یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
شهر
می توانید پسر را از بوستون بیرون ببرید اما بن افلاک این کار را با شهر خود نمی کند. چون محدودیت دوم او در مقام کارگردانی، به خیابانهای کارگری شهر بازگشته است و دوباره با یک داستان جنایی سر و کار دارد. همانطور که با فیلم تاثیرگذار اما معیوب gone baby gone اعتبار کارگردانی در فیلم town افزون می یابد. فیلمی که داستان مجرم جوانی است که آماده است زندگی خود را پس از آخرین ماموریتش عوض کند. افلاک منطقه ایلیاتی از بوستون را که بطور سنتی هلندی آمریکایی است پیدا می کند، که نقطه قوتی در شخصیت اوست. اما برای تمام بازی های خوب و کوچک، آن شخصیتها با عزم ثابت به همان شکل باقی می مانند. اما برای تمام اکشن های خوب پرداخته شده نتیجه خیلی به آن چه که باید باشد نزدیک نیست. وقتی وارنر بروس ۱۷ سپتامبر را بدنبال نخستین نسخه غیر قابل رقابت در فستیوال فیلم ونیز بیرون می دهد، پخش و وعده یک اثر مهیج دیگر سینما روندگانی را که the American را در صدر گیشه فروش گذاشتند، جذب نکرد.
فیلم که بر اساس داستان پادشاه دزدان ساخته شده، حول و حوش همسایگی چارلزتاون اتفاق می افتد. یعنی جایی که تیتراژ توضیح می دهد دزدی یک تجارت برای تمام زندگی است و از نسل به نسل منتقل شده است. مک رای (افلاک) از زمانی که بخاطر دارد از بانکها دزدی کرده و کامیونها را زره پوش کرده. شریک جرم او جیمز (جرمی رنر) دوست بچگی اش است که از تضمینشان بعنوان یک باج گیری احساسی استفاده می کند و خشمش خطر کارشان را افزون می کند.
در اولین صحنه مهیج فیلم جم وحشیانه کارمند بانک را در یک دزدی مسلحانه می زند و مدیر شعبه کلاری (ربکا هال) را گروگان می گیرد. اما آدم دزدی، جزو بازی دزدان نیست و سریع آزادش می کنند. تنها به این دلیل که او یک دختر محلی است اگرچه در همسایگی محله های محترم زندگی می کند. حتی اگر کلارا بتواند چهره دزدان ماسک دار را تشخیص دهد اما علاقه ای ندارد که با مامور FBI فرالی (جان هام) یعنی کسی که مصمم است موضوع را ردیابی کند، همکاری کند. جم اصرار دارد که مطمئن شود او حرف نمی زند اما داگ اصرار دارد که مراقب اوضاع خواهد بود.
کاری که او انجام می دهد این است که عاشق دختر می شود. و دختر عاشق او. اما ارتباط غیرممکن است. افلاک و هال همه کاره، این کار را انجام می دهند. حداقل برای مدت کوتاهی. بعنوان کارگردان یا رهبر ارکستر چند صحنه شلوغ و پرتنش اما بر اساس اسرار شخصیت او طراحی می شود. اولین صحنه وقتی است که داگ کلاری را در یک ماشین لباسشویی همه کاره در آغوش می کشد، سپس زمانی که او را نصیحت می کند چطور با FBI کنار بیاید و می گوید: " تو تنها کسی هستی که آسیب می بینی". و خصوصا در صحنه ای در خروج از کافه وقتی جم یک قرار را قطع می کند و موقعیت را با پیشنهادی که بیشتر تهدیدامیز است، درمی یابد.
بعنوان علاقه ریشه ای ما، افلاک اگر مجبور نباشد حس همدردی دارد. در حالی که بین وفاداری قدیمی و قول به چیزی فرای چارلزتاون گیر کرده، داگ به اصل و نصب کلاهبرداران قابل افتخار تعلق دارد. در واقع یک اصالت در فیلم. او امکان بهسازی را نمایش می دهد. ملاقات او در یک جلسه AA به یک رفتار نیروبخش موجز مربوط است و نشانه بیشتری است از دید یک فیلم ساز که چشمی به چهره های محلی دارد.
فیلمنامه به تهیه کنندگی پیتر کرایگ، افلاک و آرون استوکارد به رگه درستی از عقاید محدود محلی و طعنه ها دست می گذارند اما کمتر به سوی اکشن خشن کشیده شده و بیشتر درام است. فاصله اخلاقی داگ از سرعت بخشیدن به وحشی گری در کارهای گانگستریش و خصوصا از خشونت جم _ در هر حرکت رنرز مشخص است- به این معنی است که شرط بندی را برده و یک دزدی در پارک فان وی، فقط به نظر کاری دیوانه وار می آید. برگشت به داستان گذشته داگ که با یک چرخش کوتاه و نیروبخش -توسط کریس کوپر- به پدرش انجام می شود کافی نیست. احساس می کنید که چرخهای گوینده داستان به طرف وحشی گری نمی رود.
کمی طول می کشد تا هام در نقش قاضی با شخصیت دم دست قرار گرفته و از شبح دن دراپر خلاص شود. او مجبور است بجنگد تا خودش را از دست بعضی دیالوگهای غیر قانع کننده خلاص کند اما همانطور که داستان ادامه می یاید و سایه ساعت ۵ او عمیق می شود، او عاقلانه ترین صحبتهایش را انجام می دهد یعنی همانطور که افلاک در یک صحنه بازجویی انجام می دهد. در یک نقش کوچک تر بعنوان کاراگاه بوستون، تیتوس ولیور مجاب کننده است و بلاک لیولی خیلی ناراحت از کثیفی شخص به ظاهر دوست دختر داگ. همانطور که پت پوستلتوایت بعنوان یک مافیا این شانس را بدست می آورد که برگها را از رزهای ساقه بلند که یادگار یک اتمام حجت تمام شده اند، جدا کند.
حتی با صفر کردن قدم به قدم یا با تعقیب و گریز سرعتی در خیابانهای باریک که برای قرن دیگری ساخته شده اند، در کل کار با دوربین صفحه بزرگ رابرت السویت و ویراستاری دیلان تیچنور از عواملی قوی هستند که همه جزوی از هماهنگی در طرح اصلی میباشند. از طرف دیگر نمره تریاکی هری گرگسان و دیوید بوکلی به جای اینکه کمک کننده باشد، بیننده را اغفال می کند.
افلاک روی تسخیر انزوای منطقه برتری دارد.
بلاک بری و اوکسی کونتین نمایش داده می شوند، اما از طرفی این ممکن است هفتادمین باشد. او به دهه ای از بوستون سر تکان می دهد که در آن "دوستان ادی کویل" وجود داشتند. یعنی یک درام تبهکاری مالیخولیایی که به این پایان احساسی آنهم درست در رودخانه چارلز خواهد خندید.
▪ افتتاح: جمعه ۱۷ سپتامبر (وارنر بروس)
▪ تولید: وارنر بروس. نمایش سینمایی با همکاری سینما افسانه ای GKفیلم و تولید فیلم تاندر رود.
▪ بازی: بن افلاک، ربکا هال، جان هام، جرمی رنر، بلاک لیولی، فیفوس ولور، پت پستوایت، کریس کوپر
▪ کارگردان: بن افلاک
▪ نمایشنامه نویس: پیتر کاگ، بن افلاک، ارون استوکارد
▪ بر اساس داستان "شاه دزدان" نوشته چاک هوگان
▪ تولیدکننده: گراهام کینگ، باسیل وانیک
▪ تولیدکننده اجرایی: توماس تول، جان جاشنی، ویلیام فی، دیوید کروکت
▪ سرپرستی عکاسان: رابرت السویت
▪ طراح تولید: شارون سیمور
▪ موسیقی: هری گرگسان، دیوید باکلی
▪ تولیدکننده همکار: چای کارتر
▪ طراح لباس: سوزان ماتسون
▪ ویراستار: دیلان تیچنور
▪ درجه بندی: R ۱۲۵ دقیقه
مترجم: شبکه مترجمین ایران
منبع: www.hollywoodreporter.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست