مرتکب شوند. اینجاست که قدرت تاثیرگذاری آن‌گونه پرسش‌ها در زندگی بشر آشکار می‌شود. تیلور معتقد است که تنها یک راه برای پاسخ به وضعیت نامناسب معنویت وجود داشته باشد. من از آنهایی سخن می‌گویم که در عرصه سیاست و... تصمیم‌گیری می‌کنند. این تصمیم گیرندگان باید مردمی را که در ارتباط با آنها هستند درک کنند و لاجرم باید درکی از عامل محرکه مردم در زمینه‌های مختلف داشته باشند. به عبارت دیگر تنها به نیازهای معیشتی آنها توجه نشان ندهند و یا اینکه تجربه چه جور شکست قدرت سیاسی را از سر گذرانده‌اند و چیزهایی از این دست. بلکه آن چیزی را که حقیقتا باعث حرکت مردم در فلان سطح می‌شود تشخیص دهند. وی افزود: من فکر می‌کنم این موضوع شدیدا در مورد آنچه ما در دنیای امروز تروریسم می‌نامیم صادق است چرا که مردمی حقیقتا کنش گران آن هستند که به خاطر پول کار نمی‌کنند. آنها برای نوعی احساس درک رضایت و سربلندی در چنان موضعی قرار دارند. و تا هنگامی که ما بدین حقیقت پی نبرده باشیم تشخیص نخواهیم داد چه چیز می‌تواند جانشین این شکل مخرب از رضایت شود و تا هنگامی که اشکال دیگر را تقویت نکنیم هرگز قادر به ارتباط هوشمندانه و موثر با این موضوع نخواهیم بود.