سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

سال فرهنگ


سال فرهنگ

یک ماه از سال گذشت و تب و تاب نظرات و برداشت ها و بخشنامه های متاثر از «شعار سال» تقریبا فروکش کرد, در این میان متاسفانه این قید به مظلومیت فرهنگ در کشورمان اشاره دارد مسئولان فرهنگی یا در خاموشی به سر بردند و یا آنها هم طرح های اقتصادی ارائه کردند که مثلا در مصرف اقلام فرهنگی و بوروکراسی اداری باید صرفه جویی شود

یک ماه از سال گذشت و تب و تاب نظرات و برداشت ها و بخشنامه های متاثر از «شعار سال» تقریبا فروکش کرد، در این میان متاسفانه- این قید به مظلومیت فرهنگ در کشورمان اشاره دارد- مسئولان فرهنگی یا در خاموشی به سر بردند و یا آنها هم طرح های اقتصادی(!) ارائه کردند که مثلا در مصرف اقلام فرهنگی و بوروکراسی اداری باید صرفه جویی شود! گذشته از اینکه باید گفت وقت مسئولان فرهنگی ما بدون طرح و برنامه کارشناسی، هر روز بیشتر از گذشته در جلسات مالی و اداری هدر می رود این نکته را هم باید اضافه کرد که «اصلاح، الگو و مصرف» هر سه واژگانی از خانواده «فرهنگ» هستند و نه اقتصاد و سیاست و جامعه و بر همین مبنا هم، «سخنرانی و مقاله و بخشنامه» در این باره نوعی حرکت در خیابانی بن بست است!

در واقع اگر در همین شعار به این «باور فرهنگی» برسیم؛ دیگر در حرکت به سمت و سوی آینده کشور نیاز به « پیوست فرهنگی» نداریم چرا که فرهنگ را ریشه و مادر سایر حوزه ها می دانیم و مصوبات را ابتدا از دریچه فرهنگ می گذرانیم و بعد پیوست های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به آن می زنیم؛ این نخستین تلقی اشتباه در سال نو بود که پنداشتند امسال یک سال اقتصادی است. اما در زمینه نامگذاری سال و از دریچه ذهن نویسنده، دو نکته اصلی وجود دارد:

ـ یکم؛ امسال، بدون تردید یک سال فرهنگی است و دستگاههای فرهنگی درصدر توجه و تاکید رهبری قرار دارند چرا که هیچ اصلاحی در ۳۵۰روز- ۱۵روز تعطیلی ابتدای سال- نهادینه نمی شود، شاید به یک رفتار روزمره و فصلی تبدیل شود و تا پایان سال قبض های برق و تلفنی را به دفتر بیلان کاری مسئولان برساند که در مقایسه با سالهای گذشته، لبخندی مدیریتی بر لبشان بنشاند اما رفتار یک رفتار زودگذر و بی دوام است. به عبارتی اگر قبول داشته باشیم که «الگو» بر مبنای بخشنامه و دستورالعمل و مصاحبه مدیران در بین مردم- مسئولان هم بخشی از مردم هستند- به یک فرهنگ تبدیل نمی شود این مشکل پیش نمی آید. یک مثال بارز و ملموسش انواع جشنواره های مد لباس در کشور است؛ و اینکه هیچگاه آنچه روی سن نمایش داده می شود در بین مردم نیست؛ علتش روشن است اما مرورش خالی از لطف نیست چرا که اولا آن لباس به نمایش درآمده یا در بازار نیست و یا با قیمتی نجومی در اختیار برخی از طبقات مردم قرار می گیرد و ثانیا از آنجا که با طبع و خواست «گروه هدف» مطابقت ندارد- کار غیرکارشناسی- همواره در حد همان نمایش سالانه و بعد هم گزارش تصویری در رسانه ها مختوم می شود چون بازار لباس و مد چیز دیگری است که فرسنگ ها با اندیشه طراحان عزیز و لباس هاشان فاصله دارد! «ویترین» هیچگاه نماد واقعی از یک فرهنگ نیست چه بسا در داخل اتفاقات دیگری بیفتد که از پشت ویترین به چشم نیاید. پس برخورد با شعار امسال هم باید از معبر فرهنگ سازی آن هم نه به شیوه کنونی «جلسات بسیار و خروجی اندک» بلکه به رسم تصمیم های عملیاتی انجام شود. همین جا یک گریز کوچک به نامگذاری سال و یکی از راههای تحقق اهداف آن می زنم و آن هم یافتن «گلوگاههای مصرف زا» در کشور است تا با اصلاح آن خود به خود برخی رفتارهای هنجارشده در کشور اصلاح شود؛ مثل همان ۱۵روز تعطیلی ابتدای سال.

ـ دوم؛ نکته مهم تر اینکه مسئولان فرهنگی- که باید با فکر و مطالعه، سایر مسئولان را هم با خود همراه کنند و نه اینکه با موج سخنان عجولانه و گاه غیرکارشناسی آنان همراه شوند- اصلاح را به معنای «صرفه جویی» حساب کرده(!) و در ادبیات رسانه ای و مدیریتی خود به کار بردند. در کدام لغت نامه و فرهنگ واژگانی، اصلاح در برابر صرفه جویی آمده است؟! چه کسی می گوید که اصلاح همان صرفه جویی است؟ این تعبیر چگونه وارد گفتار مسئولان شده است؟ همین می شود که حکیم فرزانه انقلاب با تاکید در مورد «مطالعه مسئولان» می فرمایند: «شما اگر اهل مطالعه نباشید، بهتر است مسئولیت هم نداشته باشید زیرا باز بی مطالعه می مانید اما اگر انسان اهل مطالعه و کار عملی باشد، می تواند مسئولیت هم قبول کند.» (۲۶دی۱۳۷۷) حضرت ایشان در ادامه همین نکته ناب به مطالعه گاه ۵ ساعتی برای یک نمازجمعه در دوران ریاست جمهوری خود اشاره می کنند... جدای از اینکه این بیان هوشمند خود یک کد اصلی در «اصلاح» الگوی مدیریت بویژه «وقت و ساعات کار» ارائه داده است، موید همان مطلبی است که تا امروز از سوی برخی از مسئولان فرهنگی هیچ اشاره ای به آن نشده است و آن اینکه «اصلاح» به معنای صرفه جویی نیست بلکه «اصلاح الگوی فرهنگی و یا اصلاح الگوی مطالعه» دست بر قضا بر «مصرف» پایه گذاری شده است. روشن تر بگویم امسال باید سال جهش به سمت گسترش کتابخوانی و جایگزینی کتاب و اقلام فرهنگی در سبد خرید خانواده باشد. امسال باید سال حرکت به سمت فرهنگی تر شدن جامعه جوان کشور باشد و صدالبته این با صرفه جویی همخوانی ندارد! (البته صرفه جویی در تولید برخی آثار سفارشی و بازاری و بی مصرف شدیدا توصیه می شود.) همچنانی که باید در برخی مقوله های غیرفرهنگی مانند برنامه غذایی، «مصرف» لبنیات و ماهی و سبزیجات به عنوان الگو ارائه شود که منافاتی هم با اصلاح ندارد چرا که این «مصرف» نوعی مصرف هدفمند و کارشناسی است و عین «اصلاح» است که در مقابل مصرف نوشابه و چربی و فست فود قرار می گیرد.

تغییر الگوی مطالعه و افزایش ساعات آن در مدارس، توجه ویژه به تولید و توزیع آثار فرهنگی، افزایش کتابخانه ها و تجهیز با کتابهای به روز و متنوع، استفاده از اوقات مرده مردم در قطار، مترو و اتوبوس، تصحیح الگوی خرید و مصرف زیرزمینی اقلام فرهنگی و جایگزینی آن با آثار فاخر و ارزان و در دسترس و... همه و همه در همین یک واژه «اصلاح» گنجانده شده است که متاسفانه هنوز به فکر و سخن مسئولان فرهنگی نرسیده و صدالبته که ۱۱ماه از سال باقیست.

با این همه و با توجه به آغاز دهه چهارم عمر انقلاب، امسال را به عنوان سررشته حرکت به سمت تحقق شعار این دهه، باید سال شورای عالی انقلاب فرهنگی، رسانه ملی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای فرهنگ عمومی، حوزه های علمیه، پژوهشکده ها و پژوهشگاههای فرهنگی و علمی و برخی دیگر از نهادهای فرهنگی دانست. شکی نیست که امسال باید با هدف گذاری فرهنگی و البته طراحی نقشه ای بلندمدت به پایان برسد تا اصلاح الگوی مصرف در کشور تنها ریشه یابی و پایه گذاری شود برای تحقق در سالهای بعد. برای کشوری که افق ۱۴۰۴اش نزدیک و نزدیک تر می شود، «حرکت» رمز رسیدن است؛ آن هم نه روی کاغذ که گفت: روی آفتاب به مولاناست؛ چرا که روی مولانا به آفتاب است...

محسن حدادی