شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

چرا پیامبر از یکسری موضوعات علمی و تاریخی استفاده کرده که امروز زیر سوال هستند


چرا پیامبر از یکسری موضوعات علمی و تاریخی استفاده کرده که امروز زیر سوال هستند

با توجه به قواعد و معیارهای مجادله و مباحثه , این نکته روشن می شود که هر انسانی که بخواهد اندیشه خود را بیان و رواج دهد , بایستی به زبان و شیوه ای سخن بگوید که نه تنها طرف مقابل را تحریک به مقابله نکند , بلکه آموخته های قبلی او را که تاثیری در تکذیب و یا نگاه منفی به اندیشه او ندارند را یا به چالش نکشد و یا مسکوت گذارد و یا در مواقع لزوم با یکسری پالایشها به خدمت استدلال های خود در آورد

با توجه به قواعد و معیارهای مجادله و مباحثه ، این نکته روشن می شود که هر انسانی که بخواهد اندیشه خود را بیان و رواج دهد ، بایستی به زبان و شیوه ای سخن بگوید که نه تنها طرف مقابل را تحریک به مقابله نکند ، بلکه آموخته های قبلی او را که تاثیری در تکذیب و یا نگاه منفی به اندیشه او ندارند را یا به چالش نکشد و یا مسکوت گذارد و یا در مواقع لزوم ( با یکسری پالایشها ) به خدمت استدلال های خود در آورد .

و نه تنها پیامبر نیز چنین کرده ، چرا که بشر بوده و جز این مسیر ، راه عقلانی دیگری نداشته ، که خداوند نیز برای ابلاغ مقصود خود به بشری به نام پیامبر ، از تنزیل و انزال و فروکاستن به حد فهم او استفاده کرده است .

آنجا که خداوند می فرماید :

" إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ... عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ - شعرا – ۱۹۲

" و راستی که این [قرآن] فروکاستن ( مقصود ) پروردگار جهانیان است .... بر قلب تو تا بتوانی خلق را انذار کنی .

و البته در اینجا بحث بر این نیست که پیامبر بیشتر می دانسته یا نه ، و در صورت عالم مطلق بودن پیامبر در حد علم خداوند به پدیده ها و تاریخ ، حتی به ظن اشکال گیرندگان که اگر پیامبر راست می گفت بایستی از طرف خداوند به نظریه درست علوم و تاریخ آگاه می گشت ، هیچ تفاوتی در حل مسئله ایجاد نمی کرد و کاری بود عبث و نهایتا ابتر می ماند ، چرا که :

۱- پیامبر قرار نبود از قاعده مجادله به احسن و سخن گویی در حد عقول مخاطبان فراتر رود .

۲- از طرف دیگر قرار نبود برای مردمان ، کتاب علم و یا تاریخ بیاورد و بنویسد که لازم باشد نظریه درست آن علوم را از خدا فرا گرفته ، در جایی ضبط و ثبت نماید تا آیندگان ( که معلوم نیست در کدام عصر به صحت آنها آگاه شوند ) به آنها دست یافته و این معجزه گونه ، سندی باشد بر حقانیت او برای آیندگان .

۳- با فرض فوق و مضبوط بودن آموزه های علمی و تاریخی پیامبر در بایگانی تاریخ ، چه معیاری برای خارج کردن آنها از بایگانی منابع ایشان وجود دارد که قدر مسلم ، مخاطب امروزین نیز بر بسیاری از حقایق علمی جهان و یا وقایع تاریخ آن آگاه نبوده و نتیجه آن عدم تطابق نظریه ها و آموزه های پیامبر با فهم و یافته های امروزین و نهایتا همان دروغ پنداری نظریه های پیامبر می گشت . ( چرا که به زعم اشکال کنندگان ، چون از طرف خداوند به پیامبر عرضه شده ، حقیقت مطلق در توصیف و قانونمندی جهان پیرامونی و گذشته تاریخی است و بشر هیچ عصری همه چیز را کامل و مطلق نمی داند و همواره ، در پس هر کشف و علمی ، مجهول و مجهولات بزرگتر و پیچیده تر ی بر سر راه خود میابد .)

۴- آیا اگر پیامبر ، می خواست بدون توجه به حد فهم و علم مخاطب مستقیم عصر خود سخن بگوید ، بایستی حد فهم و مفاهیم و ابزارهای علمی و زبانی کدام عصر و زمانه را مورد نظر قرار می داد ؟

۵- اگر پیامبر بگونه ای سخن گفته بود که عقول امروزین را مجاب کرده بود ، با فرض بزرگواری مردمان عصر نزول در گذشتن از تقصیر پیامبر در به چالش کشیدن علوم و آموخته های آنها و همچنین تحقیر دانشمندان و متنفذین آنها ، کدام تضمین وجود داشت که با فهم و علم روزگاران پسین از ما به تناقض و یا تزاحم نیفتد ؟

هر چند بسیاری از گزاره های علمی و یا تاریخی موجود قرآن ، بر اساس پیشرفتهای علمی و یافته های امروزین به اثبات رسیده ، و این در حالیست که از هیچ روش تجربی عصر نزول چنین فهمی حاصل نمی شده و این قطعا از معجزات آسمانی بودن قرآن است .

۶- و در یک کلام ، هدف خداوند ، اصلاح جامعه بشری و هدایت اندیشه اوست به سمت یکتا نگری به خالق و موثر در هستی ، و ایمان به هدفمندی آن و سیر صعودی حرکت کمالی بشر ، و بنابر این کتاب پیامبر ، کتاب معرفت ، تزکیه ، تربیت و هدایت معنوی عقول انسانی است .

آنجا که خداوند در آیات زیر می فرماید :

• " ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین . - بقره – ۲

" این است کتابی که در [حقانیت] آن هیچ تردیدی نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است .

۷- و البته کتاب پیامبر ، کتاب علم و تاریخ نیست ، که این علوم ، حوزه خود نمایی و جولان انسان است .

آنجا که خداوند می فرماید :

" و سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون – نحل – ۱۲

" و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شده‏اند مسلما در این [امور] برای مردمی که تعقل می‏کنند نشانه‏هاست .

برای مطلب کامل و آیات و روایات مربوطه به مقاله زیر در بلاگ مراجعه شود :

چرایی وجود آیات علمی و تاریخی در دعوت توحیدی پیامبر(ص)

محمد صالحی

http://mahsan.parsiblog.com