چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

باید کاری کرد


باید کاری کرد

نگاهی دوباره به دغدغه های جهانی درباره مسائل محیط زیست

سال هاست دیگر مسائل زیست محیطی از قالب دغدغه های لوکس قشر خاصی از جامعه یا معضل فکری کشورهای محدودی از جهان به درآمده اند. دیگر کسی نیست که متوجه تغییرات ناخوشایند اقلیمی در دور و برش نشده باشد. فرقی نمی کند که این شخص یک روستایی کشاورز باشد یا یک کارمند پشت میزنشین. به عبارت دیگر همه باور دارند که «باید کاری کرد»؛ باید مصرف سوخت های فسیلی را کاهش داد، باید به انرژی های سبز بیشتر اهمیت داد، باید گازهای گلخانه یی را کمتر راهی جو زمین کرد. اما مساله مهم این است که چگونه باید چنین باور و اعتقادی را عملی کرد؟ چه کسی باید هزینه کند؟ چطور باید این سرمایه گذاری را هزینه کرد؟ چگونه باید تعهدها را عملی کرد؟ چگونه باید سیاست های پیشگیری از تغییرات سوء اقلیمی را در عین حفظ نرخ رشد اقتصادی، عملی کرد؟ در مقام سخن، می توان شعرهای زیادی سرود و اشک های زیادی ریخت، اما در مقام اجرا و هنگامی که لحظه یی خود را جای مقام های اجرایی و سیاستمداران دنیا بگذاریم، متوجه می شویم که مساله اصلاً ساده نیست و با چند روز همایش و چند تصمیم گیری حل نمی شود و در حال حاضر همه ما عملاً در یک هزارتوی پیچیده گرفتاریم.

چند روز پیش «وال استریت ژورنال» مقاله یی از «بیورن لومبورگ» منتشر کرد. او مدیریت همایش جهانی تغییرات اقلیمی در کپنهاگ و یک اتاق فکر در مورد این موضوع خطیر را بر عهده دارد. همچنین وی نویسنده یک کتاب مهم درباره مشکلات زیست محیطی به نام Cool It است. مقاله او (که در زیر چکیده آن را می خوانید) نشان می دهد تا چه میزان توافق بر سر یک راهبرد هوشمندانه و سرمایه گذاری کارا، برای خطری که آینده همه ما را تهدید می کند، دشوار است. او در مقاله اش می نویسد چگونه نیازها و دغدغه های آنی و همچنین فشارهای داخلی بر رهبران جهان، مانعی بلند بر سر راه تصمیم گیری های موثر شده است.

تاسف بارترین حقیقت در مورد تغییرات اقلیمی و دلیل اصلی برای اینکه ما باید نگران پیدا کردن پاسخ باشیم، این است که کشورهایی که در نتیجه این پدیده با عواقب بدتری روبه رو خواهند شد، در زمره فقیرترین آنها هستند. متاسفانه مساله تغییرات اقلیمی جزء اولویت ها و دغدغه های فوری بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیست مثلاً برای کسی که در یک منطقه دورافتاده در لوساکای زامبیا زندگی می کند، جان سالم به در بردن از مالاریا، یعنی بیماری که ممکن است هر آن، جان یک شهروند این منطقه را بگیرد، بسیار بااهمیت تر از گرمایش جهانی است. واقعاً چگونه می توان انتظار داشت مادری که در یک اردوگاه پناهندگان در بنگلادش با فرزندانش به سختی زندگی را سر می کند به جای اینکه به تامین غذا برای فرزندانش فکر کند، به تغییرات اقلیمی بیندیشد. البته ممکن است یک زن مبتلا به ایدز که در دامنه های کلیمانجارو در تانزانیا زندگی می کند، متوجه آب شدن یخچال های طبیعی این منطقه شده باشد، اما وقتی خودش و آدم های پیرامونش در حال دست و پنجه نرم کردن با بیماری مهلک ایدز هستند، چه جایی برای اندیشناک شدن درباره مسائل زیست محیطی باقی می ماند؟ تخمین ها نشان می دهد اگر هیچ کار بهداشتی در مورد مبارزه با بیماری مالاریا انجام نشود، تا سال ۲۱۰۰، بیشتر از ۳ درصد جمعیت دنیا در خطر ابتلا به این بیماری قرار می گیرند.

بنابراین دولت ها مجبورند برای پاسخ دادن به مشکلات آنی شهروندان شان، منابع مالی خود را بیشتر متوجه این سمت و سو کنند. از سوی دیگر، هزینه اقدامات لازم برای کم کردن گازهای گلخانه یی، بسیار زیاد است. تخمین زده شده که برای اینکه دمای متوسط فعلی زمین نسبت به زمان قبل از صنعتی شدن جوامع، بیش از ۲ درجه افزایش نیابد، هر سال باید ۴۰ میلیارد دلار هزینه شود، در حالی که تنها با ۳ میلیارد دلار در سال و هزینه کردن این مبلغ برای خرید پشه بندها، اسپر ی های ایمن تر از ددت و سرمایه گذاری برای پیدا کردن روش های درمانی تازه تر، ظرف ۱۰ سال می توان میزان ابتلا به مالاریا را به نصف کاهش داد. به عبارت دیگر با همان پولی که برای نجات یک زندگی به خطر افتاده به علت آزاد شدن گازهای گلخانه یی صرف می شود، می توان با راهبرد هوشمندانه تر جان ۷۸ هزار نفر را نجات داد.

ما در اینجا با یک تناقض روبه رو می شویم و بر سر یک دوراهی قرار می گیریم. البته هستند کسانی که این ایده را دارند که ما اصلاً مجبور نیستیم بین هزینه کردن برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی بیشتر و هزینه لازم برای مداخلات حاد در مورد بیماری ها یا سوءتغذیه، یکی را انتخاب کنیم. ما می توانیم هر دو کار را در کنار هم انجام دهیم. اما عملاً نشانه یی از چنین رویکردی به چشم نمی آید.

هفته پیش فعالان آژانس بین المللی Oxfam اعلام کردند کشورهای اروپایی قصد دارند در کمک هایی که به کشورهای در حال توسعه می کنند، تجدیدنظر کنند و آن را دوباره بودجه بندی کنند، یعنی احتمال دارد آنها مبلغی از بودجه فعلی را در قالب کمک های زیست محیطی به کشورهای فقیر بدهند. چنین کاری می تواند موجب مرگ ۳/۴ میلیون کودک و نرسیدن خدمات درمانی به ۶/۸ میلیون بیمار مبتلا به ایدز شود.

اگر به بهانه کمک برای مبارزه با تغییرات اقلیمی از هزینه های بشردوستانه دیگر کاسته شود، واقعاً چه چیز عایدمان خواهد شد؟ تازه بعید نیست مثل پیمان کیوتو، اقدامات لازم برای کاهش گازهای گلخانه یی، در کاهش گرما موثر نباشند. بنابراین عملاً پولی که صرف کاهش آزاد شدن گازهای گلخانه یی می شود، از بودجه موثر برای رساندن غذاها و ریزمغذی ها، اقدامات جلوگیری از ایدز، سرمایه گذاری روی زیرساخت های بهداشتی و آموزشی و تامین آب و سیستم فاضلاب سالم می کاهد.

گرچه همه به این حقیقت اعتقاد دارند که باید کار عاجلی برای کاهش گازهای گلخانه یی انجام شود و باید در پی یک راهبرد جهانی جانشین پیمان کیوتو بود، ولی واقعیت ها و تنگناها چیزهای دیگری می گویند. کدام دولت خطر می کند و مالیات سوخت ها را افزایش می دهد و کدام دولت در حالی که هنوز دسترسی به سوخت های فسیلی وجود دارد، روی انرژی های پاک جایگزین سرمایه گذاری صدها میلیون دلاری یا چندمیلیارد دلاری می کند؟ در شرایطی که انسان ها به یاری انرژی ارزان فسیلی در طول چند قرن توانستند وضعیت بهتری داشته باشند و از لحاظ اقتصادی پیشرفت شگرفی کنند، امید داشتن به استفاده نکردن از انرژی های فسیلی در یک بازه زمانی چند دهه یی بیش از حد خوشبینانه است و رهبران سیاسی کشورهای بزرگ دنیا هم همگی به این حقیقت اذعان دارند که کاهش رها شدن کربن به جو زمین، فعلاً از لحاظ اقتصادی، تکنیکی و سیاسی قابل دسترس نیست. همین معضل، در اجلاس جهانی ریودوژانیرو در سال ۱۹۹۲ و در سال بعد در کیوتو هم وجود داشت.

با وجود همه این مشکلات، هفته پیش بارقه هایی از امید هم به چشم خورد. پیش نویسی از قراردادی آماده شد که براساس آن، کشورهای پیشرفته را متعهد و نه مخیر به انجام اقدامات تازه می کند. این پیش نویس هم کشورهای پیشرفته و هم کشورهای در حال توسعه را متعهد به کاهش گازهای گلخانه یی می کند. همچنین امیدهایی برای افزایش سرمایه گذاری روی انرژی های پاک و اصطلاحاً سبز وجود دارد. امید می رود که در آینده ۲/۰ درصد تولید ناخالص کشورها صرف سرمایه گذاری روی این انرژی ها بشود که در کل مبلغی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد شد. این مبلغ ۵۰ برابر هزینه صرف شده کنونی است.

ترجمه؛ علیرضا مجیدی