جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
تأملی بر فلسفه ی سیاسی جان لاک
با اعدام کارل اول در سال ١٦٤٩، سلطنت در انگلستان از بین رفت و این کشور به جمهوری تبدیل گردید. پیامد این رویداد مهم اما، نه گشایش فضای سیاسی که دیکتاتوری ٩ سالهی کرومول Cromwell بود. در سال ١٦٥١، «لویاتان»، مهمترین اثر سیاسی تامسهابس (توماسهابز) Thomas Hobbes در لندن منتشر گردید. اگر چه جان لاک بعدها همواره منکر تأثیرپذیری از این اثر شد، اما در رسالههای معروف سیاسی او دربارهی حکومت (٤)، تأثیر ایدههایهابسی و همزمان مخالفت آشکار با تزهای او، غیر قابل انکار است.
لاک در بیست سالگی وارد کالج مشهور کلیسای مسیحی آکسفورد شد که در دورهی جنگ داخلی نسبت به سلطنت وفادار بود. نظام آموزشی در این کالج همچنان قرون وسطایی و روح حاکم بر آن ارسطویی بود، امری که با ذهن کاوشگر و پرسندهی جان لاک سازگاری نداشت. برنامهی درسی، پیش از هر چیز منطق، متافیزیک و زبانهای کلاسیک را دربر میگرفت. لاک در ادامهی تحصیلات خود، به دانشهای طبیعی روی آورد و بر خلاف روش معمول کلاسیک، روشهای تجربی (آمپریک) را در این گستره ترجیح میداد.
همزمان با مرگ کرومول و برچیده شدن بساط دیکتاتوری او در سال ١٦٥٨، جان لاک به مقام استادی رسید. در سال ١٦٦٠ سلطنت مطلقه در انگلستان احیا و کارل دوم (استیوارت) پادشاه شد. دو سال پس از این رویداد، جان لاک به مقام استادی فلسفه و نیز سخنوری ( Rhetorik ) در آکسفورد رسید. مقارن همین ایام با لرد اشلی (شفتزبری) Shaftesbury یکی از سیاستمدارانی که در جریان جنگ داخلی انگلستان در مقابله با سلطنت مطلقه جانب پارلمان را گرفته بود، آشنا شد و دوستی آن دو تا پایان عمر ادامه یافت. شفتزبری پس از بازسازی سلطنت در انگلستان نیز همچنان از پیشگامان پیکار در راه تساهل مذهبی و آزادیهای شهروندی باقی ماند. او در سال ١٦٦٧ جان لاک را به عنوان پزشگ خانوادگی استخدام و به خانهی خود در لندن دعوت کرد و از این پس فرصت کافی در اختیار لاک قرار گرفت، تا خود را یکسره وقف فلسفه و پزشگی نماید. در عین حال پای لاک از این طریق به محافل سیاسی لندن کشیده شد. تیزهوشی سیاسی و دانش عمیق جان لاک، به زودی او را به مشاور سیاسی محافل دیپلماتیک تبدیل کرد. در همین ایام جان لاک طرح سیاسی خود را تحت عنوان «جستاری (نامه ای) در باب تساهل» (٥) به رشتهی تحریر درآورد که در آن به موازات مطالبهی صریح آزادی و شکیبایی مذهبی و جدایی دین از دولت، فلسفهی سیاسی او نیز شالوده ریزی شده است. این نوشته نیز مانند سایر آثار جان لاک، پس از پیروزی انقلاب انگلستان (١٦٨٨ ) منتشر گشت.
پس از بازسازی سلطنت مطلقه، در دورهی کوتاهی، فضای سیاسی انگلستان بازتر شد و طی همین دوره بود که لاک از طریق نفوذ لرد شفتزبری مدتی به مقام منشی دولتی در امور کلیسا و سپس امور تجاری رسید. در سال ١٦٨٢ لرد شفتزبری به جرم توطئه علیه کارل دوم (استیوارت) پادشاه انگلستان تحت پیگرد قرار گرفت و به ناچار به هلند گریخت. جان لاک نیز که به همراه او به مهاجرت هلند رفته بود، در آن کشور کار نگارش مهمترین اثر سیاسی خود را تحت عنوان «دو رساله دربارهی حکومت» (٦) آغاز کرد و به پایان رسانید. رسالهی اول پاسخی است انتقادی به نوشتهی «رابرت فیلمر» Sir Robert Filmer تحت عنوان «پدرسالار یا قدرت طبیعی پادشاهان» (٧) که در آن تلاش شده بود، توجیهی برای مشروعیت آسمانی سلطنت مطلقه فراهماید و پادشاه وارث قانونی حضرت آدم جلوه گر شود. لاک در نخستین رسالهی خود، دیدگاههای مطروحه در این اثر را با قلمی شیوا به نقدی کوبنده کشید، بطوریکه بسیاری از صاحب نظران و تاریخدانان فلسفه امروز معتقدند که نام «فیلمر» تنها از طریق نقد جذاب و پر کشش لاک در رسالهی اول، در تاریخ به یادگار مانده است.
اما در عین حال بسیاری از شارحان آثار لاک، این دو رساله را پاسخی روشن و بنیادین بههابس و اندیشهی او در توجیه قدرت مطلقه قلمداد میکنند. اگرهابس در «لویاتان» بحران جامعهی انگلستان را بحران اقتدار نظام سیاسی مبتنی بر سلطنت مطلقه ارزیابی کرده بود، جان لاک بویژه در رسالهی دوم خود، در پی توضیح بحران انگلستان، به مثابه بحران مشروعیت سلطنت مطلقه بر میآید.
در سال ١٦٨٨ تاریخ انگلستان ورقی تازه خورد. با همدستی و تشویق اشرافیت طرفدار محدودیت سلطنت مطلقه در انگلستان، ویلهلم پادشاه هلند که با استیوارتها از نظر دودمانی متحد، اما از منظر دیدگاههای مشروطه طلبانه شدیدا" مخالف بود، سپاه دریایی و زمینی خود را به انگلستان گسیل داشت. این تهاجم نظامی، با قیامی سراسری در انگلستان (که به انقلاب شکوهمند در این کشور معروف است) همراه شد و به خلع ید از آخرین پادشاه کاتولیک این کشور، جاکوب دوم (استیوارت) منجر گشت. ویلهلم، بدون خونریزی تاج و تخت سلطنت را در انگلستان به دست آورد و زمینههای گذار به سلطنت مشروطه که در آن پارلمان و دربار در موازنهای سیاسی، قدرت را در دست دارند، فراهم آمد. تاریخ سیاسی مدرن بریتانیا از همین زمان آغاز میگردد. پیکرهی دولت بر پایهی الگویی که لاک از سالها پیش از نظر تئوریک طراحی کرده بود شکل میگیرد و نظام دمکراسی پارلمانی تدریجا" به سوی نهادینه شدن میرود.
دیگر زمان تأثیر گستردهی اندیشههای لاک فرارسیده بود. وی از مهاجرت هلند به انگلستان بازگشت. در آنجا آثار نوشته شدهی او در مهاجرت، منتشر و به سرعت باعث شهرت بیشتر او گردیده بود. به او از طرف دولت انگلستان، پست سفارت نزد شهریار براندنبورگ پیشنهاد شد. اما لاک این پست را به دلیل کهولت و بیماری نپذیرفت. باید خاطر نشان ساخت که تأثیر جان لاک از چارچوب طراحی جامعهی مدرن سیاسی در میهنش بسی فراتر میرود. او در سال ١٦٦٨ به همراه لرد شفتزبری و چند تن دیگر، به نگارش قانون اساسی برای ایالت کارولاینای آمریکای شمالی که در آن زمان مستعمرهی انگلستان بود، همت گماشت. این اثر بعدها بزرگترین تکانهی فکری را برای آباء نگارندهی قانون اساسی آمریکا فراهم ساخت. تأثیر اندیشههای جان لاک در تکوین تاریخ سیاسی آمریکا، بسیار ژرف تر از خود انگلستان است. این کشور بر خلاف انگلستان، به راه مشروطهی سلطنتی نرفت، بلکه عنصر مشروطه خواهانه را وارد مناسبات جمهوریت قارهی جدید ساخت. جان لاک سالهای آخر عمر را در اوج اشتهار، ولی در کنج عزلت گذرانید و سرانجام در سال ١٧٠٤ چشم از جهان فرو بست.
● تصویر انسان و جامعه نزد لاک
برای فهم اندیشهی سیاسی لاک، نخست باید تصویر او را از انسان و جامعه مورد توجه قرار داد. اینکار ما را در برخی زمینهها به مقایسهی اندیشههای سیاسی میانهابس و لاک سوق میدهد. انسان نزد لاک ـ درست همانندهابس ـ پیش از هر چیز، فرد است. با این تفاوت که فردیت انسان در اندیشههای لاک، از وزن و اعتبار بسیار سنگین تری برخوردار است. این امر را میتوان در همهی نوشتههای سیاسی و اجتماعی او مشاهده کرد. درست به دلیل همین باور بنیادی است که لاک در اندیشههای بدبینانهیهابس، که انسان را گرگ انسان نامیده بود، خطر نابودی فردیت را به نفع اقتدار دولت مطلقه تشخیص میدهد و تمام هّم فکری خود را متوجه مقابله با چنین دولتی و پاسداری از آزادیهای فردی مینماید. در واقع اگر در نزدهابس، لگام زدن بر آزادی گرگ صفتانه فرد، تنها از طریق اطاعت برده وار از قدرت قاهر میسر است، در نزد لاک، انسان به مدد خرد خود و به عنوان موجودی صاحب شعور، به مثابه ترازی برای موازنه با حاکمیت برآمد مییابد. آزادی فرد نزد لاک، آزادی افسارگسیختگی و بی سالاری (آنارشی) نیست. قانون اولیه و قانون طبیعی حاکم بر خرد انسانی، تیرگیهای دوران «پیش دولتی» را برای او روشن و آزادی او را مهار میسازد و لذا از این طریق زمینهی استقلال شخصیتی او و مآلا" صلح اجتماعی را فراهم میآورد.هابس انسان را به مثابه فرد در مقابل قدرت قهار طبیعت تنها گذاشته بود، تا او را وادار سازد که از طریق واگذاری همهی حقوق فردی خود به قدرت دولتی، از موهبت نظم برای همزیستی، امنیت، آرامش و رفاه ـ که به زعمهابس تنها قدرت حکومتی مطلقه میتوانست آن را تضمین نماید ـ برخوردار گردد. اماهابس بدینسان خطری را که از چنین حکومت مطلقهای متوجه خود فرد میشد، ندیده بود. استنتاج فکری او که شدیدا" تحت تأثیر علوم طبیعی بود، بزرگی چنین خطری را در نیافته بود. لاک تجربهی سیاسی خود را درست از همین نقطه وارد مناسبات قدرت میسازد. او شدیدا" به مخالفت با نتیجه گیریهای ناشی از قوانین علیت بر میخیزد و نشان میدهد که چنین طرحهایی جامعه را به سمت پرتگاههای بزرگتری از آنچه که در آغاز میخواست از آن دوری کند، سوق میدهد. لاک شکل حکومتی سلطنت مطلقه و یا جمهوری دیکتاتوری از نوع کرومول را ـ که هر دو مورد پشتیبانیهابس بود ـ وضعیتی بدتر از وضعیت طبیعی میداند که در آن همه علیه هم در پیکارند. چرا که به نظر لاک، در وضعیت طبیعی، لااقل هر فرد، حق خود را خود تعیین میکند، اما تحت قهر حکومت مطلقه، هیچ فردی از هیچ حقی برخوردار نیست.
ایدهی کانونی «وضعیت طبیعی» در اندیشهی سیاسی لاک، از شاخصهای کاملا" متفاوتی نسبت به درکهابس از این ایده برخوردار است. خصلت نمای «وضعیت طبیعی»هابسی، تناقضات میان علایق افراد گوناگون است، در حالی که لاک افراد را نه در مقابله با هم، بلکه همراه با مساواتی اصولی در کنار هم قرار میدهد. لاک مینویسد: «برای فهم درست قدرت سیاسی و مشتق ساختن آن از سرچشمهی خود، باید ببینیم که انسانها از نظر طبیعی در کدام وضعیت قرار دارند. این وضعیت، وضعیت آزادی کامل در چارچوب مرزهای قانون طبیعی، برای هدایت کنشهای خود و اختیار بر مالکیت و شخص خویشتن، بدون نیاز به کسب اجازه از دیگری و بدون وابستگی به ارادهی دیگری است. این وضعیت فراتر از این، وضعیت برابری است که در آن همهی قدرت و قانونگذاری متقابل است، چرا که هیچکس چیزی بیشتر از دیگری در تملک خود ندارد. بنابراین هیچ چیز آشکارتر از این نیست که موجودات زنده از یک نوع و یک مقام، بدون اختلاف، برای بهره برداری از همان مواهب طبیعی و استفاده از استعدادهای یکسان زایش یافتهاند و باید بطور برابر و بدون زیر دست یا مطیع بودن، زندگی کنند،». (٨).
برابری ژرف اندیشی شده در «وضعیت طبیعی» نزد لاک، برابری افراد آزاد است. این افراد با توجه به محدودیت تواناییهای خود و برای پاسداری از برابری و آزادی خود، نیازمند و وابسته به یکدیگرند. آزادی فرد ( liberty ) نزد لاک، در هستهی مرکزی خود، هرگز نباید به معنای دست و دلبازی مطلق در حرکات آزادانه و یا لگام گسیختگی فهمیده شود. لاک از همان آغاز روشن میسازد که یک چنین آزادی فردی، باید از نظر مضمونی بطور همزمان به واسطهی نیاز مبرم فرد و ضرورت احترام به آزادی و حقوق مساوی سایر افراد درک شود. وی در این زمینه تصریح میکند: «این وضعیت [طبیعی] اگر چه وضعیت آزادی است، اما وضعیت لگام گسیختگی نیست. اگر چه انسان در این وضعیت صاحب آزادی مهارناپذیری در مورد شخص و مالکیت خویش است، اما از این آزادی برخوردار نیست که خود یا هر موجود زندهای را که در مالکیت اوست، نابود سازد، مگر اینکه چنین امری را غایتی گرانقدرتر از صرف حفظ خویشتن ایجاب کند». (٩).
ملاحظه میشود که لاک نیاز انسان به حفظ خویشتن را به مثابه پدیدهای تعیین کننده در حیات اجتماعی، از نظر ارزشی در جایگاه والایی قرار میدهد. وی تناسب و تنش موجود میان نیاز و حق را به درستی تشخیص میدهد و لذا از حق آزادی هر فرد در حفظ خویشتن یاد میکند. آزادی برای حفظ خویشتن، همانا آزادی در چارچوب مرزهای قانون طبیعی است. اما پرسشی که در اینجا مطرح میگردد اینست که کدام عنصر میباید مانع سوء استفاده از این آزادی مهارناپذیر و لگام گسیختگی گردد؟ در اینجاست که جان لاک، عنصر خرد انسانی را وارد فلسفهی سیاسی خود میسازد. انسانها از نظر لاک صاحب خصایص ذاتی برابر و عمومی و استعدادهای از منظر عقلی ویژه هستند. هر انسان موجودی است برخوردار از خرد و بدینسان همهی انسانها از پایه با هم برابرند. خرد انسانی، به مثابه شیرازهای است که باعث قوام و به هم پیوستگی «وضعیت طبیعی» میگردد: «در وضعیت طبیعی، قانونی طبیعی حکمفرماست که برای همگان الزامی است. اما خرد که این قانون ناشی از آن است به همهی انسانها میآموزد که چنانچه بخواهند به پند خرد خود گوش فرادهند، از آنجا که همهی انسانها برابر و مستقل اند، هیچکس اجازه ندارد به زندگی، تندرستی، آزادی و مالکیت دیگری صدمهای وارد سازد». (١٠). در اینجاست که اندیشهی حقوق بشر در دوران جدید، به شکلی درخشان نطفه میبندد.
راه به قانون طبیعت، از طریق خرد گشوده میشود، که لاک آن را «پرتو طبیعت» مینامد. اما این پرتو همه جا را روشن نمیسازد. امکان تاریکی، بهای آزادی برای جستجوست. اما به یاری قانون اولیه و طبیعی خرد میتوان بر این تاریکی چیره گشت. بدینسان، در تاریخ اندیشه سیاسی، لاک پس از دکارت دومین فیلسوفی است که در یک سطح عمومی فلسفی، این یقین را نمایندگی میکند که انسان نه تنها اصولا" موجودی عالی و خردمند است، بلکه همچنین در تمام حوزههای اندیشه و عمل خود، از قابلیت استفاده از خرد برخوردار میباشد. اما لاک همزمان چنین توانایی را به دلیل میرایی، نیاز و ضعف انسان، محدود و کرانمند میشمارد. آزادی فرد نزد لاک، با نیاز طبیعی انسان برای عدالت و عشق به همنوع گره خورده است. «وضعیت طبیعی» مورد توصیف او، حامل رابطهای تنش آمیز میان فردیت و اجتماع گرایی انسان است، همانا خواست کثرت و وحدت به مثابه حرکت بنیادین طبیعت کرانمند ذاتی خردگرا.
جان لاک از آغاز ـ اگر چه در شکلی گذرا ـ انگیزشهای هدایتگر گوناگونی چون آزادی، برابری، عدالت و عشق را در طبیعت انسان نهفته میبیند، در حالی که نزدهابس، عنصر مسلط در انگیزش انسانی، رانش قدرت است. کل آموزهی دولت جان لاک در تمامی اجزاء و پیامدهای خود، آموزهای مبتنی بر فردیت انسان باقی میماند، فردیتی متکی بر ترکیبی از باور به خرد و اصل برابری. این ترکیب کل تصویر لاک از انسان و جامعه را متعین میسازد.
● از وضعیت طبیعی به جامعهی سیاسی
در نظر لاک، تمام حقوق فردی ناشی از «وضعیت طبیعی»، شالودهای برای متعین ساختن و ارزش زندگی انسانی است. اما این «وضعیت طبیعی» به دلیل نبود یک قدرت ناظم که بتواند وحدت افراد را در حداقل ضروری خود تضمین نماید، وضعیتی ناپایدار است. در «وضعیت طبیعی» هر کس که «قانون طبیعی» را زیر پا گذارد، خود را از جامعهی انسانی جدا ساخته و به بشریت اعلام جنگ داده است. لذا در چنین حالتی هر کس اجازه دارد تجاوز یا بی عدالتی نسبت به خود را کیفر دهد: «اجرای قانون طبیعی در آن وضعیت، به دست جمع سپرده شده است. به این ترتیب هر کس محق است کسی را که قانون را زیر پا گذارده است، در مقیاسی کیفر دهد که ضروری است تا مانع نقض قانون دیگری شود». (١١). اما لاک به دشواری امر دادگستری در «وضعیت طبیعی» آگاه است. او میداند که هر کس نمیتواند داور خوبی باشد، چرا که بسیاری از انسانها جانبدارانه و از روی احساس و انتقامجویی عمل میکنند. آنچه که در نظر لاک «وضعیت طبیعی» را تحمل ناپذیر میسازد درست همین امر است که هر انسانی فراتر از چارچوب عدالت و از روی طینت بد، میل به انتقام و بطور جانبدارانه میتواند در نقش داور دیگری، حکم به کیفر او دهد. لذا تشکیل حکومتی که بتواند مستقلا" و غیرجانبدارانه عدالت را به اجرا گذارد، امری ضروری است. اما لاک تأکید میکند که هر حکومتی نیز قادر نیست از عهدهی این امر مهم برآید. حکومتهای مطلقه و خودکامه در نظر لاک، از «وضعیت طبیعی» بدترند، چرا که در این حکومتها، یک حاکم جبار برفراز همگان قرار دارد و از این آزادی برخوردار است که آنطور که میخواهد در مورد سرنوشت دیگران تصمیم بگیرد: «اگر قرار باشد هر کس به آنچه که او [حاکم مطلق] انجام میدهد تسلیم باشد، حال کاملا" یکسان است که هدایت این حاکم مطلق را خرد، خطا یا شور و اشتیاق مفرط بر عهده داشته باشد، میتوان گفت که حال و روز انسانها در وضعیت طبیعی بسیار بهتر از آن است تا اینکه ناچار گردند مطیع ارادهی ناعادلانهی دیگری باشند.» (١٢).
همین «تحمل ناپذیری» و «ناپایداری» است که سرانجام انسانها را وامی دارد تا بر «وضعیت طبیعی» نقطهی پایان بگذارند و به مثابه موجوداتی صاحب خرد و در تصمیمی خردمندانه به قراردادی متقابل تن دهند و دست به تأسیس اجتماعی سیاسی ( commonwealth ) بزنند. وظیفهی چنین اجتماعی، پیش از هر چیز پاسداری از حقوق فردی و بویژه حق زندگی، آزادی و مالکیت است. هر میثاق و قرارداد دیگری عاری از این ویژگیها، هرگز قادر به پایان دادن به «وضعیت طبیعی» نخواهد بود. از همین روست که لاک «وضعیت طبیعی» را وضعیت «پیش دولتی» و «پیش سیاسی» میداند: «من مدعی ام که همهی انسانها بطور طبیعی در چنین وضعیتی قرار دارند و در آن باقی خواهند ماند تا زمانی که با اتکاء بر نیروی توافق خود، خود را به اعضای یک جامعهی سیاسی تبدیل کنند». (١٣).
١ـ اوکام (آکامی) Wilhelm v. Ockham (١٣٠٠ ـ ١٣٥٠) متفکر و یزدانشناس دورهی متأخر اسکولاستیک سدههای میانه، که با آموزههای خود زمینهی فروپاشی تفکر اسکولاستیک را فراهم ساخت. اوکام مفاهیم عمومی (ایدهها) را صرفا" نامهایی (نومینالیسم در زبان لاتینی از همین کلمه است) میدانست که متقدم نسبت به اشیاء و نیز در اشیاء وجود ندارند، بلکه صرفا" محصولات تفکر ما میباشند و به این معنا فقط در اندیشهی فاعل شناسا وجود دارند. گرایش بعدی نومینالیسم به آمپریسم شک گرایانه، بطور فزاینده جزمیات مسیحی را به مثابه شناخت عقلانی مورد تردید قرار داد و این جزمیات را به سرچشمهی خود به عنوان گزارههایی ایمانی بازگرداند. بدینسان زمینه جدایی گسترههای ایمان و دانش فراهم گشت و فلسفهی اسکولاستیک در هدف خود برای استدلال عقلی ایمان شکست خورد.
٢ـ رنه دکارت Rene۰۳۹; Descartes (١٥٩٦ ـ ١٦٥٠) متفکر بزرگ فرانسوی و بنیانگزار راسیونالیسم در عصر جدید است. دکارت در متافیزیک خود، خدا را جوهر خلق نشدهی ذاتی ناکرانمند، عالی، واقعی و کامل میداند. برای دکارت، جوهر، آن چیزی است که برای وجود خود نیازمند چیز دیگری نیست. از نظر دکارت، روان و ماده نیز که هر دو پیش شرطهای اصل متعارف و عینی جهان اند، جوهر به حساب میآیند و تفاوت آنها با جوهر خداوندی در آن است که از طرف خدا خلق شدهاند. اما این جوهرها با هم کاری ندارند و از یکدیگر مستقلاند. به نظر دکارت، روان، جوهر اندیشنده و غیر گسترش یافته و ماده، جوهر گسترش یافته و نیندیشاست.
٣) Essay Concerning Human Understanding
٤ـ در زبانهای اروپایی، دو مفهوم State انگلیسی که همان Staat آلمانی است و Government انگلیسی که همان Regierung آلمانی است، از بار معنایی کاملا" متفاوتی برخوردارند. اولی مفهومی است بیشتر مجرد و انتزاعی که بیان کنندهی کل دستگاهها و مؤسساتی است که به صورت پایدار و مستقل از افراد و اشکال و سیاستهای حکمرانی و با اقتداری نسبتا" معنوی وجود دارند. دومی اما مفهومی است مشخص و بیانگر نهادها و اشخاصی است که برای دورهای کار هدایت و مدیریت امور سیاسی را عهده دار میشوند و مشروعیت آنان متکی بر گزینشهای ادواری است. ما در بررسی آثار سیاسی جان لاک نیز با این تفکیک مفهومی روبرو هستیم. متأسفانه در زبان فارسی معمولا" تفکیک روشنی میان دو اصطلاح «دولت» و «حکومت» صورت نمیگیرد و آنها گاهی در توضیح دو نهاد متفاوت در ساختار قدرت و گاهی هم معنی و یا به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. مثلا" هم از دولت جمهوری اسلامی یاد میشود و هم از دولت محمد خاتمی، در حالیکه در مورد دوم منظور کابینهی حکومتی است. قطعا" باید ریشههای این ناروشنی را در عدم شکل گیری بهنجار دولت مدرن ملی در ایران جستجو کرد که البته بحثی است جداگانه. در هر حال با توجه به اینگونه ابهامات مفهومی در زبان فارسی، لازم به توضیح است که در این جستار، اصطلاح «دولت» معادل مفهوم State = Staat و اصطلاح «حکومت» معادل مفهوم Government = Regierung به کار رفته است.
٥) Essay Concerning Toleration
٦) Two Treatises of Government
٧) Patriarcha or the Natural Power of Kings
٨) John Locke, Über die Regierung, Stuttgart ١٩٩٩ , S .٤-٥
٩) John Locke, a.a.O., S . ٦
١٠) Ebenda
١١) John Locke, a.a.O., S . ٧
١٢) John Locke, a.a.O., S . ١٢
١٣) John Locke, a.a.O., S . ١٤
١٤) John Locke, a.a.O., S . ٩٥-٩٦
١٥) John Locke, a.a.O., S. ١٠١
١٦) Ebenda
١٧) John Locke, a.a.O., S . ١٧٥
١٨) Volker Spierling, Kleine Geschichte der Philosophie, München ١٩٩٠ , S . ١٨٦-١٨٧
منابع مورد استفاده به زبان آلمانی:
John Locke: Über die Regierung, Reclam Verlag, Stuttgart ١٩٩٩ .
John Locke: Ein Brief über Toleranz,( englisch-deutsch) Hrsg. Julius Ebbinghaus, Hamburg ١٩٦٦ .
Thomas Hobbes: Leviathan oder Stoff, Form und Gewalt eines bürgerlichen und kirchlichen Staates, Hrsg. Iring Fetscher, Frankfurt/M-Berlin-Wien ١٩٧٦ .
Alexander Schwan: John Lockes Grundlegung des freiheitlichen Rechts- und Verfassungsstaates, in Politische Theorien von der Antike bis zur Gegenwart, Bonn ١٩٩٣ .
Bertrand Russel: Lockes Politische Philosophie, in Philosophie des Abendlandes, Köln ٢٠٠١ .
Peter C. Mayer-Tasch: John Locke - Der Weg zur Freiheit, Nachwort in ders. John Locke, Über die Regierung, Stuttgart ١٩٩٩ .
Volker Spierling: Kleine Geschichte der Philosophie, Piper Verlag, München ١٩٩٠
علاقمندان به اندیشههای جان لاک، میتوانند در زبان فارسی به آثار زیر مراجعه کنند:
ـ نامهای در باب تساهل، نوشتهی جان لاک، ترجمهی شیرزاد گلشاهی، نشر نی، تهران ١٣٧٧
ـ سیر حکمت در اروپا، نگارش محمد علی فروغی، انتشارات صفی علیشاه، تهران ١٣٦١ ، صفحات ١١٩ تا ١٤٢
ـ خداوندان اندیشهی سیاسی (جلد دوم)، نوشتهی و. ت. جونز، ترجمهی علی رامین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ١٣٧٦ (فصل پنجم، جان لاک، صفحات ٧٩٣ تا ٨٨٠).
ـ تاریخ فلسفه، جلد پنجم فیلسوفان انگلیسی ازهابز تا هیوم، نوشتهی فردریک کاپلسون، ترجمهی امیر جلال الدین اعلم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ١٣٧٠، (فصلهای ٤ تا ٧، صفحات ٨١ تا ١٥٩).
ـ فهم نظریههای سیاسی، نوشتهی توماس اسپریگنز، ترجمهی فرهنگ رجایی، نشر آگه، تهران ١٣٧٠ (صفحات ٤٣ تا ٦٤).
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات دانشگاه تهران عراق رهبر انقلاب احمد وحیدی مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم نیکا شاکرمی مجلس
سیل هواشناسی آتش سوزی تهران شهرداری تهران آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی معلم سلامت زلزله
قیمت خودرو سهام عدالت تورم قیمت طلا سازمان هواشناسی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس انگلیس نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر علی خطیر بازی باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری آیفون گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
خواب فشار خون چای کبد چرب دیابت